|

مروري بر اتهام‌زني‌هاي مکرر دولت ترامپ به ايران

همه ادعاهاي بي‌فرجام

روح‌اله نخعي: بررسي موضع‌گيري‌هاي مقامات آمريکايي و سعودي نشان مي‌دهد ماجراي متهم‌‌کردن ايران در حمله به پالايشگاه‌هاي آرامکو رو به ‌اتمام است. بعد از موضع‌گيري‌هاي اوليه و تند مايک پمپئو، وزير خارجه آمريکا که ايران را مسئول حمله به تأسيسات نفتي سعودي خوانده و از جامعه جهاني درخواست همراهي براي واکنش کرده‌ بود، خبرها و گزارش‌ها از کاخ سفيد تا بررسي گزينه‌هاي نظامي پيش رفت؛ اما کمي بعدتر، با دو موضع‌گيري از رئيس‌جمهور آمريکا در کنار يک خبر از مواضع مقامات سعودي در‌اين‌باره، اين گمانه‌زني‌ها فروکش کرد. دونالد ترامپ در توييتی بر بي‌نيازي کشورش از نفت خاورميانه تأکيد کرد و در توييت ديگري ضمن تأکيد بر آمادگي آمريکا براي واکنش‌نشان‌دادن به حملات، گفت اين عربستان سعودي است که بايد مقصر حمله را اعلام و واکنش لازم را تعيين کند. با اين موضع‌گيري، ترامپ عملا مسئوليت تصميم‌گيري و به تبع آن عواقب آن را به سعودي‌ها برگرداند. آنها همان‌قدر که مايل‌اند آمريکا در حمايت از مواضع آنها با ايران وارد درگيري شود، از تقابل مستقيم و مستقل با ايران دوري مي‌کنند. شايد به همين دليل هم بود که برخلاف آمريکا، مقامات سعودي انگشت اتهام را به سمت ايران نگرفتند و با غيرقطعي‌خواندن شواهد ارائه‌شده از سوي آمريکا، به آنها گفتند درباره مقصر حمله به نتيجه‌اي که ايالات متحده مي‌گويد، نرسيده‌اند.فراز و فرود اين فرايند، يادآور الگويي تکراري و آشناست که در دوران دولت ترامپ و به‌طور خاص در دوران صدارت مايک پمپئو در وزارت خارجه، در نمونه‌هاي مختلف به چشم خورده ‌است: حادثه‌اي در منطقه رخ مي‌دهد؛ دولت ايالات متحده ايران را با قاطعيت مقصر ماجرا اعلام مي‌کند و از متحدان و جامعه جهاني درخواست واکنش و همکاري مي‌کند؛ تصاوير و مطالبي به‌عنوان شواهد ارائه مي‌شود؛ ايران اتهامات را بي‌اساس و بدون ‌سند مي‌خواند؛ اروپايي‌ها، اعضاي شوراي امنيت و ديگر کشورها از ترديد در پذيرش ادعاي آمريکا مي‌گويند و خواستار شواهد بيشتر مي‌شوند و در نهايت ماجرا بدون نتيجه خاصي، به‌جز احتمالا ضربه به احتمال پيشرفت گزينه‌هاي ديپلماتيک، مشمول مرور زمان و بايگاني مي‌شود. در همين پرونده پالايشگاه‌هاي سعودي نیز علاوه بر مقامات سعودي، مقاماتي از روسيه و چين و حتي بريتانيا، متحد سنتي آمريکا، از نياز به اسناد و شواهد بيشتر براي مقصرخواندن کسي گفتند؛ گرچه با لحن‌هايي متفاوت.در برجسته‌ترين نمونه‌هاي پيشين اين روند، ماجراي حمله به فرودگاه‌هايي در عربستان و ادعاي ايراني‌بودن موشک‌هاي شليک‌شده، ماجراي حمله به کشتي‌ها در بندر فجيره امارات متحده عربي و بالاخره ماجراي حمله به دو نفت‌کش ژاپني و نروژي هستند که کم‌وبيش همين روند را طي کرده‌اند.
علامت استاندارد روي موشک
اواخر سال ۲۰۱۷، باز هم عربستان سعودي و جنگ طولاني‌اش با يمن، سوژه چنين ماجرايي بود. بعد از حمله موشکي حوثي‌ها از يمن به سوي رياض، ايالات متحده مدعي شد شواهدي دارد که ايران را متهم اين حمله بخواند. نيکي هيلي، نماينده وقت آمريکا در سازمان ملل، در کنفرانسی مطبوعاتي در پنتاگون در واشنگتن، قطعاتي را به معرض نمايش گذاشت که به گفته او بقاياي موشک شليک‌شده از يمن به رياض بود. مقام‌هاي عربستان گفته‌ بودند اين موشک را در هوا رهگيري و منهدم کرده‌اند. نيکي هيلي در ادامه گفت روي موشک‌هايي که حوثي‌ها به سوي عربستان پرتاب کرده‌اند، نشانه‌هاي ايراني وجود دارد. او به خبرنگاران گفت اين موشک آرم گروه صنعتي «شهيد باقري» را روي خود دارد. نمايش قطعات موشکي البته چنان که در واکنش وزير خارجه ايران هم اشاره شد، تنها ادعاي اين‌چنيني هيلي نبود.واکنش ايران به اين ادعا، رد و اعتراض بود که به‌طور رسمي از سوی وزارت خارجه ايران اعلام شد؛ اما واکنش توييتري وزير خارجه به زبان انگليسي، توضيح مي‌داد چرا ادعاي هيلي نمي‌تواند صحت داشته باشد. برخي ناظران در اين ادعا که توليدکننده موشک در ايران روي موشک‌ها آرم مي‌زند، تشکيک کرده بودند؛ اما جواد ظريف نکته ديگري را مطرح کرد: «مدتي قبل، آمريکا يک موشک ايراني ارائه‌شده از سوی سعودي‌ها را نمايش داد. بايد به آنها گفته شده باشد موشکي که در آسمان توسط پاتريوت نابود شده، کاملا سالم به زمين فرود نمي‌آيد؛ لذا اين‌بار قطعاتي از موشک را نشان دادند، ولي با آرم مؤسسه استاندارد ايران که ما روي بسته‌هاي غذايي به کار مي‌بريم». ظريف نوشت: «متأسفانه براي ترامپ و شرکايش ما اين آرم را روي قطعات موشکي نمي‌گذاريم». کنايه وزير خارجه ايران، منظور او را صريح‌تر نشان مي‌داد: «دوباره تلاش کنيد، مدرک توليد کنيد».
حمله به بندر اماراتي
ماجراي حمله به چهار نفت‌کش در بندر فجيره، نمونه ديگري از روندي بود که در آن آمريکا بيش از کشور آسيب‌ديده مدعي تشخيص مقصر مي‌شود. اواسط بهار امسال و به گزارش بي‌بي‌سي، انفجارهايي در دو نفت‌کش سعودي، يک نفت‌کش نروژي و يک نفت‌کش اماراتي در بندر نفتي فجيره متعلق به امارات متحده عربي روي داد و به اين نفت‌کش‌ها خساراتي وارد کرد. اين حادثه تلفات و خسارات جاني نداشت و باعث نشت محموله يا سوخت نفت‌کش‌ها نيز نشد. ايسنا آن زمان نوشت بندر فجيره يکي از بزرگ‌ترين قطب‌هاي سوخت‌گيري کشتي در جهان بوده و نزديک بندر هرمز قرار دارد. آمريکا ايران را متهم کرد. جان بولتون، مشاور امنيت ملي آمريکا، عامل اين انفجارها را «به احتمال زياد» مين‌هاي دريايي متعلق به ايران خواند؛ البته حرفي از اين نزد که چطور و از سوی چه کسي اين مين‌ها به آب‌هاي امارات وارد شده‌اند. مايک پمپئو، وزير خارجه ایالات متحده نيز همين موضع را گرفت و هدف ايران را ايجاد ناامني در بازار نفت و افزايش بهاي نفت خام خواند.اما امارات متحده عربي، عربستان سعودي و نروژ در گزارش‌هايي که به شوراي امنيت در‌اين‌باره ارائه دادند، هيچ‌کدام نامي از ايران نبردند. فقط گفته ‌شد که با توجه به روند پيشرفته و هماهنگ حملات احتمالا يک سيستم دولتي اين حمله را مديريت کرده ‌است. ايران دست‌داشتن در اين حملات را تکذيب کرد. سرگئي ريابکوف، معاون وزير خارجه روسيه، نيز در‌اين‌باره گفت: «مسکو نمي‌تواند به ادعاي جان بولتون، مشاور امنيت ملي کاخ سفيد که ايران را به دست‌داشتن در انفجارهاي اخير بندر فجيره امارات متهم کرده، اعتماد کند». ريابکوف افزود: «آنها عملا مي‌خواهند عقيده خود را به کل جهان تحميل کنند، يا دست‌کم براي انجام اين کار تلاش مي‌کنند». معاون وزير خارجه روسيه همچنين گفت: «در موارد بي‌شماري شاهد آن بوده‌ايم که آمريکايي‌ها واقعيات يا رخدادهاي مشخصي را چنان پيچ‌وتاب داده‌اند که با اهداف سياسي آنها همخوان باشد». موضع‌گيري ریابکوف در‌اين‌باره بسيار شبيه به موضع‌گيري اخير کنستانتين کاساچوف، رئيس کميته امور بين‌الملل شوراي فدراسيون روسيه، درباره اتهام دست‌داشتن ايران در حادثه حمله به تأسيسات نفتي عربستان است: «درست است که ايران نفوذ زيادي بر مبارزان يمني دارد، ولي در واقع هيچ دليلي براي متهم‌کردن تهران براي دست‌داشتن در اين اتفاق وجود ندارد». به گزارش ايلنا او همچنين گفت: «اين ديگر عادي شده است هر زمان اتفاق بدي در خاورميانه رخ مي‌دهد آمريکا آن را به ايران نسبت مي‌دهد. اين اتهام جديد هم ادامه همان رويه آمريکا است».
ماجراي سفر آبه
هم‌زمان با سفر آبه شينزو، نخست‌وزير ژاپن، به تهران که گفته مي‌شد براي انتقال پيام ترامپ به ايران آمده است، خبر رسيد دو نفت‌کش در حوالي تنگه هرمز دچار حادثه شده‌اند؛ يکي ژاپني و يکي نروژي. به گزارش راديوي ملي فرانسه، اين دو نفت‌کش اواخر خرداد امسال در آب‌هاي درياي عمان دچار انفجار و آتش‌سوزي شدند. هيچ‌يک از اين دو نفت‌کش غرق نشدند. ايالات متحده مدعي شد، حادثه رخ‌داده براي اين نفت‌کش‌ها کار غواصان ايراني بوده ‌است که مين‌هايي چسبان را به سمت اين نفت‌کش‌ها هدايت کرده‌اند. واکنش بلافاصله آمريکا در متهم‌خواندن ايران، از ديد بسياري کارشناسان سريع‌تر از آن رخ داده بود که حاصل بررسي‌هاي کارشناسي باشد. کمي بعد ويدئويي مبهم و با‌کيفيت پايين منتشر شد که در آن به نظر مي‌رسيد قايقی در حال حرکت به سمت يک کشتي است، يا به تعبير مجري يک برنامه طنز سياسي، «آ‌نها ويدئويي نشان دادند که در آن چند نفر روي يک قايق در نزديکي يک کشور دارند کاري انجام مي‌دهند». وزارت خارجه آمريکا اين ويدئو را به عنوان ويدئويي که غواصان ايراني را در حال برداشتن بقاياي مين‌ها از روي نفت‌‌کش‌ها نشان مي‌دهند، سند ادعاي خود خواندند اما در ويدئو هيچ نشانه‌اي از اين که نيروهاي نشان‌داده‌شده ايراني باشند يا حتي ويدئو مربوط به نفت‌کش‌هاي ژاپني و نروژي باشد، ديده نمي‌شد. چند عکس نيز در همين زمينه از چند قايق ازسوی دولت آمريکا منتشر شدند اما در عکس‌ها نيز هيچ نشانه قابل اتکايي از اين نبود که افراد حاضر در تصوير متعلق به کدام نيروي نظامي هستند.هم‌زمان با تأکيدات آمريکا اما اين‌بار هم مقامات ژاپني و نروژي و نيز مالکان دو نفت‌کش، حرفي از متهم‌دانستن ايران نزدند و تکذيب ايران در کنار اسناد ادعايي مبهم آمريکا، کسي را قانع نکرد تا ماجرا، کمي بعد زير سايه ماجراي واقعي توقيف نفت‌کش‌هاي ايران و بريتانيا ازسوی يکديگر در جبل‌الطارق و هرمز، از يادها برود.
الگوي بي‌اعتباري
نوع موضع‌گيري‌هاي مقامات آمريکايي بعد از هر کدام از اين اتهام‌زني‌ها، به نظر تلاشي براي آماده‌سازي شرايط تقابل با ايران و همراه‌کردن متحدان مي‌رسد، چه براي اقدام احتمالي نظامي و چه براي فشارهاي اقتصادي و ديپلماتيک. در عمل اما به نظر مي‌رسد، در کنار ديگر ادعاهاي بي‌اساس و حملات بدون شواهد رئيس‌جمهور آمريکا به مقامات کشورهاي ديگر، از جمله متحدانش، تکرار اين روندها فقط باعث شده‌ است ايالات متحده هر بار در اقناع متحدان و ديگران مسير سخت‌تري پيش رو داشته باشد. بعد از ماجراهاي نفت‌کش‌ها، حتي بريتانيا که خود در مقابل ايران بود، لااقل در دوران ترزا مي‌ حاضر نشد به ائتلافي دريايي بپيوندد که آمريکا به قصد تنگه هرمز در حال شکل‌دهي به آن بود، گرچه با تغيير نخست‌وزير به بوريس جانسون، بريتانيا همراه ترامپ شد، اما تلاش اروپايي‌ها براي شکل‌دهي به ائتلاف اروپايي در اين زمينه نشان مي‌دهد متحدان سنتي آمريکا حتي در شرايطي که عليه کشوري مثل ايران به تصميمي رسيده باشند هم ترجيح مي‌دهند در کنار دولت ترامپ قرار نگيرند. فرايند تشکيل ائتلاف تا امروز نيز به نتيجه چنداني نرسيده است و به‌جز بريتانياي گرفتار برگزيت، بحرين با امکانات محدودش و استراليا بعد از تأکيدات فراوان به تمايل‌نداشتن به درگيري با ايران به آن پيوسته‌اند. در مسئله ساقط‌شدن پهپاد آمريکايي نيز شايد چند سال پيش يا در دوران رؤساي جمهور ديگر، احتمالا بسياري از متحدان آمريکا بين ادعاي ايران مبني‌بر حضور اين پهپاد در حريم هوايي ايران و رد آن ازسوی ايالات متحده، تمايل بيشتري به پذيرش ادعاي آمريکا نشان مي‌دادند، اما عملا آن اتفاق هم منجر به شکل‌گيري جبهه‌اي در کنار آمريکا و عليه ايران نمي‌شود. تلاش آمريکا براي متهم‌خواندن ايران، بيشتر باعث شده ‌است، حرف‌هاي ايران، گوش شنواي بيشتري داشته باشد و حتي آشوبي مثل حذف نيمي از توليدات نفتي سعودي از بازار جهاني هم کسي را عليه ايران هيجان‌زده نکند.

روح‌اله نخعي: بررسي موضع‌گيري‌هاي مقامات آمريکايي و سعودي نشان مي‌دهد ماجراي متهم‌‌کردن ايران در حمله به پالايشگاه‌هاي آرامکو رو به ‌اتمام است. بعد از موضع‌گيري‌هاي اوليه و تند مايک پمپئو، وزير خارجه آمريکا که ايران را مسئول حمله به تأسيسات نفتي سعودي خوانده و از جامعه جهاني درخواست همراهي براي واکنش کرده‌ بود، خبرها و گزارش‌ها از کاخ سفيد تا بررسي گزينه‌هاي نظامي پيش رفت؛ اما کمي بعدتر، با دو موضع‌گيري از رئيس‌جمهور آمريکا در کنار يک خبر از مواضع مقامات سعودي در‌اين‌باره، اين گمانه‌زني‌ها فروکش کرد. دونالد ترامپ در توييتی بر بي‌نيازي کشورش از نفت خاورميانه تأکيد کرد و در توييت ديگري ضمن تأکيد بر آمادگي آمريکا براي واکنش‌نشان‌دادن به حملات، گفت اين عربستان سعودي است که بايد مقصر حمله را اعلام و واکنش لازم را تعيين کند. با اين موضع‌گيري، ترامپ عملا مسئوليت تصميم‌گيري و به تبع آن عواقب آن را به سعودي‌ها برگرداند. آنها همان‌قدر که مايل‌اند آمريکا در حمايت از مواضع آنها با ايران وارد درگيري شود، از تقابل مستقيم و مستقل با ايران دوري مي‌کنند. شايد به همين دليل هم بود که برخلاف آمريکا، مقامات سعودي انگشت اتهام را به سمت ايران نگرفتند و با غيرقطعي‌خواندن شواهد ارائه‌شده از سوي آمريکا، به آنها گفتند درباره مقصر حمله به نتيجه‌اي که ايالات متحده مي‌گويد، نرسيده‌اند.فراز و فرود اين فرايند، يادآور الگويي تکراري و آشناست که در دوران دولت ترامپ و به‌طور خاص در دوران صدارت مايک پمپئو در وزارت خارجه، در نمونه‌هاي مختلف به چشم خورده ‌است: حادثه‌اي در منطقه رخ مي‌دهد؛ دولت ايالات متحده ايران را با قاطعيت مقصر ماجرا اعلام مي‌کند و از متحدان و جامعه جهاني درخواست واکنش و همکاري مي‌کند؛ تصاوير و مطالبي به‌عنوان شواهد ارائه مي‌شود؛ ايران اتهامات را بي‌اساس و بدون ‌سند مي‌خواند؛ اروپايي‌ها، اعضاي شوراي امنيت و ديگر کشورها از ترديد در پذيرش ادعاي آمريکا مي‌گويند و خواستار شواهد بيشتر مي‌شوند و در نهايت ماجرا بدون نتيجه خاصي، به‌جز احتمالا ضربه به احتمال پيشرفت گزينه‌هاي ديپلماتيک، مشمول مرور زمان و بايگاني مي‌شود. در همين پرونده پالايشگاه‌هاي سعودي نیز علاوه بر مقامات سعودي، مقاماتي از روسيه و چين و حتي بريتانيا، متحد سنتي آمريکا، از نياز به اسناد و شواهد بيشتر براي مقصرخواندن کسي گفتند؛ گرچه با لحن‌هايي متفاوت.در برجسته‌ترين نمونه‌هاي پيشين اين روند، ماجراي حمله به فرودگاه‌هايي در عربستان و ادعاي ايراني‌بودن موشک‌هاي شليک‌شده، ماجراي حمله به کشتي‌ها در بندر فجيره امارات متحده عربي و بالاخره ماجراي حمله به دو نفت‌کش ژاپني و نروژي هستند که کم‌وبيش همين روند را طي کرده‌اند.
علامت استاندارد روي موشک
اواخر سال ۲۰۱۷، باز هم عربستان سعودي و جنگ طولاني‌اش با يمن، سوژه چنين ماجرايي بود. بعد از حمله موشکي حوثي‌ها از يمن به سوي رياض، ايالات متحده مدعي شد شواهدي دارد که ايران را متهم اين حمله بخواند. نيکي هيلي، نماينده وقت آمريکا در سازمان ملل، در کنفرانسی مطبوعاتي در پنتاگون در واشنگتن، قطعاتي را به معرض نمايش گذاشت که به گفته او بقاياي موشک شليک‌شده از يمن به رياض بود. مقام‌هاي عربستان گفته‌ بودند اين موشک را در هوا رهگيري و منهدم کرده‌اند. نيکي هيلي در ادامه گفت روي موشک‌هايي که حوثي‌ها به سوي عربستان پرتاب کرده‌اند، نشانه‌هاي ايراني وجود دارد. او به خبرنگاران گفت اين موشک آرم گروه صنعتي «شهيد باقري» را روي خود دارد. نمايش قطعات موشکي البته چنان که در واکنش وزير خارجه ايران هم اشاره شد، تنها ادعاي اين‌چنيني هيلي نبود.واکنش ايران به اين ادعا، رد و اعتراض بود که به‌طور رسمي از سوی وزارت خارجه ايران اعلام شد؛ اما واکنش توييتري وزير خارجه به زبان انگليسي، توضيح مي‌داد چرا ادعاي هيلي نمي‌تواند صحت داشته باشد. برخي ناظران در اين ادعا که توليدکننده موشک در ايران روي موشک‌ها آرم مي‌زند، تشکيک کرده بودند؛ اما جواد ظريف نکته ديگري را مطرح کرد: «مدتي قبل، آمريکا يک موشک ايراني ارائه‌شده از سوی سعودي‌ها را نمايش داد. بايد به آنها گفته شده باشد موشکي که در آسمان توسط پاتريوت نابود شده، کاملا سالم به زمين فرود نمي‌آيد؛ لذا اين‌بار قطعاتي از موشک را نشان دادند، ولي با آرم مؤسسه استاندارد ايران که ما روي بسته‌هاي غذايي به کار مي‌بريم». ظريف نوشت: «متأسفانه براي ترامپ و شرکايش ما اين آرم را روي قطعات موشکي نمي‌گذاريم». کنايه وزير خارجه ايران، منظور او را صريح‌تر نشان مي‌داد: «دوباره تلاش کنيد، مدرک توليد کنيد».
حمله به بندر اماراتي
ماجراي حمله به چهار نفت‌کش در بندر فجيره، نمونه ديگري از روندي بود که در آن آمريکا بيش از کشور آسيب‌ديده مدعي تشخيص مقصر مي‌شود. اواسط بهار امسال و به گزارش بي‌بي‌سي، انفجارهايي در دو نفت‌کش سعودي، يک نفت‌کش نروژي و يک نفت‌کش اماراتي در بندر نفتي فجيره متعلق به امارات متحده عربي روي داد و به اين نفت‌کش‌ها خساراتي وارد کرد. اين حادثه تلفات و خسارات جاني نداشت و باعث نشت محموله يا سوخت نفت‌کش‌ها نيز نشد. ايسنا آن زمان نوشت بندر فجيره يکي از بزرگ‌ترين قطب‌هاي سوخت‌گيري کشتي در جهان بوده و نزديک بندر هرمز قرار دارد. آمريکا ايران را متهم کرد. جان بولتون، مشاور امنيت ملي آمريکا، عامل اين انفجارها را «به احتمال زياد» مين‌هاي دريايي متعلق به ايران خواند؛ البته حرفي از اين نزد که چطور و از سوی چه کسي اين مين‌ها به آب‌هاي امارات وارد شده‌اند. مايک پمپئو، وزير خارجه ایالات متحده نيز همين موضع را گرفت و هدف ايران را ايجاد ناامني در بازار نفت و افزايش بهاي نفت خام خواند.اما امارات متحده عربي، عربستان سعودي و نروژ در گزارش‌هايي که به شوراي امنيت در‌اين‌باره ارائه دادند، هيچ‌کدام نامي از ايران نبردند. فقط گفته ‌شد که با توجه به روند پيشرفته و هماهنگ حملات احتمالا يک سيستم دولتي اين حمله را مديريت کرده ‌است. ايران دست‌داشتن در اين حملات را تکذيب کرد. سرگئي ريابکوف، معاون وزير خارجه روسيه، نيز در‌اين‌باره گفت: «مسکو نمي‌تواند به ادعاي جان بولتون، مشاور امنيت ملي کاخ سفيد که ايران را به دست‌داشتن در انفجارهاي اخير بندر فجيره امارات متهم کرده، اعتماد کند». ريابکوف افزود: «آنها عملا مي‌خواهند عقيده خود را به کل جهان تحميل کنند، يا دست‌کم براي انجام اين کار تلاش مي‌کنند». معاون وزير خارجه روسيه همچنين گفت: «در موارد بي‌شماري شاهد آن بوده‌ايم که آمريکايي‌ها واقعيات يا رخدادهاي مشخصي را چنان پيچ‌وتاب داده‌اند که با اهداف سياسي آنها همخوان باشد». موضع‌گيري ریابکوف در‌اين‌باره بسيار شبيه به موضع‌گيري اخير کنستانتين کاساچوف، رئيس کميته امور بين‌الملل شوراي فدراسيون روسيه، درباره اتهام دست‌داشتن ايران در حادثه حمله به تأسيسات نفتي عربستان است: «درست است که ايران نفوذ زيادي بر مبارزان يمني دارد، ولي در واقع هيچ دليلي براي متهم‌کردن تهران براي دست‌داشتن در اين اتفاق وجود ندارد». به گزارش ايلنا او همچنين گفت: «اين ديگر عادي شده است هر زمان اتفاق بدي در خاورميانه رخ مي‌دهد آمريکا آن را به ايران نسبت مي‌دهد. اين اتهام جديد هم ادامه همان رويه آمريکا است».
ماجراي سفر آبه
هم‌زمان با سفر آبه شينزو، نخست‌وزير ژاپن، به تهران که گفته مي‌شد براي انتقال پيام ترامپ به ايران آمده است، خبر رسيد دو نفت‌کش در حوالي تنگه هرمز دچار حادثه شده‌اند؛ يکي ژاپني و يکي نروژي. به گزارش راديوي ملي فرانسه، اين دو نفت‌کش اواخر خرداد امسال در آب‌هاي درياي عمان دچار انفجار و آتش‌سوزي شدند. هيچ‌يک از اين دو نفت‌کش غرق نشدند. ايالات متحده مدعي شد، حادثه رخ‌داده براي اين نفت‌کش‌ها کار غواصان ايراني بوده ‌است که مين‌هايي چسبان را به سمت اين نفت‌کش‌ها هدايت کرده‌اند. واکنش بلافاصله آمريکا در متهم‌خواندن ايران، از ديد بسياري کارشناسان سريع‌تر از آن رخ داده بود که حاصل بررسي‌هاي کارشناسي باشد. کمي بعد ويدئويي مبهم و با‌کيفيت پايين منتشر شد که در آن به نظر مي‌رسيد قايقی در حال حرکت به سمت يک کشتي است، يا به تعبير مجري يک برنامه طنز سياسي، «آ‌نها ويدئويي نشان دادند که در آن چند نفر روي يک قايق در نزديکي يک کشور دارند کاري انجام مي‌دهند». وزارت خارجه آمريکا اين ويدئو را به عنوان ويدئويي که غواصان ايراني را در حال برداشتن بقاياي مين‌ها از روي نفت‌‌کش‌ها نشان مي‌دهند، سند ادعاي خود خواندند اما در ويدئو هيچ نشانه‌اي از اين که نيروهاي نشان‌داده‌شده ايراني باشند يا حتي ويدئو مربوط به نفت‌کش‌هاي ژاپني و نروژي باشد، ديده نمي‌شد. چند عکس نيز در همين زمينه از چند قايق ازسوی دولت آمريکا منتشر شدند اما در عکس‌ها نيز هيچ نشانه قابل اتکايي از اين نبود که افراد حاضر در تصوير متعلق به کدام نيروي نظامي هستند.هم‌زمان با تأکيدات آمريکا اما اين‌بار هم مقامات ژاپني و نروژي و نيز مالکان دو نفت‌کش، حرفي از متهم‌دانستن ايران نزدند و تکذيب ايران در کنار اسناد ادعايي مبهم آمريکا، کسي را قانع نکرد تا ماجرا، کمي بعد زير سايه ماجراي واقعي توقيف نفت‌کش‌هاي ايران و بريتانيا ازسوی يکديگر در جبل‌الطارق و هرمز، از يادها برود.
الگوي بي‌اعتباري
نوع موضع‌گيري‌هاي مقامات آمريکايي بعد از هر کدام از اين اتهام‌زني‌ها، به نظر تلاشي براي آماده‌سازي شرايط تقابل با ايران و همراه‌کردن متحدان مي‌رسد، چه براي اقدام احتمالي نظامي و چه براي فشارهاي اقتصادي و ديپلماتيک. در عمل اما به نظر مي‌رسد، در کنار ديگر ادعاهاي بي‌اساس و حملات بدون شواهد رئيس‌جمهور آمريکا به مقامات کشورهاي ديگر، از جمله متحدانش، تکرار اين روندها فقط باعث شده‌ است ايالات متحده هر بار در اقناع متحدان و ديگران مسير سخت‌تري پيش رو داشته باشد. بعد از ماجراهاي نفت‌کش‌ها، حتي بريتانيا که خود در مقابل ايران بود، لااقل در دوران ترزا مي‌ حاضر نشد به ائتلافي دريايي بپيوندد که آمريکا به قصد تنگه هرمز در حال شکل‌دهي به آن بود، گرچه با تغيير نخست‌وزير به بوريس جانسون، بريتانيا همراه ترامپ شد، اما تلاش اروپايي‌ها براي شکل‌دهي به ائتلاف اروپايي در اين زمينه نشان مي‌دهد متحدان سنتي آمريکا حتي در شرايطي که عليه کشوري مثل ايران به تصميمي رسيده باشند هم ترجيح مي‌دهند در کنار دولت ترامپ قرار نگيرند. فرايند تشکيل ائتلاف تا امروز نيز به نتيجه چنداني نرسيده است و به‌جز بريتانياي گرفتار برگزيت، بحرين با امکانات محدودش و استراليا بعد از تأکيدات فراوان به تمايل‌نداشتن به درگيري با ايران به آن پيوسته‌اند. در مسئله ساقط‌شدن پهپاد آمريکايي نيز شايد چند سال پيش يا در دوران رؤساي جمهور ديگر، احتمالا بسياري از متحدان آمريکا بين ادعاي ايران مبني‌بر حضور اين پهپاد در حريم هوايي ايران و رد آن ازسوی ايالات متحده، تمايل بيشتري به پذيرش ادعاي آمريکا نشان مي‌دادند، اما عملا آن اتفاق هم منجر به شکل‌گيري جبهه‌اي در کنار آمريکا و عليه ايران نمي‌شود. تلاش آمريکا براي متهم‌خواندن ايران، بيشتر باعث شده ‌است، حرف‌هاي ايران، گوش شنواي بيشتري داشته باشد و حتي آشوبي مثل حذف نيمي از توليدات نفتي سعودي از بازار جهاني هم کسي را عليه ايران هيجان‌زده نکند.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها