آینه
جمهوری اسلامی
روحانیت و ضرورت حرکت اصلاحی
مسیح مهاجري: باید اقرار کنیم که امروز جریانهایی در حوزههای علمیه و کلیت روحانیت نفوذ کردهاند که برای آنها خط مشی تعیین میکنند و آنها را به اموری سرگرم میکنند که در تضاد با جایگاه معنوی و هدایتگرانهشان است. ویژگی اصلی روحانیت که در طول تاریخ موجب ماندگاری و موفقیت این نهاد هدایتگر شد، استقلال آن بود. با پیروزی انقلاب اسلامی انتظار این بود که استقلال روحانیت تقویت شود ولی متأسفانه نهتنها چنین نشد بلکه جریانهای قدرتطلب بهتدریج شرایطی را فراهم ساختند که این ویژگی بسیار مهم از روحانیت گرفته شده است. بعضی حضرات روحانی با مشاهده تعارفات و ظاهرسازیها و ارائه بعضی امتیازات بیارزش، تصور میکنند این ظاهرسازان واقعا خیرخواه آنها و روحانیت هستند و بدون آنکه از برنامههای پشت پرده آنها خبر داشته باشند، تسلیم نقشههایشان میشوند و در زمین تعیینشده توسط آنها نقش بازی میکنند. این رفتار، از یک طرف با استقلال روحانیت منافات دارد و از طرف دیگر، صداقت و عدالت در عملکردها را از روحانیون سلب میکند. بدین ترتیب است که روحانیت ناچار است تاوان عملکرد خلاف دیگران را بدهد و شاهد بیاعتبارشدن تدریجی این نهاد کهن معنوی و
هدایتگر باشد. ریشه اختلافات رو به گسترش در حوزه علمیه، افراطها، بیتحملیها و برخوردهای خلاف اخلاق اسلامی را باید در نفوذ همین جریانهای مرموز در نهاد روحانیت جستجو کرد. کنون زمان آغاز حرکت اصلاحی روحانیت است. این حرکت را خود روحانیت باید آغاز کند تا استقلال خود را بازیابد، ریشه تفکر افراطی را بخشکاند و برای تأمین عدالت همهجانبه در جامعه دست به کار شود. فقط با این حرکت اصلاحی است که روحانیت میتواند هویت اسلامی انقلاب و نظام جمهوری اسلامی را حفظ کند، کاری که وظیفه حتمی امروز روحانیت است.
کیهان
از لُمپنیسم توبه کردهاید که نقاب گفتوگو به صورت میزنید؟!
یک روزنامه زنجیرهای و حامی فتنه، در حالی تیتر «گفتوگو، سد راه لُمپنها در انتخابات» را تیتر کرد که رفتار فتنهگران در سال 78 و 88، مصداق کامل و جامع لُمپنیسم است. روزنامه اعتماد ذیل تیتر «گفتوگوی اصلاحطلبان و اصولگرایان، سد راه لُمپنها در انتخابات» نوشت: از آشتی ملی، طرحی که سیدمحمد خاتمی ارایه کرد تا میثاقنامه گفتوگوی ملی که این روزها، اخباری از آن به گوش میرسد، فراز و فرودهای فراوانی طی شده است. چنانکه پیرو حوادث پس از انتخابات 88 و عواقب تصمیماتی که برای مقابله با اتفاقات آن سال اتخاذ شد، شکافی میان نیروهای سیاسی پدید آمد که به نحوی دیگر میان پایگاه اجتماعی این دو جریان سیاسی نیز فاصله انداخت... یادآور میشود لُمپن اصطلاحا به عناصر قانونشکن و لاتمسلک و چاقوکش که رعایت قانون و حقوق عمومی را نکند اطلاق میشود و با این معنا باید از عناصر فعال در فتنه 88 که مجبور شدهاند دندهعقب بگیرند و دوباره به اسم آشتی و گفتوگوی ملی تلهگذاری کنند پرسید: آیا از شما قانونشکنتر و لاتمسلکتر در فضای سیاسی پیدا میشود؟آیا همین خاتمی و سایر سران فتنه نبودند با القای تقلب مردم را- که بعدا خاتمی اعتراف کرد دروغ
بوده- در مقابل رأی اکثریت دعوت به شورش کردند و فضا را برای اوباشگری گروهکهای ضدانقلابی و عناصر وابسته به سرویسهای جاسوسی بیگانه مهیا کردند؟ کدام آشتی؟ مگر میشود بین دزد و قاتل و جنایتکار با پلیس و قربانی و کسی که دزد به اموالش زده آشتی برقرار کرد؟ همچنان عذرخواهی از پیشگاه ملت و نظام بهخاطر خیانت و وطنفروشی بزرگ سال 88 و همسویی با سناریوی دشمن که به دادن گرای تحریمهای اقتصادی ختم شد، بر گردن سازماندهندگان فتنه سنگینی میکند و البته موضوع مجازات آنها، بحث جداگانهای است.
جمهوری اسلامی
روحانیت و ضرورت حرکت اصلاحی
مسیح مهاجري: باید اقرار کنیم که امروز جریانهایی در حوزههای علمیه و کلیت روحانیت نفوذ کردهاند که برای آنها خط مشی تعیین میکنند و آنها را به اموری سرگرم میکنند که در تضاد با جایگاه معنوی و هدایتگرانهشان است. ویژگی اصلی روحانیت که در طول تاریخ موجب ماندگاری و موفقیت این نهاد هدایتگر شد، استقلال آن بود. با پیروزی انقلاب اسلامی انتظار این بود که استقلال روحانیت تقویت شود ولی متأسفانه نهتنها چنین نشد بلکه جریانهای قدرتطلب بهتدریج شرایطی را فراهم ساختند که این ویژگی بسیار مهم از روحانیت گرفته شده است. بعضی حضرات روحانی با مشاهده تعارفات و ظاهرسازیها و ارائه بعضی امتیازات بیارزش، تصور میکنند این ظاهرسازان واقعا خیرخواه آنها و روحانیت هستند و بدون آنکه از برنامههای پشت پرده آنها خبر داشته باشند، تسلیم نقشههایشان میشوند و در زمین تعیینشده توسط آنها نقش بازی میکنند. این رفتار، از یک طرف با استقلال روحانیت منافات دارد و از طرف دیگر، صداقت و عدالت در عملکردها را از روحانیون سلب میکند. بدین ترتیب است که روحانیت ناچار است تاوان عملکرد خلاف دیگران را بدهد و شاهد بیاعتبارشدن تدریجی این نهاد کهن معنوی و
هدایتگر باشد. ریشه اختلافات رو به گسترش در حوزه علمیه، افراطها، بیتحملیها و برخوردهای خلاف اخلاق اسلامی را باید در نفوذ همین جریانهای مرموز در نهاد روحانیت جستجو کرد. کنون زمان آغاز حرکت اصلاحی روحانیت است. این حرکت را خود روحانیت باید آغاز کند تا استقلال خود را بازیابد، ریشه تفکر افراطی را بخشکاند و برای تأمین عدالت همهجانبه در جامعه دست به کار شود. فقط با این حرکت اصلاحی است که روحانیت میتواند هویت اسلامی انقلاب و نظام جمهوری اسلامی را حفظ کند، کاری که وظیفه حتمی امروز روحانیت است.
کیهان
از لُمپنیسم توبه کردهاید که نقاب گفتوگو به صورت میزنید؟!
یک روزنامه زنجیرهای و حامی فتنه، در حالی تیتر «گفتوگو، سد راه لُمپنها در انتخابات» را تیتر کرد که رفتار فتنهگران در سال 78 و 88، مصداق کامل و جامع لُمپنیسم است. روزنامه اعتماد ذیل تیتر «گفتوگوی اصلاحطلبان و اصولگرایان، سد راه لُمپنها در انتخابات» نوشت: از آشتی ملی، طرحی که سیدمحمد خاتمی ارایه کرد تا میثاقنامه گفتوگوی ملی که این روزها، اخباری از آن به گوش میرسد، فراز و فرودهای فراوانی طی شده است. چنانکه پیرو حوادث پس از انتخابات 88 و عواقب تصمیماتی که برای مقابله با اتفاقات آن سال اتخاذ شد، شکافی میان نیروهای سیاسی پدید آمد که به نحوی دیگر میان پایگاه اجتماعی این دو جریان سیاسی نیز فاصله انداخت... یادآور میشود لُمپن اصطلاحا به عناصر قانونشکن و لاتمسلک و چاقوکش که رعایت قانون و حقوق عمومی را نکند اطلاق میشود و با این معنا باید از عناصر فعال در فتنه 88 که مجبور شدهاند دندهعقب بگیرند و دوباره به اسم آشتی و گفتوگوی ملی تلهگذاری کنند پرسید: آیا از شما قانونشکنتر و لاتمسلکتر در فضای سیاسی پیدا میشود؟آیا همین خاتمی و سایر سران فتنه نبودند با القای تقلب مردم را- که بعدا خاتمی اعتراف کرد دروغ
بوده- در مقابل رأی اکثریت دعوت به شورش کردند و فضا را برای اوباشگری گروهکهای ضدانقلابی و عناصر وابسته به سرویسهای جاسوسی بیگانه مهیا کردند؟ کدام آشتی؟ مگر میشود بین دزد و قاتل و جنایتکار با پلیس و قربانی و کسی که دزد به اموالش زده آشتی برقرار کرد؟ همچنان عذرخواهی از پیشگاه ملت و نظام بهخاطر خیانت و وطنفروشی بزرگ سال 88 و همسویی با سناریوی دشمن که به دادن گرای تحریمهای اقتصادی ختم شد، بر گردن سازماندهندگان فتنه سنگینی میکند و البته موضوع مجازات آنها، بحث جداگانهای است.