پيشبيني فناوري
هادي نيلفروشان. عضو هيئت علمي دانشگاه شهيد بهشتي
راستش من هم جزء کساني بودم که اوايل نسبت به کلماتي نظير آينده، آيندهپژوهي، پيشبيني و مواردي از اين دست حس خوبي نداشتم. اما خب! منظورم از اوايل زماني بود که هر شب در انتهاي اخبار بخش پيشبيني وضع هوا هم پخش ميشد، ولي کسي آن را جدي نميگرفت چون واقعا پيشبينيهاي درستي هم نميکردند. به همان نسبت که روزگار پيش رفت و پيش رفت و پيشبينيهاي هواشناسان هم دقت و صحت بيشتري يافت، وزن و اهميت مفاهيمي نظير پيشبيني فناوري هم در ادبيات اين حوزه بالاتر رفت. در اين نوشته و مجال اندک تلاش ميکنم به طور ساده توضيح دهم که پيشبيني فناوري چيست؟ و چرا مهم است؟ و معمولا چطور انجام ميشود! بگذريم از اينکه براي پاسخ همين سه سؤال کوتاه کتابها نوشته شده است.
پيشبيني فناوري چيست؟
به طور ساده پيشبيني فناوري يعني گمانهزنيکردن در اين مورد که مثلا در بازه زماني مشخصي در آينده چه فناوريهايي به بازار خواهند آمد، کدام فناوريها جوانه خواهند زد، کدام فناوريها رشد نمايي خواهند داشت و در نقطه مقابل کدام فناوريها شکست خواهند خورد و تا مدتها و شايد براي هميشه به زير آب فرو خواهند رفت. اين سؤالات را ميشود طور ديگري هم پرسيد که به جاي زمان، خود فناوريها محوريت داشته باشند. مثلا ميشود اينگونه پرسيد که فناوري الف تا چند سال ديگر به بازار خواهد آمد، چه پيشبينيهايي از ميزان تصاحب سهم بازار آن در افقهاي زماني مختلف وجود دارد، موانع پيشروي توسعه فناوري الف چه خواهند بود، تحول کارکردي و امتيازات اين فناوري نسبت به فناوريهاي رقيب يا کنوني چيست و نظاير آن. نمونه بارز پيشبيني فناوري را کساني که فعال صنعت آيتي هستند، هم انجام ميدهند و هم به خوبي آن را درک ميکنند. مثلا هميشه پيشبينيکنندگاني هستند که 10 فناوري برتر و برافکن 10 سال، 20 سال، 50 سال يا صد سال آينده را پيشبيني ميکنند. يا به عنوان مثال برآورد ميکنند که فناوري ب تا چند سال يا چند ماه ديگر بنا بر اخبار و تحولات واصلشده به
بازار خواهد رسيد و تجاري خواهد شد. مثال از نوع اول را ميشود در گزارشهاي مؤسساتي نظير ارنست انديانگ (ernst and young)، ديلويت (Deloitte)، امآيتي (M.I.T)، يا مجموعه کارهاي آقاي ريچارد واتسون (Richard Watson) و بالاتر از همه اينها گزارشهاي مؤسسه گارتنر(Gartner) ديد که جملگي تلاش ميکنند فناوريهاي نوظهور و برافکن و نوپديد را رصد كرده و گزارش دهند (مطالعه اين قبيل گزارشها را مؤکدا توصيه ميکنم). از نوع دوم هم ميشود پيشبينيکنندگاني را مثال زد که دائما در مورد نسخه بعدي گوشي همراه شرکت اپل پيشبيني ميکنند.
پيشبيني فناوري چه فايدهاي دارد؟
واقعيت اين است که پيشبيني فناوري نسبت ما را با آينده بهتر روشن ميكند، جلوي غافلگيريهاي فناورانه را ميگيرد، راه را براي برنامهريزيهاي بهتر و عالمانهتر فراهم ميكند، به دولتها کمک ميکند در مقابله با فناوريهاي تازه كه در راه هستند، سياستهاي مدبرانهتري اتخاذ كنند، به بنگاهها کمک ميکنند خودشان را در نقطه مناسب از مواجهه با اين فناوري جديد قرار دهند و به رقباي فناور هم اطلاع ميدهند که کدام يک در مسير تجاريسازي پيشروترند و احتمالا فناوري آنها به زودي به استاندارد بازار تبديل ميشود و ديگر رقبا مجبور به تبعيت از آن خواهند شد.
پيشبيني فناوري چگونه انجام ميشود؟
سخنگفتن عالمانه و محققانه در مورد فناوريهاي آينده و آينده فناوريها يکي از سختترين کارهاست. معمولا پيشبينيها متکي بر دادههاي گذشته هستند، اين در حالي است که در مورد يک نوآوري فناورانه هيچ داده قابل اتکاي جدياي وجود ندارد. البته اگر بتوان دادههاي کمي يا کيفي از روند بهبود عملکرد يک فناوري جمعآوري كرد، از برخي روشهاي کمي ميتوان براي پيشبيني روند تحولات آينده فناوري بهره جست. اما بههرحال، اين يک قاعده نيست. قاعدهاي که اغلب در مورد پيشبيني فناوريهاي جديد و آينده استفاده ميشود، استفاده از نظرات خبرگان و کارشناسان است. در واقع فرض ميشود که کارشناسان خبره يک صنعت يا حوزه فناوري با دادههاي اندک نيز ميتوانند کار کنند و مسير آينده فناوري را پيشبيني كنند. آنها چيزي دارند که ما در اصطلاح به آن «شمّ کارشناسي» ميگوييم. چيزي را که آنها در خشت خام ميبينند، شايد جوانترها و کمتجربهترها در آينه هم نبينند. جالب است که در ادبيات نوآوري و فناوري براي اين شم کارشناسي خبرگان جايي باز شده و تأکيد شده که اتفاقا اين قبيل پيشبينيها را بيشتر با کمک خبرگان ميتوان انجام داد. اينکه روشهاي ساختاريافته چگونه
نظرات خبرگان را جمعآوري و از آنها استنباط ميکنند، موضوعي است که علاقهمندان به اين حوزه ميتوانند آن را در کتب تخصصي اين حوزه بيابند. مشخصا توصيه ميکنم آثار آقاي آلن پورتر(Alan L. Porter)، هوارد راش (Howard Rush) و مستندات کارشناسي سازمان جهاني يونيدو (UNIDO) را در اين بخش مطالعه كنيد.
راستش من هم جزء کساني بودم که اوايل نسبت به کلماتي نظير آينده، آيندهپژوهي، پيشبيني و مواردي از اين دست حس خوبي نداشتم. اما خب! منظورم از اوايل زماني بود که هر شب در انتهاي اخبار بخش پيشبيني وضع هوا هم پخش ميشد، ولي کسي آن را جدي نميگرفت چون واقعا پيشبينيهاي درستي هم نميکردند. به همان نسبت که روزگار پيش رفت و پيش رفت و پيشبينيهاي هواشناسان هم دقت و صحت بيشتري يافت، وزن و اهميت مفاهيمي نظير پيشبيني فناوري هم در ادبيات اين حوزه بالاتر رفت. در اين نوشته و مجال اندک تلاش ميکنم به طور ساده توضيح دهم که پيشبيني فناوري چيست؟ و چرا مهم است؟ و معمولا چطور انجام ميشود! بگذريم از اينکه براي پاسخ همين سه سؤال کوتاه کتابها نوشته شده است.
پيشبيني فناوري چيست؟
به طور ساده پيشبيني فناوري يعني گمانهزنيکردن در اين مورد که مثلا در بازه زماني مشخصي در آينده چه فناوريهايي به بازار خواهند آمد، کدام فناوريها جوانه خواهند زد، کدام فناوريها رشد نمايي خواهند داشت و در نقطه مقابل کدام فناوريها شکست خواهند خورد و تا مدتها و شايد براي هميشه به زير آب فرو خواهند رفت. اين سؤالات را ميشود طور ديگري هم پرسيد که به جاي زمان، خود فناوريها محوريت داشته باشند. مثلا ميشود اينگونه پرسيد که فناوري الف تا چند سال ديگر به بازار خواهد آمد، چه پيشبينيهايي از ميزان تصاحب سهم بازار آن در افقهاي زماني مختلف وجود دارد، موانع پيشروي توسعه فناوري الف چه خواهند بود، تحول کارکردي و امتيازات اين فناوري نسبت به فناوريهاي رقيب يا کنوني چيست و نظاير آن. نمونه بارز پيشبيني فناوري را کساني که فعال صنعت آيتي هستند، هم انجام ميدهند و هم به خوبي آن را درک ميکنند. مثلا هميشه پيشبينيکنندگاني هستند که 10 فناوري برتر و برافکن 10 سال، 20 سال، 50 سال يا صد سال آينده را پيشبيني ميکنند. يا به عنوان مثال برآورد ميکنند که فناوري ب تا چند سال يا چند ماه ديگر بنا بر اخبار و تحولات واصلشده به
بازار خواهد رسيد و تجاري خواهد شد. مثال از نوع اول را ميشود در گزارشهاي مؤسساتي نظير ارنست انديانگ (ernst and young)، ديلويت (Deloitte)، امآيتي (M.I.T)، يا مجموعه کارهاي آقاي ريچارد واتسون (Richard Watson) و بالاتر از همه اينها گزارشهاي مؤسسه گارتنر(Gartner) ديد که جملگي تلاش ميکنند فناوريهاي نوظهور و برافکن و نوپديد را رصد كرده و گزارش دهند (مطالعه اين قبيل گزارشها را مؤکدا توصيه ميکنم). از نوع دوم هم ميشود پيشبينيکنندگاني را مثال زد که دائما در مورد نسخه بعدي گوشي همراه شرکت اپل پيشبيني ميکنند.
پيشبيني فناوري چه فايدهاي دارد؟
واقعيت اين است که پيشبيني فناوري نسبت ما را با آينده بهتر روشن ميكند، جلوي غافلگيريهاي فناورانه را ميگيرد، راه را براي برنامهريزيهاي بهتر و عالمانهتر فراهم ميكند، به دولتها کمک ميکند در مقابله با فناوريهاي تازه كه در راه هستند، سياستهاي مدبرانهتري اتخاذ كنند، به بنگاهها کمک ميکنند خودشان را در نقطه مناسب از مواجهه با اين فناوري جديد قرار دهند و به رقباي فناور هم اطلاع ميدهند که کدام يک در مسير تجاريسازي پيشروترند و احتمالا فناوري آنها به زودي به استاندارد بازار تبديل ميشود و ديگر رقبا مجبور به تبعيت از آن خواهند شد.
پيشبيني فناوري چگونه انجام ميشود؟
سخنگفتن عالمانه و محققانه در مورد فناوريهاي آينده و آينده فناوريها يکي از سختترين کارهاست. معمولا پيشبينيها متکي بر دادههاي گذشته هستند، اين در حالي است که در مورد يک نوآوري فناورانه هيچ داده قابل اتکاي جدياي وجود ندارد. البته اگر بتوان دادههاي کمي يا کيفي از روند بهبود عملکرد يک فناوري جمعآوري كرد، از برخي روشهاي کمي ميتوان براي پيشبيني روند تحولات آينده فناوري بهره جست. اما بههرحال، اين يک قاعده نيست. قاعدهاي که اغلب در مورد پيشبيني فناوريهاي جديد و آينده استفاده ميشود، استفاده از نظرات خبرگان و کارشناسان است. در واقع فرض ميشود که کارشناسان خبره يک صنعت يا حوزه فناوري با دادههاي اندک نيز ميتوانند کار کنند و مسير آينده فناوري را پيشبيني كنند. آنها چيزي دارند که ما در اصطلاح به آن «شمّ کارشناسي» ميگوييم. چيزي را که آنها در خشت خام ميبينند، شايد جوانترها و کمتجربهترها در آينه هم نبينند. جالب است که در ادبيات نوآوري و فناوري براي اين شم کارشناسي خبرگان جايي باز شده و تأکيد شده که اتفاقا اين قبيل پيشبينيها را بيشتر با کمک خبرگان ميتوان انجام داد. اينکه روشهاي ساختاريافته چگونه
نظرات خبرگان را جمعآوري و از آنها استنباط ميکنند، موضوعي است که علاقهمندان به اين حوزه ميتوانند آن را در کتب تخصصي اين حوزه بيابند. مشخصا توصيه ميکنم آثار آقاي آلن پورتر(Alan L. Porter)، هوارد راش (Howard Rush) و مستندات کارشناسي سازمان جهاني يونيدو (UNIDO) را در اين بخش مطالعه كنيد.