شرط فرزند برای بخشش مرد همسرکش
شرق: پیرمردی که همسرش را کشت، چون اجازه نمیداد سر یخچال برود، از سوی تنها فرزندش با این شرط که دیگر سراغی از او نگیرد بخشیده شد.
به گزارش خبرنگار ما، متهم یک سال قبل به دلیل درگیریهای شدیدی که با همسرش داشت، او را با ضربات متعدد چاقو به قتل رساند.
در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده که دیروز در شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، تنها فرزند متهم و مقتول در جایگاه قرار گرفت و خواستار قصاص پدرش شد. قاضی متینراسخ به او گفت: اینکه برای پدرت درخواست قصاص داری ضربه روحی بسیار شدیدی برایت خواهد بود. این موضوع شرایط روحیات را بدتر میکند، ضمن اینکه فرزندانت به رفتاری که تو با پدرت داری نگاه میکنند و همان را یاد میگیرند؛ بهتر است دراینباره بیشتر فکر کنی. مرد میانسال گفت: من تنها فرزند پدرومادرم بودم، بااینحال پدرم خیلی به من سخت میگرفت، هنوز سوزش سیلیهایی که به من میزد زیر گوشم است. مادرم را کتک میزد و بدرفتاری میکرد. با همه دعوا میکرد و وضعیت بدی را برای ما درست کرده بود. حتی خانهای که حالا من در آن زندگی میکنم هم سهم مادرم بود. وقتی به نام من شد، پدرم ادعا کرد خانه را او به من داده است. هرگز در حق من پدری نکرد، خیلی من را اذیت میکرد و خیلی مادرم را آزار میداد. یک هفته قبل از حادثه میدانستم درگیری بین پدر و مادرم بالا گرفته است. گفتم بیایید خانه را بفروشیم. دو واحد آپارتمان بخریم، هرکدامتان در یک واحد زندگی کنید که تا این حد با
هم درگیر نشوید؛ هرچه گفتم، قبول نکرد، گفت مادرت بد است، گفتم هرچه تو میگویی درست است، بیا و کار را بدتر نکن، جدا شوید، اما در نهایت مادرم را با ضربات متعدد چاقو کشت. حالا من چطور از او بگذرم.
این مرد درباره علت اختلاف پدر و مادرش گفت: پدرم دندان نداشت و نمیتوانست تهدیگ، سیب و خوراکیهای سفت بخورد و اگر میخورد دلدرد میگرفت، مادرم میگفت این کار را نکن مریض میشوی و دادوفریاد میکنی و همسایهها میشنوند، اما او مادرم را متهم میکرد به اینکه به او خوراکی نمیدهد و فحاشی و درگیری راه میانداخت. وقتی قاضی متینراسخ با ولیدم بیشتر صحبت کرد و خواست متهم را به حرمت پدربودنش ببخشد، در نهایت مرد میانسال قبول کرد، اما گفت به این شرط گذشت میکند که پدرش دیگر سراغی از او نگیرد. سپس متهم در جایگاه قرار گرفت. او گفت: اختلاف من و زنم را همین پسر درست کرد. این مادر و پسر نمیگذاشتند من سر یخچال بروم، نمیگذاشتند من غذا بخورم، میگفتند فقط آنچه ما میگوییم حق داری بخوری و هرچقدر هم که ما میگوییم باید بخوری. دو ماه بود در تحریم بودم، اجازه نداشتم سر یخچال بروم. تلویزیون روشن میکردم، زنم میگفت روشن نکن، صدا را بلند نکن، همسایهها شکایت میکنند. سر یخچال میرفتم، میگفت نخور دست نزن. اینها من را به این روز انداختند. در پایان، قضات با توجه به رضایت ولیدم، متهم را به 10 سال حبس محکوم کردند.
شرق: پیرمردی که همسرش را کشت، چون اجازه نمیداد سر یخچال برود، از سوی تنها فرزندش با این شرط که دیگر سراغی از او نگیرد بخشیده شد.
به گزارش خبرنگار ما، متهم یک سال قبل به دلیل درگیریهای شدیدی که با همسرش داشت، او را با ضربات متعدد چاقو به قتل رساند.
در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده که دیروز در شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، تنها فرزند متهم و مقتول در جایگاه قرار گرفت و خواستار قصاص پدرش شد. قاضی متینراسخ به او گفت: اینکه برای پدرت درخواست قصاص داری ضربه روحی بسیار شدیدی برایت خواهد بود. این موضوع شرایط روحیات را بدتر میکند، ضمن اینکه فرزندانت به رفتاری که تو با پدرت داری نگاه میکنند و همان را یاد میگیرند؛ بهتر است دراینباره بیشتر فکر کنی. مرد میانسال گفت: من تنها فرزند پدرومادرم بودم، بااینحال پدرم خیلی به من سخت میگرفت، هنوز سوزش سیلیهایی که به من میزد زیر گوشم است. مادرم را کتک میزد و بدرفتاری میکرد. با همه دعوا میکرد و وضعیت بدی را برای ما درست کرده بود. حتی خانهای که حالا من در آن زندگی میکنم هم سهم مادرم بود. وقتی به نام من شد، پدرم ادعا کرد خانه را او به من داده است. هرگز در حق من پدری نکرد، خیلی من را اذیت میکرد و خیلی مادرم را آزار میداد. یک هفته قبل از حادثه میدانستم درگیری بین پدر و مادرم بالا گرفته است. گفتم بیایید خانه را بفروشیم. دو واحد آپارتمان بخریم، هرکدامتان در یک واحد زندگی کنید که تا این حد با
هم درگیر نشوید؛ هرچه گفتم، قبول نکرد، گفت مادرت بد است، گفتم هرچه تو میگویی درست است، بیا و کار را بدتر نکن، جدا شوید، اما در نهایت مادرم را با ضربات متعدد چاقو کشت. حالا من چطور از او بگذرم.
این مرد درباره علت اختلاف پدر و مادرش گفت: پدرم دندان نداشت و نمیتوانست تهدیگ، سیب و خوراکیهای سفت بخورد و اگر میخورد دلدرد میگرفت، مادرم میگفت این کار را نکن مریض میشوی و دادوفریاد میکنی و همسایهها میشنوند، اما او مادرم را متهم میکرد به اینکه به او خوراکی نمیدهد و فحاشی و درگیری راه میانداخت. وقتی قاضی متینراسخ با ولیدم بیشتر صحبت کرد و خواست متهم را به حرمت پدربودنش ببخشد، در نهایت مرد میانسال قبول کرد، اما گفت به این شرط گذشت میکند که پدرش دیگر سراغی از او نگیرد. سپس متهم در جایگاه قرار گرفت. او گفت: اختلاف من و زنم را همین پسر درست کرد. این مادر و پسر نمیگذاشتند من سر یخچال بروم، نمیگذاشتند من غذا بخورم، میگفتند فقط آنچه ما میگوییم حق داری بخوری و هرچقدر هم که ما میگوییم باید بخوری. دو ماه بود در تحریم بودم، اجازه نداشتم سر یخچال بروم. تلویزیون روشن میکردم، زنم میگفت روشن نکن، صدا را بلند نکن، همسایهها شکایت میکنند. سر یخچال میرفتم، میگفت نخور دست نزن. اینها من را به این روز انداختند. در پایان، قضات با توجه به رضایت ولیدم، متهم را به 10 سال حبس محکوم کردند.