مروج شايسته علم
علی فرازمند. استاد ژنتیک دانشکده زیستشناسی دانشگاه تهران
حسن سالاری، نویسنده و مترجم پرکار و اندیشمند، در حادثهای غمبار زندگی را بدرود گفت و از میان دوستدارانش رفت. انگار دفتر رویدادها و ماجراهای غمبار دیماه 98 برگ مرگ این عزیز عاشق علم و گسترش آن را نیز کم داشت. نگارنده جز چندینبار دیدار در مناسبتهای مختلف در آموزش و پرورش، مؤسسه و انتشارات فاطمی و یکی، دو جای دیگر سابقه همفکری یا همکاری با ایشان را نداشت، ولی ناظر فعالیتهای بیبدیل و پایانناپذیر او بود و آنها را میستود. علاوه بر ماهیت کارهای زیاد و متنوعی که همه در یک کلام ترویج علم به شمار میروند، انتخاب و استمرار شادروان سالاری در این کار سخت و مفید به حال جامعه مثالزدنی است. با توجه و مرور زندگینامه مختصر ایشان در سایت جزیره دانش که خود از مؤسسانش بوده است، آسان میشود دید که اگر اسیر فریب جاه و جمال موفقیتهای روزمره و داوری دیگران شده بود، با تواناییها و موقعیتهایی که داشت، از راههای مرسوم میتوانست به نام و نانی که بهطور مرسوم دستیافتنی و از جانب بسیاری ستودنی است، دست یابد. میتوانست در همان مراکز آموزشی دولتی که با آنها همکاری داشت، تن به روزمرگی برنامههای جاری آنها بسپارد و نامی دیگر
یابد. با دو، سه سال تحصیل رسمی بیشتر به کسوت هیئت علمی مراکز آموزشی درآید و بهعنوان استاد دانشگاه بر خود ببالد یا در سراب فعالیتهای کمکآموزشی مؤسساتی درغلتد که حوزه کارشان بهاصطلاح آمادهسازی خیل عظیم علاقهمندان راهیابی به دانشگاه و آموزش عالی است، به نان و نوایی بادآورده برسد. این فعالیتها در عرف جاری، هم تبختر بیشتری دارد و هم آسانتر میتواند رهروان آنها را به مقصود دلخواهشان برساند؛ اما او دلیرانه افق دیگری را برای فعالیتهای خود ترسیم کرده بود و در پی گسترش علم برای جامعه از راههای غیر از مجاری آموزش رسمی مدرسه و دانشگاه جانانه کار کرد. او علاوه بر کار و فعالیت نوشتاری دائمی در تألیف و ترجمه در سایت جزیره دانش نیز کارهای مشابه را توسعه بخشید و انبوه مخاطبان خود را در لذت فراگیری دانش از راههای غیررسمی بهرهمندتر کرد. آموزش غیررسمی و خارج از چارچوب برنامههای آموزش و پرورش و دانشگاه قلمروی است که پویندگان واقعی آن و درستتر اینکه آنهایی که با آگاهی از سرشت و ضرورت کار عاشقانه در این راه قدم میگذارند، نادرند. در دنیایی که علم تخصصی و تخصصیتر میشود، فهم آن نهتنها از دسترس عموم دورتر و دورتر
میشود، بلکه اغلب خود متخصصان نیز از درک و فهم کامل حوزههای فعالیت یکدیگر دور میمانند، کار مروجان دانشمند علم، روزبهروز دشوارتر ولی بااهمیتتر میشود. سوءتفاهمی که توسط گزارشهای رسانههای عمومی و ژورنالیستها از پیشرفتهای علمی به جامعه انتقال داده میشود، کم نیست. هزینهای که از آگاهی ناکافی از علم بر جامعه تحمیل میشود، به آسانی قابل ارزیابی نیست. تصور کنید آگاهنبودن یک جامعه از حداقل دانش مربوط به یک واقعیت زیستشناسانه (مثلا محیط زیستی)، پزشکی (یک بیماری) یا مسئله بهداشتی هزینههای مادی و نگرانیهای بیموردی را میتواند به جامعه تحمیل کند. درحالیکه گسترش به زبان ساده و بهطور درست و قابل فهم مسائل علمی از سوی دانشمندان آشنا به درک و نیاز عموم میتواند بسیاری از این هزینهها و نگرانیها را در سطح جامعه کاهش دهد و آن را برای رویارویی درست با چنین رویدادهایی آمادهتر کند. آموزش عمومی و غیررسمی مسائل علمی، اهمیت دوباره و بیشتری یافته است و در کنار فعالیتهای نویسندگان و علاقهمندان ترویج علم که به شکل مستقل و با انگیزه شخصی با تألیف یا از راههای دیگر به این مسئله مهم میپردازند، در تعداد قابل توجهی
از کشورها، در کنار آموزش رسمی، جای برنامههای مدون و در حال اجرای ویژهای برای آموزش عمومی و غیررسمی توسعه یافته است، چراکه معلوم شده پیشرفت واقعی مستلزم جریانداشتن تفکر علمی در تمام سطوح یک جامعه است و آگاهی علمی و گستره عقل سلیم میتواند از معیارهای پیشرفت یک جامعه معتدل باشد. دانستن اینکه انحصار علم و آگاهی در عالیترين سطح آن، در بين سرآمدان جامعه، لزوما نیکبختی پایدار جامعه را به ارمغان نمیآورد، نکتهای بسیار مهم است. شادروان سالاری از زمره آنهایی به حساب میآید که اهمیت آموزش علم برای جامعه را بهخوبی دریافته، فراتر از آن تمامقد در زندگی پربارش در این عرصه قدم و قلم زد. انگار دست روزگار پاسخ اینهمه تلاش و عشق زیاد او را با کوتاهکردن زندگیاش مکافات کرد و او را از مخاطبان بسیاری که بیشک از او بهرهها برده و دوستش میداشتند، جدا کرد. امیدواریم راه درست او با دیگرانی همچون او دنبال شود و مدیران علمی و فرهنگی کشور قدر کوششهای امثال او را دریابند و نخبگان از این دست نیز برای گسترش فعالیتهایشان مورد حمایت جدی قرار بگیرند.
حسن سالاری، نویسنده و مترجم پرکار و اندیشمند، در حادثهای غمبار زندگی را بدرود گفت و از میان دوستدارانش رفت. انگار دفتر رویدادها و ماجراهای غمبار دیماه 98 برگ مرگ این عزیز عاشق علم و گسترش آن را نیز کم داشت. نگارنده جز چندینبار دیدار در مناسبتهای مختلف در آموزش و پرورش، مؤسسه و انتشارات فاطمی و یکی، دو جای دیگر سابقه همفکری یا همکاری با ایشان را نداشت، ولی ناظر فعالیتهای بیبدیل و پایانناپذیر او بود و آنها را میستود. علاوه بر ماهیت کارهای زیاد و متنوعی که همه در یک کلام ترویج علم به شمار میروند، انتخاب و استمرار شادروان سالاری در این کار سخت و مفید به حال جامعه مثالزدنی است. با توجه و مرور زندگینامه مختصر ایشان در سایت جزیره دانش که خود از مؤسسانش بوده است، آسان میشود دید که اگر اسیر فریب جاه و جمال موفقیتهای روزمره و داوری دیگران شده بود، با تواناییها و موقعیتهایی که داشت، از راههای مرسوم میتوانست به نام و نانی که بهطور مرسوم دستیافتنی و از جانب بسیاری ستودنی است، دست یابد. میتوانست در همان مراکز آموزشی دولتی که با آنها همکاری داشت، تن به روزمرگی برنامههای جاری آنها بسپارد و نامی دیگر
یابد. با دو، سه سال تحصیل رسمی بیشتر به کسوت هیئت علمی مراکز آموزشی درآید و بهعنوان استاد دانشگاه بر خود ببالد یا در سراب فعالیتهای کمکآموزشی مؤسساتی درغلتد که حوزه کارشان بهاصطلاح آمادهسازی خیل عظیم علاقهمندان راهیابی به دانشگاه و آموزش عالی است، به نان و نوایی بادآورده برسد. این فعالیتها در عرف جاری، هم تبختر بیشتری دارد و هم آسانتر میتواند رهروان آنها را به مقصود دلخواهشان برساند؛ اما او دلیرانه افق دیگری را برای فعالیتهای خود ترسیم کرده بود و در پی گسترش علم برای جامعه از راههای غیر از مجاری آموزش رسمی مدرسه و دانشگاه جانانه کار کرد. او علاوه بر کار و فعالیت نوشتاری دائمی در تألیف و ترجمه در سایت جزیره دانش نیز کارهای مشابه را توسعه بخشید و انبوه مخاطبان خود را در لذت فراگیری دانش از راههای غیررسمی بهرهمندتر کرد. آموزش غیررسمی و خارج از چارچوب برنامههای آموزش و پرورش و دانشگاه قلمروی است که پویندگان واقعی آن و درستتر اینکه آنهایی که با آگاهی از سرشت و ضرورت کار عاشقانه در این راه قدم میگذارند، نادرند. در دنیایی که علم تخصصی و تخصصیتر میشود، فهم آن نهتنها از دسترس عموم دورتر و دورتر
میشود، بلکه اغلب خود متخصصان نیز از درک و فهم کامل حوزههای فعالیت یکدیگر دور میمانند، کار مروجان دانشمند علم، روزبهروز دشوارتر ولی بااهمیتتر میشود. سوءتفاهمی که توسط گزارشهای رسانههای عمومی و ژورنالیستها از پیشرفتهای علمی به جامعه انتقال داده میشود، کم نیست. هزینهای که از آگاهی ناکافی از علم بر جامعه تحمیل میشود، به آسانی قابل ارزیابی نیست. تصور کنید آگاهنبودن یک جامعه از حداقل دانش مربوط به یک واقعیت زیستشناسانه (مثلا محیط زیستی)، پزشکی (یک بیماری) یا مسئله بهداشتی هزینههای مادی و نگرانیهای بیموردی را میتواند به جامعه تحمیل کند. درحالیکه گسترش به زبان ساده و بهطور درست و قابل فهم مسائل علمی از سوی دانشمندان آشنا به درک و نیاز عموم میتواند بسیاری از این هزینهها و نگرانیها را در سطح جامعه کاهش دهد و آن را برای رویارویی درست با چنین رویدادهایی آمادهتر کند. آموزش عمومی و غیررسمی مسائل علمی، اهمیت دوباره و بیشتری یافته است و در کنار فعالیتهای نویسندگان و علاقهمندان ترویج علم که به شکل مستقل و با انگیزه شخصی با تألیف یا از راههای دیگر به این مسئله مهم میپردازند، در تعداد قابل توجهی
از کشورها، در کنار آموزش رسمی، جای برنامههای مدون و در حال اجرای ویژهای برای آموزش عمومی و غیررسمی توسعه یافته است، چراکه معلوم شده پیشرفت واقعی مستلزم جریانداشتن تفکر علمی در تمام سطوح یک جامعه است و آگاهی علمی و گستره عقل سلیم میتواند از معیارهای پیشرفت یک جامعه معتدل باشد. دانستن اینکه انحصار علم و آگاهی در عالیترين سطح آن، در بين سرآمدان جامعه، لزوما نیکبختی پایدار جامعه را به ارمغان نمیآورد، نکتهای بسیار مهم است. شادروان سالاری از زمره آنهایی به حساب میآید که اهمیت آموزش علم برای جامعه را بهخوبی دریافته، فراتر از آن تمامقد در زندگی پربارش در این عرصه قدم و قلم زد. انگار دست روزگار پاسخ اینهمه تلاش و عشق زیاد او را با کوتاهکردن زندگیاش مکافات کرد و او را از مخاطبان بسیاری که بیشک از او بهرهها برده و دوستش میداشتند، جدا کرد. امیدواریم راه درست او با دیگرانی همچون او دنبال شود و مدیران علمی و فرهنگی کشور قدر کوششهای امثال او را دریابند و نخبگان از این دست نیز برای گسترش فعالیتهایشان مورد حمایت جدی قرار بگیرند.