|

روايت ناظم دباغ، نماينده ‌ اقليم کردستان عراق درباره نسبت سليماني با کردها؛

ارتباط سردار سليماني و مام جلال

ناظم دباغ،‌ نماينده ‌‌اقليم کردستان عراق در تهران در مصاحبه‌اي با سايت کردي «روداو» به ارتباط سردار قاسم سليماني با کردها پرداخته است. او در اين مصاحبه مي‌گويد: «من هم به اندازه خودم درباره ويژگي‌ها و خصوصيات حاج قاسم به‌ويژه نحوه تعامل و ارتباط او با مام جلال، مسعود بارزاني و کاک نچيروان بارزاني مي‌دانم و اغلب پيام‌هاي وي را به مام جلال و کاک مسعود بارزاني رسانده‌ام».
دباغ درباره علت اهميت اقليم کردستان براي ايران مي‌گويد: «... به نظر من ايران کُردها را وزنه تعادل و عاملي براي حفظ توازن ميان شيعيان و سُني‌ها مي‌داند، زيرا کُردها سُني هستند و در صورت توافق با اعراب سُني مي‌توانند تبديل به اکثريت شوند».
ارتباط سردار سليماني و مام جلال
او درباره تعداد ديدارهايش با سردار قاسم سليماني مي‌گويد: «در دوران حيات و فعاليت‌هاي مام جلال گاهي دو حتي سه بار در هفته ميان دو طرف در رفت‌و‌آمد بودم و البته گاهي نيز چند بار در ماه با وي ديدار مي‌کردم و گاهي نيز فاصله ديدارها تا دو ماه نيز بيشتر مي‌شد... اولين بار پس از شورش سال 1991 کُردهاي عراق عليه رژيم بعثي صدام حسين، من به‌عنوان نماينده يکيتي و مام جلال همراه با هيئتي شامل سامي عبدالرحمان، کاک قادر، وزير صنايع و معادن در کابينه اول ‌‌اقليم کردستان به ايران آمده و با وي ديدار کرديم. در مورد آنچه کُردها در آن مقطع لازم داشتند، گفت‌وگو کرديم، در آن زمان يکي از نيازهاي اساسي ما تأمين سوخت بود و خواستار همکاري ايران براي تأمين آن بوديم و اين همکاري نيز از سوي ايران صورت گرفت».
دباغ در پاسخ به اين سؤال که «آيا در اقليم کردستان با حاج قاسم ديدار کرديد؟» گفت: «بله به دفعات، بارها خود من هماهنگي ديدارهاي وي در اقليم کردستان را انجام داده‌ام و در نشستي که حاج قاسم با مام جلال، نچيروان بارزاني و عادل عبدالمهدي انجام داد، حضور داشتم».
تلاش براي عادي‌سازي رابطه با کردها
ناظم دباغ در بخش ديگري از اين مصاحبه درباره «وقايع و تنش‌هاي مربوط به برگزاري رفراندوم استقلال اقليم کردستان و همچنين رويدادهاي 16 اکتبر و خروج نيروهاي کرد از کرکوک» مي‌گويد: «به نظر من برقراري روابط و نشست‌ها ابتدا ميان حزب دموکرات کردستان (پارتي) و ايران آغاز شده و خود حاج قاسم نشست‌هاي ويژه‌اي را انجام داد و تلاش‌هايي براي عادي‌سازي و از سرگيري روابط صورت گرفت؛ چراکه ايران اساسا معتقد به دشمني‌ورزيدن با کردها نيست. اصل مهم در عراق هم‌پيماني ميان کردها و شيعيان است و براي حفظ تعادل و توازن در اين کشور بايد ميان اکثريت ائتلاف شيعيان با اکثريت احزاب کردستاني که شامل حزب دموکرات (پارتي) و اتحاديه ميهني (يکيتي) مي‌شود و همچنين بخشي از سني‌هاي کشور هم‌پيماني و ائتلاف ايجاد شود.‌‌ نظر ايشان درباره همه احزاب و جريان‌هاي سياسي هميشه مثبت بود و سازش و همکاري ميان آنان را ضروري مي‌دانست. به‌ويژه هميشه خواستار روابط حسنه و نزديک ميان حزب دمکرات کردستان عراق و اتحاديه ميهني بود».
موضع سليماني و رفراندوم
او در بخش ديگري از اين گفت‌وگو در پاسخ به سؤالي درباره رفراندوم مي‌گويد: «ما تجربه و نمونه رفراندوم را داريم، وي در مسئله رفراندوم هشدارهاي بسياري به رهبران کُرد داد که اين رفراندوم را برگزار نکنند. اما پس از رفراندوم نيز بهترين روابط را با کُردها ايجاد کرد... نمي‌توانم بگويم سردار اين نگراني {جدايي اقليم کردستان از عراق} را نداشت، بله‌ از اين موضوع نگران بود اما هميشه نقشي ميانجي و مثبت را با احزاب اقليم کردستان و ميان آنان اعم از حزب دموکرات، اتحاديه ميهني، جماعت اسلامي، اتحاد اسلامي و در اين اواخر جنبش تغيير ايفا مي‌کرد و با همه اين احزاب روابطي حسنه داشت و براي بهبود روابط ميان نيز آنان تلاش مي‌کرد؛ آن‌هم بر اين اساس و مبنا که اقليم کردستان آرام و باثبات همسايه خوبي براي ايران است».
نظام فدراليسم اقليم در تهران طراحي شد
«نظام حاکميتي که اکنون در اقليم کردستان وجود دارد و تحت عنوان فدراليسم خوانده مي‌شود، در تهران طراحي شد. اين نظام توسط حاج قاسم تدوين و طراحي شد و خود وي از آن حمايت و پشتيباني مي‌کرد. در اولين نشستي که در اين مورد با حضور مام جلال طالباني و محمد‌باقر حکيم برگزار شد، من به عنوان نماينده اتحاديه ميهني حضور داشتم و همچنين در نشستي هم که در آن نمايندگاني از پ.ک.ک و حزب دموکرات کردستان ‌‌حضور داشتند و صالح مسلم، مسئول کنوني روابط خارجي حزب اتحاد دموکراتيک کردهاي سوريه (پ. ي. د) و رئيس مشترک پيشين اين حزب، به همراه عبدالحکيم بشار نيز به تهران آمده و در آن نشست شرکت کردند، بار ديگر به عنوان نماينده اتحاديه ميهني شرکت کردم. در آن نشست، همان طرح و برنامه‌اي که براي کردهاي عراق طراحي و تدوين و پياده شده بود، براي کردهاي سوريه نيز پيشنهاد شد، اما متأسفانه اين طرح براي کردستان سوريه، با شکست مواجه شده و اجرائي نشد».
‌من خود مستقيما از زبان سردار شنيدم که در مسئله رفراندوم استقلال اقليم و برگزاري آن، هيچ گله و شکايتي از مسعود بارزاني ندارد و گفت که به بارزاني گفته از برگزاري رفراندوم منصرف شود و بارزاني پاسخ منفي داده و بر برگزاري آن اصرار ورزيده و حاج قاسم به او گفته برگزاري رفراندوم به زيان بارزاني تمام مي‌شود و بارزاني پاسخ داده بگذار بشود، اين خود يکي از پاسخ‌هاي منفي و نه‌‌گفتن به سردار قاسم سليماني بود؛ اما در عين حال از برخي طرف‌هاي ديگر در اقليم گله مي‌کرد که به او قول داده بودند در برگزاري رفراندوم شرکت نمي‌کنند، با اين حال به اين قول پايبند نبوده و در آن شرکت کردند».
حاشيه برکناري مام جلال
او در پاسخ به اینکه «گفته مي‌شود سردار قاسم سليماني در دوران نخست‌وزيري نوري‌ مالکي در نامه‌اي به کاک مسعود و مام جلال، تأکيد کرده به آنان اجازه نمي‌دهد که مالکي را برکنار کنند و چنين چيزي را برنمي‌تابد»، جواب داد: «دو نامه جداگانه بود، يکي براي مام جلال و ديگري براي کاک مسعود و من هر دو نامه را رساندم و پس از تحويل نامه به مام جلال، او از من خواست که خود شخصا نامه کاک مسعود را هم تحويل دهم‌.
‌اين نامه حاوي هيچ تهديدي نبود، بلکه نقشه راهي در آن مطرح شده بود و در آن آمده بود که اگر مالکي را برکنار کنند، حتي در يک سال هم قادر به تشکيل دولت نخواهند بود، نشستي هم که در اين رابطه ميان نچيروان بارزاني و مقتدي ‌صدر رهبر جريان صدر عراق انجام شد، از‌سوي تهران ترتيب داده شده و صدر را به اربيل فرستادند. همان روز در دفتر سياسي اتحاديه ميهني در اربيل، نشستي با حضور مقتدي ‌صدر، مام جلال و کاک مسعود برگزار شد و در آن طرفين تصميم گرفتند که از مالکي سلب اعتماد کنند و من در تمام اين نشست از آغاز تا پايان آن، حضور داشتم».
2 موشکي که به اربيل شليک شد
ناظم دباغ درباره دو موشکي که در فرايند حمله موشکي به پايگاه عين‌الاسد به سوي اربيل شليک شد، گفت: «طبق آنچه به من اطلاع داده شد و بلافاصله پس از حمله آن را به همراه نام مسئول مربوطه ايراني به دولت اقليم کردستان انتقال دادم، مقامات ايراني تأکيد کرده‌اند که دو موشک شليک‌شده به اربيل، متعلق به ايران نيست و آنان اين موشک‌ها را شليک نکرده‌اند. سپاه پاسدارن تأکيد مي‌کند که موشک‌هاي مذکور متعلق به آنان نبوده و موشکي را به سمت اربيل شليک نکرده‌اند. دولت اقليم کردستان نيز به‌خوبي مطلع است که شليک موشک‌ها از‌سوي چه کسي صورت گرفته است‌.
موضع اقليم کردستان بسيار کمتر از حد انتظار بود، به نظرم اقليم در حق سردار قاسم سليماني ظلم کرده، مهم هم نيست که اين اظهار‌نظر به گوش کاک مسعود، کاک مسرور و کاک قباد طالباني (فرزند جلال طالباني و معاون نخست‌وزير اقليم) برسد. چرا چنين مي‌گويم؟ به‌طور‌مثال در نامه يکي از مقامات اقليم آمده که حاج‌ قاسم در واقعه‌اي قرباني شد. در‌حالي‌که حتي اگر درگذشت او در راه سفر و در حادثه تصادف يا واژگوني خودرو هم روي مي‌داد، چنين اظهار‌نظري و نوشتن پيام به اين صورت درست نيست. متأسفانه کاک مسعود و کاک مسرور بارزاني هيچ اظهار‌نظري در اين زمینه نکردند و پيامي نيز نداشته‌اند و تا بدين لحظه نيز نشنيده‌ام که پيامي را اعلام کرده باشند، ان‌شاءالله که اظهارات من درست نيست».

ناظم دباغ،‌ نماينده ‌‌اقليم کردستان عراق در تهران در مصاحبه‌اي با سايت کردي «روداو» به ارتباط سردار قاسم سليماني با کردها پرداخته است. او در اين مصاحبه مي‌گويد: «من هم به اندازه خودم درباره ويژگي‌ها و خصوصيات حاج قاسم به‌ويژه نحوه تعامل و ارتباط او با مام جلال، مسعود بارزاني و کاک نچيروان بارزاني مي‌دانم و اغلب پيام‌هاي وي را به مام جلال و کاک مسعود بارزاني رسانده‌ام».
دباغ درباره علت اهميت اقليم کردستان براي ايران مي‌گويد: «... به نظر من ايران کُردها را وزنه تعادل و عاملي براي حفظ توازن ميان شيعيان و سُني‌ها مي‌داند، زيرا کُردها سُني هستند و در صورت توافق با اعراب سُني مي‌توانند تبديل به اکثريت شوند».
ارتباط سردار سليماني و مام جلال
او درباره تعداد ديدارهايش با سردار قاسم سليماني مي‌گويد: «در دوران حيات و فعاليت‌هاي مام جلال گاهي دو حتي سه بار در هفته ميان دو طرف در رفت‌و‌آمد بودم و البته گاهي نيز چند بار در ماه با وي ديدار مي‌کردم و گاهي نيز فاصله ديدارها تا دو ماه نيز بيشتر مي‌شد... اولين بار پس از شورش سال 1991 کُردهاي عراق عليه رژيم بعثي صدام حسين، من به‌عنوان نماينده يکيتي و مام جلال همراه با هيئتي شامل سامي عبدالرحمان، کاک قادر، وزير صنايع و معادن در کابينه اول ‌‌اقليم کردستان به ايران آمده و با وي ديدار کرديم. در مورد آنچه کُردها در آن مقطع لازم داشتند، گفت‌وگو کرديم، در آن زمان يکي از نيازهاي اساسي ما تأمين سوخت بود و خواستار همکاري ايران براي تأمين آن بوديم و اين همکاري نيز از سوي ايران صورت گرفت».
دباغ در پاسخ به اين سؤال که «آيا در اقليم کردستان با حاج قاسم ديدار کرديد؟» گفت: «بله به دفعات، بارها خود من هماهنگي ديدارهاي وي در اقليم کردستان را انجام داده‌ام و در نشستي که حاج قاسم با مام جلال، نچيروان بارزاني و عادل عبدالمهدي انجام داد، حضور داشتم».
تلاش براي عادي‌سازي رابطه با کردها
ناظم دباغ در بخش ديگري از اين مصاحبه درباره «وقايع و تنش‌هاي مربوط به برگزاري رفراندوم استقلال اقليم کردستان و همچنين رويدادهاي 16 اکتبر و خروج نيروهاي کرد از کرکوک» مي‌گويد: «به نظر من برقراري روابط و نشست‌ها ابتدا ميان حزب دموکرات کردستان (پارتي) و ايران آغاز شده و خود حاج قاسم نشست‌هاي ويژه‌اي را انجام داد و تلاش‌هايي براي عادي‌سازي و از سرگيري روابط صورت گرفت؛ چراکه ايران اساسا معتقد به دشمني‌ورزيدن با کردها نيست. اصل مهم در عراق هم‌پيماني ميان کردها و شيعيان است و براي حفظ تعادل و توازن در اين کشور بايد ميان اکثريت ائتلاف شيعيان با اکثريت احزاب کردستاني که شامل حزب دموکرات (پارتي) و اتحاديه ميهني (يکيتي) مي‌شود و همچنين بخشي از سني‌هاي کشور هم‌پيماني و ائتلاف ايجاد شود.‌‌ نظر ايشان درباره همه احزاب و جريان‌هاي سياسي هميشه مثبت بود و سازش و همکاري ميان آنان را ضروري مي‌دانست. به‌ويژه هميشه خواستار روابط حسنه و نزديک ميان حزب دمکرات کردستان عراق و اتحاديه ميهني بود».
موضع سليماني و رفراندوم
او در بخش ديگري از اين گفت‌وگو در پاسخ به سؤالي درباره رفراندوم مي‌گويد: «ما تجربه و نمونه رفراندوم را داريم، وي در مسئله رفراندوم هشدارهاي بسياري به رهبران کُرد داد که اين رفراندوم را برگزار نکنند. اما پس از رفراندوم نيز بهترين روابط را با کُردها ايجاد کرد... نمي‌توانم بگويم سردار اين نگراني {جدايي اقليم کردستان از عراق} را نداشت، بله‌ از اين موضوع نگران بود اما هميشه نقشي ميانجي و مثبت را با احزاب اقليم کردستان و ميان آنان اعم از حزب دموکرات، اتحاديه ميهني، جماعت اسلامي، اتحاد اسلامي و در اين اواخر جنبش تغيير ايفا مي‌کرد و با همه اين احزاب روابطي حسنه داشت و براي بهبود روابط ميان نيز آنان تلاش مي‌کرد؛ آن‌هم بر اين اساس و مبنا که اقليم کردستان آرام و باثبات همسايه خوبي براي ايران است».
نظام فدراليسم اقليم در تهران طراحي شد
«نظام حاکميتي که اکنون در اقليم کردستان وجود دارد و تحت عنوان فدراليسم خوانده مي‌شود، در تهران طراحي شد. اين نظام توسط حاج قاسم تدوين و طراحي شد و خود وي از آن حمايت و پشتيباني مي‌کرد. در اولين نشستي که در اين مورد با حضور مام جلال طالباني و محمد‌باقر حکيم برگزار شد، من به عنوان نماينده اتحاديه ميهني حضور داشتم و همچنين در نشستي هم که در آن نمايندگاني از پ.ک.ک و حزب دموکرات کردستان ‌‌حضور داشتند و صالح مسلم، مسئول کنوني روابط خارجي حزب اتحاد دموکراتيک کردهاي سوريه (پ. ي. د) و رئيس مشترک پيشين اين حزب، به همراه عبدالحکيم بشار نيز به تهران آمده و در آن نشست شرکت کردند، بار ديگر به عنوان نماينده اتحاديه ميهني شرکت کردم. در آن نشست، همان طرح و برنامه‌اي که براي کردهاي عراق طراحي و تدوين و پياده شده بود، براي کردهاي سوريه نيز پيشنهاد شد، اما متأسفانه اين طرح براي کردستان سوريه، با شکست مواجه شده و اجرائي نشد».
‌من خود مستقيما از زبان سردار شنيدم که در مسئله رفراندوم استقلال اقليم و برگزاري آن، هيچ گله و شکايتي از مسعود بارزاني ندارد و گفت که به بارزاني گفته از برگزاري رفراندوم منصرف شود و بارزاني پاسخ منفي داده و بر برگزاري آن اصرار ورزيده و حاج قاسم به او گفته برگزاري رفراندوم به زيان بارزاني تمام مي‌شود و بارزاني پاسخ داده بگذار بشود، اين خود يکي از پاسخ‌هاي منفي و نه‌‌گفتن به سردار قاسم سليماني بود؛ اما در عين حال از برخي طرف‌هاي ديگر در اقليم گله مي‌کرد که به او قول داده بودند در برگزاري رفراندوم شرکت نمي‌کنند، با اين حال به اين قول پايبند نبوده و در آن شرکت کردند».
حاشيه برکناري مام جلال
او در پاسخ به اینکه «گفته مي‌شود سردار قاسم سليماني در دوران نخست‌وزيري نوري‌ مالکي در نامه‌اي به کاک مسعود و مام جلال، تأکيد کرده به آنان اجازه نمي‌دهد که مالکي را برکنار کنند و چنين چيزي را برنمي‌تابد»، جواب داد: «دو نامه جداگانه بود، يکي براي مام جلال و ديگري براي کاک مسعود و من هر دو نامه را رساندم و پس از تحويل نامه به مام جلال، او از من خواست که خود شخصا نامه کاک مسعود را هم تحويل دهم‌.
‌اين نامه حاوي هيچ تهديدي نبود، بلکه نقشه راهي در آن مطرح شده بود و در آن آمده بود که اگر مالکي را برکنار کنند، حتي در يک سال هم قادر به تشکيل دولت نخواهند بود، نشستي هم که در اين رابطه ميان نچيروان بارزاني و مقتدي ‌صدر رهبر جريان صدر عراق انجام شد، از‌سوي تهران ترتيب داده شده و صدر را به اربيل فرستادند. همان روز در دفتر سياسي اتحاديه ميهني در اربيل، نشستي با حضور مقتدي ‌صدر، مام جلال و کاک مسعود برگزار شد و در آن طرفين تصميم گرفتند که از مالکي سلب اعتماد کنند و من در تمام اين نشست از آغاز تا پايان آن، حضور داشتم».
2 موشکي که به اربيل شليک شد
ناظم دباغ درباره دو موشکي که در فرايند حمله موشکي به پايگاه عين‌الاسد به سوي اربيل شليک شد، گفت: «طبق آنچه به من اطلاع داده شد و بلافاصله پس از حمله آن را به همراه نام مسئول مربوطه ايراني به دولت اقليم کردستان انتقال دادم، مقامات ايراني تأکيد کرده‌اند که دو موشک شليک‌شده به اربيل، متعلق به ايران نيست و آنان اين موشک‌ها را شليک نکرده‌اند. سپاه پاسدارن تأکيد مي‌کند که موشک‌هاي مذکور متعلق به آنان نبوده و موشکي را به سمت اربيل شليک نکرده‌اند. دولت اقليم کردستان نيز به‌خوبي مطلع است که شليک موشک‌ها از‌سوي چه کسي صورت گرفته است‌.
موضع اقليم کردستان بسيار کمتر از حد انتظار بود، به نظرم اقليم در حق سردار قاسم سليماني ظلم کرده، مهم هم نيست که اين اظهار‌نظر به گوش کاک مسعود، کاک مسرور و کاک قباد طالباني (فرزند جلال طالباني و معاون نخست‌وزير اقليم) برسد. چرا چنين مي‌گويم؟ به‌طور‌مثال در نامه يکي از مقامات اقليم آمده که حاج‌ قاسم در واقعه‌اي قرباني شد. در‌حالي‌که حتي اگر درگذشت او در راه سفر و در حادثه تصادف يا واژگوني خودرو هم روي مي‌داد، چنين اظهار‌نظري و نوشتن پيام به اين صورت درست نيست. متأسفانه کاک مسعود و کاک مسرور بارزاني هيچ اظهار‌نظري در اين زمینه نکردند و پيامي نيز نداشته‌اند و تا بدين لحظه نيز نشنيده‌ام که پيامي را اعلام کرده باشند، ان‌شاءالله که اظهارات من درست نيست».

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها