|

به يزدان كه گر ما خرد داشتيم كجا اين سرانجام بد داشتيم!؟

مصطفي فدايي‌فرد. كارشناس منابع آب

از سيلاب شديد و فراگير فروردين 1398 استان‌هاي خوزستان، لرستان، فارس و گلستان و سيلاب‌هاي پيش‌از‌آن درس نگرفتيم، سيلاب دي‌ماه 98 نيز استان‌هاي سيستان‌و‌بلوچستان و هرمزگان را درنورديد و خسارات فراواني برجاي گذاشت؛ سالي كه نكوست از بهارش پيداست. از زمستان 1397 پيش‌بيني شده بود و بعضا هشدارهاي لازم داده شده بود ولي متأسفانه درخواست‌هاي كارشناسان و مهندسي مشاور مبني بر تخليه زودهنگام سدها و به‌ویژه سد كرخه مورد مخالفت و مقاومت مسئولان استان‌ها به‌ویژه استاندار خوزستان قرار گرفت و خسارات ‌کنترل‌پذیر سيلاب، آب‌گرفتگي شهرها و روستاها و نارضايتي مردم را در پي داشت. سيل فروردين 98 در استان لرستان خسارت بيشتري برجاي گذاشت؛ به‌نحوي‌كه بخش‌هاي وسيعي از شهرهاي پل‌دختر و معمولان را سيل و رسوب فراگرفت. خسارات سيل ياد‌شده در استان لرستان بيش از 10 هزار ميليارد تومان برآورد شده است؛ در‌حالي‌كه با كمتر از 20 رصد اين مبلغ مي‌توانستيم سد مخزني تنگ معشوره را براي كنترل و مديريت سيلاب بسازيم، عمليات آبخيزداري، لايروبي، آزاد‌سازي مسير و احداث دايك‌هاي حفاظت از شهرها را مورد توجه قرار دهيم تا علاوه بر جلوگيري از خسارات مالي فراوان و شديد، از بروز خسارات جاني و روحي رواني مردم استان لرستان نيز جلوگيري كنيم.
رودخانه گرگانرود در استان گلستان به‌شدت سيل‌خيز است؛ به‌نحوي‌كه تقريبا همه‌ساله طغيان كرده و علاوه بر خسارات مالي، خسارات جاني نيز به‌همراه دارد. ازبين‌بردن پوشش گياهي و جنگل‌هاي استان گلستان از یک‌سو و اثرات پديده تغيير اقليم از سوي ديگر منجر به طغيان‌هاي بيشتر رودخانه گرگانرود شده است. يكي از سيلاب‌هاي بسيار شديد در گرگانرود كه دوره بازگشت آن حدود هزارساله تخمين زده شده است، در مرداد 1380 به وقوع پيوست كه هم‌زمان با بهره‌برداري از سد گلستان شد. خوشبختانه خالي‌بودن مخزن سد گلستان در زمان اولين آب‌گيري، منجر به آن شد كه بزرگ‌ترين سيلاب منطقه با دبي پيك سه‌هزار مترمكعب بر ثانيه كنترل شود و به‌صورت اتفاقي خروجي از سد به كمتر از 290 مترمكعب بر ثانيه كاهش يافته و از وقوع يك فاجعه ملي در شهرهاي گنبد و آق‌قلا جلوگيري به عمل آمد. باوجوداينكه بررسي‌هاي كارشناسي نشان مي‌داد كه بر اثر وقوع سيلاب‌هاي بزرگ، بخش‌هاي وسيعي از شهر آق‌قلا دچار آب‌گرفتگي شديد و وسيع می‌شود، هيچ اقدامي در يك دهه گذشته انجام نشد تا اينكه سيلاب فروردين 98 باعث آب‌گرفتگي شديد و گسترده شهر آق‌قلا شود و خسارات فراواني برجاي بگذارد! بي‌توجهي مسئولان به هشدارهاي كارشناسي در رابطه با اثرات پديده تغيير اقليم، از‌بين‌رفتن پوشش گياهي و جنگل‌ها، تجاوز گسترده به حريم و بستر رودخانه‌ها، مسيل‌ها و سیلاب‌دشت‌ها در چند ماه اخير منجر به آب‌گرفتگي شديد و گسترده در شهر اهواز، شهرها و روستاهاي هرمزگان و سيستان‌و‌بلوچستان شد! متأسفانه بي‌خبري از برخي روستاهاي درگير سيل پس از چند روز، چهره ترسناك‌تري از سيل را نمايان مي‌كند. در ايران علاج واقعه پيش از وقوع بي‌معناست و شايد هم براي همين است كه در كشور به‌جاي «ستاد پيشگيري از بحران»، «ستاد مديريت بحران» داريم. عموما پس از وقوع بحران و بروز خسارات گسترده، بسياري از مسئولان در مناطق خسارت‌ديده حضور يافته و قول جبران خسارات را مي‌دهند ولي نيك مي‌دانيم كه به دليل كمبود اعتبارات و منابع مالي، هزار وعده خوبان يكي وفا نمي‌كند. شاهد بر اين ادعا، اينكه سخنگوي دولت هفته گذشته از مناطق سيل‌زده سيستان‌و‌بلوچستان بازديد كرده و اعلام فرمودند كه رئيس‌جمهور محترم نيز در منطقه حضور خواهند يافت و خسارات با سرعت جبران خواهد شد! اين در حالي است كه هنوز خسارات مالي سيلاب 1395 و 1397 خوزستان و سيلاب فراگير و شديد فروردين 1398 لرستان، گلستان و خوزستان جبران نشده است. خسارات جاني و روحي رواني سيلاب‌ها نيز بماند كه به‌هيچ‌وجه با پول جبران‌پذیر نيست. اين در حالي است كه با بخش اندكي از اعتبارات و منابع مالي تخصيص داده‌شده براي جبران خسارات سيلاب، مي‌توان خسارات مالي و جاني وقوع سيلاب‌ها را به‌شدت كاهش داد. پديده تغيير اقليم منجر به آن شده است كه شرايط جدي اقليمي مانند خشك‌سالي و سيلاب در آينده با شدت بيشتري به وقوع بپيوندد و از اين پس شاهد خسارات بيشتري باشيم. وقوع بارش‌هاي بيش از 200 ميلي‌متر در زمان كمتر از 24 ساعت كه در مناطق جنوب شرق كشور به وقوع پيوست و منجر به آب‌گرفتگي برخي مناطق تا حدود 8 متر شد، بي‌نظير بوده و با پديده تغيير اقليم مرتبط است. تكرار چنين وقايعی در آينده بسيار محتمل است و لازم است تبعات آن به‌ویژه در شهرهاي بزرگ و پايتخت مورد توجه قرار گيرد. با توجه به اقدامات توسعه‌اي گسترده شهرداري در رودخانه‌ها و مسيل‌ها و سیلاب‌دشت‌های تهران بزرگ، بارش‌هاي شديد مي‌تواند خسارات جبران‌ناپذيري در پي داشته باشد. وقت آن رسيده است كه قبل از وقوع خسارات گسترده سيلاب‌هاي آتي موضوع مديريت يكپارچه سيلاب (IFM) (Integrated Flood Management) مورد توجه قرار گيرد كه مهم‌ترين گام‌هاي آن، تهيه نقشه‌هاي مناطق سيل‌گير، تعيين مناطق امن، تعيين اقدامات سازمان‌ها و نهادها قبل، حين و پس از وقوع سيلاب، لايروبي و آزادسازي مسيرهاي عبور سيلاب، توسعه صنعت بيمه سيل و افزايش آگاهي‌هاي عمومي است.
از سيلاب شديد و فراگير فروردين 1398 استان‌هاي خوزستان، لرستان، فارس و گلستان و سيلاب‌هاي پيش‌از‌آن درس نگرفتيم، سيلاب دي‌ماه 98 نيز استان‌هاي سيستان‌و‌بلوچستان و هرمزگان را درنورديد و خسارات فراواني برجاي گذاشت؛ سالي كه نكوست از بهارش پيداست. از زمستان 1397 پيش‌بيني شده بود و بعضا هشدارهاي لازم داده شده بود ولي متأسفانه درخواست‌هاي كارشناسان و مهندسي مشاور مبني بر تخليه زودهنگام سدها و به‌ویژه سد كرخه مورد مخالفت و مقاومت مسئولان استان‌ها به‌ویژه استاندار خوزستان قرار گرفت و خسارات ‌کنترل‌پذیر سيلاب، آب‌گرفتگي شهرها و روستاها و نارضايتي مردم را در پي داشت. سيل فروردين 98 در استان لرستان خسارت بيشتري برجاي گذاشت؛ به‌نحوي‌كه بخش‌هاي وسيعي از شهرهاي پل‌دختر و معمولان را سيل و رسوب فراگرفت. خسارات سيل ياد‌شده در استان لرستان بيش از 10 هزار ميليارد تومان برآورد شده است؛ در‌حالي‌كه با كمتر از 20 رصد اين مبلغ مي‌توانستيم سد مخزني تنگ معشوره را براي كنترل و مديريت سيلاب بسازيم، عمليات آبخيزداري، لايروبي، آزاد‌سازي مسير و احداث دايك‌هاي حفاظت از شهرها را مورد توجه قرار دهيم تا علاوه بر جلوگيري از خسارات مالي فراوان و شديد، از بروز خسارات جاني و روحي رواني مردم استان لرستان نيز جلوگيري كنيم.
رودخانه گرگانرود در استان گلستان به‌شدت سيل‌خيز است؛ به‌نحوي‌كه تقريبا همه‌ساله طغيان كرده و علاوه بر خسارات مالي، خسارات جاني نيز به‌همراه دارد. ازبين‌بردن پوشش گياهي و جنگل‌هاي استان گلستان از یک‌سو و اثرات پديده تغيير اقليم از سوي ديگر منجر به طغيان‌هاي بيشتر رودخانه گرگانرود شده است. يكي از سيلاب‌هاي بسيار شديد در گرگانرود كه دوره بازگشت آن حدود هزارساله تخمين زده شده است، در مرداد 1380 به وقوع پيوست كه هم‌زمان با بهره‌برداري از سد گلستان شد. خوشبختانه خالي‌بودن مخزن سد گلستان در زمان اولين آب‌گيري، منجر به آن شد كه بزرگ‌ترين سيلاب منطقه با دبي پيك سه‌هزار مترمكعب بر ثانيه كنترل شود و به‌صورت اتفاقي خروجي از سد به كمتر از 290 مترمكعب بر ثانيه كاهش يافته و از وقوع يك فاجعه ملي در شهرهاي گنبد و آق‌قلا جلوگيري به عمل آمد. باوجوداينكه بررسي‌هاي كارشناسي نشان مي‌داد كه بر اثر وقوع سيلاب‌هاي بزرگ، بخش‌هاي وسيعي از شهر آق‌قلا دچار آب‌گرفتگي شديد و وسيع می‌شود، هيچ اقدامي در يك دهه گذشته انجام نشد تا اينكه سيلاب فروردين 98 باعث آب‌گرفتگي شديد و گسترده شهر آق‌قلا شود و خسارات فراواني برجاي بگذارد! بي‌توجهي مسئولان به هشدارهاي كارشناسي در رابطه با اثرات پديده تغيير اقليم، از‌بين‌رفتن پوشش گياهي و جنگل‌ها، تجاوز گسترده به حريم و بستر رودخانه‌ها، مسيل‌ها و سیلاب‌دشت‌ها در چند ماه اخير منجر به آب‌گرفتگي شديد و گسترده در شهر اهواز، شهرها و روستاهاي هرمزگان و سيستان‌و‌بلوچستان شد! متأسفانه بي‌خبري از برخي روستاهاي درگير سيل پس از چند روز، چهره ترسناك‌تري از سيل را نمايان مي‌كند. در ايران علاج واقعه پيش از وقوع بي‌معناست و شايد هم براي همين است كه در كشور به‌جاي «ستاد پيشگيري از بحران»، «ستاد مديريت بحران» داريم. عموما پس از وقوع بحران و بروز خسارات گسترده، بسياري از مسئولان در مناطق خسارت‌ديده حضور يافته و قول جبران خسارات را مي‌دهند ولي نيك مي‌دانيم كه به دليل كمبود اعتبارات و منابع مالي، هزار وعده خوبان يكي وفا نمي‌كند. شاهد بر اين ادعا، اينكه سخنگوي دولت هفته گذشته از مناطق سيل‌زده سيستان‌و‌بلوچستان بازديد كرده و اعلام فرمودند كه رئيس‌جمهور محترم نيز در منطقه حضور خواهند يافت و خسارات با سرعت جبران خواهد شد! اين در حالي است كه هنوز خسارات مالي سيلاب 1395 و 1397 خوزستان و سيلاب فراگير و شديد فروردين 1398 لرستان، گلستان و خوزستان جبران نشده است. خسارات جاني و روحي رواني سيلاب‌ها نيز بماند كه به‌هيچ‌وجه با پول جبران‌پذیر نيست. اين در حالي است كه با بخش اندكي از اعتبارات و منابع مالي تخصيص داده‌شده براي جبران خسارات سيلاب، مي‌توان خسارات مالي و جاني وقوع سيلاب‌ها را به‌شدت كاهش داد. پديده تغيير اقليم منجر به آن شده است كه شرايط جدي اقليمي مانند خشك‌سالي و سيلاب در آينده با شدت بيشتري به وقوع بپيوندد و از اين پس شاهد خسارات بيشتري باشيم. وقوع بارش‌هاي بيش از 200 ميلي‌متر در زمان كمتر از 24 ساعت كه در مناطق جنوب شرق كشور به وقوع پيوست و منجر به آب‌گرفتگي برخي مناطق تا حدود 8 متر شد، بي‌نظير بوده و با پديده تغيير اقليم مرتبط است. تكرار چنين وقايعی در آينده بسيار محتمل است و لازم است تبعات آن به‌ویژه در شهرهاي بزرگ و پايتخت مورد توجه قرار گيرد. با توجه به اقدامات توسعه‌اي گسترده شهرداري در رودخانه‌ها و مسيل‌ها و سیلاب‌دشت‌های تهران بزرگ، بارش‌هاي شديد مي‌تواند خسارات جبران‌ناپذيري در پي داشته باشد. وقت آن رسيده است كه قبل از وقوع خسارات گسترده سيلاب‌هاي آتي موضوع مديريت يكپارچه سيلاب (IFM) (Integrated Flood Management) مورد توجه قرار گيرد كه مهم‌ترين گام‌هاي آن، تهيه نقشه‌هاي مناطق سيل‌گير، تعيين مناطق امن، تعيين اقدامات سازمان‌ها و نهادها قبل، حين و پس از وقوع سيلاب، لايروبي و آزادسازي مسيرهاي عبور سيلاب، توسعه صنعت بيمه سيل و افزايش آگاهي‌هاي عمومي است.
 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها