ارتباط فقر و توجه به حقوق حيوانات
سپهر سليمي
حفظ محيط زيست و احترام به حقوق حيوانات فرايندي است که مجموعهاي از عوامل در آن دخيل هستند. بر اساس هرم مازلو، نيازهاي «فيزيولوژيک» بهعنوان پايهايترين نيازهاي هر انساني شناخته ميشود. غذا، آشاميدنيها، خواب، اکسيژن، سرپناه و امثالهم در اين گروه قرار ميگيرند. اگر نيازهاي فيزيولوژيک براي مدت نسبتا طولاني تأمين نشوند، فرد براي تأمين نيازهاي ديگر برانگيخته نخواهد شد. احترام به محيط زيست و حيوانات را شايد بتوان در بخش نيازهاي روحي و يکي از دو گروه «علاقه و تعلقخاطر» يا «رضايت» دستهبندي کرد. در هر صورت هرچه باشد، در اينجا نيازهاي فيزيولوژيک در اولويت است و از آنجايي که فقر و شرايط بد اقتصادي به طور کاملا مستقيم بر اين مسئله تأثير ميگذارند، بنابراین ميتوان گفت افرادي که در تأمين نيازهاي اوليه زيستي خود ناتوان باشند نميتوانند حافظان خوبي براي محيط زيست و حيوانات باشند.
ضمن اينکه عدم تأمين نيازهاي زيستي سبب خواهد شد افراد براي تأمين درآمد يا حتي غذا و گرمايش خود به حيوانات و محيط زيست تعرض کنند. اين مسئله را به خوبي در آسيبهايي مثل شکار يا صيد گونههاي حياتوحش در هر کجاي دنيا ميتوان مشاهده کرد. بسياري از گونههاي حيواني که در بازارهاي جهاني با قيمتهاي چندده يا چندصد هزاردلاري معامله ميشوند توسط افرادي با قيمتي کمتر از 10 دلار صيد و فروخته شدهاند.
همزمان با اين آسيبها، شرايط بد اقتصادي سبب ميشود دولتها بودجه کمتري براي حفاظت از محيط زيست و حياتوحش هزينه کنند. همچنين در اين شرايط حساسيت رسانهها و بدنه جامعه مدني نسبت به محيط زيست و حياتوحش کمتر ميشود و مجموعه اين عوامل به ويراني هرچه بيشتر شرايط محيطزيستي منجر خواهد شد. بنابراین فعالان اين حوزه نميتوانند فارغ از وضعيت اقتصادي جامعه رفتار کنند و رصد شرايط فوق براي اتخاذ تصميمهاي کاربردي مؤثر است.
فقر فرهنگي ارتباط مستقيمي با فقر اقتصادي دارد. در شرايط بد اقتصادي ميزان مطالعه و دسترسي به محصولات فرهنگي کاهش پيدا ميکند و اشتياق افراد براي عضويت و تشکيل گروههاي داوطلبانه کاهش مييابد. بر اساس پژوهشي که حاصل 31 هزار پرونده حيوانآزاري طي 11 سال در انجمن حمايت از حيوانات پنسيلوانياست، ميزان درآمد با بيتوجهي به حيوانات رابطه مستقيمي وجود دارد و بيتوجهي به حيوانات با فقر بيشتر رابطه مثبتي دارد. همچنين سوءاستفاده از حيوانات در شرايط فقر بيشتر رخ ميدهد. يکي از دلايل اين مسئله ميتواند ضعيفشدن هنجارهاي اجتماعي و خانوادگي در شرايط فقر باشد.
پژوهش ديگري نشان ميدهد خشونت عليه حيوانات با سطح توسعه در جامعه ارتباط دارد. فقر و نابرابري اقتصادي و اجتماعي از عوامل ضدتوسعهاي هستند که به توليد خشونت عليه حيوانات منجر ميشوند. همچنين در شرايط فقر اقتصادي، جريمههاي خشونت عليه حيوانات بيمعني ميشود. به اين معني که يا جريمهاي براي حيوانآزاران در نظر گرفته نميشود يا اينکه جريمه از سوي آنها پرداخت نخواهد شد.
حفظ محيط زيست و احترام به حقوق حيوانات فرايندي است که مجموعهاي از عوامل در آن دخيل هستند. بر اساس هرم مازلو، نيازهاي «فيزيولوژيک» بهعنوان پايهايترين نيازهاي هر انساني شناخته ميشود. غذا، آشاميدنيها، خواب، اکسيژن، سرپناه و امثالهم در اين گروه قرار ميگيرند. اگر نيازهاي فيزيولوژيک براي مدت نسبتا طولاني تأمين نشوند، فرد براي تأمين نيازهاي ديگر برانگيخته نخواهد شد. احترام به محيط زيست و حيوانات را شايد بتوان در بخش نيازهاي روحي و يکي از دو گروه «علاقه و تعلقخاطر» يا «رضايت» دستهبندي کرد. در هر صورت هرچه باشد، در اينجا نيازهاي فيزيولوژيک در اولويت است و از آنجايي که فقر و شرايط بد اقتصادي به طور کاملا مستقيم بر اين مسئله تأثير ميگذارند، بنابراین ميتوان گفت افرادي که در تأمين نيازهاي اوليه زيستي خود ناتوان باشند نميتوانند حافظان خوبي براي محيط زيست و حيوانات باشند.
ضمن اينکه عدم تأمين نيازهاي زيستي سبب خواهد شد افراد براي تأمين درآمد يا حتي غذا و گرمايش خود به حيوانات و محيط زيست تعرض کنند. اين مسئله را به خوبي در آسيبهايي مثل شکار يا صيد گونههاي حياتوحش در هر کجاي دنيا ميتوان مشاهده کرد. بسياري از گونههاي حيواني که در بازارهاي جهاني با قيمتهاي چندده يا چندصد هزاردلاري معامله ميشوند توسط افرادي با قيمتي کمتر از 10 دلار صيد و فروخته شدهاند.
همزمان با اين آسيبها، شرايط بد اقتصادي سبب ميشود دولتها بودجه کمتري براي حفاظت از محيط زيست و حياتوحش هزينه کنند. همچنين در اين شرايط حساسيت رسانهها و بدنه جامعه مدني نسبت به محيط زيست و حياتوحش کمتر ميشود و مجموعه اين عوامل به ويراني هرچه بيشتر شرايط محيطزيستي منجر خواهد شد. بنابراین فعالان اين حوزه نميتوانند فارغ از وضعيت اقتصادي جامعه رفتار کنند و رصد شرايط فوق براي اتخاذ تصميمهاي کاربردي مؤثر است.
فقر فرهنگي ارتباط مستقيمي با فقر اقتصادي دارد. در شرايط بد اقتصادي ميزان مطالعه و دسترسي به محصولات فرهنگي کاهش پيدا ميکند و اشتياق افراد براي عضويت و تشکيل گروههاي داوطلبانه کاهش مييابد. بر اساس پژوهشي که حاصل 31 هزار پرونده حيوانآزاري طي 11 سال در انجمن حمايت از حيوانات پنسيلوانياست، ميزان درآمد با بيتوجهي به حيوانات رابطه مستقيمي وجود دارد و بيتوجهي به حيوانات با فقر بيشتر رابطه مثبتي دارد. همچنين سوءاستفاده از حيوانات در شرايط فقر بيشتر رخ ميدهد. يکي از دلايل اين مسئله ميتواند ضعيفشدن هنجارهاي اجتماعي و خانوادگي در شرايط فقر باشد.
پژوهش ديگري نشان ميدهد خشونت عليه حيوانات با سطح توسعه در جامعه ارتباط دارد. فقر و نابرابري اقتصادي و اجتماعي از عوامل ضدتوسعهاي هستند که به توليد خشونت عليه حيوانات منجر ميشوند. همچنين در شرايط فقر اقتصادي، جريمههاي خشونت عليه حيوانات بيمعني ميشود. به اين معني که يا جريمهاي براي حيوانآزاران در نظر گرفته نميشود يا اينکه جريمه از سوي آنها پرداخت نخواهد شد.