نظریه اجتماعی جامعهشناسی نیست
ایبنا: حسینعلی نوذری در نشست نقد و بررسی کتاب «نظریه اجتماعی و تاریخ اجتماعی»: هرچه پیش میرویم انتشارات سمت به لحاظ کمی و کیفی فاصله مناسبی از انتشاراتهای سایر دانشگاههای دولتی گرفته است. اکنون انتشارات دانشگاه تهران و شهید بهشتی همچنان در حالوهوای صد سال پیش بهسر میبرند؛ بهویژه از نظر مؤلفههای جذب بازار، زیباییشناسی و... مانند گذشته عمل میکنند و خیلی عقب هستند. اما در انتشارات سمت این کار به واسطه انتقادات بهتر شده است. منابع منتشرشده در سازمانهایی مثل سمت هویتی با خود دارند و بنابراین باید بر روی آنها به خوبی کار شود. خوشبختانه امروز انتخاب کتابها در انتشارات سمت دقیقتر و بهتر شده و به لحاظ شکل صوری کتاب نیز مقبول عمل کرده است. متأسفانه ویژگی سازمانهای دولتی در جامعه ما هدردادن هزینهها، نیرو و... است. در این شرایط کتاب «نظریه اجتماعی و تاریخ اجتماعی» نشان میدهد که ناشر آن مسیر مناسبی را در پیش گرفته است.
ترجمه کتاب «نظریه اجتماعی و تاریخ اجتماعی» ارزشمند است. باوجوداین، انتخاب پارهای از معادلها میتوانست بهتر صورت بگیرد. بهطورمثال واژه «economics» به معنای نظامهای اقتصادی است. در استفاده از این واژهها در ترجمه باید دقت کافی صورت بگیرد. در بخش دیگری از این کتاب درباره «تاریخ یکهنگارانه» صحبت شده اما هیچ تعریفی از آن ارائه نشده است که مترجم میتوانست در پاورقی توضیحات بیشتری را دراینباره ارائه کند. همچنین مترجم میتوانست بهجای استفاده از این واژه از «تاریخ اندیشهنگارانه» استفاده کند. از سوی دیگر باید در استفاده از افعال چندترکیبی نیز تلاش کرد. بین نهاد و متمم جمله فاصله کم باشد و مترجم میتوانست از این موضوع در بهترکردن جملات بهره بگیرد.
اما یکی از ویژگیهای خوب کتاب این است که مترجم هیچ چیزی را از قلم نینداخته است. برخی از مترجمان و ناشران توضیحات را به صورت انگلیسی میآورند اما ترجمه فارسی آن در این کتاب اقدام بسیار مناسبی است. مترجم کتاب خودش اهل تاریخ است و به نیازهای دانشجویان این حوزه توجه ویژهای دارد. در کتاب اصلی منابعی برای مطالعات بیشتر پیشنهاد شده که بسیاری از ناشران این بخش را حذف میکنند. اما در این کتاب این موضوع رخ نداده است. مؤلف در کنار هر منبعی که معرفی کرده توضیحاتی بسیار دقیق ارائه کرده که برای آشنایی مخاطبان با این منابع بسیار مهم است و این منابع میتواند حتی برای انتخاب ترجمههای دیگر نیز استفاده شود. اشتباهات املایی و نگارشی هم در کتاب وجود دارد که لازم است در ویراستهای بعدی اصلاح شود. با توجه به جایگاهی که نظریه اجتماعی دارد و مستقل از جامعهشناسی است، انتظار خواننده این است که با پدیده نظریه اجتماعی در کتاب روبهرو شود. البته این ایراد به مؤلفان کتاب برمیگردد. نقص اساسی کتاب این است که از نظریه اجتماعی به صورت شتابزده و حاشیهای رد شده و اساسا هیچ دخلی به نظریه اجتماعی ندارد و به نظریه اجتماعی از منظر
جامعهشناسی و تاریخ جامعهشناسی پرداخته است. درحالیکه نظریه اجتماعی مفهومی مستقل است و بین نظریه جامعهشناسی و نظریه اجتماعی تمایزی اساسی وجود دارد. این تفاوت به لحاظ موضوعی، رویکردی و روشی است. فقط سهبار در کتاب «نظریه اجتماعی» استفاده شده و اساسا هیچ تعریفی از آن ارائه نشده و مفهوم نظریه اجتماعی حلقه مفقوده کتاب است. علت هم این است که مؤلفان یک خلط اساسی داشتند، بدین معنا که آنها نظریه جامعهشناسی را با نظریه اجتماعی یکی گرفتهاند و این همان اشتباهی است که برخی نظریهپردازان اجتماعی در آثارشان به آن اشاره کردهاند. عدم توجه به مفهوم نظریه اجتماعی نقطهضعف این کتاب است. علیرغم جایگاه و کارویژه خاصی که این مفهوم در مطالعات تاریخی و اجتماعی داشته این نکته در کتاب رعایت نشده است. همچنین در این اثر به مباحث و موضوعاتی پرداخته شده که بین جامعهشناسی و نظریه اجتماعی مشترک است و درواقع یک تغییر پارادایم اتفاق افتاده که در این اثر نابسنده است. نظریه اجتماعی یک رشته مستقل و فراتر از نظریه جامعهشناسی است. در این کتاب تفاوت نظریههای جامعهشناسی با نظریه اجتماعی شرح داده شده و مؤلفان ادوار موجود در نظریه اجتماعی
را از دوره کلاسیک شروع کردهاند تا به نظریهپردازان جدید رسیدهاند. من انتظار دارم که در چاپهای بعدی تکملهای بهعنوان مقدمه بر کتاب اضافه شده و بر تفاوت بین نظریه اجتماعی و نظریه جامعهشناسی تأکید شود. مترجم باید به سیاق مطلب واژههای درست را برای ترجمه انتخاب کند که خوشبختانه در این کتاب واژهها از دست مترجم در نرفته و این جملهها نشان میدهد مترجم به ساختار نحوی و گرامری تسلط داشته است.
ایبنا: حسینعلی نوذری در نشست نقد و بررسی کتاب «نظریه اجتماعی و تاریخ اجتماعی»: هرچه پیش میرویم انتشارات سمت به لحاظ کمی و کیفی فاصله مناسبی از انتشاراتهای سایر دانشگاههای دولتی گرفته است. اکنون انتشارات دانشگاه تهران و شهید بهشتی همچنان در حالوهوای صد سال پیش بهسر میبرند؛ بهویژه از نظر مؤلفههای جذب بازار، زیباییشناسی و... مانند گذشته عمل میکنند و خیلی عقب هستند. اما در انتشارات سمت این کار به واسطه انتقادات بهتر شده است. منابع منتشرشده در سازمانهایی مثل سمت هویتی با خود دارند و بنابراین باید بر روی آنها به خوبی کار شود. خوشبختانه امروز انتخاب کتابها در انتشارات سمت دقیقتر و بهتر شده و به لحاظ شکل صوری کتاب نیز مقبول عمل کرده است. متأسفانه ویژگی سازمانهای دولتی در جامعه ما هدردادن هزینهها، نیرو و... است. در این شرایط کتاب «نظریه اجتماعی و تاریخ اجتماعی» نشان میدهد که ناشر آن مسیر مناسبی را در پیش گرفته است.
ترجمه کتاب «نظریه اجتماعی و تاریخ اجتماعی» ارزشمند است. باوجوداین، انتخاب پارهای از معادلها میتوانست بهتر صورت بگیرد. بهطورمثال واژه «economics» به معنای نظامهای اقتصادی است. در استفاده از این واژهها در ترجمه باید دقت کافی صورت بگیرد. در بخش دیگری از این کتاب درباره «تاریخ یکهنگارانه» صحبت شده اما هیچ تعریفی از آن ارائه نشده است که مترجم میتوانست در پاورقی توضیحات بیشتری را دراینباره ارائه کند. همچنین مترجم میتوانست بهجای استفاده از این واژه از «تاریخ اندیشهنگارانه» استفاده کند. از سوی دیگر باید در استفاده از افعال چندترکیبی نیز تلاش کرد. بین نهاد و متمم جمله فاصله کم باشد و مترجم میتوانست از این موضوع در بهترکردن جملات بهره بگیرد.
اما یکی از ویژگیهای خوب کتاب این است که مترجم هیچ چیزی را از قلم نینداخته است. برخی از مترجمان و ناشران توضیحات را به صورت انگلیسی میآورند اما ترجمه فارسی آن در این کتاب اقدام بسیار مناسبی است. مترجم کتاب خودش اهل تاریخ است و به نیازهای دانشجویان این حوزه توجه ویژهای دارد. در کتاب اصلی منابعی برای مطالعات بیشتر پیشنهاد شده که بسیاری از ناشران این بخش را حذف میکنند. اما در این کتاب این موضوع رخ نداده است. مؤلف در کنار هر منبعی که معرفی کرده توضیحاتی بسیار دقیق ارائه کرده که برای آشنایی مخاطبان با این منابع بسیار مهم است و این منابع میتواند حتی برای انتخاب ترجمههای دیگر نیز استفاده شود. اشتباهات املایی و نگارشی هم در کتاب وجود دارد که لازم است در ویراستهای بعدی اصلاح شود. با توجه به جایگاهی که نظریه اجتماعی دارد و مستقل از جامعهشناسی است، انتظار خواننده این است که با پدیده نظریه اجتماعی در کتاب روبهرو شود. البته این ایراد به مؤلفان کتاب برمیگردد. نقص اساسی کتاب این است که از نظریه اجتماعی به صورت شتابزده و حاشیهای رد شده و اساسا هیچ دخلی به نظریه اجتماعی ندارد و به نظریه اجتماعی از منظر
جامعهشناسی و تاریخ جامعهشناسی پرداخته است. درحالیکه نظریه اجتماعی مفهومی مستقل است و بین نظریه جامعهشناسی و نظریه اجتماعی تمایزی اساسی وجود دارد. این تفاوت به لحاظ موضوعی، رویکردی و روشی است. فقط سهبار در کتاب «نظریه اجتماعی» استفاده شده و اساسا هیچ تعریفی از آن ارائه نشده و مفهوم نظریه اجتماعی حلقه مفقوده کتاب است. علت هم این است که مؤلفان یک خلط اساسی داشتند، بدین معنا که آنها نظریه جامعهشناسی را با نظریه اجتماعی یکی گرفتهاند و این همان اشتباهی است که برخی نظریهپردازان اجتماعی در آثارشان به آن اشاره کردهاند. عدم توجه به مفهوم نظریه اجتماعی نقطهضعف این کتاب است. علیرغم جایگاه و کارویژه خاصی که این مفهوم در مطالعات تاریخی و اجتماعی داشته این نکته در کتاب رعایت نشده است. همچنین در این اثر به مباحث و موضوعاتی پرداخته شده که بین جامعهشناسی و نظریه اجتماعی مشترک است و درواقع یک تغییر پارادایم اتفاق افتاده که در این اثر نابسنده است. نظریه اجتماعی یک رشته مستقل و فراتر از نظریه جامعهشناسی است. در این کتاب تفاوت نظریههای جامعهشناسی با نظریه اجتماعی شرح داده شده و مؤلفان ادوار موجود در نظریه اجتماعی
را از دوره کلاسیک شروع کردهاند تا به نظریهپردازان جدید رسیدهاند. من انتظار دارم که در چاپهای بعدی تکملهای بهعنوان مقدمه بر کتاب اضافه شده و بر تفاوت بین نظریه اجتماعی و نظریه جامعهشناسی تأکید شود. مترجم باید به سیاق مطلب واژههای درست را برای ترجمه انتخاب کند که خوشبختانه در این کتاب واژهها از دست مترجم در نرفته و این جملهها نشان میدهد مترجم به ساختار نحوی و گرامری تسلط داشته است.