در عين لغو سفر ظريف، ايران مخاطب و موضوع بحث حضار مجمع جهاني اقتصاد بود
ايران، غايبِ حاضر داووس
روحاله نخعي: وزير خارجه ايران امسال هم مانند دو سال گذشته به داووس نرفت. برخلاف گزارش اشتباهی که حساب رسمي يوتيوب کاخ سفيد از ديدار رئيسجمهور آمريکا با برهم صالح، «رئيسجمهور ايران» منتشر کرد، هيچ نمايندهای از دولت ايران هم در اين مجمع حاضر نبود. اما مشخص بود با يا بدون حضور محمدجواد ظريف، ايران از سوژههاي گفتوگوي حاضران مجمع جهاني اقتصاد خواهد بود. اجلاس داووس با حضور چهرههاي سياسي و اقتصادي کشورهاي مختلف جهان، امسال کمي بعد از چند بمب خبري سياسي، نظامي و ديپلماتيک ايران که يکي پس از ديگري از راه رسيدند، برگزار شد تا خودبهخود فرصتي براي تبادل نظر و گفتوگو، اگر نه با ايران، بلكه درباره ايران باشد. از زمان نشست مجمع عمومي سازمان ملل در اواخر تابستان و اوايل پاييز، به عنوان آخرين تجمع گسترده نمايندگان کشورهاي جهان، ايران حوادث و تصميماتي را پشت سر گذاشته که سخت بتوان باور کرد تنها در مدت چهار ماه رخ دادهاند. صحنههاي سياست داخلي و خارجي ايران در اين مدت چنان دگرگون شدهاند که بسياري از تحليلها و روايات از آنها به کلي بازنويسي شدند. از مهرماه، زماني که موضوع حمله انصارالله يمن به
تأسيسات نفتي آرامکوي عربستان و اتهامزني به ايران دراينباره سوژه داغ بود، تا بهمنماهي که داووس را در خود داشت، افزايش قيمت بنزين و اعتراضات گسترده پس از آن، ترور سپهبد سليماني توسط آمريکا در خاک بغداد، تصويب قطعنامه اخراج ايالات متحده از عراق، حمله موشکي ايران به پايگاه نظامي آمريکا در عراق، سقوط يک هواپيماي اوکرايني در تهران و اذعان ايران به هدفگرفتن اين هواپيما توسط پدافند سپاهي که آن را موشک کروز انگاشته بود، چندين و چند بار متغيرهاي سياسي ايران را تکان داد. اوايل بهمن امسال، زماني که نشست داووس در حال برگزاري بود، هيچ چيز درباره ايران مثل قبل نبود.
موضعگيريهاي چهرههاي سياسي حضار اين نشست درباره ايران نيز کموبيش همانند مواضع سياسيون در جاهاي ديگر غير از داووس، حول محور يک موضوع انجام ميشد: تنش؛ چه تنش برجامي با اروپا، چه تنش منطقهاي با عربستان و چه تنش سياسي، اقتصادي و نظامي با ايالات متحده آمريکا. موضعگيريها البته برخي در جهت افزايش و برخي در جهت کاهش تنش بود. حضور ظريف در اين نشست در آخرين لحظات از برنامه وزير خارجه ايران خارج شد اما دونالد ترامپ، رئيسجمهور ايالات متحده به عنوان طرف يکي از درگيريهاي اخير با ايران و عادل الجبير، وزير مشاور امور خارجه عربستان به عنوان رقيب منطقهاي ايران در اين اجلاس مواضع خود را عليه ايران مطرح کردند. از طرف ديگر اما عمرانخان نخستوزير پاکستان و برهم صالح رئيسجمهور عراق از جمله کساني بودند که به دنبال فرونشاندن شعلههاي تقابل در منطقه بودند، پيش از اينکه تبديل به آتشي تمامعيار شوند.
«فرصت ازدسترفته براي گفتوگو»
درباره دليل واقعي عدم حضور ظريف در نشست امسال داووس نميتوان با قطعيت نظر داد. وزارت خارجه ايران، اندکي مانده به برگزاري نشست اعلام کرد وزير خارجه به دليل تغيير برنامه در دقايق پاياني نتوانسته در اين نشست حاضر شود. سيدعباس موسوي صبح دوشنبه ۳۰ دي در نشست خبري با اصحاب رسانه گفت: «قرار بود آقاي ظريف همين روزها براي شرکت در نشست مجمع جهاني اقتصاد در داووس به سوئيس برود که با وجود دعوت رسمي و حضوري اوليه از ايشان، برنامه تنظيمي و برنامهاي که توافق شده بود را به هم زدند و ترتيبات ديگري را در نظر گرفتند که اين سفر متأسفانه انجام نميشود». موسوي بيش از اين درباره علت لغو اين سفر توضيح نداده است. از آنچه موسوي ميگويد چنين برميآيد که تغيير ناگهاني برنامه شايد ظريف را مجبور به لغو سفر کرده است، اما احتمالات ديگري هم در ميان هستند؛ تغيير عمدي برنامه براي جلوگيري از حضور ظريف يک گزينه است و بيميلي ظريف به حضور که در اين موقعيت منجر به لغو سفر شد، احتمال ديگر اين ماجراست. رويترز در زمان اعلام اين خبر اشاره کرده بود که نام ظريف از هفته گذشته در فهرست شرکتکنندگان و حضار اين نشست نبوده است.
اما روايتي که سخنگوي وزارت خارجه به زبان انگليسي در توييتر نوشت، شايد توصيف دقيقتري از آنچه در حال وقوع بود، ارائه ميداد. او نوشت: «با توجه به دعوت رسمي و شخصي انجامشده از وزير خارجه ظريف، او کاملا آمادگي داشت تا امسال در نشست مجمع جهاني اقتصاد در داووس شرکت کند. متأسفانه، تغيير يکطرفه از جانب مجمع جهاني اقتصاد در برنامهريزياي که دو طرف بر سر آن توافق کرده بودند (شايد براي رسيدن به همين هدف) مانع شد. يک فرصت براي گفتوگو از دست رفت».
روزنامه اعتماد ماجراي اين «تغيير يکطرفه» را اينطور گزارش ميکند که قرار بوده ظريف در سالن اصلي يک جلسه اختصاصي داشته باشد اما ميزبان داووس در فاصله کمي به برگزاري مجمع اعلام ميکند که نميتواند چنين فرصتي را در اختيار ايران قرار دهد. اعتماد مينويسد به بهانه شرايط ناشي از سقوط هواپيماي مسافربري در ايران به اين کشور اعلام ميشود كه داووس نميتواند برنامهاي با مخاطب عمومي در اختيار وزير خارجه ايران قرار دهد و بنابراين با حذف جلسه اختصاصي وزير خارجه ايران تأكيد ميشود كه وزير خارجه ميتواند در جلسات بستهاي كه پيش از اين قرار بوده در آنها شركت كند، حضور يابد. در واکنش به اين تغيير است که ظريف از حضور انصراف ميدهد، احتمالا با اين نتيجهگيري که سفر به داووس بدون امکان دسترسي به مخاطب عام، معنا و کاربردي براي او و ايران ندارد.
تحليلي که در آخرين جمله توييت موسوي ارائه شده، تحليل درستي به نظر ميرسد. محمدجواد ظريف در توفان فرازوفرودهاي اخبار ماههاي اخير، تماسها و ديدارهاي متعددي با همتايان و مقامات کشورهاي منطقه و جهان داشته است، اما حضور در چنين تجمعي، قطعا فرصت مهمي براي گفتوگو و تعامل با بازيگران مهم صحنه بههمريختهاي ميشد که لزوما به سود ايران پيش نميرود.
ميکروفنهايي که دور نگه داشته ميشوند
طبق توضيحي که وزارت خارجه و روزنامه اعتماد به نقل از يک منبع آگاه منتشر کردهاند، آنچه ظريف از آن انصراف داده، نه سخنراني در داووس که حضور در جلسات بستهاي در حاشيه آن بوده است و بهاينترتيب، مجمع جهاني اقتصاد عملا حضور ظريف را لغو کرده است. از يک نگاه ميتوان اين لغو حضور را در ادامه روندي ديد که از مدتي قبل در ايالات متحده آغاز شد؛ با شايعاتي مربوط به عدم صدور ويزا براي ظريف برای حضور در مجمع عمومي سازمان ملل متحد در نيويورک. اين شايعات در آخرين نشست مجمع که در شهريور و مهر امسال برگزار شد، به اينجا رسيدند که ظريف تنها در فاصله محل اقامت خود و محل برگزاري جلسات سازمان ملل اجازه تردد داشته باشد. اين به همراه محدوديتهاي مشابه براي ديگر اعضاي هيئت ايراني بود و البته موانعي بر سر راه صدور ويزا براي تعدادي از آنها. اين داستان با بستريشدن مجيد تختروانچي، نماينده ايران در سازمان ملل، همراه شد تا وجود مانع بر سر راه عيادت ظريف از همکارش هم خبرساز شود.
بعضي گمانهزنيها در طرف ايراني، علت اعمال اين محدوديتها را جلوگيري از همين گفتوگوهاي ظريف قلمداد ميکردند و در نهايت انتقاد تند رئيسجمهور آمريکا از رسانههاي آمريکايي بابت اين مصاحبهها که با موضعگيريهايی دراينباره از سوي مايک پمپئو، وزير خارجه ترامپ نيز همراه شد، اين گمانه را تأييد کرد؛ ظريف اما در همين مدت و در همين محدوده نيز مثل دورههاي قبل سفرش به نيويورک، مصاحبههاي متعددي با رسانههاي غيرايراني داشت. نکته قابلتوجه درباره ظريف که اين مصاحبهها و حضورها را مهم ميکند، چيزي است که از آن بهعنوان سخنوري او ياد ميشود. موافقان و مخالفان ظريف کموبيش توافق دارند که او بر مرکب کلام به خوبي سوار است؛ از نگاه حاميانش در تبيين درست و دقيق ديدگاههاي خود و منافع ايران و از نگاه مخالفانش در آمريکا، در مديريت ذهن مخاطب و «فريب» او. اتفاقنظر اما بر اين است که ظريف از فرصتهاي گفتوگو در مقابل مخاطب عمومي، استفاده خوبي ميبرد، چنانکه به اذعان کساني که طرف مذاکرهاش بودهاند، در جلسات مذاکره نيز تسلط خود را نشان ميدهد. به طور مشخص، تسلط او بر زبان انگليسي و فرهنگ آمريکايي که حاصل مدت اقامتش در اين کشور
است، در زمانهايي که از اصطلاحات يا ارجاعاتي فرهنگي استفاده ميکند که مختص مخاطبان صحبتش است رخ مينمايد.
محدوديت در تردد ظريف و حمله به رسانههاي آمريکايي بابت گفتوگو با او البته مانع از استفاده وزير خارجه ايران از فرصت حضور در نيويورک نشد و شايد فضاسازي و حاشيهسازي دراينباره توسط دولت آمريکا، رسانههاي اين کشور را نسبت به گفتوگو با او بهعنوان يک سوژه خبري پرسروصدا، علاقهمندتر کرد؛ اما گزينه عدم صدور ويزا که برخلاف قواعد ميزباني مقر سازمان ملل بود و به همين دليل در زمان مجمع عمومي سازمان ملل نهايتا از آن استفاده نشده بود، هنگام برگزاري جلسه شوراي امنيت به کار گرفته شد. نشست دو هفته پيش شوراي امنيت، پيش از اتفاقات هفتههاي اخير هماهنگ شده بود و بنا بود ظريف در آن نشست حضور داشته باشد تا درباره شرايط منطقه و جهان صحبت کند. ايالات متحده اما اين حضور را به ترور سپهبد سليماني مربوط کرد و به ادعاي خود درباره حمايت ايران از تروريسم استناد کرد تا در نهايت اجازه ندهد ظريف براي حضور در اين نشست برود. دولت آمريکا مدعي شد فرصت بررسي درخواست ظريف براي سفر را نداشته، اما ظريف با اشاره به اينکه هماهنگي اين جلسه از مدتها پيش انجام شده بود، ادعاي ايالات متحده را دروغ خواند. اين اقدام البته نقض توافق ۱۹۴۷ درباره
اجازه حضور مقامات خارجي در نشستهاي سازمان ملل توسط ايالات متحده بود، اما در عمل نقض اين قانون، جز اعتراض کلامي کشورهايي مثل چين، پيامد خاصي براي آمريکا دربر نداشت.
اندکي بعد از اين ماجرا بود که با ممانعت از حضور ظريف در يک جلسه عمومي در داووس، يک فرصت مهم ديگر نيز از او گرفته شد تا به نظر برسد ايالات متحده با استفاده از روابط خود مصمم است دسترسي ظريف به تريبونهاي عمومي را محدود کند.
رياض - تهران، هموارترين جاده
غيبت نماينده دولت ايران اما با بحث درباره دولت ايران در اين اجلاس همراه شد؛ هم از سوي مخالفان ايران و هم از سوي حاميان گفتوگو با اين کشور. برهم صالح، رئيسجمهور عراق، از گفتوگوي سازندهاي که با رئيسجمهور آمريکا درباره ايران داشته، گفت؛ درباره «نياز به خويشتنداري و آرامکردن فضا». او گفت: «الان زمان يک تقابل ديگر نيست». وزير خارجه عربستان سعودي، فيصل بنفرهان، از استقبال دولت متبوعش از گفتوگو با ايران گفت و از تلاش چندين کشور براي ميانجيگري. محمد الجدعان، وزير دارايي سعودي نيز تنها راهحل اختلافات منطقه را گفتوگو دانست. عادل الجبير اما موضع تند خود ضد ايران را حفظ کرد و گفت: «زماني ميتوان روابط با تهران را از سر گرفت که تهران بهعنوان يک کشور عادي عمل کند»؛ ادعايي که البته با واکنش ظريف مواجه شد که تبديل کنسولگري به کشتارگاه را غيرعادي خوانده و البته بر آمادگي ايران براي گفتوگو تأکيد کرده بود. عمرانخان، نخستوزير پاکستان، با يادآوري تلاشهايش براي رفع تنشهاي آمريکا و عربستان با ايران، به جلسه خود با ترامپ اشاره کرد و گفت: «هرگونه درگيري با ايران براي پاکستان و منطقه فاجعهبار خواهد بود». آنگلا
مرکل، صدراعظم آلمان هم در داووس با اشاره به برجام گفت کنارزدن توافقي که بدون نقص نيست، درحاليکه چيزي براي جايگزينياش وجود ندارد، خطاست.
برايند گفتوگوها و مواضع مربوط به ايران در نشست امسال داووس، درباره سه عرصه مهم چالشهاي سياست خارجي ايران، معاني مختلفي را منتقل ميکند. در مسئله برجام، نشانهاي از پيداشدن راهي براي خروج از بنبست فعلي اروپا ديده نميشود و به نظر ميرسد اروپا همچنان در تلاش براي طولانيکردن مرحله فعلي در انتظار تغيير زمين بازي است. تقابل ايران و آمريکا که از مرحله نزديکشدن به يک درگيري تمامعيار عبور کرده است، حالا عرصه تقلاي قدرتها شده است، اگر نه براي کاهش تنش، براي جلوگيري از اوجگيري دوباره آن.
نقطه اميدوارکننده اما همچنان در رابطه ايران و عربستان يا به عبارت بهتر در چالش بين اين دو ديده ميشود. ميانجيهايي که در اين مدت فعالتر شدهاند، نشانههاي جديتري از پيشرفت در گفتوگوهاي مقدماتي ارسال ميکند که گفتوگوی بين تهران و رياض براي حل اختلافات جدي بين دو قدرت منطقهاي را در آينده نهچندان دور ممکن ميکند. اولين نشانه واقعي چنين گفتوگو و حل اختلافي البته احتمالا در يمن ديده خواهد شد؛ جايي که فوريترين نياز به حل اختلاف نيز وجود دارد، براي توقف جنگي که زندگي يمنيها را به کابوس تبديل کرده است.
وقتي ظريف به داووس ميرفت
ظريف در دو سال گذشته نيز به داووس نرفته بود يا به عبارت ديگر ميتوان گفت در دولت دوم حسن روحاني، وزير خارجه او در مجمع جهاني اقتصاد حاضر نشده است، البته هر سهبار، تا آخرين روزها بنا بوده در اين مجمع حضور داشته باشد. پيش از آن اما در سال ۹۵ و در نشست داووس ۲۰۱۷، نشستي که در اولين روزهاي تشکيل دولت دونالد ترامپ برگزار ميشد، ظريف به عنوان يکي از چهرههاي اصلي توافقي که حالا دشمنش در کاخ سفيد به کرسي نشسته بود، راهي سوئيس شد. در اين حضور او درباره دولت جديد آمريکا قضاوت زودهنگام را رد کرد و گفت اگر دولت جديد بخواهد مذاکرات را از ابتدا آغاز کند، تعجب خواهد کرد. از اجرائينشدن کامل برجام در دولت اوباما گفت و به مذاکرات آستانه درباره سوريه پرداخت. او با اشاره به انتخابات برگزارشده آمريکا و انتخابات پيشروي ايران در آن زمان، يعني انتخابات رياستجمهوري ۹۶، وعده کنايي «ثبات» در مواضع ايران در سياست خارجي را داد. ظريف همچنين اشاره کرد دليلي براي خصومت بين تهران و رياض وجود ندارد و دو کشور ميتوانند همکاري کنند. او در ديدارهاي حاشيه اجلاس با فدريکا موگريني، نماينده ارشد وقت روابط خارجي و سياستهاي امنيتي اتحاديه
اروپا که از طرف اين اتحاديه پاي برجام را امضا کرده بود هم گفتوگو کرد.
يک سال پيشتر از آن، در اجلاس ۲۰۱۶، او به همراه محمد نهاونديان، رئيس دفتر وقت رئيسجمهور، راهي سوئيس شد. در زمستان ۹۴ در آخرين سال دولت باراک اوباما به داووس رفت، زماني که هنوز مزه يک توافق بزرگ بينالمللي بين ايران و هشت طرف ديگر، يعني 1+5 به همراه نماينده اتحاديه اروپا، زير زبان دنياي ديپلماسي بود و شوخي رياستجمهوري دونالد ترامپ هنوز جدي نشده بود. ظريف در آن سفر، از برنامه موشکي ايران دفاع کرد و تلاش عربستان براي کمرنگکردن نقش ايران با همکاري با متحدان غربي رياض را «توهم» خواند، توهم عربستاني که از زمان توافق، دچار ترس شده است. او با نقد افراطيگري، وهابيت را عامل گسترش خشونت دانست. جان کري، وزير خارجه وقت آمريکا و ديگر امضاکننده برجام نيز در آن سفر طرف گفتوگوي همتاي ايرانياش شد.
زمستان ۹۳، ظريف در ميانه گفتوگوهاي برجام راهي سوئيس شده بود، بعد از تصويب «برنامه اقدام مشترک» و پيش از تبديل آن به «برنامه جامع اقدام مشترک». وزير خارجه ايران در داووس ۲۰۱۵ توافق را ممکن و در دسترس دانست و درعينحال تصويب تحريمهاي جديد ازسوی آمريکا را با ذکر احتمال واکنش پارلمان ايران با تصويب طرح تازهاي براي غنيسازي، به نقد کشيد. آن سال هم ظريف نقد افراطيگري را در حرفهاي خود گنجاند و البته اقدامات کشورهاي غربي را از عوامل گرفتاري خاورميانه به اين پديده خواند. او حضور ايران پاي ميز مذاکره به دليل تحريم را رد و تأکيد کرد نشستن ايران پاي ميز مذاکره به اين دليل است: «ما ميخواهيم روابطمان را با جهان تغيير دهيم». ديدار با جان کري به عنوان وزير خارجه آمريکا هم از برنامههاي ۲۰۱۵ ظريف بود.
ظريف در اولين سال وزارت خارجهاش نيز در اين مجمع شرکت کرد، اما اين سفر با همراهي شخص رئيسجمهور جديد ايران انجام شد. حسن روحاني که تغيير روند گفتوگوهاي ايران با دنيا، بهبود سياست خارجي و حل مشکلات هستهاي را از وعدههاي اصلي انتخابش در سال ۹۲ ايران قرار داده بود، به عنوان چهره آشنايي که پيش از چرخش فرمان سياست خارجي ايران در دوران محمود احمدينژاد، خود پاي ميز مذاکرات با غربيها نشسته بود، راهي اين مجمع شد تا به شکلي نمادين، هم بازگشت خود به صحنه گفتوگوهاي جهاني و هم بازگشت ايران به عنوان بازيگري فعال را به رخ بکشد.
ظريف در سالهاي حضور در داووس، مانند حضورش در ديگر نشستهاي بينالمللي، از مجمع عمومي سازمان ملل متحد گرفته تا نشست امنيتي مونيخ به تبيين مواضع ايران در تمايل به حل مشکلات منطقه، گفتوگو با دنيا، استفاده از ديپلماسي به عنوان ابزار اصلي و درعينحال تأکيد بر حفاظت از منافع خود پرداخته بود. اين تمايلات، البته در چهار سال اول دولت روحاني و تا پيش از ورود دونالد ترامپ جمهوريخواه به کاخ سفيد، در حال طيکردن مسير خود بودند. دستانداز سنگيني که ترامپ از ابتداي دولت خود، در مسير گفتوگوي ايران با دنيا انداخت، حالا رسما به تلاش براي بستن جاده منجر شده است. فضاي گفتوگوي بينالمللي در مديريت ترامپي قرار گرفته که با استفاده و بلکه با هزينهکرد همه ابزارهاي در دسترس ايالات متحده، نتايج گفتوگوهاي پيش از خودش را دورريخته، جاده تازهساز گفتوگوي تهران و واشنگتن را تخريب کرده و مسير تعاملات ايران با ديگران را هم تا حد امکان منحرف ميکند.
روحاله نخعي: وزير خارجه ايران امسال هم مانند دو سال گذشته به داووس نرفت. برخلاف گزارش اشتباهی که حساب رسمي يوتيوب کاخ سفيد از ديدار رئيسجمهور آمريکا با برهم صالح، «رئيسجمهور ايران» منتشر کرد، هيچ نمايندهای از دولت ايران هم در اين مجمع حاضر نبود. اما مشخص بود با يا بدون حضور محمدجواد ظريف، ايران از سوژههاي گفتوگوي حاضران مجمع جهاني اقتصاد خواهد بود. اجلاس داووس با حضور چهرههاي سياسي و اقتصادي کشورهاي مختلف جهان، امسال کمي بعد از چند بمب خبري سياسي، نظامي و ديپلماتيک ايران که يکي پس از ديگري از راه رسيدند، برگزار شد تا خودبهخود فرصتي براي تبادل نظر و گفتوگو، اگر نه با ايران، بلكه درباره ايران باشد. از زمان نشست مجمع عمومي سازمان ملل در اواخر تابستان و اوايل پاييز، به عنوان آخرين تجمع گسترده نمايندگان کشورهاي جهان، ايران حوادث و تصميماتي را پشت سر گذاشته که سخت بتوان باور کرد تنها در مدت چهار ماه رخ دادهاند. صحنههاي سياست داخلي و خارجي ايران در اين مدت چنان دگرگون شدهاند که بسياري از تحليلها و روايات از آنها به کلي بازنويسي شدند. از مهرماه، زماني که موضوع حمله انصارالله يمن به
تأسيسات نفتي آرامکوي عربستان و اتهامزني به ايران دراينباره سوژه داغ بود، تا بهمنماهي که داووس را در خود داشت، افزايش قيمت بنزين و اعتراضات گسترده پس از آن، ترور سپهبد سليماني توسط آمريکا در خاک بغداد، تصويب قطعنامه اخراج ايالات متحده از عراق، حمله موشکي ايران به پايگاه نظامي آمريکا در عراق، سقوط يک هواپيماي اوکرايني در تهران و اذعان ايران به هدفگرفتن اين هواپيما توسط پدافند سپاهي که آن را موشک کروز انگاشته بود، چندين و چند بار متغيرهاي سياسي ايران را تکان داد. اوايل بهمن امسال، زماني که نشست داووس در حال برگزاري بود، هيچ چيز درباره ايران مثل قبل نبود.
موضعگيريهاي چهرههاي سياسي حضار اين نشست درباره ايران نيز کموبيش همانند مواضع سياسيون در جاهاي ديگر غير از داووس، حول محور يک موضوع انجام ميشد: تنش؛ چه تنش برجامي با اروپا، چه تنش منطقهاي با عربستان و چه تنش سياسي، اقتصادي و نظامي با ايالات متحده آمريکا. موضعگيريها البته برخي در جهت افزايش و برخي در جهت کاهش تنش بود. حضور ظريف در اين نشست در آخرين لحظات از برنامه وزير خارجه ايران خارج شد اما دونالد ترامپ، رئيسجمهور ايالات متحده به عنوان طرف يکي از درگيريهاي اخير با ايران و عادل الجبير، وزير مشاور امور خارجه عربستان به عنوان رقيب منطقهاي ايران در اين اجلاس مواضع خود را عليه ايران مطرح کردند. از طرف ديگر اما عمرانخان نخستوزير پاکستان و برهم صالح رئيسجمهور عراق از جمله کساني بودند که به دنبال فرونشاندن شعلههاي تقابل در منطقه بودند، پيش از اينکه تبديل به آتشي تمامعيار شوند.
«فرصت ازدسترفته براي گفتوگو»
درباره دليل واقعي عدم حضور ظريف در نشست امسال داووس نميتوان با قطعيت نظر داد. وزارت خارجه ايران، اندکي مانده به برگزاري نشست اعلام کرد وزير خارجه به دليل تغيير برنامه در دقايق پاياني نتوانسته در اين نشست حاضر شود. سيدعباس موسوي صبح دوشنبه ۳۰ دي در نشست خبري با اصحاب رسانه گفت: «قرار بود آقاي ظريف همين روزها براي شرکت در نشست مجمع جهاني اقتصاد در داووس به سوئيس برود که با وجود دعوت رسمي و حضوري اوليه از ايشان، برنامه تنظيمي و برنامهاي که توافق شده بود را به هم زدند و ترتيبات ديگري را در نظر گرفتند که اين سفر متأسفانه انجام نميشود». موسوي بيش از اين درباره علت لغو اين سفر توضيح نداده است. از آنچه موسوي ميگويد چنين برميآيد که تغيير ناگهاني برنامه شايد ظريف را مجبور به لغو سفر کرده است، اما احتمالات ديگري هم در ميان هستند؛ تغيير عمدي برنامه براي جلوگيري از حضور ظريف يک گزينه است و بيميلي ظريف به حضور که در اين موقعيت منجر به لغو سفر شد، احتمال ديگر اين ماجراست. رويترز در زمان اعلام اين خبر اشاره کرده بود که نام ظريف از هفته گذشته در فهرست شرکتکنندگان و حضار اين نشست نبوده است.
اما روايتي که سخنگوي وزارت خارجه به زبان انگليسي در توييتر نوشت، شايد توصيف دقيقتري از آنچه در حال وقوع بود، ارائه ميداد. او نوشت: «با توجه به دعوت رسمي و شخصي انجامشده از وزير خارجه ظريف، او کاملا آمادگي داشت تا امسال در نشست مجمع جهاني اقتصاد در داووس شرکت کند. متأسفانه، تغيير يکطرفه از جانب مجمع جهاني اقتصاد در برنامهريزياي که دو طرف بر سر آن توافق کرده بودند (شايد براي رسيدن به همين هدف) مانع شد. يک فرصت براي گفتوگو از دست رفت».
روزنامه اعتماد ماجراي اين «تغيير يکطرفه» را اينطور گزارش ميکند که قرار بوده ظريف در سالن اصلي يک جلسه اختصاصي داشته باشد اما ميزبان داووس در فاصله کمي به برگزاري مجمع اعلام ميکند که نميتواند چنين فرصتي را در اختيار ايران قرار دهد. اعتماد مينويسد به بهانه شرايط ناشي از سقوط هواپيماي مسافربري در ايران به اين کشور اعلام ميشود كه داووس نميتواند برنامهاي با مخاطب عمومي در اختيار وزير خارجه ايران قرار دهد و بنابراين با حذف جلسه اختصاصي وزير خارجه ايران تأكيد ميشود كه وزير خارجه ميتواند در جلسات بستهاي كه پيش از اين قرار بوده در آنها شركت كند، حضور يابد. در واکنش به اين تغيير است که ظريف از حضور انصراف ميدهد، احتمالا با اين نتيجهگيري که سفر به داووس بدون امکان دسترسي به مخاطب عام، معنا و کاربردي براي او و ايران ندارد.
تحليلي که در آخرين جمله توييت موسوي ارائه شده، تحليل درستي به نظر ميرسد. محمدجواد ظريف در توفان فرازوفرودهاي اخبار ماههاي اخير، تماسها و ديدارهاي متعددي با همتايان و مقامات کشورهاي منطقه و جهان داشته است، اما حضور در چنين تجمعي، قطعا فرصت مهمي براي گفتوگو و تعامل با بازيگران مهم صحنه بههمريختهاي ميشد که لزوما به سود ايران پيش نميرود.
ميکروفنهايي که دور نگه داشته ميشوند
طبق توضيحي که وزارت خارجه و روزنامه اعتماد به نقل از يک منبع آگاه منتشر کردهاند، آنچه ظريف از آن انصراف داده، نه سخنراني در داووس که حضور در جلسات بستهاي در حاشيه آن بوده است و بهاينترتيب، مجمع جهاني اقتصاد عملا حضور ظريف را لغو کرده است. از يک نگاه ميتوان اين لغو حضور را در ادامه روندي ديد که از مدتي قبل در ايالات متحده آغاز شد؛ با شايعاتي مربوط به عدم صدور ويزا براي ظريف برای حضور در مجمع عمومي سازمان ملل متحد در نيويورک. اين شايعات در آخرين نشست مجمع که در شهريور و مهر امسال برگزار شد، به اينجا رسيدند که ظريف تنها در فاصله محل اقامت خود و محل برگزاري جلسات سازمان ملل اجازه تردد داشته باشد. اين به همراه محدوديتهاي مشابه براي ديگر اعضاي هيئت ايراني بود و البته موانعي بر سر راه صدور ويزا براي تعدادي از آنها. اين داستان با بستريشدن مجيد تختروانچي، نماينده ايران در سازمان ملل، همراه شد تا وجود مانع بر سر راه عيادت ظريف از همکارش هم خبرساز شود.
بعضي گمانهزنيها در طرف ايراني، علت اعمال اين محدوديتها را جلوگيري از همين گفتوگوهاي ظريف قلمداد ميکردند و در نهايت انتقاد تند رئيسجمهور آمريکا از رسانههاي آمريکايي بابت اين مصاحبهها که با موضعگيريهايی دراينباره از سوي مايک پمپئو، وزير خارجه ترامپ نيز همراه شد، اين گمانه را تأييد کرد؛ ظريف اما در همين مدت و در همين محدوده نيز مثل دورههاي قبل سفرش به نيويورک، مصاحبههاي متعددي با رسانههاي غيرايراني داشت. نکته قابلتوجه درباره ظريف که اين مصاحبهها و حضورها را مهم ميکند، چيزي است که از آن بهعنوان سخنوري او ياد ميشود. موافقان و مخالفان ظريف کموبيش توافق دارند که او بر مرکب کلام به خوبي سوار است؛ از نگاه حاميانش در تبيين درست و دقيق ديدگاههاي خود و منافع ايران و از نگاه مخالفانش در آمريکا، در مديريت ذهن مخاطب و «فريب» او. اتفاقنظر اما بر اين است که ظريف از فرصتهاي گفتوگو در مقابل مخاطب عمومي، استفاده خوبي ميبرد، چنانکه به اذعان کساني که طرف مذاکرهاش بودهاند، در جلسات مذاکره نيز تسلط خود را نشان ميدهد. به طور مشخص، تسلط او بر زبان انگليسي و فرهنگ آمريکايي که حاصل مدت اقامتش در اين کشور
است، در زمانهايي که از اصطلاحات يا ارجاعاتي فرهنگي استفاده ميکند که مختص مخاطبان صحبتش است رخ مينمايد.
محدوديت در تردد ظريف و حمله به رسانههاي آمريکايي بابت گفتوگو با او البته مانع از استفاده وزير خارجه ايران از فرصت حضور در نيويورک نشد و شايد فضاسازي و حاشيهسازي دراينباره توسط دولت آمريکا، رسانههاي اين کشور را نسبت به گفتوگو با او بهعنوان يک سوژه خبري پرسروصدا، علاقهمندتر کرد؛ اما گزينه عدم صدور ويزا که برخلاف قواعد ميزباني مقر سازمان ملل بود و به همين دليل در زمان مجمع عمومي سازمان ملل نهايتا از آن استفاده نشده بود، هنگام برگزاري جلسه شوراي امنيت به کار گرفته شد. نشست دو هفته پيش شوراي امنيت، پيش از اتفاقات هفتههاي اخير هماهنگ شده بود و بنا بود ظريف در آن نشست حضور داشته باشد تا درباره شرايط منطقه و جهان صحبت کند. ايالات متحده اما اين حضور را به ترور سپهبد سليماني مربوط کرد و به ادعاي خود درباره حمايت ايران از تروريسم استناد کرد تا در نهايت اجازه ندهد ظريف براي حضور در اين نشست برود. دولت آمريکا مدعي شد فرصت بررسي درخواست ظريف براي سفر را نداشته، اما ظريف با اشاره به اينکه هماهنگي اين جلسه از مدتها پيش انجام شده بود، ادعاي ايالات متحده را دروغ خواند. اين اقدام البته نقض توافق ۱۹۴۷ درباره
اجازه حضور مقامات خارجي در نشستهاي سازمان ملل توسط ايالات متحده بود، اما در عمل نقض اين قانون، جز اعتراض کلامي کشورهايي مثل چين، پيامد خاصي براي آمريکا دربر نداشت.
اندکي بعد از اين ماجرا بود که با ممانعت از حضور ظريف در يک جلسه عمومي در داووس، يک فرصت مهم ديگر نيز از او گرفته شد تا به نظر برسد ايالات متحده با استفاده از روابط خود مصمم است دسترسي ظريف به تريبونهاي عمومي را محدود کند.
رياض - تهران، هموارترين جاده
غيبت نماينده دولت ايران اما با بحث درباره دولت ايران در اين اجلاس همراه شد؛ هم از سوي مخالفان ايران و هم از سوي حاميان گفتوگو با اين کشور. برهم صالح، رئيسجمهور عراق، از گفتوگوي سازندهاي که با رئيسجمهور آمريکا درباره ايران داشته، گفت؛ درباره «نياز به خويشتنداري و آرامکردن فضا». او گفت: «الان زمان يک تقابل ديگر نيست». وزير خارجه عربستان سعودي، فيصل بنفرهان، از استقبال دولت متبوعش از گفتوگو با ايران گفت و از تلاش چندين کشور براي ميانجيگري. محمد الجدعان، وزير دارايي سعودي نيز تنها راهحل اختلافات منطقه را گفتوگو دانست. عادل الجبير اما موضع تند خود ضد ايران را حفظ کرد و گفت: «زماني ميتوان روابط با تهران را از سر گرفت که تهران بهعنوان يک کشور عادي عمل کند»؛ ادعايي که البته با واکنش ظريف مواجه شد که تبديل کنسولگري به کشتارگاه را غيرعادي خوانده و البته بر آمادگي ايران براي گفتوگو تأکيد کرده بود. عمرانخان، نخستوزير پاکستان، با يادآوري تلاشهايش براي رفع تنشهاي آمريکا و عربستان با ايران، به جلسه خود با ترامپ اشاره کرد و گفت: «هرگونه درگيري با ايران براي پاکستان و منطقه فاجعهبار خواهد بود». آنگلا
مرکل، صدراعظم آلمان هم در داووس با اشاره به برجام گفت کنارزدن توافقي که بدون نقص نيست، درحاليکه چيزي براي جايگزينياش وجود ندارد، خطاست.
برايند گفتوگوها و مواضع مربوط به ايران در نشست امسال داووس، درباره سه عرصه مهم چالشهاي سياست خارجي ايران، معاني مختلفي را منتقل ميکند. در مسئله برجام، نشانهاي از پيداشدن راهي براي خروج از بنبست فعلي اروپا ديده نميشود و به نظر ميرسد اروپا همچنان در تلاش براي طولانيکردن مرحله فعلي در انتظار تغيير زمين بازي است. تقابل ايران و آمريکا که از مرحله نزديکشدن به يک درگيري تمامعيار عبور کرده است، حالا عرصه تقلاي قدرتها شده است، اگر نه براي کاهش تنش، براي جلوگيري از اوجگيري دوباره آن.
نقطه اميدوارکننده اما همچنان در رابطه ايران و عربستان يا به عبارت بهتر در چالش بين اين دو ديده ميشود. ميانجيهايي که در اين مدت فعالتر شدهاند، نشانههاي جديتري از پيشرفت در گفتوگوهاي مقدماتي ارسال ميکند که گفتوگوی بين تهران و رياض براي حل اختلافات جدي بين دو قدرت منطقهاي را در آينده نهچندان دور ممکن ميکند. اولين نشانه واقعي چنين گفتوگو و حل اختلافي البته احتمالا در يمن ديده خواهد شد؛ جايي که فوريترين نياز به حل اختلاف نيز وجود دارد، براي توقف جنگي که زندگي يمنيها را به کابوس تبديل کرده است.
وقتي ظريف به داووس ميرفت
ظريف در دو سال گذشته نيز به داووس نرفته بود يا به عبارت ديگر ميتوان گفت در دولت دوم حسن روحاني، وزير خارجه او در مجمع جهاني اقتصاد حاضر نشده است، البته هر سهبار، تا آخرين روزها بنا بوده در اين مجمع حضور داشته باشد. پيش از آن اما در سال ۹۵ و در نشست داووس ۲۰۱۷، نشستي که در اولين روزهاي تشکيل دولت دونالد ترامپ برگزار ميشد، ظريف به عنوان يکي از چهرههاي اصلي توافقي که حالا دشمنش در کاخ سفيد به کرسي نشسته بود، راهي سوئيس شد. در اين حضور او درباره دولت جديد آمريکا قضاوت زودهنگام را رد کرد و گفت اگر دولت جديد بخواهد مذاکرات را از ابتدا آغاز کند، تعجب خواهد کرد. از اجرائينشدن کامل برجام در دولت اوباما گفت و به مذاکرات آستانه درباره سوريه پرداخت. او با اشاره به انتخابات برگزارشده آمريکا و انتخابات پيشروي ايران در آن زمان، يعني انتخابات رياستجمهوري ۹۶، وعده کنايي «ثبات» در مواضع ايران در سياست خارجي را داد. ظريف همچنين اشاره کرد دليلي براي خصومت بين تهران و رياض وجود ندارد و دو کشور ميتوانند همکاري کنند. او در ديدارهاي حاشيه اجلاس با فدريکا موگريني، نماينده ارشد وقت روابط خارجي و سياستهاي امنيتي اتحاديه
اروپا که از طرف اين اتحاديه پاي برجام را امضا کرده بود هم گفتوگو کرد.
يک سال پيشتر از آن، در اجلاس ۲۰۱۶، او به همراه محمد نهاونديان، رئيس دفتر وقت رئيسجمهور، راهي سوئيس شد. در زمستان ۹۴ در آخرين سال دولت باراک اوباما به داووس رفت، زماني که هنوز مزه يک توافق بزرگ بينالمللي بين ايران و هشت طرف ديگر، يعني 1+5 به همراه نماينده اتحاديه اروپا، زير زبان دنياي ديپلماسي بود و شوخي رياستجمهوري دونالد ترامپ هنوز جدي نشده بود. ظريف در آن سفر، از برنامه موشکي ايران دفاع کرد و تلاش عربستان براي کمرنگکردن نقش ايران با همکاري با متحدان غربي رياض را «توهم» خواند، توهم عربستاني که از زمان توافق، دچار ترس شده است. او با نقد افراطيگري، وهابيت را عامل گسترش خشونت دانست. جان کري، وزير خارجه وقت آمريکا و ديگر امضاکننده برجام نيز در آن سفر طرف گفتوگوي همتاي ايرانياش شد.
زمستان ۹۳، ظريف در ميانه گفتوگوهاي برجام راهي سوئيس شده بود، بعد از تصويب «برنامه اقدام مشترک» و پيش از تبديل آن به «برنامه جامع اقدام مشترک». وزير خارجه ايران در داووس ۲۰۱۵ توافق را ممکن و در دسترس دانست و درعينحال تصويب تحريمهاي جديد ازسوی آمريکا را با ذکر احتمال واکنش پارلمان ايران با تصويب طرح تازهاي براي غنيسازي، به نقد کشيد. آن سال هم ظريف نقد افراطيگري را در حرفهاي خود گنجاند و البته اقدامات کشورهاي غربي را از عوامل گرفتاري خاورميانه به اين پديده خواند. او حضور ايران پاي ميز مذاکره به دليل تحريم را رد و تأکيد کرد نشستن ايران پاي ميز مذاکره به اين دليل است: «ما ميخواهيم روابطمان را با جهان تغيير دهيم». ديدار با جان کري به عنوان وزير خارجه آمريکا هم از برنامههاي ۲۰۱۵ ظريف بود.
ظريف در اولين سال وزارت خارجهاش نيز در اين مجمع شرکت کرد، اما اين سفر با همراهي شخص رئيسجمهور جديد ايران انجام شد. حسن روحاني که تغيير روند گفتوگوهاي ايران با دنيا، بهبود سياست خارجي و حل مشکلات هستهاي را از وعدههاي اصلي انتخابش در سال ۹۲ ايران قرار داده بود، به عنوان چهره آشنايي که پيش از چرخش فرمان سياست خارجي ايران در دوران محمود احمدينژاد، خود پاي ميز مذاکرات با غربيها نشسته بود، راهي اين مجمع شد تا به شکلي نمادين، هم بازگشت خود به صحنه گفتوگوهاي جهاني و هم بازگشت ايران به عنوان بازيگري فعال را به رخ بکشد.
ظريف در سالهاي حضور در داووس، مانند حضورش در ديگر نشستهاي بينالمللي، از مجمع عمومي سازمان ملل متحد گرفته تا نشست امنيتي مونيخ به تبيين مواضع ايران در تمايل به حل مشکلات منطقه، گفتوگو با دنيا، استفاده از ديپلماسي به عنوان ابزار اصلي و درعينحال تأکيد بر حفاظت از منافع خود پرداخته بود. اين تمايلات، البته در چهار سال اول دولت روحاني و تا پيش از ورود دونالد ترامپ جمهوريخواه به کاخ سفيد، در حال طيکردن مسير خود بودند. دستانداز سنگيني که ترامپ از ابتداي دولت خود، در مسير گفتوگوي ايران با دنيا انداخت، حالا رسما به تلاش براي بستن جاده منجر شده است. فضاي گفتوگوي بينالمللي در مديريت ترامپي قرار گرفته که با استفاده و بلکه با هزينهکرد همه ابزارهاي در دسترس ايالات متحده، نتايج گفتوگوهاي پيش از خودش را دورريخته، جاده تازهساز گفتوگوي تهران و واشنگتن را تخريب کرده و مسير تعاملات ايران با ديگران را هم تا حد امکان منحرف ميکند.