|

نوشداروی تازه یا...

عادل طالبی . دبیر انجمن صنفی کارفرمایی کسب‌وکارهای اینترنتی

شنیده‌ایم که در هر تهدیدی، فرصتی نهفته است. اگرچه به صورت مطلق نمی‌توان نظر داد، اما به نظر می‌رسد قطعی چندروزه اینترنت در اواخر آبان و اوایل آذر، یکی از مهم‌ترین رویدادهای فضای دیجیتال در چند سال اخیر باشد.شاید بتوان گفت بزرگ‌ترین فایده قطعی موقت اینترنت، این بود که به تمام کسب‌وکارها و ان‌شاءالله به تصمیم‌گیران و تصمیم‌سازان، نشان داد تا چه حد وابستگی به اینترنت در کسب‌وکارها بالاست.

در یک دسته‌بندی، می‌توان کسب‌وکارها را به سه دسته تقسیم کرد.
1. کسب‌وکارهای IT Based، یعنی تمام کسب‌و‌کار مبتنی بر نرم‌افزارها و سخت‌افزارهای دیجیتال است؛ مانند تاکسی‌های اینترنتی، سرویس‌های سفارش آنلاین غذا، فروشگاه‌های اینترنتی و مانند آن. برآورد می‌شود با وجود سروصدای بسیار، کمتر از پنج درصد گردش مالی کشور در این حوزه اتفاق می‌افتد.
2. کسب‌وکارهای IT Enabled، یعنی در فرایندهای کسب‌وکار از فضای دیجیتال استفاده می‌شود؛ مانند تقریبا تمام باقی‌مانده کسب‌وکارها. برآورد شده است که بیش از ۹۰ درصد گردش مالی، در این حوزه اتفاق می‌افتد.
3. کسب‌وکارهای غیرمرتبط با فضای دیجیتال که هنوز برخی کسب‌وکارها به این شیوه به حیات ادامه می‌دهند. به ندرت کسب‌وکارهای بسیار کوچکی هنوز هستند که به هیچ وجه از IT استفاده نمی‌کنند. مثل بخشی از مغازه‌های خواروبارفروشي که حتی از داشتن POS خودداری می‌کنند یا شرکت‌هایی که برای فرار از موضوعاتی مثل پرداخت مالیات و مانند آن، نه تنها از ابزارهای دیجیتال بی‌بهره هستند بلکه حتی پیداکردن رد آنها در فضای فیزیکی هم بسیار دشوار است. برآورد این است که کمتر از پنج درصد از گردش‌های مالی در این جنس کسب‌وکارها رخ دهد.فارغ از اینکه کسب‌وکارها در کدام‌یک از این سه دسته قرار دارند، همه آنها در طول این دوره به ظاهر کوتاه، تأثیر منفی شدیدي از این تصمیم گرفتند. تکلیف آنهایی که IT Based بودند مشخص بود؛ حتی با وجود تلاش برای تولید ویدئوهایی و در برابر دوربین قراردادن صاحبان این نوع کسب‌وکارها و اقرار آنها به «همه چی آرومه و ما چقد خوشبختیم»، حتی کودکان دبستانی هم می‌دانستند آنچه بر صفحه رسانه ملی خودنمایی می‌کند، تکرار مکرراتی است که سال‌ها با آن روبه‌رو بوده‌ایم.آماری که سازمان نظام صنفی رایانه کشور منتشر کرد و اعلام عددی حدود سه هزار میلیارد تومان خسارت مستقیم (بر اساس گزارش شاپرک از کاهش میزان تراکنش‌ها) در این باره، وضعیت وخیم در کسب‌وکارهای دیجیتالی را به شکل حداقلی نشان می‌داد. اما از آن مهم‌تر این بود که حتی کسب‌و‌کارهایی که نقش اینترنت در آنها، تنها تسهیلگری بود (عموما کسب‌وکارهای B2B)، عملا در وضعیت آچمز قرار گرفته بودند.نبود امکان ارسال و دریافت اولیه‌ترین امکانات ارتباطی فضای دیجیتال یعنی ایمیل، نبود دسترسی به Directoryهای خارجی، نبود دسترسی به آرشیو اسناد تجاری که در ابزارهای Cloud ذخیره شده بود، نبود دسترسی به سامانه‌های CRM، نبود دسترسی به بازارهای مالی خارجی، نبود دسترسی به وب‌سایت‌های تحلیل بازار، نبود امکان ارتباط با مشتریانی که از طریق شبکه‌های اجتماعی و ابزارهای ارتباطی معمول و مرسوم در دسترس بودند، در کنار قطعی مکرر سیستم بانکی و زیرساخت‌های ضروری، ضربه‌هایی را به این کسب‌وکارها وارد کرد که هنوز از تبعات منفی آن خلاصی پیدا نکرده‌اند.هنوز گزارش یا برآورد رسمی و قابل اتکایی درباره حجم خسارت‌های واردشده در این حوزه تنظیم یا منتشر نشده است.با وجود تمام تبعات منفی اتخاذ این تصمیم، متأسفانه هنوز هم شاهد اصرار تصمیم‌سازان بر کار خود هستیم. اشتباهاتی مانند ارائه طرح‌های ناپخته و غیرکارشناسی مانند VPN بومی (یا ملی)، اینترنت یا شبکه اطلاعات ملی (که هنوز حتی تعریف درستی از آن وجود ندارد و با وجود این، در حال اجرای آن هستند) و مانند آن که ضربه‌های روحی و روانی شدیدی به کسب‌وکارهای دیجیتالی وارد و امنیت روانی بازار را تهدید می‌کنند.تنها امید موجود این است: رسانه‌ها به کمک کسب‌وکارها بیایند و با انتشار گزارش خسارات متحمل‌شده در این مدت، نهادهای مسئول را از تبعات تصمیمات‌شان آگاه کنند و جلوی ادامه اجرای تصمیمات نادرست آنها را بگیرند.آینده نشان خواهد داد که آیا جلوگیری از ادامه اجرای تصمیمات اینچنینی، مصداق نوشدارو پس از مرگ سهراب است یا مصداق ماهی تازه گرفته‌شده از آب، اما آنچه در آن نمی‌توان تردید کرد، فرورفتن کسب‌وکارها در دره نابودی، در صورت ادامه اجرای این تصمیمات است.

شنیده‌ایم که در هر تهدیدی، فرصتی نهفته است. اگرچه به صورت مطلق نمی‌توان نظر داد، اما به نظر می‌رسد قطعی چندروزه اینترنت در اواخر آبان و اوایل آذر، یکی از مهم‌ترین رویدادهای فضای دیجیتال در چند سال اخیر باشد.شاید بتوان گفت بزرگ‌ترین فایده قطعی موقت اینترنت، این بود که به تمام کسب‌وکارها و ان‌شاءالله به تصمیم‌گیران و تصمیم‌سازان، نشان داد تا چه حد وابستگی به اینترنت در کسب‌وکارها بالاست.

در یک دسته‌بندی، می‌توان کسب‌وکارها را به سه دسته تقسیم کرد.
1. کسب‌وکارهای IT Based، یعنی تمام کسب‌و‌کار مبتنی بر نرم‌افزارها و سخت‌افزارهای دیجیتال است؛ مانند تاکسی‌های اینترنتی، سرویس‌های سفارش آنلاین غذا، فروشگاه‌های اینترنتی و مانند آن. برآورد می‌شود با وجود سروصدای بسیار، کمتر از پنج درصد گردش مالی کشور در این حوزه اتفاق می‌افتد.
2. کسب‌وکارهای IT Enabled، یعنی در فرایندهای کسب‌وکار از فضای دیجیتال استفاده می‌شود؛ مانند تقریبا تمام باقی‌مانده کسب‌وکارها. برآورد شده است که بیش از ۹۰ درصد گردش مالی، در این حوزه اتفاق می‌افتد.
3. کسب‌وکارهای غیرمرتبط با فضای دیجیتال که هنوز برخی کسب‌وکارها به این شیوه به حیات ادامه می‌دهند. به ندرت کسب‌وکارهای بسیار کوچکی هنوز هستند که به هیچ وجه از IT استفاده نمی‌کنند. مثل بخشی از مغازه‌های خواروبارفروشي که حتی از داشتن POS خودداری می‌کنند یا شرکت‌هایی که برای فرار از موضوعاتی مثل پرداخت مالیات و مانند آن، نه تنها از ابزارهای دیجیتال بی‌بهره هستند بلکه حتی پیداکردن رد آنها در فضای فیزیکی هم بسیار دشوار است. برآورد این است که کمتر از پنج درصد از گردش‌های مالی در این جنس کسب‌وکارها رخ دهد.فارغ از اینکه کسب‌وکارها در کدام‌یک از این سه دسته قرار دارند، همه آنها در طول این دوره به ظاهر کوتاه، تأثیر منفی شدیدي از این تصمیم گرفتند. تکلیف آنهایی که IT Based بودند مشخص بود؛ حتی با وجود تلاش برای تولید ویدئوهایی و در برابر دوربین قراردادن صاحبان این نوع کسب‌وکارها و اقرار آنها به «همه چی آرومه و ما چقد خوشبختیم»، حتی کودکان دبستانی هم می‌دانستند آنچه بر صفحه رسانه ملی خودنمایی می‌کند، تکرار مکرراتی است که سال‌ها با آن روبه‌رو بوده‌ایم.آماری که سازمان نظام صنفی رایانه کشور منتشر کرد و اعلام عددی حدود سه هزار میلیارد تومان خسارت مستقیم (بر اساس گزارش شاپرک از کاهش میزان تراکنش‌ها) در این باره، وضعیت وخیم در کسب‌وکارهای دیجیتالی را به شکل حداقلی نشان می‌داد. اما از آن مهم‌تر این بود که حتی کسب‌و‌کارهایی که نقش اینترنت در آنها، تنها تسهیلگری بود (عموما کسب‌وکارهای B2B)، عملا در وضعیت آچمز قرار گرفته بودند.نبود امکان ارسال و دریافت اولیه‌ترین امکانات ارتباطی فضای دیجیتال یعنی ایمیل، نبود دسترسی به Directoryهای خارجی، نبود دسترسی به آرشیو اسناد تجاری که در ابزارهای Cloud ذخیره شده بود، نبود دسترسی به سامانه‌های CRM، نبود دسترسی به بازارهای مالی خارجی، نبود دسترسی به وب‌سایت‌های تحلیل بازار، نبود امکان ارتباط با مشتریانی که از طریق شبکه‌های اجتماعی و ابزارهای ارتباطی معمول و مرسوم در دسترس بودند، در کنار قطعی مکرر سیستم بانکی و زیرساخت‌های ضروری، ضربه‌هایی را به این کسب‌وکارها وارد کرد که هنوز از تبعات منفی آن خلاصی پیدا نکرده‌اند.هنوز گزارش یا برآورد رسمی و قابل اتکایی درباره حجم خسارت‌های واردشده در این حوزه تنظیم یا منتشر نشده است.با وجود تمام تبعات منفی اتخاذ این تصمیم، متأسفانه هنوز هم شاهد اصرار تصمیم‌سازان بر کار خود هستیم. اشتباهاتی مانند ارائه طرح‌های ناپخته و غیرکارشناسی مانند VPN بومی (یا ملی)، اینترنت یا شبکه اطلاعات ملی (که هنوز حتی تعریف درستی از آن وجود ندارد و با وجود این، در حال اجرای آن هستند) و مانند آن که ضربه‌های روحی و روانی شدیدی به کسب‌وکارهای دیجیتالی وارد و امنیت روانی بازار را تهدید می‌کنند.تنها امید موجود این است: رسانه‌ها به کمک کسب‌وکارها بیایند و با انتشار گزارش خسارات متحمل‌شده در این مدت، نهادهای مسئول را از تبعات تصمیمات‌شان آگاه کنند و جلوی ادامه اجرای تصمیمات نادرست آنها را بگیرند.آینده نشان خواهد داد که آیا جلوگیری از ادامه اجرای تصمیمات اینچنینی، مصداق نوشدارو پس از مرگ سهراب است یا مصداق ماهی تازه گرفته‌شده از آب، اما آنچه در آن نمی‌توان تردید کرد، فرورفتن کسب‌وکارها در دره نابودی، در صورت ادامه اجرای این تصمیمات است.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها