محسن آرمین مطرح کرد
240 کرسی تضمینشده اصولگرایان
محسن آرمین، فعال سیاسی اصلاحطلب، درباره ردصلاحیتهای اخیر اصلاحطلبان و رایزنیهای پشت پرده با شورای نگهبان گفت: «رایزنیهای پشت پرده بهمنظور رسیدن به توافقی که مصالح کشور و حداقلی از حقوق جامعه تضمین شود، مشروط به وجود درکی مشترک حتی حداقلی نسبت به مصالح و بهرسمیتشناختن حقوق افراد جامعه و نیز اصل انتخابات است. با توجه به مواضع بخشی از حاکمیت و عملکرد شورای نگهبان، تصور میکنم این باور و درک مشترک حداقلی منتفی است؛ وگرنه در شرایط بحرانی کنونی که از منجنیق فلک بر سر کشور سنگ فتنه میبارد و هر صاحبنظری نیاز مبرم به وحدت، انسجام و تقویت اعتماد و سرمایه اجتماعی و همافزایی ظرفیتهای جامعه را با تمام وجود احساس میکند، شاهد این رد صلاحیت گسترده کاندیداهای رقیب نبودیم. نحوه عملکرد شورای نگهبان و هیئتهای اجرائی تأییدشده از سوی این شورا، از ساماندهی دقیق عرصه رقابت به سود یک گروه خاص حکایت دارد. بر اساس گزارشهای رسمی، نتیجه بررسی صلاحیتها تاکنون بهگونهای است که تکلیف ۱۵۸کرسی از هماکنون معلوم است و در حدود ۸۰ کرسی باقیمانده رقابت تنها میان کاندیداهای اصولگراست و در معدود کرسیهای باقیمانده البته
اصلاحطلبانی که عمدتا ناشناس هستند و شانس کمی برای پیروزی دارند، صلاحیتشان تأیید شده است؛ بنابراین سادهلوحانه خواهد بود اگر تصور کنیم رایزنیهای پشت پرده میتواند این وضعیت را بهکلی تغییر دهد. نتیجه رایزنیهای پشت پرده، حداکثر این خواهد بود که چند کاندیدای اصلاحطلب که شانسی برای پیروزی ندارند، اضافه شوند. از سوی دیگر، به نظر میرسد شرایط کشور بهگونهای است که اینگونه اقدامات نمیتواند شوق و رغبتی در جامعه برای شرکت در انتخابات برانگیزد. سیستم عصبی جامعه چنان کرخت شده که به تحریکات تکراری و کماثر واکنش مثبت نشان نمیدهد. از اقدامات آقای جهانگیری بیخبرم؛ هرچه هست ابتکار شخصی و از سر خیرخواهی است؛ اما چنان که گفتیم تأثیر چندانی بر وضعیت موجود نخواهد داشت».
هزینه «عدم شرکت فعال» برای اصلاحطلبان
به گزارش «ایلنا»، او درباره راهبرد انتخاباتی اصلاحطلبان برای انتخابات پیشرو اظهار کرد: «اینکه اصلاحطلبان چه باید بکنند، یک چیز است و اینکه چه میکنند، امری دیگر. بهطورکلی سه گزینه فراروی اصلاحطلبان است؛ شرکت فعال، عدم شرکت فعال و عدم شرکت غیرفعال. به نظرم شرکت فعال اصلاحطلبان در شرایط فعلی منتفی است؛ یعنی آنها در بسیاری از استانها و شهرهای کشور اساسا کاندیدایی ندارند که به مردم معرفی کنند. عدم شرکت فعال نیز قطعا هزینههای سنگینی را بر اصلاحطلبان تحمیل میکند که بعید میدانم بسیاری از آنها حاضر به پرداخت چنین هزینهای باشند؛ بنابراین به گمانم آنان راه سوم را برخواهند گزید. به احتمال قوی آنچه اتفاق خواهد افتاد، این است که اصلاحطلبان برخلاف دورههای انتخاباتی گذشته، با برند و تابلوی اصلاحات به میدان نخواهند آمد و فهرست انتخاباتی مشترک نخواهند داشت. احزاب اصلاحطلب هریک مستقل و بر اساس تحلیلی که از شرایط دارند، درباره ورود یا واردنشدن به انتخابات تصمیم میگیرند. در چنین شرایطی، طبیعی است که برخی از این احزاب در برخی حوزههای انتخابیه در انتخابات شرکت میکنند و ممکن هم هست چند حزب اصلاحطلب در معدودی
از حوزههای انتخابیه فهرست انتخاباتی مشترک و عمدتا ناقصی بدهند و برخی نیز به سبب فقدان حداقل شرایط رقابت از ارائه فهرست انتخاباتی خودداری میکنند».
واقعبینی اصلاحطلبان در انتخابات
آرمین درباره نوع نگاه اصولگرایان به انتخابات تصریح کرد: «این هم از طنزهای عرصه سیاست ماست که کسانی که افکارشان نسبتی با مردمسالاری ندارد و به رأی مردم اعتقاد چندانی ندارند، چنان شیفته و طرفدار انتخابات شدهاند که برای جلب مشارکت رقیبان در انتخابات به تهدید متوسل میشوند. در واقع آنان خواهان وجود حریفی دستبسته هستند و نه برگزاری انتخاباتی رقابتی. گردانندگان انتخابات نیز برای اعتباربخشی به تصمیمات و صحنهگردانی خود در انتخابات به این حضور نیازمندند. درعینحال به باور من، مسئله فراتر از این است. اصولا در کشور ما تعریف مشترکی از انتخابات وجود ندارد. از نظر جریانی، انتخابات فرصتی برای نمایش تأیید و حمایت مردم از نظام و بهرخکشیدن پشتوانه مردمی برای حل موقت مشکلات و بحرانهای داخلی و خارجی است؛ درحالیکه جناحی دیگر انتخابات را سازوکاری دموکراتیک برای ارزیابی خواست جامعه و احتمالا بازنگری در خطمشیها و برنامهها بر اساس اراده جامعه میداند. این اختلافنظر بهویژه در شرایط امروز جامعه، به نحو آشکارتری خود را نشان میدهد. توسل به زبان تهدید، نتیجه چنین شرایطی است. اگر چنین نبود و به حضور پرشور جامعه پای
صندوقهای رأی اطمینان وجود داشت، شرکتنکردن این یا آن حزب چه نگرانی میتوانست ایجاد کند؟ درهرحال فکر میکنم اصلاحطلبان باید با توجه به همه محدودیتها، درباره انتخابات پیشرو با واقعبینی تصمیم بگیرند. چنانکه گفتم، عدم شرکت فعال، واکنشهای تند و هزینههای سنگینی در پی خواهد داشت. به نظر من اصلاحطلبان آمادگی پرداخت چنین هزینهای را ندارند. حدس میزنم برخی احزاب اصلاحطلب با فهرستهای ناقص مشارکت نیمبندی در انتخابات داشته باشند و مهمترین احزاب اصلاحطلب گزینه عدم شرکت غیرفعال را انتخاب کنند؛ یعنی به سبب نداشتن کاندیدای اختصاصی، خود را از ارائه فهرست انتخاباتی معذور بدانند. به نظرم انتخابات پیشرو مسئله اصلی این گروه از احزاب اصلاحطلب نباشد؛ آنان خواهند کوشید بهعنوان یک نیروی ملی و دارای وجاهت مردمی در عرصه سیاسی کشور باقی بمانند و ظرفیت اجتماعی و سیاسی خود را برای ایفای نقشی ملی در آینده حفظ کنند».
کرسیهای تضمینشده اصولگرایان
او افزود: «رد صلاحیت حدود دوسوم داوطلبان ازجمله تقریبا همه کاندیداهای منتقد و اصلاحطلب و تضمین بیش از ۲۴۰ کرسی مجلس برای اصولگرایان، به اندازه کافی گویای واقعیتهای انتخابات پیشرو هست. آقای قالیباف میتوانند خوشحال باشند که با وجود ناکامیهای مکرر در دورههای انتخاباتی گذشته، بالاخره از این طریق و به نام انتخابات میتوانند به پستی دست پیدا کنند. پیشاپیش به ایشان تبریک میگوییم». آرمین در پایان درباره میزان مشارکت در شهرهای کوچک اظهار کرد: «با وجود اینکه فقط یک ماه به برگزاری انتخابات باقی است و نتیجه بررسی صلاحیتها اعلام شده، تحرک، شور و شوق چندانی در جامعه مشاهده نمیشود. هیچ دورهای به اندازه این دوره جامعه در آستانه انتخابات اینگونه بیتفاوت نبوده است. نظرسنجیهای انجامشده و یافتههای شهودی نیز نشان میدهد در شهرهای بزرگ میزان مشارکت چندان بالا نباشد».
محسن آرمین، فعال سیاسی اصلاحطلب، درباره ردصلاحیتهای اخیر اصلاحطلبان و رایزنیهای پشت پرده با شورای نگهبان گفت: «رایزنیهای پشت پرده بهمنظور رسیدن به توافقی که مصالح کشور و حداقلی از حقوق جامعه تضمین شود، مشروط به وجود درکی مشترک حتی حداقلی نسبت به مصالح و بهرسمیتشناختن حقوق افراد جامعه و نیز اصل انتخابات است. با توجه به مواضع بخشی از حاکمیت و عملکرد شورای نگهبان، تصور میکنم این باور و درک مشترک حداقلی منتفی است؛ وگرنه در شرایط بحرانی کنونی که از منجنیق فلک بر سر کشور سنگ فتنه میبارد و هر صاحبنظری نیاز مبرم به وحدت، انسجام و تقویت اعتماد و سرمایه اجتماعی و همافزایی ظرفیتهای جامعه را با تمام وجود احساس میکند، شاهد این رد صلاحیت گسترده کاندیداهای رقیب نبودیم. نحوه عملکرد شورای نگهبان و هیئتهای اجرائی تأییدشده از سوی این شورا، از ساماندهی دقیق عرصه رقابت به سود یک گروه خاص حکایت دارد. بر اساس گزارشهای رسمی، نتیجه بررسی صلاحیتها تاکنون بهگونهای است که تکلیف ۱۵۸کرسی از هماکنون معلوم است و در حدود ۸۰ کرسی باقیمانده رقابت تنها میان کاندیداهای اصولگراست و در معدود کرسیهای باقیمانده البته
اصلاحطلبانی که عمدتا ناشناس هستند و شانس کمی برای پیروزی دارند، صلاحیتشان تأیید شده است؛ بنابراین سادهلوحانه خواهد بود اگر تصور کنیم رایزنیهای پشت پرده میتواند این وضعیت را بهکلی تغییر دهد. نتیجه رایزنیهای پشت پرده، حداکثر این خواهد بود که چند کاندیدای اصلاحطلب که شانسی برای پیروزی ندارند، اضافه شوند. از سوی دیگر، به نظر میرسد شرایط کشور بهگونهای است که اینگونه اقدامات نمیتواند شوق و رغبتی در جامعه برای شرکت در انتخابات برانگیزد. سیستم عصبی جامعه چنان کرخت شده که به تحریکات تکراری و کماثر واکنش مثبت نشان نمیدهد. از اقدامات آقای جهانگیری بیخبرم؛ هرچه هست ابتکار شخصی و از سر خیرخواهی است؛ اما چنان که گفتیم تأثیر چندانی بر وضعیت موجود نخواهد داشت».
هزینه «عدم شرکت فعال» برای اصلاحطلبان
به گزارش «ایلنا»، او درباره راهبرد انتخاباتی اصلاحطلبان برای انتخابات پیشرو اظهار کرد: «اینکه اصلاحطلبان چه باید بکنند، یک چیز است و اینکه چه میکنند، امری دیگر. بهطورکلی سه گزینه فراروی اصلاحطلبان است؛ شرکت فعال، عدم شرکت فعال و عدم شرکت غیرفعال. به نظرم شرکت فعال اصلاحطلبان در شرایط فعلی منتفی است؛ یعنی آنها در بسیاری از استانها و شهرهای کشور اساسا کاندیدایی ندارند که به مردم معرفی کنند. عدم شرکت فعال نیز قطعا هزینههای سنگینی را بر اصلاحطلبان تحمیل میکند که بعید میدانم بسیاری از آنها حاضر به پرداخت چنین هزینهای باشند؛ بنابراین به گمانم آنان راه سوم را برخواهند گزید. به احتمال قوی آنچه اتفاق خواهد افتاد، این است که اصلاحطلبان برخلاف دورههای انتخاباتی گذشته، با برند و تابلوی اصلاحات به میدان نخواهند آمد و فهرست انتخاباتی مشترک نخواهند داشت. احزاب اصلاحطلب هریک مستقل و بر اساس تحلیلی که از شرایط دارند، درباره ورود یا واردنشدن به انتخابات تصمیم میگیرند. در چنین شرایطی، طبیعی است که برخی از این احزاب در برخی حوزههای انتخابیه در انتخابات شرکت میکنند و ممکن هم هست چند حزب اصلاحطلب در معدودی
از حوزههای انتخابیه فهرست انتخاباتی مشترک و عمدتا ناقصی بدهند و برخی نیز به سبب فقدان حداقل شرایط رقابت از ارائه فهرست انتخاباتی خودداری میکنند».
واقعبینی اصلاحطلبان در انتخابات
آرمین درباره نوع نگاه اصولگرایان به انتخابات تصریح کرد: «این هم از طنزهای عرصه سیاست ماست که کسانی که افکارشان نسبتی با مردمسالاری ندارد و به رأی مردم اعتقاد چندانی ندارند، چنان شیفته و طرفدار انتخابات شدهاند که برای جلب مشارکت رقیبان در انتخابات به تهدید متوسل میشوند. در واقع آنان خواهان وجود حریفی دستبسته هستند و نه برگزاری انتخاباتی رقابتی. گردانندگان انتخابات نیز برای اعتباربخشی به تصمیمات و صحنهگردانی خود در انتخابات به این حضور نیازمندند. درعینحال به باور من، مسئله فراتر از این است. اصولا در کشور ما تعریف مشترکی از انتخابات وجود ندارد. از نظر جریانی، انتخابات فرصتی برای نمایش تأیید و حمایت مردم از نظام و بهرخکشیدن پشتوانه مردمی برای حل موقت مشکلات و بحرانهای داخلی و خارجی است؛ درحالیکه جناحی دیگر انتخابات را سازوکاری دموکراتیک برای ارزیابی خواست جامعه و احتمالا بازنگری در خطمشیها و برنامهها بر اساس اراده جامعه میداند. این اختلافنظر بهویژه در شرایط امروز جامعه، به نحو آشکارتری خود را نشان میدهد. توسل به زبان تهدید، نتیجه چنین شرایطی است. اگر چنین نبود و به حضور پرشور جامعه پای
صندوقهای رأی اطمینان وجود داشت، شرکتنکردن این یا آن حزب چه نگرانی میتوانست ایجاد کند؟ درهرحال فکر میکنم اصلاحطلبان باید با توجه به همه محدودیتها، درباره انتخابات پیشرو با واقعبینی تصمیم بگیرند. چنانکه گفتم، عدم شرکت فعال، واکنشهای تند و هزینههای سنگینی در پی خواهد داشت. به نظر من اصلاحطلبان آمادگی پرداخت چنین هزینهای را ندارند. حدس میزنم برخی احزاب اصلاحطلب با فهرستهای ناقص مشارکت نیمبندی در انتخابات داشته باشند و مهمترین احزاب اصلاحطلب گزینه عدم شرکت غیرفعال را انتخاب کنند؛ یعنی به سبب نداشتن کاندیدای اختصاصی، خود را از ارائه فهرست انتخاباتی معذور بدانند. به نظرم انتخابات پیشرو مسئله اصلی این گروه از احزاب اصلاحطلب نباشد؛ آنان خواهند کوشید بهعنوان یک نیروی ملی و دارای وجاهت مردمی در عرصه سیاسی کشور باقی بمانند و ظرفیت اجتماعی و سیاسی خود را برای ایفای نقشی ملی در آینده حفظ کنند».
کرسیهای تضمینشده اصولگرایان
او افزود: «رد صلاحیت حدود دوسوم داوطلبان ازجمله تقریبا همه کاندیداهای منتقد و اصلاحطلب و تضمین بیش از ۲۴۰ کرسی مجلس برای اصولگرایان، به اندازه کافی گویای واقعیتهای انتخابات پیشرو هست. آقای قالیباف میتوانند خوشحال باشند که با وجود ناکامیهای مکرر در دورههای انتخاباتی گذشته، بالاخره از این طریق و به نام انتخابات میتوانند به پستی دست پیدا کنند. پیشاپیش به ایشان تبریک میگوییم». آرمین در پایان درباره میزان مشارکت در شهرهای کوچک اظهار کرد: «با وجود اینکه فقط یک ماه به برگزاری انتخابات باقی است و نتیجه بررسی صلاحیتها اعلام شده، تحرک، شور و شوق چندانی در جامعه مشاهده نمیشود. هیچ دورهای به اندازه این دوره جامعه در آستانه انتخابات اینگونه بیتفاوت نبوده است. نظرسنجیهای انجامشده و یافتههای شهودی نیز نشان میدهد در شهرهای بزرگ میزان مشارکت چندان بالا نباشد».