|

هر كس روز مي‌ميرد يا شب، من شبانه‌روز

لیلی گلستان

همیشه فکر کرده‌ام که یک تئاتر خوب از هر هنر خوب دیگری، خوب‌تر است‌! و بحق، تئاتر کار مشکلی است. تمرین زیاد می‌طلبد و بعد اجرای هر شب و گاهی هم دوبار در یک شب.

تئاتر خوبی بر صحنه است که پیشنهاد می‌کنم اهالی هنر‌ بروند به دیدنش. نمایش‌نامه «هرکسی یا روز می‌میرد یا شب، من شبانه‌روز» با نویسندگی، کارگردانی و بازی سجاد افشاریان.
نمایش‌نامه‌ای که خوب نوشته شده است. متنی به‌شدت تأثیر‌گذار برآمده از ذهنی با دانشی بالا، برآمده از ذهنی که به‌خوبی بر محیط خود احاطه دارد. ذهنی که خوب دیده، درست دیده، درست حس کرده است و حالا دارد حس و حالش را از این دیدن برایمان تعریف می‌کند؛ بخش‌های کوچکی از مسائل روزمان که با مهارت بسیار کنار هم چیده شده‌اند و منسجم‌اند؛ کولاژ‌هایی که خوب جا افتاده‌اند (‌که می‌دانیم این جا‌افتادن کار آسانی نیست).
حدود 20 جوان بر صحنه‌اند و با جان و دل بازی می‌کنند. در این نمایش‌نامه مثل هر نمایش‌نامه خوب دیگری متن حرف اول و آخر را می‌زند؛ متنی که حرف دارد، نقد دارد، درد دارد و در نهایت دردمندی پر از امید است. آوازه‌خوان‌ها از تهِ‌تهِ جگرشان ناله سر می‌دهند. زبان‌شان را نمی‌فهمی، اما به‌‌خوبی متوجه دردشان می‌شوی. و چه بازی خوبی دارد آقای کارگردان، وقتی که متن را با آن شتاب غریب، یک‌سره و یک‌نفس می‌خواند و تو به جای او نفست بند می‌آید از بس که خوب اجرا می‌کند.
نمی‌دانم چرا در اینجا به یاد اسماعیل خلج و رضا ژیان و کارگاه نمایش افتادم که حتما افشاریان در زمان آنها هنوز به دنیا نیامده بود! این نمایش‌نامه پر است از صحنه‌های درخشان؛ مثل بخشی که هنر‌پیشه از تماشاگرها می‌خواهد که موبایلشان را روشن کنند و بروند به آدرسی در اینستاگرام. سالن تاریک پر می‌شود از نور تک‌تک موبایل‌ها و پر می‌شود از صدای زنی که بلند‌بلند حرف می‌زند. این هم‌بازی‌شدن تماشاگرها و هنر‌پیشه‌ها و اینکه تمام سالن، صحنه تئاتر می‌شود، فوق‌العاده است و باشکوه. و صحنه درخشان اذان‌خواندن که چه خوب در‌آمده و کسی که نی انبان می‌زند که انگار تمام بندهای وجودش را به کار گرفته تا تمام بندهای وجود ما را بلرزاند که می‌لرزاند.
موسیقی‌ها هم بدون هیچ همسانی و وابستگیِ آوایی یا فرهنگی، چه خوب سر جایشان‌اند؛ شارل آز ناوور در کنار نی‌انبان و گیتار در کنار شجریان.
من منتقد تئاتر نیستم، اما تئاتر خوب را خیلی دوست دارم. پیشنهاد می‌کنم حتما به دیدن این نمایش در تئاتر شهرزاد بروید و لذت ببرید از این همه هنر والا.

همیشه فکر کرده‌ام که یک تئاتر خوب از هر هنر خوب دیگری، خوب‌تر است‌! و بحق، تئاتر کار مشکلی است. تمرین زیاد می‌طلبد و بعد اجرای هر شب و گاهی هم دوبار در یک شب.

تئاتر خوبی بر صحنه است که پیشنهاد می‌کنم اهالی هنر‌ بروند به دیدنش. نمایش‌نامه «هرکسی یا روز می‌میرد یا شب، من شبانه‌روز» با نویسندگی، کارگردانی و بازی سجاد افشاریان.
نمایش‌نامه‌ای که خوب نوشته شده است. متنی به‌شدت تأثیر‌گذار برآمده از ذهنی با دانشی بالا، برآمده از ذهنی که به‌خوبی بر محیط خود احاطه دارد. ذهنی که خوب دیده، درست دیده، درست حس کرده است و حالا دارد حس و حالش را از این دیدن برایمان تعریف می‌کند؛ بخش‌های کوچکی از مسائل روزمان که با مهارت بسیار کنار هم چیده شده‌اند و منسجم‌اند؛ کولاژ‌هایی که خوب جا افتاده‌اند (‌که می‌دانیم این جا‌افتادن کار آسانی نیست).
حدود 20 جوان بر صحنه‌اند و با جان و دل بازی می‌کنند. در این نمایش‌نامه مثل هر نمایش‌نامه خوب دیگری متن حرف اول و آخر را می‌زند؛ متنی که حرف دارد، نقد دارد، درد دارد و در نهایت دردمندی پر از امید است. آوازه‌خوان‌ها از تهِ‌تهِ جگرشان ناله سر می‌دهند. زبان‌شان را نمی‌فهمی، اما به‌‌خوبی متوجه دردشان می‌شوی. و چه بازی خوبی دارد آقای کارگردان، وقتی که متن را با آن شتاب غریب، یک‌سره و یک‌نفس می‌خواند و تو به جای او نفست بند می‌آید از بس که خوب اجرا می‌کند.
نمی‌دانم چرا در اینجا به یاد اسماعیل خلج و رضا ژیان و کارگاه نمایش افتادم که حتما افشاریان در زمان آنها هنوز به دنیا نیامده بود! این نمایش‌نامه پر است از صحنه‌های درخشان؛ مثل بخشی که هنر‌پیشه از تماشاگرها می‌خواهد که موبایلشان را روشن کنند و بروند به آدرسی در اینستاگرام. سالن تاریک پر می‌شود از نور تک‌تک موبایل‌ها و پر می‌شود از صدای زنی که بلند‌بلند حرف می‌زند. این هم‌بازی‌شدن تماشاگرها و هنر‌پیشه‌ها و اینکه تمام سالن، صحنه تئاتر می‌شود، فوق‌العاده است و باشکوه. و صحنه درخشان اذان‌خواندن که چه خوب در‌آمده و کسی که نی انبان می‌زند که انگار تمام بندهای وجودش را به کار گرفته تا تمام بندهای وجود ما را بلرزاند که می‌لرزاند.
موسیقی‌ها هم بدون هیچ همسانی و وابستگیِ آوایی یا فرهنگی، چه خوب سر جایشان‌اند؛ شارل آز ناوور در کنار نی‌انبان و گیتار در کنار شجریان.
من منتقد تئاتر نیستم، اما تئاتر خوب را خیلی دوست دارم. پیشنهاد می‌کنم حتما به دیدن این نمایش در تئاتر شهرزاد بروید و لذت ببرید از این همه هنر والا.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها