|

مراقب كاركردن با آقازاده‌ها باشيد

شرق: پنجمين جلسه رسيدگي به اتهامات شبنم نعمت‌زاده، احمدرضا لشگري‌پور و شرکت توسعه دارويي رسا روز گذشته در شعبه سوم دادگاه ويژه رسيدگي به جرائم اخلالگران و مفسدان اقتصادي به رياست قاضي مسعودي‌مقام در مجتمع قضائي امام خميني (ره) برگزار شد.
در ابتداي جلسه قاضي مسعودي‌مقام از شبنم نعمت‌زاده خواست تا آخرين دفاعيات خود را مطرح کند و گفت: حجابتان را طوري رعايت کنيد كه هم بتوانيد حرف بزنيد و هم ما بشنويم.‌ شبنم نعمت‌زاده با قرارگرفتن در جايگاه بار ديگر به نامه‌اي محرمانه‌اي كه جلسه قبل درباره آن سخن گفته بود اشاره كرد و گفت: من تمام مواردي را که گمان مي‌کردم کمکي کند برايتان نوشتم و حالا تنها به کليتي از دفاعيات خود مي‌پردازم. وي ادامه داد: ما به دليل عدم رعايت امور مالي و برنامه‌ريزي صحيح بعد از گذشت يک سال به مشکل برخورد کرديم. من سعي کردم آن را جبران کنم. بسياري از گزارش‌ها صحت ندارد. بدون شک زماني که شرکتي بزرگ مي‌شود مشکلات هم پيش مي‌آيد و توقف اين روند بسيار مشکل بود. حال اميدواريم در آينده روند کاري خوبي در پيش بگيريم؛ من هيچ‌گونه نيت سوئي ندارم و آبروي شخصي و خانوادگي خود را به خاطر ريالي به خطر نمي‌اندازم.‌با پايان دفاعيات نعمت‌زاده قاضي از نماينده وزارت بهداشت خواست در جايگاه حاضر شود و درخصوص ادعاي شبنم نعمت‌زاده كه از مرجع‌ ذي‌‌صلاح مجوز داشته است توضيحاتي را ارائه دهد.‌نماينده وزارت بهداشت نيز در توضيحات خود گفت: خانم نعمت‌زاده به ما گفت نماينده قانوني وزارت بهداشت نيستيم؛ اما اين نامه‌اي است که صحت صحبت‌هاي ما را ثابت مي‌کند. انبار‌ها غيرقانوني بوده و خانم نعمت‌زاده بعد از اينکه دارو‌ها را به انبار برده براي مجوز به ما مراجعه کرده است. طبق قانون هرگونه عرضه و فروش کالا‌هاي دارويي و... که در سامانه رهگيري وزارت بهداشت ثبت نشده باشد، جرم است، همچنين پخش مستقيم دارو در داروخانه غيرقانوني و نگهداري در انبار غير تخلف است. درخصوص انبار کرج نيز معاونت غذا و داروي کرج نامه‌اي را ارسال کرد که به همراه تعزيرات و همکاران ما به آدرس آن مراجعه کرديم و مقادير قابل توجهي از شرکت رسافارمد ثبت شد که دارو‌هاي آن تاريخ‌مصرف‌گذشته بوده است.‌در ادامه جلسه قاضي از متهم ديگر، احمدرضا لشگري‌پور خواست براي آخرين دفاعيات در جايگاه حاضر شود و بعد از تفهيم اتهام از او خواست درباره ميزان حساب‌هاي بانکي، سرمايه وارده خانم نعمت‌زاده، ميزان برداشت، دارايي شرکت، عاقبت دارو‌ها و سرمايه‌ها توضيح دهد.‌لشگري‌پور در ابتداي دفاعيات خود به 500 حساب كه شبنم نعمت‌زاده در جلسه قبل درباره آن صحبت كرده بود، اشاره كرد و گفت: بايد بگويم هيچ‌کدام از اين حساب‌ها به شرکت مربوط نمي‌شود شرکت ما حدود ۳۰ حساب در سراسر کشور داشت و هيچ حساب پشتيباني هم نداشتيم. ميزان آورده خانم نعمت‌زاده چهار ميليارد نقدينگي بود که بعد از ورودم به شرکت متوجه شدم اين مبلغ وام شرکت پارسيس‌کيش است که به صورت درهم بود. او مي‌گفت ما چک داريم که پشت آن امضاي پدرش بود و برگشت مي‌خورد، در واقع آورده شرکت از طرف او متعلق به خودش نبود و من از اين موضوع خبر نداشتم. خانم نعمت‌زاده بالاي ۲۰ تا ۲۵ ميليارد تومان از شركت برده است. او مي‌گويد من سوءنيت داشتم يا مي‌گويد فاکتور ۱۳ميلياردي از مشهد داشته‌ام؛ چرا آن را نشان نمي‌دهيد؟ آيا صرف اينکه قدرت داريد مي‌خواهيد گردن ديگري بيندازيد.
نعمت‌زاده دروغ مي‌گويد
يكي از اتهامات مطرح‌شده در اين پرونده ارائه تخفيف‌هاي بالا و گاهي تا بيش از صددرصد است. قاضي با اشاره با اين تخفيف‌ها، از متهم درباره نوع محاسبه اين تخفيف‌ها سؤالاتي را مطرح كرد كه لشگري‌پور اين‌طور پاسخ داد: قبل از ما هم به داروخانه‌ها جايزه مي‌دادند. ما کالايي داشتيم که در آن زمان شايد صددرصد تخفيف مي‌دادند و بازپرداخت چک را ۳۰۰ روز بعد مشخص مي‌کردند. ما (۲۴ درصد تخفيف کالا) را از موجودي داديم و به اين دليل کم آورديم. اتوماسيون شرکت وجود دارد؛ مي‌توانيد استعلام بگيريد که ما هر روز موجودي و تعهدات شرکت را به خانم نعمت‌زاده مي‌فرستاديم حال او مي‌گويد که ما در جريان نبوديم اين حرف کذب محض است. چرا 40 درصد به داروخانه‌ها تخفيف مي‌داد و به شرکت‌هاي پخش نيز تا ۳۳ درصد تخفيف مي‌داد. خانم نعمت‌زاده دروغ‌هاي زيادي گفته که من با سند آنها را رد مي‌کنم. اگر من سوء‌نيت داشتم چرا مرا اخراج نمي‌کرد، چرا مرا عضو هيئت‌مديره شرکت خودشان کرد و کلي از من چک و امضا گرفتند؟ او مي‌گفت من تومور مغزي دارم و با اين ترفند از ما پول مي‌گرفت.
لشگري‌پور ادعا کرد: خانم نعمت‌زاده در مرداد ۹۵، يک‌و‌نيم ميليارد تومان از پدرش پول گرفت و همان موقع هم از ما چک دريافت کرد و به ما شش ماه فرصت داد تا آن را برگردانيم؛ اما سه ماه بعد پدرش چک‌هاي ما را به يک شرکت داده بود. آقاي نعمت‌زاده کارگران را جلوي شرکت ما فرستاده بود که پول خود را از ما بگيرند. در اوج مشکلات شرکت مجبور شديم پول اين شرکت را هم پرداخت کنيم که قرار بود شش‌ماهه بدهيم. در سال ۹۴ در اوايل کار شرکت چيزي نزديک ۶۰ ميليون تومان بايد براي آزمايشگاه تازه‌ تأسيس‌شده خرج مي‌کرديم که به کمبود منابع خورديم. خانم نعمت‌زاده از پدرش يک ميليارد تومان چک به صورت سود گرفت و تمام چک‌ها به حساب مريم بختيار، همسر آقاي نعمت‌زاده، صادر و واريز شد که رديف اين چک‌ها موجود است.
جابه‌جايي پول با يك تلفن
او همچنين در ادامه گفت: خواهش مي‌کنم حساب علي سوادکوهي (همسر دخترخوانده شبنم نعمت‌زاده) را بررسي کنيد تا مشخص شود که اين پول‌ها از داروخانه‌ها به حساب اين شخص رفته يا خير، كارت بانكي سوادكوهي دست خانم نعمت‌زاده بود. خانم نعمت‌زاده ادعا مي‌كند آدم درست‌كاري است؛ در‌حالي‌که در قرارداد اجاره آزمايشگاه موجر به نام آقاي محمدرضا نعمت‌زاده و مستأجر به نام خانم شبنم نعمت‌زاده است که با پيش‌پرداخت ۱۰ ميليون تومان و پرداخت ماهانه يک ميليون تومان اين قرارداد به امضا رسيد؛ اما خانم نعمت‌زاده در نامه‌اي به معاون مالي بنده درخواست کرد که ماهي چهار ميليون تومان به حساب مريم بختيار واريز کند؛ يعني سه ميليون تومان اضافه‌تر گرفت. در واقع از اين جيب به آن جيب پول جابه‌جا کردند و بعد هم معتقد است پاک‌دست است و دين و دنيايش را نمي‌فروشد. خانم نعمت‌زاده ماهانه از شرکت ۴۵ ميليون تومان پول مي‌گرفت. در هيچ کجا اشاره‌اي به شرکت رساپخش نشده است. دختر خانم نعمت‌زاده در اين شرکت مديرعامل بوده و خانم نعمت‌زاده به جاي دخترشان و به جاي دامادشان، علي سوادکوهي امضا مي‌کرد؛ در‌حالي‌که هيچ وکالت‌نامه‌اي نيز نداشت. او با يک تلفن از بانک ملت پول جابه‌جا مي‌کرد. حال بايد بررسي شود که پول‌هاي رساپخش کجا رفته است.
مراقب كاركردن با آقازاده‌ها باشيد
اين متهم تأكيد کرد: در اواخر سال ۹۶ آقاي فرجي ۴۸۰ ميليون تومان پول از شرکت برداشت کرد و گفت که اين پول را به آقاي نعمت‌زاده داده است. اين پول‌هاي شرکت چه شده است و ماشين‌هاي شرکت کجاست؟ توصيه مي‌کنم به کساني که مي‌خواهند با به‌اصطلاح آقازاده‌ها کار کنند، عقبه شخصي آنها را ببينند که بدانند چه عقده‌ها و کمبود‌هايي داشته‌اند. اينها عادت‌شان اين است که اين‌گونه رفتار کنند. هر‌کدام از ما که تاريخ انقضاي‌مان با خانم نعمت‌زاده تمام مي‌شد، ما را مانند دستمال کاغذي بيرون مي‌انداختند و ما را له مي‌کردند؛ خانم نعمت‌زاده من کمرم خم شد؛ اما له نشدم.در ادامه قاضي ضمن اينكه تاكنون نامه خاصي به دستش نرسيده است و برخي از نامه‌ها يا كذب بوده يا جنبه حقوقي نداشته است، از نماينده دادستان خواست تا در جايگاه قرار گيرد و توضيحات خود را ادامه دهد.‌نماينده دادستان گفت: خانم نعمت‌زاده گفت که شاکي خصوصي ندارد و در اين يکي، دو سال شاکي خصوصي پيدا کرده؛ در‌حالي‌که بايد به او گفت شما شاکي خصوصي داريد؛ اما اگر هم شاکي خصوصي نداشته باشيد، اين را بدانيد که شاکي شما در واقع جامعه است و من نيز به‌عنوان مدعي‌العموم در خدمت شما هستم. ما بار‌ها ادله متعددي را براي شما قرائت کرده‌ايم؛ اما شما بدون هيچ دليلي آن را انکار کرده‌ايد. حاشاي بدون دليل که سنديت ندارد. ادله در پرونده را چگونه انکار مي‌کنيد.‌نماينده دادستان در ادامه با اشاره به دفاعيات متهم ديگر لشگري‌پور گفت: شما اولين ضربه‌اي که به رقابت در بازار بزنيد، به منزله انحصار است. شما يک‌سري جريانات را فاش کرديد؛ اما نکته مهم اين است که اجراي دستورات خانم نعمت‌زاده از سوی شما رافع مسئوليت شما نيست. چرا اين دستورات را انجام داديد يا زودتر از شرکت خارج نشديد. شما مديرعامل شرکتي بوديد که در مجموع فعاليت موضوعات پرونده حاضر و دخيل بوديد. در اين هنگام قاضي از وکلاي متهمه نعمت‌زاده خواست در جايگاه حاضر شوند و به دفاعيات خود بپردازند.وکيل نعمت‌زاده در جايگاه حاضر شد و گفت: دو مورد رضايت را به من داده‌اند که دو شرکت رضايت خود را کاملا ارائه داده و در راستاي پرداخت ديون است و ما شاهد بوديم که در‌اين‌باره چندين ماه است که در حال مذاکره بودند. خانم شبنم نعمت‌زاده فرزند محمدرضا نعمت‌زاده است. دليلي ندارد که در رسانه‌ها بگويند فرزند وزير سابق.

شرق: پنجمين جلسه رسيدگي به اتهامات شبنم نعمت‌زاده، احمدرضا لشگري‌پور و شرکت توسعه دارويي رسا روز گذشته در شعبه سوم دادگاه ويژه رسيدگي به جرائم اخلالگران و مفسدان اقتصادي به رياست قاضي مسعودي‌مقام در مجتمع قضائي امام خميني (ره) برگزار شد.
در ابتداي جلسه قاضي مسعودي‌مقام از شبنم نعمت‌زاده خواست تا آخرين دفاعيات خود را مطرح کند و گفت: حجابتان را طوري رعايت کنيد كه هم بتوانيد حرف بزنيد و هم ما بشنويم.‌ شبنم نعمت‌زاده با قرارگرفتن در جايگاه بار ديگر به نامه‌اي محرمانه‌اي كه جلسه قبل درباره آن سخن گفته بود اشاره كرد و گفت: من تمام مواردي را که گمان مي‌کردم کمکي کند برايتان نوشتم و حالا تنها به کليتي از دفاعيات خود مي‌پردازم. وي ادامه داد: ما به دليل عدم رعايت امور مالي و برنامه‌ريزي صحيح بعد از گذشت يک سال به مشکل برخورد کرديم. من سعي کردم آن را جبران کنم. بسياري از گزارش‌ها صحت ندارد. بدون شک زماني که شرکتي بزرگ مي‌شود مشکلات هم پيش مي‌آيد و توقف اين روند بسيار مشکل بود. حال اميدواريم در آينده روند کاري خوبي در پيش بگيريم؛ من هيچ‌گونه نيت سوئي ندارم و آبروي شخصي و خانوادگي خود را به خاطر ريالي به خطر نمي‌اندازم.‌با پايان دفاعيات نعمت‌زاده قاضي از نماينده وزارت بهداشت خواست در جايگاه حاضر شود و درخصوص ادعاي شبنم نعمت‌زاده كه از مرجع‌ ذي‌‌صلاح مجوز داشته است توضيحاتي را ارائه دهد.‌نماينده وزارت بهداشت نيز در توضيحات خود گفت: خانم نعمت‌زاده به ما گفت نماينده قانوني وزارت بهداشت نيستيم؛ اما اين نامه‌اي است که صحت صحبت‌هاي ما را ثابت مي‌کند. انبار‌ها غيرقانوني بوده و خانم نعمت‌زاده بعد از اينکه دارو‌ها را به انبار برده براي مجوز به ما مراجعه کرده است. طبق قانون هرگونه عرضه و فروش کالا‌هاي دارويي و... که در سامانه رهگيري وزارت بهداشت ثبت نشده باشد، جرم است، همچنين پخش مستقيم دارو در داروخانه غيرقانوني و نگهداري در انبار غير تخلف است. درخصوص انبار کرج نيز معاونت غذا و داروي کرج نامه‌اي را ارسال کرد که به همراه تعزيرات و همکاران ما به آدرس آن مراجعه کرديم و مقادير قابل توجهي از شرکت رسافارمد ثبت شد که دارو‌هاي آن تاريخ‌مصرف‌گذشته بوده است.‌در ادامه جلسه قاضي از متهم ديگر، احمدرضا لشگري‌پور خواست براي آخرين دفاعيات در جايگاه حاضر شود و بعد از تفهيم اتهام از او خواست درباره ميزان حساب‌هاي بانکي، سرمايه وارده خانم نعمت‌زاده، ميزان برداشت، دارايي شرکت، عاقبت دارو‌ها و سرمايه‌ها توضيح دهد.‌لشگري‌پور در ابتداي دفاعيات خود به 500 حساب كه شبنم نعمت‌زاده در جلسه قبل درباره آن صحبت كرده بود، اشاره كرد و گفت: بايد بگويم هيچ‌کدام از اين حساب‌ها به شرکت مربوط نمي‌شود شرکت ما حدود ۳۰ حساب در سراسر کشور داشت و هيچ حساب پشتيباني هم نداشتيم. ميزان آورده خانم نعمت‌زاده چهار ميليارد نقدينگي بود که بعد از ورودم به شرکت متوجه شدم اين مبلغ وام شرکت پارسيس‌کيش است که به صورت درهم بود. او مي‌گفت ما چک داريم که پشت آن امضاي پدرش بود و برگشت مي‌خورد، در واقع آورده شرکت از طرف او متعلق به خودش نبود و من از اين موضوع خبر نداشتم. خانم نعمت‌زاده بالاي ۲۰ تا ۲۵ ميليارد تومان از شركت برده است. او مي‌گويد من سوءنيت داشتم يا مي‌گويد فاکتور ۱۳ميلياردي از مشهد داشته‌ام؛ چرا آن را نشان نمي‌دهيد؟ آيا صرف اينکه قدرت داريد مي‌خواهيد گردن ديگري بيندازيد.
