|

سیستان‌و‌بلوچستان توسعه چند‌وجهی

احمدعلی موهبتی-استاندار سیستان‌و‌بلوچستان

با وجود برخی ذهنیت‌های تاریخی و دیرین، سیستان‌و‌بلوچستان پتانسیل‌های فراوان و متنوعی دارد. اگر تنها همان هزارو صد کیلومتر مرز آبی و خاکی- یا حتی همان 300 کیلومتر ساحل ارزشمند- را ‌داشت، کافی بود که به‌عنوان گنج پنهان و دروازه توسعه شرق کشور خوانده شود. مگاپورت چابهار به‌عنوان پل پیوند دریایی- زمینی ایران به گستره آب‌های بین‌المللی و پهنه سرزمینی قاره آسیا و اروپا و آفریقا، ضمن داشتن ظرفیت‌های اقتصادی، اجتماعی، امنیتی فرا‌ملی و فرامنطقه‌ای، وزن ژئوپلیتیکی ایران را در عرصه بین‌المللی بسیار افزوده است. در حقیقت در آینده نزدیک، چابهار، نقش مرکزیت و کانون ژئوپلیتیکی خاورمیانه، خلیج فارس و اقیانوس هند را ایفا خواهد کرد. کریدورهای ترانزیتی شمال- جنوب و شرق- غرب ایران، مسیر امن، پرسود، کوتاه، کم‌هزینه و مطمئن برای توسعه تجارت و ترانزیت کالا و خدمات برای مجموعه کشورهایی است که در‌حال‌حاضر، شاید بنا به ملاحظات سیاسی و بین‌المللی، چندان جدی به مسئله توجه نمی‌کنند. قابلیت تبدیل منطقه به هاب انرژی و نیز ترمینال اصلی انتقال و توزیع انرژی به شرق، جنوب شرق و غرب آسیا، در قیاس با شکنندگی و آسیب‌پذیری آبراهه‌ها و تنگه‌های شرق آسیا که به میدان بالقوه رقابت‌های نظامی و تسلیحاتی قدرت‌ها تبدیل شده است، امتیاز بزرگ و انکار‌ناپذیری فرا‌روی ذی‌نفعان و کشورهای منطقه است. این، بخشی از ظرفیت‌ها و قابلیت‌های استان است که مانور بر روی آنها را تحت‌الشعاع مسائل سیاسی و بین‌الملل، در‌حال‌حاضر چندان نمی‌تواند پررنگ کند. بخشی از ظرفیت‌های اصلی استان -که به دلایل مختلف اجتماعی، اقتصادی، دوری از مرکز تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری، فرهنگی، چالش‌های محلی، سیاسی و امنیتی و... نادیده گرفته شده‌اند، عبارت‌‌اند از: منابع معدنی، کشاورزی و دامی، گردشگری با قابلیت ویژه در رشته‌های مختلف (دریایی، اکوتوریسم، کویر، آگروتوریسم، آنتروپولوژی، آیین‌ها، رویدادهای محلی و منطقه‌ای، علمی و فنی، دینی و مذهبی، تاریخی، ادبی، روستایی و عشایری و بوم‌گردی، جاذبه‌های منحصر‌به‌فرد یا نادر، معماری و هنری، صنایع دستی، پوشش، غذا، شکار، حیات وحش و پرنده‌نگری و...) تجاری و بازرگانی (منطقه‌ای و بین‌المللی)، توسعه زیرساخت‌ها در مناطق شهری و روستایی، صنایع دستی، تبدیلی و... . اما مهم‌ترین ظرفیت و سرمایه توسعه استان سیستان‌و‌بلوچستان در‌حال‌حاضر- که در سنجش تطبیقی که شاید دیگر نقاط این گنج شایگان را نداشته باشند- نیروی انسانی تحصیل‌کرده و جوان است. ظرفیت علمی و فنی استان به یُمن توجهات نظام در سال‌های پس از انقلاب، امروز درخت مثمری است که نیاز به زمینه‌سازی برای بهره‌گیری از این سرمایه ارزشمند است. توسعه چند‌وجهی استان در نگرشی سیستمی و هم‌افزا، مستلزم مدیران با‌انگیزه، دارای شناخت، پویا و پرکار در حوزه‌های بخشی و تخصصی است؛ مدیرانی که ضمن باور عمیق به سیاست‌های اقتصاد مقاومتی، درک واقع‌بینانه‌ای از شرایط کشور از یک سو و فرصت‌های فراروی استان از سوی دیگر داشته باشند. مدیران کارآمد، همه‌جانبه‌نگر و آزاد از چالش‌ها و مؤلفه‌های بازدارنده محلی و فروملی، گام نخست برای هموار‌کردن مسیر شکوفایی و به‌فعلیت‌رساندن توان نیروی جوان و متخصص استان است. کلان‌نگری و دید ملی درباره جایگاه استان در کنار مأموریت‌های بخشی دستگاه‌های تحت مدیریت، با رویکرد آمایش و توسعه همه‌جانبه، می‌تواند تمایز و اهمیت جایگاه استان را در سیاست‌های توسعه پایدار ملی، بارز کند. فرصت ممتازی است تا با تدبیر و بهره‌گیری از توان و استعدادهای موجود در حوزه بخشی و فرابخشی، نقش مغفول‌مانده استان در توسعه ملی و افزایش کنشگری کشور در معادلات منطقه‌ای و جهانی را به ظهور برسانیم. فضای هم‌گرایی به‌وجود‌آمده درباره توسعه در سطح استان و کانون‌های اقتصادی- اجتماعی ملی، امیدواری به رشد شاخص‌های توسعه و بهبود رفاه و اشتغال و درآمد عمومی را افزوده است. حفظ و تقویت این روحیه و فضا، خود از مقدمات کامیابی در توسعه است.

با وجود برخی ذهنیت‌های تاریخی و دیرین، سیستان‌و‌بلوچستان پتانسیل‌های فراوان و متنوعی دارد. اگر تنها همان هزارو صد کیلومتر مرز آبی و خاکی- یا حتی همان 300 کیلومتر ساحل ارزشمند- را ‌داشت، کافی بود که به‌عنوان گنج پنهان و دروازه توسعه شرق کشور خوانده شود. مگاپورت چابهار به‌عنوان پل پیوند دریایی- زمینی ایران به گستره آب‌های بین‌المللی و پهنه سرزمینی قاره آسیا و اروپا و آفریقا، ضمن داشتن ظرفیت‌های اقتصادی، اجتماعی، امنیتی فرا‌ملی و فرامنطقه‌ای، وزن ژئوپلیتیکی ایران را در عرصه بین‌المللی بسیار افزوده است. در حقیقت در آینده نزدیک، چابهار، نقش مرکزیت و کانون ژئوپلیتیکی خاورمیانه، خلیج فارس و اقیانوس هند را ایفا خواهد کرد. کریدورهای ترانزیتی شمال- جنوب و شرق- غرب ایران، مسیر امن، پرسود، کوتاه، کم‌هزینه و مطمئن برای توسعه تجارت و ترانزیت کالا و خدمات برای مجموعه کشورهایی است که در‌حال‌حاضر، شاید بنا به ملاحظات سیاسی و بین‌المللی، چندان جدی به مسئله توجه نمی‌کنند. قابلیت تبدیل منطقه به هاب انرژی و نیز ترمینال اصلی انتقال و توزیع انرژی به شرق، جنوب شرق و غرب آسیا، در قیاس با شکنندگی و آسیب‌پذیری آبراهه‌ها و تنگه‌های شرق آسیا که به میدان بالقوه رقابت‌های نظامی و تسلیحاتی قدرت‌ها تبدیل شده است، امتیاز بزرگ و انکار‌ناپذیری فرا‌روی ذی‌نفعان و کشورهای منطقه است. این، بخشی از ظرفیت‌ها و قابلیت‌های استان است که مانور بر روی آنها را تحت‌الشعاع مسائل سیاسی و بین‌الملل، در‌حال‌حاضر چندان نمی‌تواند پررنگ کند. بخشی از ظرفیت‌های اصلی استان -که به دلایل مختلف اجتماعی، اقتصادی، دوری از مرکز تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری، فرهنگی، چالش‌های محلی، سیاسی و امنیتی و... نادیده گرفته شده‌اند، عبارت‌‌اند از: منابع معدنی، کشاورزی و دامی، گردشگری با قابلیت ویژه در رشته‌های مختلف (دریایی، اکوتوریسم، کویر، آگروتوریسم، آنتروپولوژی، آیین‌ها، رویدادهای محلی و منطقه‌ای، علمی و فنی، دینی و مذهبی، تاریخی، ادبی، روستایی و عشایری و بوم‌گردی، جاذبه‌های منحصر‌به‌فرد یا نادر، معماری و هنری، صنایع دستی، پوشش، غذا، شکار، حیات وحش و پرنده‌نگری و...) تجاری و بازرگانی (منطقه‌ای و بین‌المللی)، توسعه زیرساخت‌ها در مناطق شهری و روستایی، صنایع دستی، تبدیلی و... . اما مهم‌ترین ظرفیت و سرمایه توسعه استان سیستان‌و‌بلوچستان در‌حال‌حاضر- که در سنجش تطبیقی که شاید دیگر نقاط این گنج شایگان را نداشته باشند- نیروی انسانی تحصیل‌کرده و جوان است. ظرفیت علمی و فنی استان به یُمن توجهات نظام در سال‌های پس از انقلاب، امروز درخت مثمری است که نیاز به زمینه‌سازی برای بهره‌گیری از این سرمایه ارزشمند است. توسعه چند‌وجهی استان در نگرشی سیستمی و هم‌افزا، مستلزم مدیران با‌انگیزه، دارای شناخت، پویا و پرکار در حوزه‌های بخشی و تخصصی است؛ مدیرانی که ضمن باور عمیق به سیاست‌های اقتصاد مقاومتی، درک واقع‌بینانه‌ای از شرایط کشور از یک سو و فرصت‌های فراروی استان از سوی دیگر داشته باشند. مدیران کارآمد، همه‌جانبه‌نگر و آزاد از چالش‌ها و مؤلفه‌های بازدارنده محلی و فروملی، گام نخست برای هموار‌کردن مسیر شکوفایی و به‌فعلیت‌رساندن توان نیروی جوان و متخصص استان است. کلان‌نگری و دید ملی درباره جایگاه استان در کنار مأموریت‌های بخشی دستگاه‌های تحت مدیریت، با رویکرد آمایش و توسعه همه‌جانبه، می‌تواند تمایز و اهمیت جایگاه استان را در سیاست‌های توسعه پایدار ملی، بارز کند. فرصت ممتازی است تا با تدبیر و بهره‌گیری از توان و استعدادهای موجود در حوزه بخشی و فرابخشی، نقش مغفول‌مانده استان در توسعه ملی و افزایش کنشگری کشور در معادلات منطقه‌ای و جهانی را به ظهور برسانیم. فضای هم‌گرایی به‌وجود‌آمده درباره توسعه در سطح استان و کانون‌های اقتصادی- اجتماعی ملی، امیدواری به رشد شاخص‌های توسعه و بهبود رفاه و اشتغال و درآمد عمومی را افزوده است. حفظ و تقویت این روحیه و فضا، خود از مقدمات کامیابی در توسعه است.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها