كتابسوزي «ابنسيناي» دروغين
شرق: «اصلا هم دنبال تبليغ نيستيم! کساني دنبال اين کار هستند که ميخواهند مشتري جذب کنند! الان که در هواپيما ميآمدم، مردم صف بسته بودند و همه از من درباره بيماريشان سؤال ميکردند و نسخه ميخواستند. اين نشان ميدهد که مردم آشنا شدهاند. ما روزي 500 نفر را ويزيت ميکنيم. اينها همگي مُبلغ اين طب ميشوند. زماني که خواستم در قم کارم را شروع کنم، به من گفتند که تبليغ کنيد. گفتم شما يک هفته به من مهلت بدهيد. در طول يک هفته ويزيت براي يک سال پر شد!»؛ اين گوشهاي از توضيحات فرد حاشيهساز روزهاي گذشته در گفتوگو با خبرگزاري «تسنيم» در 31 تير 96 است. «آيتالله عباس تبريزيان» يا آنطور كه طرفداران پرشمارش ميگويند، ابنسيناي معاصر، اينبار با يك ويدئوي چنددقيقهاي خبرساز شد. او در اين ويدئو کتاب «اصول طب هاريسون» را که از كتابهاي مرجع پزشکي است، به آتش ميکشد و آرزو ميكند انسان معاصر از دست چنين كتابهايي رهايي يابد. اين اقدام البته با واكنشهاي فراواني روبهرو شد كه همچنان اين موج ادامه دارد. در يك سمت طرفداران و شاگردانش با ستايش اين اقدام از «استثمار انسان بر اثر اصول و دستورات اين كتاب» ميگويند و در سمت ديگر
هم افرادي در حوزه و همچنين وزارت بهداشت با تقبيح چنين رفتاري، تبريزيان را به ايجاد «تجارتخانه» متهم ميكنند كه حتي منجر به «اخراج او از حوزه» هم شده است.
«آيتالله خودخوانده» كيست؟
«خوشحاليم که اين شخص، پس از يک دوره تلاش در قم، از اين مرکز ديني طرد شده و به دليل اقدامات ناصوابش، در محاکم مربوط، محکوم هم شده است. مسلما، وظيفه حاکميت، دفاع از حريم علم و دانش و مبارزه با جاهلاني است که با اقدامات ناصواب خود، زمينه آسيبزدن به دين و سلامت مردم را دنبال ميکنند»؛ اين واكنش حجتالاسلام «رسول جعفريان» به اقدام جدید تبريزيان است كه تا اندازهاي به توصيف زندگي و گذشته او هم ميپردازد. جعفريان كه خود روحاني و پژوهشگر تاريخ ايران و استاد گروه تاريخ دانشگاه تهران است، درباره تبريزيان ادامه ميدهد: «درباره دادن لقب آيتالله به ايشان، بايد عرض کنم در قم، معالاسف زمينهاي وجود دارد که کساني از سوي خود يا نزديکانشان، لقب آيتالله را به خود اختصاص دهند. مسلم است که دادن چنين لقبي، هيچ رسميتي نداشته و نشاندهنده هيچ مقام و منصب علمي و غيرعلمي نيست». در كنار اين توضيح درباره وجهه علمي و حوزوي تبريزيان، پايگاه ويكينور درباره زندگينامه عباس تبريزيان نوشته است: «او فرزند فاضل، در سال 1343 ش، در شهر نجف به دنيا آمد. پدربزرگ ايشان (محمدعلي) متولد تبريز بودند و در دوران طفوليت به عراق هجرت کردند و بعدها
از تجار بزرگ نجف شدند. پدر ايشان (فاضل) دبير زبان انگليسي، از مبارزان سياسي بودند و با آيتالله صدر همکاري ميکردند و بههمينخاطر به مدت 20 سال روانه زندان شدند و پس از آن به اجبار از عراق خارج شدند، در آن زمان آيتالله تبريزيان حدود 18 سال داشتند. پدر ايشان همچنين از مشوقان اصلي آيتالله تبريزيان براي ورود به حوزه علميه و تحصيل در علوم ديني بودند». علاوهبراين پيشازاين روزنامه قدس درباره تبريزيان نوشته است: «عباس تبريزيان متولد نجف اشرف است؛ اما همچنان که فاميلش نشان ميدهد، اصالت خانوادگياش به شهر تبريز برميگردد. او از 18سالگي و پس از گرفتن مدرک ديپلم وارد حوزه علميه نجف شده تا پاي درس آيتالله خويي و آيتالله صدر بنشيند. از او بيش از 80 اثر تصحيحي و تأليفي منتشر شده؛ اما همچنان که خود ايشان را هم بيشتر به درس و بحثهايش درباره طب اسلامي ميشناسند، در ميان کتابهايش هم مجموعه چهارجلدي «دراسة في طب الرسول المصطفي (ص)» از مابقي مشهورتر است؛ اثري که در اين سالها در زيرزمين مدرسه فيضيه براي روحانيون و طلاب تدريس ميشود». دهها پايگاه خبري طرفدار او و مروج طب اسلامي هم او را پژوهشگري با سابقه
چنددهساله در حوزه روايات طبي ميدانند كه زمينهساز ورودش به اين حوزه به سرطان همسر در همان دوران جواني برميگردد. براساس نوشتههاي اين طرفداران تبريزيان، او در اين دوران نزديك به چهار سال به طور شبانهروزي به مطالعه روايات اسلامي پرداخته و درنهايت همسر خود را نجات داده است.
موج ادامهدار واكنشها
ويدئو و اقدام تازه تبريزیان اما بيشازپيش نام او را سر زبانها انداخته و واكنشهاي فراواني را به همراه داشته است. «تسنيم» كه پيش از اين چند گفتوگو با او داشته است، ديروز و پس از حاشيهسازشدن اين ماجرا در خبري از «پرداخت رشوه ۱۱ ميليوندلاري به تيم «نويسندگان هاريسون» از سوی شرکتهاي دارويي!» نوشته است. اين خبر با واكنشهايي در شبكههاي اجتماعي روبهرو شده و گروهي انتشار اين خبر در چنين روزي را دفاع غيرمستقيم از تبريزيان دانستند. علاوه بر اين، وزارت بهداشت هم ديروز به آتشزدن کتاب پزشکي از سوی يک مدعي طب اسلامي، واكنش نشان داد. «عليرضا رئيسي»، معاون وزارت بهداشت، خواستار برخورد قاطع مراجع علمي، فرهنگي، ديني و قضائي با مدعي طب اسلامي شد که کتاب پزشکي را به آتش کشيد. او با ابراز تأسف از اتفاق رخداده ادامه داد: «آنچه مايه تأسف است، فقط خاليبودن دست اين گروه افراد مدعي از نقد علمي نيست، بلکه سکوت و عدم برخورد قاطع مراجع علمي، فرهنگي، ديني و قضائي در برابر چنين رفتارهايي است». رئيسی در ادامه گفت: «به نظر ميرسد اين اتفاق نادر و عجيبي نيست و در حال تبديلشدن به رويه و قاعدهاي است که به اشکال مختلف شاهد
تکرار آن بودهايم؛ از دخالت جاهلانه در درمان صدها بيمار مبتلا به سرطان و بيماريهاي مزمن تا توصيه به خوردن نمک در هنگامه بسيج ملي «کنترل فشار خون» از تريبون صداوسيما». ديروز همچنين «محسن اسماعيلي»، از اعضاي مجلس خبرگان رهبري و عضو حقوقدان شوراي نگهبان، به آتشزدن اين کتاب پزشکي واکنش نشان داد و در صفحه شخصي خود در اينستاگرام نوشت: «آتشزدن کتاب پزشکي هاريسون و انتشار وسيع تصوير آن را نبايد ساده انگاشت و فقط به جهالت و حماقت يک مدعي فروکاست؛ خصوصا در اين زمان. هيچ نادان فرومايهاي نميتوانست بهتر از اين به بدنامسازي ايران عزيز و ترويج اسلامهراسي و بردن رونق مسلماني کمک کند».
فعاليت غيرقانوني تبريزيان و شاگردانش در حوزه طب
ماجراي تازه عباس تبريزيان در حالي است كه پيش از اين و در بهمن 96، وزارت بهداشت فعاليت اين فرد و شاگردانش را غيرقانوني اعلام كرد. در آن سال مديرکل دفتر نظارت و اعتباربخشي وزارت بهداشت در نامهاي به معاونتهاي درمان دانشگاههاي علوم پزشکي خواستار رصد و نظارت بر فعاليتهاي غيرمجاز آقاي تبريزيان و شاگردان وي و معرفي متخلفان به مراجع قضائي شد. در بخشي از نامه عليرضا عسگري آمده بود: «افراد مذکور در برخي موارد در پوشش لباس روحانيت و با استفاده از اماکن مقدس نسبت به ارائه خدماتي به نام طب اسلامي با فروش کتاب و داروهاي ساختگي اقدام ميکنند و تبليغات محيطي خود را به فضاي مجازي و شبکههاي اجتماعي گسترش و با ترفند درمان رايگان و ارائه طب اسلامي، بيماران را جذب و از اعتماد جامعه به روحانيت و طب غني ايراني سوءاستفاده ميکنند و اين در شرايطي است که اقدامات و مداخلات درماني نامبرده به استناد نامه شماره ۱۸۳/د/۱۲۲ مورخ ۲۵/۲/۹۶ مشاور وزير و مديرکل دفتر طب ايراني به هيچوجه مورد تأييد نيست».
كمپيني با 19 هزار و 710 امضا
اين ممنوعيت فعاليت اما به مذاق طرفداران تبريزيان خوش نيامد و در كنار فعاليت دهها سايت و مركز كه خود را پيرو دستورات و تحقيقات تبريزيان ميدانند، گروهي هم كمپين براي مقابله با اين ممنوعيت ايجاد كردند. اين افراد با نوشتن نامهاي خطاب به رهبر انقلاب و امضاي نزديك به حدود 20 هزار نفر، نوشتند: «بدين وسيله امضاکنندگان اين درخواست، جمعي از طلاب، دانشجويان، پزشکان و درمانشدگان و مدافعين طب اسلامي با توجه به کارآمدي و اقبال گسترده مردم شريف ايران اسلامي به طب اسلامي، بازگشايي مجدد مطب آيتالله تبريزيان (زيد عزه) و ادامه فعاليتهاي درماني ايشان در خدمترساني به مردم شريف ايران را از محضر شريف شما خواستاريم».
شرق: «اصلا هم دنبال تبليغ نيستيم! کساني دنبال اين کار هستند که ميخواهند مشتري جذب کنند! الان که در هواپيما ميآمدم، مردم صف بسته بودند و همه از من درباره بيماريشان سؤال ميکردند و نسخه ميخواستند. اين نشان ميدهد که مردم آشنا شدهاند. ما روزي 500 نفر را ويزيت ميکنيم. اينها همگي مُبلغ اين طب ميشوند. زماني که خواستم در قم کارم را شروع کنم، به من گفتند که تبليغ کنيد. گفتم شما يک هفته به من مهلت بدهيد. در طول يک هفته ويزيت براي يک سال پر شد!»؛ اين گوشهاي از توضيحات فرد حاشيهساز روزهاي گذشته در گفتوگو با خبرگزاري «تسنيم» در 31 تير 96 است. «آيتالله عباس تبريزيان» يا آنطور كه طرفداران پرشمارش ميگويند، ابنسيناي معاصر، اينبار با يك ويدئوي چنددقيقهاي خبرساز شد. او در اين ويدئو کتاب «اصول طب هاريسون» را که از كتابهاي مرجع پزشکي است، به آتش ميکشد و آرزو ميكند انسان معاصر از دست چنين كتابهايي رهايي يابد. اين اقدام البته با واكنشهاي فراواني روبهرو شد كه همچنان اين موج ادامه دارد. در يك سمت طرفداران و شاگردانش با ستايش اين اقدام از «استثمار انسان بر اثر اصول و دستورات اين كتاب» ميگويند و در سمت ديگر
هم افرادي در حوزه و همچنين وزارت بهداشت با تقبيح چنين رفتاري، تبريزيان را به ايجاد «تجارتخانه» متهم ميكنند كه حتي منجر به «اخراج او از حوزه» هم شده است.
«آيتالله خودخوانده» كيست؟
«خوشحاليم که اين شخص، پس از يک دوره تلاش در قم، از اين مرکز ديني طرد شده و به دليل اقدامات ناصوابش، در محاکم مربوط، محکوم هم شده است. مسلما، وظيفه حاکميت، دفاع از حريم علم و دانش و مبارزه با جاهلاني است که با اقدامات ناصواب خود، زمينه آسيبزدن به دين و سلامت مردم را دنبال ميکنند»؛ اين واكنش حجتالاسلام «رسول جعفريان» به اقدام جدید تبريزيان است كه تا اندازهاي به توصيف زندگي و گذشته او هم ميپردازد. جعفريان كه خود روحاني و پژوهشگر تاريخ ايران و استاد گروه تاريخ دانشگاه تهران است، درباره تبريزيان ادامه ميدهد: «درباره دادن لقب آيتالله به ايشان، بايد عرض کنم در قم، معالاسف زمينهاي وجود دارد که کساني از سوي خود يا نزديکانشان، لقب آيتالله را به خود اختصاص دهند. مسلم است که دادن چنين لقبي، هيچ رسميتي نداشته و نشاندهنده هيچ مقام و منصب علمي و غيرعلمي نيست». در كنار اين توضيح درباره وجهه علمي و حوزوي تبريزيان، پايگاه ويكينور درباره زندگينامه عباس تبريزيان نوشته است: «او فرزند فاضل، در سال 1343 ش، در شهر نجف به دنيا آمد. پدربزرگ ايشان (محمدعلي) متولد تبريز بودند و در دوران طفوليت به عراق هجرت کردند و بعدها
از تجار بزرگ نجف شدند. پدر ايشان (فاضل) دبير زبان انگليسي، از مبارزان سياسي بودند و با آيتالله صدر همکاري ميکردند و بههمينخاطر به مدت 20 سال روانه زندان شدند و پس از آن به اجبار از عراق خارج شدند، در آن زمان آيتالله تبريزيان حدود 18 سال داشتند. پدر ايشان همچنين از مشوقان اصلي آيتالله تبريزيان براي ورود به حوزه علميه و تحصيل در علوم ديني بودند». علاوهبراين پيشازاين روزنامه قدس درباره تبريزيان نوشته است: «عباس تبريزيان متولد نجف اشرف است؛ اما همچنان که فاميلش نشان ميدهد، اصالت خانوادگياش به شهر تبريز برميگردد. او از 18سالگي و پس از گرفتن مدرک ديپلم وارد حوزه علميه نجف شده تا پاي درس آيتالله خويي و آيتالله صدر بنشيند. از او بيش از 80 اثر تصحيحي و تأليفي منتشر شده؛ اما همچنان که خود ايشان را هم بيشتر به درس و بحثهايش درباره طب اسلامي ميشناسند، در ميان کتابهايش هم مجموعه چهارجلدي «دراسة في طب الرسول المصطفي (ص)» از مابقي مشهورتر است؛ اثري که در اين سالها در زيرزمين مدرسه فيضيه براي روحانيون و طلاب تدريس ميشود». دهها پايگاه خبري طرفدار او و مروج طب اسلامي هم او را پژوهشگري با سابقه
چنددهساله در حوزه روايات طبي ميدانند كه زمينهساز ورودش به اين حوزه به سرطان همسر در همان دوران جواني برميگردد. براساس نوشتههاي اين طرفداران تبريزيان، او در اين دوران نزديك به چهار سال به طور شبانهروزي به مطالعه روايات اسلامي پرداخته و درنهايت همسر خود را نجات داده است.
موج ادامهدار واكنشها
ويدئو و اقدام تازه تبريزیان اما بيشازپيش نام او را سر زبانها انداخته و واكنشهاي فراواني را به همراه داشته است. «تسنيم» كه پيش از اين چند گفتوگو با او داشته است، ديروز و پس از حاشيهسازشدن اين ماجرا در خبري از «پرداخت رشوه ۱۱ ميليوندلاري به تيم «نويسندگان هاريسون» از سوی شرکتهاي دارويي!» نوشته است. اين خبر با واكنشهايي در شبكههاي اجتماعي روبهرو شده و گروهي انتشار اين خبر در چنين روزي را دفاع غيرمستقيم از تبريزيان دانستند. علاوه بر اين، وزارت بهداشت هم ديروز به آتشزدن کتاب پزشکي از سوی يک مدعي طب اسلامي، واكنش نشان داد. «عليرضا رئيسي»، معاون وزارت بهداشت، خواستار برخورد قاطع مراجع علمي، فرهنگي، ديني و قضائي با مدعي طب اسلامي شد که کتاب پزشکي را به آتش کشيد. او با ابراز تأسف از اتفاق رخداده ادامه داد: «آنچه مايه تأسف است، فقط خاليبودن دست اين گروه افراد مدعي از نقد علمي نيست، بلکه سکوت و عدم برخورد قاطع مراجع علمي، فرهنگي، ديني و قضائي در برابر چنين رفتارهايي است». رئيسی در ادامه گفت: «به نظر ميرسد اين اتفاق نادر و عجيبي نيست و در حال تبديلشدن به رويه و قاعدهاي است که به اشکال مختلف شاهد
تکرار آن بودهايم؛ از دخالت جاهلانه در درمان صدها بيمار مبتلا به سرطان و بيماريهاي مزمن تا توصيه به خوردن نمک در هنگامه بسيج ملي «کنترل فشار خون» از تريبون صداوسيما». ديروز همچنين «محسن اسماعيلي»، از اعضاي مجلس خبرگان رهبري و عضو حقوقدان شوراي نگهبان، به آتشزدن اين کتاب پزشکي واکنش نشان داد و در صفحه شخصي خود در اينستاگرام نوشت: «آتشزدن کتاب پزشکي هاريسون و انتشار وسيع تصوير آن را نبايد ساده انگاشت و فقط به جهالت و حماقت يک مدعي فروکاست؛ خصوصا در اين زمان. هيچ نادان فرومايهاي نميتوانست بهتر از اين به بدنامسازي ايران عزيز و ترويج اسلامهراسي و بردن رونق مسلماني کمک کند».
فعاليت غيرقانوني تبريزيان و شاگردانش در حوزه طب
ماجراي تازه عباس تبريزيان در حالي است كه پيش از اين و در بهمن 96، وزارت بهداشت فعاليت اين فرد و شاگردانش را غيرقانوني اعلام كرد. در آن سال مديرکل دفتر نظارت و اعتباربخشي وزارت بهداشت در نامهاي به معاونتهاي درمان دانشگاههاي علوم پزشکي خواستار رصد و نظارت بر فعاليتهاي غيرمجاز آقاي تبريزيان و شاگردان وي و معرفي متخلفان به مراجع قضائي شد. در بخشي از نامه عليرضا عسگري آمده بود: «افراد مذکور در برخي موارد در پوشش لباس روحانيت و با استفاده از اماکن مقدس نسبت به ارائه خدماتي به نام طب اسلامي با فروش کتاب و داروهاي ساختگي اقدام ميکنند و تبليغات محيطي خود را به فضاي مجازي و شبکههاي اجتماعي گسترش و با ترفند درمان رايگان و ارائه طب اسلامي، بيماران را جذب و از اعتماد جامعه به روحانيت و طب غني ايراني سوءاستفاده ميکنند و اين در شرايطي است که اقدامات و مداخلات درماني نامبرده به استناد نامه شماره ۱۸۳/د/۱۲۲ مورخ ۲۵/۲/۹۶ مشاور وزير و مديرکل دفتر طب ايراني به هيچوجه مورد تأييد نيست».
كمپيني با 19 هزار و 710 امضا
اين ممنوعيت فعاليت اما به مذاق طرفداران تبريزيان خوش نيامد و در كنار فعاليت دهها سايت و مركز كه خود را پيرو دستورات و تحقيقات تبريزيان ميدانند، گروهي هم كمپين براي مقابله با اين ممنوعيت ايجاد كردند. اين افراد با نوشتن نامهاي خطاب به رهبر انقلاب و امضاي نزديك به حدود 20 هزار نفر، نوشتند: «بدين وسيله امضاکنندگان اين درخواست، جمعي از طلاب، دانشجويان، پزشکان و درمانشدگان و مدافعين طب اسلامي با توجه به کارآمدي و اقبال گسترده مردم شريف ايران اسلامي به طب اسلامي، بازگشايي مجدد مطب آيتالله تبريزيان (زيد عزه) و ادامه فعاليتهاي درماني ايشان در خدمترساني به مردم شريف ايران را از محضر شريف شما خواستاريم».