نعمت‌زاده دروغ مي‌گويد
يكي از اتهامات مطرح‌شده در اين پرونده ارائه تخفيف‌هاي بالا و گاهي تا بيش از صددرصد است. قاضي با اشاره با اين تخفيف‌ها، از متهم درباره نوع محاسبه اين تخفيف‌ها سؤالاتي را مطرح كرد كه لشگري‌پور اين‌طور پاسخ داد: قبل از ما هم به داروخانه‌ها جايزه مي‌دادند. ما کالايي داشتيم که در آن زمان شايد صددرصد تخفيف مي‌دادند و بازپرداخت چک را ۳۰۰ روز بعد مشخص مي‌کردند. ما (۲۴ درصد تخفيف کالا) را از موجودي داديم و به اين دليل کم آورديم. اتوماسيون شرکت وجود دارد؛ مي‌توانيد استعلام بگيريد که ما هر روز موجودي و تعهدات شرکت را به خانم نعمت‌زاده مي‌فرستاديم حال او مي‌گويد که ما در جريان نبوديم اين حرف کذب محض است. چرا 40 درصد به داروخانه‌ها تخفيف مي‌داد و به شرکت‌هاي پخش نيز تا ۳۳ درصد تخفيف مي‌داد. خانم نعمت‌زاده دروغ‌هاي زيادي گفته که من با سند آنها را رد مي‌کنم. اگر من سوء‌نيت داشتم چرا مرا اخراج نمي‌کرد، چرا مرا عضو هيئت‌مديره شرکت خودشان کرد و کلي از من چک و امضا گرفتند؟ او مي‌گفت من تومور مغزي دارم و با اين ترفند از ما پول مي‌گرفت.
لشگري‌پور ادعا کرد: خانم نعمت‌زاده در مرداد ۹۵، يک‌و‌نيم ميليارد تومان از پدرش پول گرفت و همان موقع هم از ما چک دريافت کرد و به ما شش ماه فرصت داد تا آن را برگردانيم؛ اما سه ماه بعد پدرش چک‌هاي ما را به يک شرکت داده بود. آقاي نعمت‌زاده کارگران را جلوي شرکت ما فرستاده بود که پول خود را از ما بگيرند. در اوج مشکلات شرکت مجبور شديم پول اين شرکت را هم پرداخت کنيم که قرار بود شش‌ماهه بدهيم. در سال ۹۴ در اوايل کار شرکت چيزي نزديک ۶۰ ميليون تومان بايد براي آزمايشگاه تازه‌ تأسيس‌شده خرج مي‌کرديم که به کمبود منابع خورديم. خانم نعمت‌زاده از پدرش يک ميليارد تومان چک به صورت سود گرفت و تمام چک‌ها به حساب مريم بختيار، همسر آقاي نعمت‌زاده، صادر و واريز شد که رديف اين چک‌ها موجود است.
جابه‌جايي پول با يك تلفن
او همچنين در ادامه گفت: خواهش مي‌کنم حساب علي سوادکوهي (همسر دخترخوانده شبنم نعمت‌زاده) را بررسي کنيد تا مشخص شود که اين پول‌ها از داروخانه‌ها به حساب اين شخص رفته يا خير، كارت بانكي سوادكوهي دست خانم نعمت‌زاده بود. خانم نعمت‌زاده ادعا مي‌كند آدم درست‌كاري است؛ در‌حالي‌که در قرارداد اجاره آزمايشگاه موجر به نام آقاي محمدرضا نعمت‌زاده و مستأجر به نام خانم شبنم نعمت‌زاده است که با پيش‌پرداخت ۱۰ ميليون تومان و پرداخت ماهانه يک ميليون تومان اين قرارداد به امضا رسيد؛ اما خانم نعمت‌زاده در نامه‌اي به معاون مالي بنده درخواست کرد که ماهي چهار ميليون تومان به حساب مريم بختيار واريز کند؛ يعني سه ميليون تومان اضافه‌تر گرفت. در واقع از اين جيب به آن جيب پول جابه‌جا کردند و بعد هم معتقد است پاک‌دست است و دين و دنيايش را نمي‌فروشد. خانم نعمت‌زاده ماهانه از شرکت ۴۵ ميليون تومان پول مي‌گرفت. در هيچ کجا اشاره‌اي به شرکت رساپخش نشده است. دختر خانم نعمت‌زاده در اين شرکت مديرعامل بوده و خانم نعمت‌زاده به جاي دخترشان و به جاي دامادشان، علي سوادکوهي امضا مي‌کرد؛ در‌حالي‌که هيچ وکالت‌نامه‌اي نيز نداشت. او با يک تلفن از بانک ملت پول جابه‌جا مي‌کرد. حال بايد بررسي شود که پول‌هاي رساپخش کجا رفته است.
مراقب كاركردن با آقازاده‌ها باشيد
اين متهم تأكيد کرد: در اواخر سال ۹۶ آقاي فرجي ۴۸۰ ميليون تومان پول از شرکت برداشت کرد و گفت که اين پول را به آقاي نعمت‌زاده داده است. اين پول‌هاي شرکت چه شده است و ماشين‌هاي شرکت کجاست؟ توصيه مي‌کنم به کساني که مي‌خواهند با به‌اصطلاح آقازاده‌ها کار کنند، عقبه شخصي آنها را ببينند که بدانند چه عقده‌ها و کمبود‌هايي داشته‌اند. اينها عادت‌شان اين است که اين‌گونه رفتار کنند. هر‌کدام از ما که تاريخ انقضاي‌مان با خانم نعمت‌زاده تمام مي‌شد، ما را مانند دستمال کاغذي بيرون مي‌انداختند و ما را له مي‌کردند؛ خانم نعمت‌زاده من کمرم خم شد؛ اما له نشدم.در ادامه قاضي ضمن اينكه تاكنون نامه خاصي به دستش نرسيده است و برخي از نامه‌ها يا كذب بوده يا جنبه حقوقي نداشته است، از نماينده دادستان خواست تا در جايگاه قرار گيرد و توضيحات خود را ادامه دهد.‌نماينده دادستان گفت: خانم نعمت‌زاده گفت که شاکي خصوصي ندارد و در اين يکي، دو سال شاکي خصوصي پيدا کرده؛ در‌حالي‌که بايد به او گفت شما شاکي خصوصي داريد؛ اما اگر هم شاکي خصوصي نداشته باشيد، اين را بدانيد که شاکي شما در واقع جامعه است و من نيز به‌عنوان مدعي‌العموم در خدمت شما هستم. ما بار‌ها ادله متعددي را براي شما قرائت کرده‌ايم؛ اما شما بدون هيچ دليلي آن را انکار کرده‌ايد. حاشاي بدون دليل که سنديت ندارد. ادله در پرونده را چگونه انکار مي‌کنيد.‌نماينده دادستان در ادامه با اشاره به دفاعيات متهم ديگر لشگري‌پور گفت: شما اولين ضربه‌اي که به رقابت در بازار بزنيد، به منزله انحصار است. شما يک‌سري جريانات را فاش کرديد؛ اما نکته مهم اين است که اجراي دستورات خانم نعمت‌زاده از سوی شما رافع مسئوليت شما نيست. چرا اين دستورات را انجام داديد يا زودتر از شرکت خارج نشديد. شما مديرعامل شرکتي بوديد که در مجموع فعاليت موضوعات پرونده حاضر و دخيل بوديد. در اين هنگام قاضي از وکلاي متهمه نعمت‌زاده خواست در جايگاه حاضر شوند و به دفاعيات خود بپردازند.وکيل نعمت‌زاده در جايگاه حاضر شد و گفت: دو مورد رضايت را به من داده‌اند که دو شرکت رضايت خود را کاملا ارائه داده و در راستاي پرداخت ديون است و ما شاهد بوديم که در‌اين‌باره چندين ماه است که در حال مذاکره بودند. خانم شبنم نعمت‌زاده فرزند محمدرضا نعمت‌زاده است. دليلي ندارد که در رسانه‌ها بگويند فرزند وزير سابق.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها