موسویلاری:
جامعه میداند که دولت روحانی دولت اصلاحطلبان نبوده است
عبدالواحد موسویلاری، نایبرئیس شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان، درباره ردصلاحیتهای اخیر اصلاحطلبان گفت: «در مرحله اول که بررسی صلاحیت داوطلبان بوده، برخلاف همه ادوار گذشته عده زیادی از افراد شناختهشده، ازسوی هیئتهای اجرائی مُهر عدم احراز خوردند، کسی که میخواهد در حوزه انتخابیه به عنوان کاندیدای مردم مطرح شود، اگر در این حد شناختهشده نباشد که معتمدان هم او را نشناسند، این فرد چطور میتواند از مردم رأی بگیرد؟ اینجا یک تعارض وجود دارد، هیئت اجرائی میگوید که ما صلاحیت فلان شخص را احراز نکردیم، درحالیکه این فرد یکی از چهرههای فلان شهرستان است، انسان خوب یا بدی است، شخصیت منفی یا مثبتی دارد؛ شما نمیتوانید بگویید که این فرد را نمیشناختیم، اگر مثلا آقای کدخدایی که در تهران حضور دارد، چنین بگوید (اگرچه باز هم قابل قبول نیست)، اما میگوییم که ۲۰۰حوزه انتخابیه است و فردی در شهرستانی کاندیدا شده و آقای کدخدایی چطور در تهران او را بشناسد. ولی هیئت اجرائی مردمی که در فلان شهرستان تشکیل شده، نمیتواند نسبت به افراد عدم احراز را مطرح کند».
به گزارش «شفقنا»، او درباره نسبت اصلاحطلبان با دولت روحانی اظهار کرد: «انتخابات عرصه رقابت است و دو رقیب (اصولگرایان و اصلاحطلبان) دارد. فراموش نکنیم که اصلاحطلبان یک دوره زیبایی دارند به نام دوره اصلاحات، تمام شاخصهای توسعه در دوره اصلاحات بالاست. این دوره پیشینه اصلاحطلبان است. اصلاحطلبان دورهای دارند به نام دوره حمایت از دولت اعتدال و توسعه آقای حسن روحانی؛ آقای روحانی در برنامههای خود موفقیتها و شکستهایی داشته است. حتما هم اصلاحطلبان به دلیل حمایتشان از آقای روحانی در آن شکستها سهیم هستند، ولی جامعه میداند که دولت آقای روحانی، دولت اصلاحطلبان نبوده، بلکه دولت مورد حمایت اصلاحطلبان بوده است؛ بنابراین این بخش قصه با آن دورهای که اصولگرایان با تمام ظرفیتهای خود پشتسر احمدینژاد ایستادند، بسیار متفاوت است».
او ادامه داد: «باز هم تأکید میکنم که احمدینژاد نماد جریان اصولگرایی است، درحالیکه آقای روحانی نماد اصلاحطلبی نیست. اصلاحطلبان هویت مستقلی دارند، ولی از آقای روحانی حمایت کردند و پای این حمایت و دولت ایستادهاند و اکنون هم میایستند. اما باید به این نکته هم اشاره کنم که اگر آقای روحانی در مواردی با اصلاحطلبان همراه میشد و نصحیت اصلاحطلبان را گوش میکرد، شاید بخشی از این مشکلات کم میشد. به هر ترتیب این نکته را میپذیرم که به دلیل عملکرد دولت آقای روحانی شانس اصلاحطلبان در یازدهمین دوره انتخابات مجلس کاهش یافته است، اما این را که اصلاحطلبان در انتخابات مجلس در قیاس با اصولگرایان زمینه کمتری دارند، قبول ندارم و همچنان معتقدم که اصولگرایان در افکار عمومی بعد از اصلاحطلبان هستند».
موسویلاری تأکید کرد: «شاید اصلاحطلبان در این دوره انتخابات مجلس با یک مشکلی مواجه شوند و آن، این است که شرایط به سمتی برود که مردم برای حضور پای صندوقهای رأی بیاعتنا و بیتفاوت باشند. در آن صورت، وقتی مردم حضوری نداشته باشند ممکن است که اصلاحطلبان به مجلس راه پیدا نکنند».
این فعال سیاسی اصلاحطلب رمز پیروزی اصلاحطلبان در انتخابات را مشارکت حداکثری مردم دانست و گفت: «بهطورکلی تأکید دارم که اصولگرایان و اصلاحطلبان دغدغه حضور مردم پای صندوق رأی را دارند. اصلاحطلبان این دغدغه را دارند که نکند مردم نیایند و دغدغه برخی از اصولگرایان این است که نکند مردم بیایند و کار از دستمان خارج شود و نتوانیم اوضاع را کنترل کنیم؛ بنابراین تحلیل من این است که اگر شرایط برای حضور پرشور مردم فراهم شود، پیروز میدان قطعا اصلاحطلبان هستند، ولی اگر شرایط به سمتی برود که مردم پای صندوق نیایند ممکن است که حضور اصلاحطلبان در مجلس آینده کمرنگ باشد».
موسویلاری سیاست انتخاباتی این دوره اصلاحطلبان را هم اینگونه تشریح کرد: «آنچه از مجموع نظرات چهرههای اصلاحطلب دریافت کردم این است که اصلاحطلبان در انتخابات حتما شرکت میکنند، حتما در استانهایی که کاندیدا داریم، لیست میدهیم و از کاندیداهای خود حمایت میکنیم و در استانهایی هم که کاندیدا نداریم، نمیگوییم که اصلاحطلبان پشتسر اصولگرایی بایستند که متعادلتر است. اصلاحطلبان ممکن است که با انگیزههای قومی و محلی به کسی رأی دهند و به کسی رأی ندهند، ولی این مسئله در شعاع فعالیت سیاسی اصلاحطلبان نیست».
او در پایان گفت: «تلقی من این است که در این بحث که میگویند اصلاحطلبان احساس خستگی میکنند و با خود درگیری داخلی دارند، برخلاف واقع است. اصلاحطلبان مسائل را نقد و بررسی میکنند و دیالوگ و تعارض دیدگاهی دارند، ولی در تصمیمگیری یکی میشوند».
عبدالواحد موسویلاری، نایبرئیس شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان، درباره ردصلاحیتهای اخیر اصلاحطلبان گفت: «در مرحله اول که بررسی صلاحیت داوطلبان بوده، برخلاف همه ادوار گذشته عده زیادی از افراد شناختهشده، ازسوی هیئتهای اجرائی مُهر عدم احراز خوردند، کسی که میخواهد در حوزه انتخابیه به عنوان کاندیدای مردم مطرح شود، اگر در این حد شناختهشده نباشد که معتمدان هم او را نشناسند، این فرد چطور میتواند از مردم رأی بگیرد؟ اینجا یک تعارض وجود دارد، هیئت اجرائی میگوید که ما صلاحیت فلان شخص را احراز نکردیم، درحالیکه این فرد یکی از چهرههای فلان شهرستان است، انسان خوب یا بدی است، شخصیت منفی یا مثبتی دارد؛ شما نمیتوانید بگویید که این فرد را نمیشناختیم، اگر مثلا آقای کدخدایی که در تهران حضور دارد، چنین بگوید (اگرچه باز هم قابل قبول نیست)، اما میگوییم که ۲۰۰حوزه انتخابیه است و فردی در شهرستانی کاندیدا شده و آقای کدخدایی چطور در تهران او را بشناسد. ولی هیئت اجرائی مردمی که در فلان شهرستان تشکیل شده، نمیتواند نسبت به افراد عدم احراز را مطرح کند».
به گزارش «شفقنا»، او درباره نسبت اصلاحطلبان با دولت روحانی اظهار کرد: «انتخابات عرصه رقابت است و دو رقیب (اصولگرایان و اصلاحطلبان) دارد. فراموش نکنیم که اصلاحطلبان یک دوره زیبایی دارند به نام دوره اصلاحات، تمام شاخصهای توسعه در دوره اصلاحات بالاست. این دوره پیشینه اصلاحطلبان است. اصلاحطلبان دورهای دارند به نام دوره حمایت از دولت اعتدال و توسعه آقای حسن روحانی؛ آقای روحانی در برنامههای خود موفقیتها و شکستهایی داشته است. حتما هم اصلاحطلبان به دلیل حمایتشان از آقای روحانی در آن شکستها سهیم هستند، ولی جامعه میداند که دولت آقای روحانی، دولت اصلاحطلبان نبوده، بلکه دولت مورد حمایت اصلاحطلبان بوده است؛ بنابراین این بخش قصه با آن دورهای که اصولگرایان با تمام ظرفیتهای خود پشتسر احمدینژاد ایستادند، بسیار متفاوت است».
او ادامه داد: «باز هم تأکید میکنم که احمدینژاد نماد جریان اصولگرایی است، درحالیکه آقای روحانی نماد اصلاحطلبی نیست. اصلاحطلبان هویت مستقلی دارند، ولی از آقای روحانی حمایت کردند و پای این حمایت و دولت ایستادهاند و اکنون هم میایستند. اما باید به این نکته هم اشاره کنم که اگر آقای روحانی در مواردی با اصلاحطلبان همراه میشد و نصحیت اصلاحطلبان را گوش میکرد، شاید بخشی از این مشکلات کم میشد. به هر ترتیب این نکته را میپذیرم که به دلیل عملکرد دولت آقای روحانی شانس اصلاحطلبان در یازدهمین دوره انتخابات مجلس کاهش یافته است، اما این را که اصلاحطلبان در انتخابات مجلس در قیاس با اصولگرایان زمینه کمتری دارند، قبول ندارم و همچنان معتقدم که اصولگرایان در افکار عمومی بعد از اصلاحطلبان هستند».
موسویلاری تأکید کرد: «شاید اصلاحطلبان در این دوره انتخابات مجلس با یک مشکلی مواجه شوند و آن، این است که شرایط به سمتی برود که مردم برای حضور پای صندوقهای رأی بیاعتنا و بیتفاوت باشند. در آن صورت، وقتی مردم حضوری نداشته باشند ممکن است که اصلاحطلبان به مجلس راه پیدا نکنند».
این فعال سیاسی اصلاحطلب رمز پیروزی اصلاحطلبان در انتخابات را مشارکت حداکثری مردم دانست و گفت: «بهطورکلی تأکید دارم که اصولگرایان و اصلاحطلبان دغدغه حضور مردم پای صندوق رأی را دارند. اصلاحطلبان این دغدغه را دارند که نکند مردم نیایند و دغدغه برخی از اصولگرایان این است که نکند مردم بیایند و کار از دستمان خارج شود و نتوانیم اوضاع را کنترل کنیم؛ بنابراین تحلیل من این است که اگر شرایط برای حضور پرشور مردم فراهم شود، پیروز میدان قطعا اصلاحطلبان هستند، ولی اگر شرایط به سمتی برود که مردم پای صندوق نیایند ممکن است که حضور اصلاحطلبان در مجلس آینده کمرنگ باشد».
موسویلاری سیاست انتخاباتی این دوره اصلاحطلبان را هم اینگونه تشریح کرد: «آنچه از مجموع نظرات چهرههای اصلاحطلب دریافت کردم این است که اصلاحطلبان در انتخابات حتما شرکت میکنند، حتما در استانهایی که کاندیدا داریم، لیست میدهیم و از کاندیداهای خود حمایت میکنیم و در استانهایی هم که کاندیدا نداریم، نمیگوییم که اصلاحطلبان پشتسر اصولگرایی بایستند که متعادلتر است. اصلاحطلبان ممکن است که با انگیزههای قومی و محلی به کسی رأی دهند و به کسی رأی ندهند، ولی این مسئله در شعاع فعالیت سیاسی اصلاحطلبان نیست».
او در پایان گفت: «تلقی من این است که در این بحث که میگویند اصلاحطلبان احساس خستگی میکنند و با خود درگیری داخلی دارند، برخلاف واقع است. اصلاحطلبان مسائل را نقد و بررسی میکنند و دیالوگ و تعارض دیدگاهی دارند، ولی در تصمیمگیری یکی میشوند».