ميانسالان و احساس بيچارگي
از نظر برخی، مفهوم «بحران ميانسالگي» فقط يك گزاره است كه برخي افراد دربارهاش سخن ميگويند يا روشی بیش از حد ساده برای توضیح رفتارهایی مانند خریدهای زياده از حد. اما آنطور كه اينديپندنت گزارش داده و طبق یک تحقيق جدید، ممکن است اين يك حقیقت باشد! زیرا تخمین زده میشود افراد وقتی که در حدود 47سالگی قرار دارند، ناخوشایندترین حالت خود را تجربه ميکنند.
پروفسور دیوید بلانچفلور، استاد اقتصاد در کالج دارتموت در ایالات متحده و سیاستگذار پیشین در بانک مرکزی انگلیس، تحقیقي درباره ماهیت خوشبختی انجام داده است، این مطالعه که به وسیله دفتر ملی تحقیقات اقتصادی منتشر شده، برای ارزیابی ارتباط بین بهزیستی و سن است و دادههای 132 کشور از جمله 95 کشور در حال توسعه و 37 کشور توسعهیافته را ارزیابی کرده است.
برای این تحقیق، این اقتصاددان به بررسی اطلاعاتي كه شركتكنندگان درباره وضعیت شادی، خوشبختي و رضایت از زندگی بيان كردند، پرداخته است؛ عواملي از جمله وضعيت شغلي پاسخدهندگان، سطح تحصيلات آنها و اينكه آيا ارتباط منسجمي مورد توجه قرار گرفته است.
با این حال، اين استاد گفته است حتی وقتی اين عوامل هم چندان تأثيرگذار نبودند، باز هم میتوان از الگوی شادی مشابهي یاد کرد كه يو شكل است.
طبق تحقيق او، خوشبختی ما در طول زندگی الگویی به شکل u را دنبال میکند، در دوران کودکی به اوج خود میرسد؛ سپس دوباره در پیری. این امر منطقی است؛ با توجه به اینکه 40سالگی ما زمانی است که بسیاری از ما با خواستههای همزمان فرزندان، مراقبت از والدین سالخورده و افزایش فشار در محل کار مواجه میشویم.
به گفته این متخصص «منحنی در کشورهای در حال توسعه در سن 48.2 سال و در کشورهای پیشرفته در 47.2سالگي به بالاترین حد خود رسیده است».
اين پروفسور تحقيق خود را با بیان اینکه «منحنی خوشبختی همهجا وجود دارد» به پايان رساند.
در ماه مي سال 2019، مارك جكسون، مورخ پزشکی، از جامعه خواست كه به «بیتوجهي به بحران میانسالگي» پايان دهند. واقعيت اين است كه ميانسالگي براي بسياري از پژوهشگران كمتر شناخته شده است. اما اين تحقيق به نكته ديگري نيز اشاره ميكند. برخلاف انتظاري كه از قدرت ميتوان داشت، اكنون پارادوكس قدرت پديد آمده است؛ آنهم در زمينه آزار و اذيت زنان در محيط كار. طبق نظرسنجی از زنان شاغل در سوئد، ژاپن و ایالات متحده نشان داد كسانی كه در نقشهای مدیریتی متوسط فعال هستند، بیشتر از زناني كه در بالاترین سطح و پایینترین سطح مديريت فعاليت ميكنند، آزار ميبينند. در واقع يك منحني یو شكل ديگر به دست آمده است.
اين تحقيق که «پارادوكس قدرت» نامیده شده است، درباره آزار و اذیت زنان از سوی همكارانشان است. آنها اظهارات ناعادلانهای میکردند، انتظار داشتند زنان چای درست کنند و نقش سنتی خانهداري را در محيط كار انجام دهند. بسیاری از این زنان با آزار و اذیت هم از جانب مديران و هم زیردستان، روبهرو ميشوند و ناگزيرند هزینه موفقیت خود را بپردازند.
اما چگونه است که دهها سال پس از تلاشهاي زنان، بسیاری از مردان هنوز معتقدند ميتوانند هر آزاري را انجام دهند و زنان با شرم و سرافكندگي بپذيرند و تحمل كنند. بنابراین به نظر میرسد کافی نیست زنان در حدود 40سالگی بايد به فكر بردن بچهها به مدرسه، ناهار بستهبندیشده، پرکردن ماشین ظرفشویی، خالیکردن ماشین ظرفشویی، پرداخت بیمه ماشین، تماس با خانواده خود، بردن بچهها به كلاسهای باله، شنا، تنیس، راگبی و... باشند. در كمال حيرت، زنان هنوز هم مشکلات ريشهاي را در سر كار دارند كه مادران نسل پيشتر داشتند - البته همه بهآرامی پیشرفت میکنند و حتي به 47سالگي هم ميرسند اما در اوج بينوايي!
هرچند جای تأسف دارد که زنان مورد آزار و اذیت قرار میگیرند - اما حداقل آنها صحبت میکنند. بنابراین در حالی که باید نگرش بسیاری از مردان تغییر کند، زنان هم همچنان نبايد عقب بمانند.
از نظر برخی، مفهوم «بحران ميانسالگي» فقط يك گزاره است كه برخي افراد دربارهاش سخن ميگويند يا روشی بیش از حد ساده برای توضیح رفتارهایی مانند خریدهای زياده از حد. اما آنطور كه اينديپندنت گزارش داده و طبق یک تحقيق جدید، ممکن است اين يك حقیقت باشد! زیرا تخمین زده میشود افراد وقتی که در حدود 47سالگی قرار دارند، ناخوشایندترین حالت خود را تجربه ميکنند.
پروفسور دیوید بلانچفلور، استاد اقتصاد در کالج دارتموت در ایالات متحده و سیاستگذار پیشین در بانک مرکزی انگلیس، تحقیقي درباره ماهیت خوشبختی انجام داده است، این مطالعه که به وسیله دفتر ملی تحقیقات اقتصادی منتشر شده، برای ارزیابی ارتباط بین بهزیستی و سن است و دادههای 132 کشور از جمله 95 کشور در حال توسعه و 37 کشور توسعهیافته را ارزیابی کرده است.
برای این تحقیق، این اقتصاددان به بررسی اطلاعاتي كه شركتكنندگان درباره وضعیت شادی، خوشبختي و رضایت از زندگی بيان كردند، پرداخته است؛ عواملي از جمله وضعيت شغلي پاسخدهندگان، سطح تحصيلات آنها و اينكه آيا ارتباط منسجمي مورد توجه قرار گرفته است.
با این حال، اين استاد گفته است حتی وقتی اين عوامل هم چندان تأثيرگذار نبودند، باز هم میتوان از الگوی شادی مشابهي یاد کرد كه يو شكل است.
طبق تحقيق او، خوشبختی ما در طول زندگی الگویی به شکل u را دنبال میکند، در دوران کودکی به اوج خود میرسد؛ سپس دوباره در پیری. این امر منطقی است؛ با توجه به اینکه 40سالگی ما زمانی است که بسیاری از ما با خواستههای همزمان فرزندان، مراقبت از والدین سالخورده و افزایش فشار در محل کار مواجه میشویم.
به گفته این متخصص «منحنی در کشورهای در حال توسعه در سن 48.2 سال و در کشورهای پیشرفته در 47.2سالگي به بالاترین حد خود رسیده است».
اين پروفسور تحقيق خود را با بیان اینکه «منحنی خوشبختی همهجا وجود دارد» به پايان رساند.
در ماه مي سال 2019، مارك جكسون، مورخ پزشکی، از جامعه خواست كه به «بیتوجهي به بحران میانسالگي» پايان دهند. واقعيت اين است كه ميانسالگي براي بسياري از پژوهشگران كمتر شناخته شده است. اما اين تحقيق به نكته ديگري نيز اشاره ميكند. برخلاف انتظاري كه از قدرت ميتوان داشت، اكنون پارادوكس قدرت پديد آمده است؛ آنهم در زمينه آزار و اذيت زنان در محيط كار. طبق نظرسنجی از زنان شاغل در سوئد، ژاپن و ایالات متحده نشان داد كسانی كه در نقشهای مدیریتی متوسط فعال هستند، بیشتر از زناني كه در بالاترین سطح و پایینترین سطح مديريت فعاليت ميكنند، آزار ميبينند. در واقع يك منحني یو شكل ديگر به دست آمده است.
اين تحقيق که «پارادوكس قدرت» نامیده شده است، درباره آزار و اذیت زنان از سوی همكارانشان است. آنها اظهارات ناعادلانهای میکردند، انتظار داشتند زنان چای درست کنند و نقش سنتی خانهداري را در محيط كار انجام دهند. بسیاری از این زنان با آزار و اذیت هم از جانب مديران و هم زیردستان، روبهرو ميشوند و ناگزيرند هزینه موفقیت خود را بپردازند.
اما چگونه است که دهها سال پس از تلاشهاي زنان، بسیاری از مردان هنوز معتقدند ميتوانند هر آزاري را انجام دهند و زنان با شرم و سرافكندگي بپذيرند و تحمل كنند. بنابراین به نظر میرسد کافی نیست زنان در حدود 40سالگی بايد به فكر بردن بچهها به مدرسه، ناهار بستهبندیشده، پرکردن ماشین ظرفشویی، خالیکردن ماشین ظرفشویی، پرداخت بیمه ماشین، تماس با خانواده خود، بردن بچهها به كلاسهای باله، شنا، تنیس، راگبی و... باشند. در كمال حيرت، زنان هنوز هم مشکلات ريشهاي را در سر كار دارند كه مادران نسل پيشتر داشتند - البته همه بهآرامی پیشرفت میکنند و حتي به 47سالگي هم ميرسند اما در اوج بينوايي!
هرچند جای تأسف دارد که زنان مورد آزار و اذیت قرار میگیرند - اما حداقل آنها صحبت میکنند. بنابراین در حالی که باید نگرش بسیاری از مردان تغییر کند، زنان هم همچنان نبايد عقب بمانند.