|

بررسي چشم‌انداز صنعت پالايش در سال 1399 در گفت‌وگو با حميد حسيني

پاتك پالايشگاه‌ها به تحريم

شكوفه حبيب‌زاده: صنعت پالايش در ايران با وجود تحریم‌ها و فشارهايي كه نفت خام ايران متحمل شد، چندان روزگار سختي را به خود نديد. با وجود آنكه بحران قوانین جدید سوخت کشتی‌ها در سال 2020، سايه خود را بر توليد نفت كوره در پالايشگاه‌ها گسترانده بود، بازاريابي براي فروش مازوت به كشورهايي مانند امارات، نصب اسكرابر در كشتي‌ها و همين‌طور تلفيق نفت كوره و گازوئيل، سبب شد اين اميد دوباره تزريق شود كه مي‌توان هنوز هم به بازاري براي نفت كوره كه دردسري در سال اخير براي پالايشگاه‌ها شده بود، چشم داشت. حميد حسيني، سخنگوي اتحاديه صادركنندگان فراورده‌های نفت، گاز و پتروشیمی، در گفت‌وگو با «شرق»، آينده اين صنعت را بسيار اميدواركننده مي‌داند و معتقد است مي‌توان با ايجاد پتروپالايشگاه‌ها و تقويت ميني‌ريفاينري‌ها، رونق بيشتري به اين صنعت بخشيد و در ادامه انتظار ارزآوري بيشتري نيز از ناحيه صادرات فراورده‌هاي نفتي توليدي آنها داشت كه البته بخشي از آنها نيازمند تغيير سياست‌گذاري‌ها و درنظرگرفتن برخي تدابير جديد خواهد بود.
صنعت پالایش در سالی که گذشت، چه شرایطی را به خود دیده است؟

ظرفیت پالایش جهان چیزی در حدود صد میلیون بشکه در روز است که ایران با ظرفیت دو‌‌میلیون‌و 200هزاربشکه‌ای، 2.2 درصد ظرفیت پالایشی جهان را به خود اختصاص می‌دهد. با توجه به اینکه ایران پیش‌تر پنج درصد ظرفیت تولید نفت جهان را در اختیار داشته است، ظرفیت پالایشی ایران متناسب با توان کشور نیست. در مجموع، این میزان ظرفیت، علاوه بر آنکه توانسته نیازهای داخل را تأمین کند، صادرات روزانه تا 400 هزار بشکه‌ را نیز برای کشور به ارمغان آورده است. این ظرفیت‌سازی و اقدامی که به‌ویژه در پالایشگاه ستاره خلیج فارس انجام شد، به کشور در شرایط تحریم کمک بسیاری کرده است. سالانه می‌توانیم حدود هفت میلیارد دلار از محل صادرات فراورده‌های نفتی درآمد داشته باشیم که خود می‌تواند بخشی از نیازهای ارزی کشور را پوشش دهد.
آیا توان پالایشگاه‌ها در ایران به اندازه‌ای هست که بتواند درآمدزایی درخور توجهی برای کشور داشته باشد؟
متأسفانه پالایشگاه‌هایی که پیش‌تر در ایران ساخته شده، با نگاه به تکنولوژی‌ تأمين مازوت براي نيروگاه‌ها ساخته شده‌اند. طراحي پالايشگاه‌ها طوري است كه حدود 30 درصد فراورده‌هاي پالايشي‌، فراورده سنگين از نفت كوره است. با توجه به اينكه ايران كشوري است كه منابع عظيم گاز دارد و مي‌توانستيم گاز را جايگزين مازوت در نيروگاه‌ها كنيم، قطعا چنين اتفاقي توجيه اقتصادي پالايشگاه‌هاي ما را تحت تأثير قرار مي‌دهد. پالايشگاه‌ها اگر بخواهند در شرايط رقابتي كار كنند، با چنين شرايطي به مشكل برمي‌خورند. شركت ملي نفت در‌حال‌حاضر نفت خام را به قيمت 95 درصد فوب خليج فارس به پالايشگاه‌ها مي‌دهد و از آن‌ سو، فراورده‌ها را با قيمت صد درصد خليج فارس مي‌خرد؛ درحالي‌كه كيفيت توليدي بسياري از پالايشگاه‌هاي كشور با قيمت‌گذاري بين‌المللي همخوان نيست.
اين سخن شما به اين معناست كه امسال با پالايشگاه‌ها با مشكل جدي روبه‌رو بودند؟
امسال به نظر مي‌رسد وضعيت پالايشگاه‌هاي كشور نسبت به سال گذشته در شرايط بهتري بوده است و تنها بحراني كه با آن روبه‌رو بودند، بحران قوانین جدید سوخت کشتی‌ها در سال2020 است كه امكان صادرات مازوتي را كه بيش از 0.5درصد سولفور داشته باشد، از آنها مي‌گيرد. اين امر قطعا روي وضعيت اقتصادي پروژه‌ها اثر گذاشته و بعضا قيمت نفت خامي كه پالايشگاه‌ها آن را خريداري مي‌كنند، بيش از قيمت نفت كوره‌اي است كه توليد مي‌كنند. البته پيش‌تر اين نگراني وجود داشت كه ايران نتواند مازوت را صادر كند؛ اما اكنون ظرفيت صادراتي مازوت در روز به 50 هزار بشكه رسيده است و خوشبختانه بازار نشان داد هنوز اين نوع سوخت‌ها بازار دارند. هم كشتي‌هايي كه اسكرابر نصب كرده‌اند امكان استفاده از مازوت با سولفور بالا را دارند و هم برخي نفت كوره با سولفور بالا را با گازوئيل تركيب كرده و سوخت كشتي فراهم مي‌كنند. البته هستند نيروگاه‌هايي در كشورهاي همسايه (امارات) كه به مازوت توليد ايران نياز داشته باشند كه باز شرايط را اميدواركننده كرده است. در دو سال گذشته پس از برجام توانستيم بهينه‌سازي در برخي پالايشگاه‌ها را در دستور كار قرار دهيم. پالايشگاه‌هاي اراك، اصفهان، آبادان و تبريز از پالايشگاه‌هايي بودند كه وضعيت خود را بهبود بخشيدند. در مجموع، در آماري كه به‌تازگی منتشر شد، مشخص شد پالايشگاه اصفهان دومين شركت سودده ايران بوده است.
فكر مي‌كنيد پالايشگاه‌هاي موجود امكان ارتقا داشته باشند يا بايد به‌دنبال ايجاد پالايشگاه‌هاي جديد با رويكردهاي نوين براي افزايش ظرفيت پالايش در كشور باشيم؟
امكان افزايش ظرفيت پالايشگاه‌هاي فعلي وجود دارد. هندوستان اصلا پالايشگاه جديدي نساخته، بلكه پالايشگاه‌هاي موجود خود را ارتقا داده است. ما نيز مي‌توانيم به‌جاي ايجاد زيرساخت و خريد دانش فني و تكنولوژي و از صفر شروع‌کردن، ظرفيت پالايشگاه‌هاي موجود را ارتقا دهيم؛ برای مثال براي پالايشگاه ستاره خليج فارس، سه فاز در نظر گرفته شده بود، اما به اين جمع‌بندي رسيده‌اند كه مي‌توانند فاز جديدي را در اين بخش تعريف كنند. بسياري از پالايشگاه‌ها مانند پالايشگاه اراك و اصفهان، امكان توسعه دارند. بعضا پالايشگاه‌ها چون سهام‌دار دارند و آنها نيز اصرار می‌کنند كه در پايان سال سود تقسيم شود، امكان سرمايه‌گذاري و توسعه براي پالايشگاه وجود ندارد.
اگر بخواهيم نگاهي به ميني‌ريفاينري‌ها داشته باشيم، در كشور چقدر ظرفيت در اين بخش وجود دارد؟
غير از بحث پالايشگاه‌ها كه با پروژه‌هاي بزرگ سروكار دارند، در اين سال‌ها بخش خصوصي اقدام به ايجاد حدود صد واحد ميني‌ريفاينري كرده است. برخي از آنها كارشان مخلوط‌كردن تركيب مواد است و فراورده‌ها را بلنت مي‌كنند و فراورده‌هايي نزديك به بنزين و گازوئيل توليد مي‌كنند و برخي هم رآكتور دارند و برج وكيوم دارند و اين توانايي را دارند كه مستقلا بنزين و گازوئيل توليد كنند. البته بسياري از اين ميني‌ريفاينري‌ها با سخت‌گيري‌هاي ستاد مبارزه با قاچاق كالا و ارز، دچار مشكل شدند و فعال نيستند. به‌تازگی دوباره در اقدامي، قراردادهاي جديدي با قيمت‌هاي مناسبي منعقد شده كه موجب بازگشت اين واحدها به مدار توليد شده است. در صحبتي كه اخيرا با وزير نفت و انجمن پالايشگاه‌ها داشتيم، اعلام كرديم كه چون مشخص نيست قيمت نفت خامي كه شركت ملي نفت به پالايشگاه‌ها تحويل می‌دهد، چقدر است، پالايشگاه‌ها در قيمت‌گذاري خوراك ويژه ميني‌فاينري‌ها، با قيمت‌هاي بين‌المللي محاسبه مي‌كنند كه به‌ضرر ميني‌ريفاينري‌ها تمام مي‌شود. با وزير نفت به توافق رسيديم كه قيمت فروش نفت خام را به پالايشگاه‌ها به‌صورت ماهانه اعلام کند و آن را روي سايت وزارت نفت قرار دهد تا فعالان بخش خصوصي كه قصد خريد خوراك پالايشگاه‌ها را دارند، دچار مشكل نشوند. از سوي ديگر، فراورده‌ها‌ي پالايشگاه‌ها در بورس انرژي با قيمت ريالي به فروش مي‌رسيد كه خود رقيبي براي ميني‌ريفاينري‌هاي داخلي شده بود، زيرا آنها امكان عرضه فراورده‌هاي خود به ريال را ندارند؛ بنابراين فعلا مذاكرات در اين سطح در حال پيگيري است كه قيمت فراورده‌ها در بورس انرژي هم به‌صورت دلاري در نظر گرفته شود. اين تدابير سبب مي‌شود ميني‌ريفاينري‌ها بتوانند دوباره وارد مدار شوند و در آينده ظرفيت خود را افزايش دهند.
سرانجام طرح ايجاد پتروپالايشگاه‌ها به كجا رسيد؟
امسال نمايندگان مجلس طرحي را ارائه دادند كه طبق آن وزارت نفت مكلف شد براي دو ميليون بشکه نفت خام مجوز بدهند كه پتروپالايشگاه‌هايي با سرمايه بخش خصوصي ساخته شود. هر بخش خصوصي كه درخواست دهد، مي‌تواند متقاضي ايجاد پتروپالايشگاه‌ باشد و طبق اين مصوبه، نفت خام خود را براي چند سال رايگان دريافت كند تا وقتي ‌كه سرمايه سرمايه‌گذار به او بازگردد. به‌نوعي تلاش شده با اين روش بخش خصوصي را ترغيب كنند تا در اين حوزه سرمايه‌گذاري كند. آيين‌نامه اين مصوبه، هفته گذشته ابلاغ شده و بايد ديد استقبال از آن به چه صورت خواهد بود.
فكر مي‌كنيد استقبال از آن به چه صورت باشد؟
شرايط آن كمي سخت است؛ برای نمونه فراورده‌هاي سنگين در پتروپالايشگاه‌ها نمي‌تواند بيش از 10 درصد باشد و بايد حتما از تكنولوژي‌هاي جديد بهره بگيرد. سهام‌داران بايد 30 درصد سهام خود را در بورس عرضه كنند و برخي شرايطي كه ممكن است براي برخي قابل قبول نباشد. اگر از اين طرح استقبال شود، قطعا مي‌تواند ظرفيت پالايشي كشور را به‌شدت افزايش دهد.
فكر مي‌كنيد مخاطبان آن بيشتر از كدام بخش باشند، بخش خصوصي يا قرارگاه؟
با توجه به تكنولوژي بالايي كه ايجاد پتروپالايشگاه مي‌خواهد، قطعا بخش خصوصي توان ايجاد آن را نخواهد داشت. اگر روزانه 10 هزار بشكه پتروپالايش (كوچك‌ترين ظرفيت ممكن براي پالايش) داشته باشيد، بايد صد ميليون دلار سرمايه‌گذاري كنيد؛ يعني اگر ظرفيت پالايشي يك پتروپالايشگاه، صد هزار بشكه در روز باشد، به دو ميليارد دلار سرمايه‌گذاري نياز دارد كه بعيد مي‌دانم بخش خصوصي اين توان را داشته باشد. يك پروژه در اين زمينه پيش‌تر در كرمانشاه مطرح بود كه هنوز اجرائي نشده و ممكن است برخي به‌دنبال آن باشند.
در سال اخير، موضوعات ديگري وابسته به پالايش داشتيم كه دغدغه كلي براي كشور ايجاد كرد، مثل موضوع بنزين كه در سال جديد از چند بُعد چالش‌زا شد؛ يكي از نظر افزايش قيمت كه به توليد پالايشگاه‌ها بازمي‌گشت و ديگري آلايندگي كه خيلي‌ها مقصر اصلي را بنزين مي‌دانستند. وضعيت پالايشگاه‌ها در اين زمينه چگونه است؟
بحث‌هايي كه مطرح شد مبني‌بر آلودگي بنزين و آلودگي هوا، طبعا با توجه به گزارشات سامانه پایش کیفی هوای کشور، بنزن آروماتيك بنزين توليد داخلي و سولفور استاندارد است. به نظر نمي‌آيد اين حرف‌ها درست باشد. بالاخره سوخت، آلاينده است. نمي‌توان انتظار داشت بنزين و گازوئيل در حد بالا مصرف شود و آلاينده نباشد. يك‌سوم مصرف سوخت كشور در تهران است. تلاش شده آلايندگي كم شود و در حد استاندارد باشد، اما هر سوخت آلايندگي دارد، ضمن اينكه خودروهايمان استاندارد نيست و خودروهاي اسقاطي بسياري داريم كه توليد آلايندگي مي‌كنند. خب يك خودروي اسقاطي به اندازه 30 خودرو آلايندگي ايجاد مي‌كند. تاكسي‌هايي هستند كه به‌شدت آلاينده هستند. فرودگاهي در كنار تهران داريم كه هر نشست‌وبرخاست هواپيما در آن به اندازه سه هزار خودرو آلايندگي ايجاد مي‌كند و هزاران موتورخانه و شوفاژخانه كه سوخت مصرف مي‌كنند و خيلي‌هايشان استاندارد نيستند. قطعا وضعيت پالايشي‌مان الان قابل‌قبول است. بنزين يورو 4 و 5 را كه ما داريم هيچ‌كدام از كشورهاي منطقه نمي‌توانند توليد كنند و فقط هندوستان مي‌تواند بنزيني با كيفيت ايران توليد كند. حتي كشورهاي عربي با همه ادعايشان اين توان را ندارند، فقط قطر يك واحد GTL دارد كه از گاز، بنزين توليد مي‌كند كه بحث آن جداگانه است، ولي هيچ‌كدام از كشورهاي همسايه ما اين پتانسيل را ندارند.
اين ظرفيت در كشورهاي ديگر كم است و اين امكان را به ما مي‌دهد كه بتوانيم بنزين سوپر را صادر كنيم. اين ظرفيت براي توليد بنزين چقدر در پالايشگاه‌هاي ما موجود است؟ آيا بخش ديگري هم مي‌تواند توليد بنزين داشته باشد؟
روزانه حدود 105 تا 110 ميليون ليتر مي‌توانيم بنزين توليد كنيم. قبلا مصرف بنزين را به 95 ميليون ليتر رسانده بوديم. با توجه به اينكه پالايشگاه‌ها ممكن است يكي، دو ماه تعميرات اساسي (اورهال) داشته باشند، درمجموع ميانگین 95 ميليون ليتر را داريم. اگر افزايش قيمت بنزين نداشتيم، عملا هرچه در كشور توليد مي‌شد يا مصرف مي‌شد يا قاچاق. خوشبختانه بازگشت سهميه‌بندي و كارت سوخت و افزايش قيمت‌ها باعث شده مصرف بنزين به 75 ميليون ليتر در روز كاهش یابد. بنابراين درحال‌حاضر، 20 ميليون ليتر در روز مازاد بنزين داريم كه مي‌توانيم آن را صادر كنيم. ضمن اينكه مازاد را در گازوئيل، نفت كوره و بنزين هواپيما داريم كه درمجموع روزانه 400 هزار بشكه ظرفيت صادراتي داريم و ظرفيت پالايشگاهی‌مان بيش از نياز داخل است و مي‌توانيم در سال هفت ميليارد دلار درآمد داشته باشيم. كشورهاي همسايه همه‌شان به نوعي نيازمند فراورده‌هاي نفتي هستند. افغانستان كشوري پهناور با بستر كشاورزي است و پالايشگاه چهار، پنج هزاربشكه‌اي كوچك دارد و نيازهايش از تركمنستان و ايران وارد مي‌شود. ارمنستان و پاكستان هم پالايشگاه كوچكي دارند. عراق كل ظرفيت پالايشگاهي‌اش 600 هزار بشكه است، درحالي‌كه اقليم كردستان آمادگي دارد تمام نيازهايش را از ايران تأمين كند. اينها ظرفيت‌هايي است كه در كشورهاي همسايه داريم. اگر ظرفيت پالايشگاهي‌مان افزايش پيدا كند، مي‌توانيم سال‌ها در اين بازارها حرفي براي گفتن داشته باشيم.
كدام پالايشگاه‌ها درحال‌حاضر بنزين صادر مي‌كنند؟
مي‌دانم كه اراك، تبريز و اصفهان صادرات بنزين دارند. در بورس، تبريز بيشترين سهم را دارد. عمدتا بنزين صادراتي به اقليم كردستان از پالايشگاه اراك، تبريز و اصفهان است و بعضا صادرات بنزين به افغانستان از انبارهاي رفسنجان است كه مي‌تواند بنزيني باشد كه از خط لوله و از بندرعباس آمده باشد.
پالايشگاه‌هاي ديگر هم براي توليد بنزين ورود مي‌كنند؟
خودشان كه تصميم‌گير نيستند. آنها موظف هستند از نفت خامي كه مي‌گيرند پنج فراورده اصلي توليد كنند و در اختيار شركت پالايش و پخش فراورده‌هاي نفتي قرار دهند. شركت پخش و پالايش فراورده‌هاي نفتي است كه تصميم مي‌گيرد كدام در داخل مصرف شود و كدام صادر شود.
به نظرتان در سال آتي وضعيت صنعت پالايش كشور چطور خواهد بود؟
صنعت پالايش نبايد در سال آينده هم مشكلي داشته باشد و منطقا بايد بتواند به روالي كه دارد ادامه دهد. به نظرم مي‌آيد بحران 2020 براي سوخت كشتي‌ها هم نتواند روي صنعت پالايش اثرگذار باشد و وضعيت بهتر از سال جاري خواهد بود.

شكوفه حبيب‌زاده: صنعت پالايش در ايران با وجود تحریم‌ها و فشارهايي كه نفت خام ايران متحمل شد، چندان روزگار سختي را به خود نديد. با وجود آنكه بحران قوانین جدید سوخت کشتی‌ها در سال 2020، سايه خود را بر توليد نفت كوره در پالايشگاه‌ها گسترانده بود، بازاريابي براي فروش مازوت به كشورهايي مانند امارات، نصب اسكرابر در كشتي‌ها و همين‌طور تلفيق نفت كوره و گازوئيل، سبب شد اين اميد دوباره تزريق شود كه مي‌توان هنوز هم به بازاري براي نفت كوره كه دردسري در سال اخير براي پالايشگاه‌ها شده بود، چشم داشت. حميد حسيني، سخنگوي اتحاديه صادركنندگان فراورده‌های نفت، گاز و پتروشیمی، در گفت‌وگو با «شرق»، آينده اين صنعت را بسيار اميدواركننده مي‌داند و معتقد است مي‌توان با ايجاد پتروپالايشگاه‌ها و تقويت ميني‌ريفاينري‌ها، رونق بيشتري به اين صنعت بخشيد و در ادامه انتظار ارزآوري بيشتري نيز از ناحيه صادرات فراورده‌هاي نفتي توليدي آنها داشت كه البته بخشي از آنها نيازمند تغيير سياست‌گذاري‌ها و درنظرگرفتن برخي تدابير جديد خواهد بود.
صنعت پالایش در سالی که گذشت، چه شرایطی را به خود دیده است؟

ظرفیت پالایش جهان چیزی در حدود صد میلیون بشکه در روز است که ایران با ظرفیت دو‌‌میلیون‌و 200هزاربشکه‌ای، 2.2 درصد ظرفیت پالایشی جهان را به خود اختصاص می‌دهد. با توجه به اینکه ایران پیش‌تر پنج درصد ظرفیت تولید نفت جهان را در اختیار داشته است، ظرفیت پالایشی ایران متناسب با توان کشور نیست. در مجموع، این میزان ظرفیت، علاوه بر آنکه توانسته نیازهای داخل را تأمین کند، صادرات روزانه تا 400 هزار بشکه‌ را نیز برای کشور به ارمغان آورده است. این ظرفیت‌سازی و اقدامی که به‌ویژه در پالایشگاه ستاره خلیج فارس انجام شد، به کشور در شرایط تحریم کمک بسیاری کرده است. سالانه می‌توانیم حدود هفت میلیارد دلار از محل صادرات فراورده‌های نفتی درآمد داشته باشیم که خود می‌تواند بخشی از نیازهای ارزی کشور را پوشش دهد.
آیا توان پالایشگاه‌ها در ایران به اندازه‌ای هست که بتواند درآمدزایی درخور توجهی برای کشور داشته باشد؟
متأسفانه پالایشگاه‌هایی که پیش‌تر در ایران ساخته شده، با نگاه به تکنولوژی‌ تأمين مازوت براي نيروگاه‌ها ساخته شده‌اند. طراحي پالايشگاه‌ها طوري است كه حدود 30 درصد فراورده‌هاي پالايشي‌، فراورده سنگين از نفت كوره است. با توجه به اينكه ايران كشوري است كه منابع عظيم گاز دارد و مي‌توانستيم گاز را جايگزين مازوت در نيروگاه‌ها كنيم، قطعا چنين اتفاقي توجيه اقتصادي پالايشگاه‌هاي ما را تحت تأثير قرار مي‌دهد. پالايشگاه‌ها اگر بخواهند در شرايط رقابتي كار كنند، با چنين شرايطي به مشكل برمي‌خورند. شركت ملي نفت در‌حال‌حاضر نفت خام را به قيمت 95 درصد فوب خليج فارس به پالايشگاه‌ها مي‌دهد و از آن‌ سو، فراورده‌ها را با قيمت صد درصد خليج فارس مي‌خرد؛ درحالي‌كه كيفيت توليدي بسياري از پالايشگاه‌هاي كشور با قيمت‌گذاري بين‌المللي همخوان نيست.
اين سخن شما به اين معناست كه امسال با پالايشگاه‌ها با مشكل جدي روبه‌رو بودند؟
امسال به نظر مي‌رسد وضعيت پالايشگاه‌هاي كشور نسبت به سال گذشته در شرايط بهتري بوده است و تنها بحراني كه با آن روبه‌رو بودند، بحران قوانین جدید سوخت کشتی‌ها در سال2020 است كه امكان صادرات مازوتي را كه بيش از 0.5درصد سولفور داشته باشد، از آنها مي‌گيرد. اين امر قطعا روي وضعيت اقتصادي پروژه‌ها اثر گذاشته و بعضا قيمت نفت خامي كه پالايشگاه‌ها آن را خريداري مي‌كنند، بيش از قيمت نفت كوره‌اي است كه توليد مي‌كنند. البته پيش‌تر اين نگراني وجود داشت كه ايران نتواند مازوت را صادر كند؛ اما اكنون ظرفيت صادراتي مازوت در روز به 50 هزار بشكه رسيده است و خوشبختانه بازار نشان داد هنوز اين نوع سوخت‌ها بازار دارند. هم كشتي‌هايي كه اسكرابر نصب كرده‌اند امكان استفاده از مازوت با سولفور بالا را دارند و هم برخي نفت كوره با سولفور بالا را با گازوئيل تركيب كرده و سوخت كشتي فراهم مي‌كنند. البته هستند نيروگاه‌هايي در كشورهاي همسايه (امارات) كه به مازوت توليد ايران نياز داشته باشند كه باز شرايط را اميدواركننده كرده است. در دو سال گذشته پس از برجام توانستيم بهينه‌سازي در برخي پالايشگاه‌ها را در دستور كار قرار دهيم. پالايشگاه‌هاي اراك، اصفهان، آبادان و تبريز از پالايشگاه‌هايي بودند كه وضعيت خود را بهبود بخشيدند. در مجموع، در آماري كه به‌تازگی منتشر شد، مشخص شد پالايشگاه اصفهان دومين شركت سودده ايران بوده است.
فكر مي‌كنيد پالايشگاه‌هاي موجود امكان ارتقا داشته باشند يا بايد به‌دنبال ايجاد پالايشگاه‌هاي جديد با رويكردهاي نوين براي افزايش ظرفيت پالايش در كشور باشيم؟
امكان افزايش ظرفيت پالايشگاه‌هاي فعلي وجود دارد. هندوستان اصلا پالايشگاه جديدي نساخته، بلكه پالايشگاه‌هاي موجود خود را ارتقا داده است. ما نيز مي‌توانيم به‌جاي ايجاد زيرساخت و خريد دانش فني و تكنولوژي و از صفر شروع‌کردن، ظرفيت پالايشگاه‌هاي موجود را ارتقا دهيم؛ برای مثال براي پالايشگاه ستاره خليج فارس، سه فاز در نظر گرفته شده بود، اما به اين جمع‌بندي رسيده‌اند كه مي‌توانند فاز جديدي را در اين بخش تعريف كنند. بسياري از پالايشگاه‌ها مانند پالايشگاه اراك و اصفهان، امكان توسعه دارند. بعضا پالايشگاه‌ها چون سهام‌دار دارند و آنها نيز اصرار می‌کنند كه در پايان سال سود تقسيم شود، امكان سرمايه‌گذاري و توسعه براي پالايشگاه وجود ندارد.
اگر بخواهيم نگاهي به ميني‌ريفاينري‌ها داشته باشيم، در كشور چقدر ظرفيت در اين بخش وجود دارد؟
غير از بحث پالايشگاه‌ها كه با پروژه‌هاي بزرگ سروكار دارند، در اين سال‌ها بخش خصوصي اقدام به ايجاد حدود صد واحد ميني‌ريفاينري كرده است. برخي از آنها كارشان مخلوط‌كردن تركيب مواد است و فراورده‌ها را بلنت مي‌كنند و فراورده‌هايي نزديك به بنزين و گازوئيل توليد مي‌كنند و برخي هم رآكتور دارند و برج وكيوم دارند و اين توانايي را دارند كه مستقلا بنزين و گازوئيل توليد كنند. البته بسياري از اين ميني‌ريفاينري‌ها با سخت‌گيري‌هاي ستاد مبارزه با قاچاق كالا و ارز، دچار مشكل شدند و فعال نيستند. به‌تازگی دوباره در اقدامي، قراردادهاي جديدي با قيمت‌هاي مناسبي منعقد شده كه موجب بازگشت اين واحدها به مدار توليد شده است. در صحبتي كه اخيرا با وزير نفت و انجمن پالايشگاه‌ها داشتيم، اعلام كرديم كه چون مشخص نيست قيمت نفت خامي كه شركت ملي نفت به پالايشگاه‌ها تحويل می‌دهد، چقدر است، پالايشگاه‌ها در قيمت‌گذاري خوراك ويژه ميني‌فاينري‌ها، با قيمت‌هاي بين‌المللي محاسبه مي‌كنند كه به‌ضرر ميني‌ريفاينري‌ها تمام مي‌شود. با وزير نفت به توافق رسيديم كه قيمت فروش نفت خام را به پالايشگاه‌ها به‌صورت ماهانه اعلام کند و آن را روي سايت وزارت نفت قرار دهد تا فعالان بخش خصوصي كه قصد خريد خوراك پالايشگاه‌ها را دارند، دچار مشكل نشوند. از سوي ديگر، فراورده‌ها‌ي پالايشگاه‌ها در بورس انرژي با قيمت ريالي به فروش مي‌رسيد كه خود رقيبي براي ميني‌ريفاينري‌هاي داخلي شده بود، زيرا آنها امكان عرضه فراورده‌هاي خود به ريال را ندارند؛ بنابراين فعلا مذاكرات در اين سطح در حال پيگيري است كه قيمت فراورده‌ها در بورس انرژي هم به‌صورت دلاري در نظر گرفته شود. اين تدابير سبب مي‌شود ميني‌ريفاينري‌ها بتوانند دوباره وارد مدار شوند و در آينده ظرفيت خود را افزايش دهند.
سرانجام طرح ايجاد پتروپالايشگاه‌ها به كجا رسيد؟
امسال نمايندگان مجلس طرحي را ارائه دادند كه طبق آن وزارت نفت مكلف شد براي دو ميليون بشکه نفت خام مجوز بدهند كه پتروپالايشگاه‌هايي با سرمايه بخش خصوصي ساخته شود. هر بخش خصوصي كه درخواست دهد، مي‌تواند متقاضي ايجاد پتروپالايشگاه‌ باشد و طبق اين مصوبه، نفت خام خود را براي چند سال رايگان دريافت كند تا وقتي ‌كه سرمايه سرمايه‌گذار به او بازگردد. به‌نوعي تلاش شده با اين روش بخش خصوصي را ترغيب كنند تا در اين حوزه سرمايه‌گذاري كند. آيين‌نامه اين مصوبه، هفته گذشته ابلاغ شده و بايد ديد استقبال از آن به چه صورت خواهد بود.
فكر مي‌كنيد استقبال از آن به چه صورت باشد؟
شرايط آن كمي سخت است؛ برای نمونه فراورده‌هاي سنگين در پتروپالايشگاه‌ها نمي‌تواند بيش از 10 درصد باشد و بايد حتما از تكنولوژي‌هاي جديد بهره بگيرد. سهام‌داران بايد 30 درصد سهام خود را در بورس عرضه كنند و برخي شرايطي كه ممكن است براي برخي قابل قبول نباشد. اگر از اين طرح استقبال شود، قطعا مي‌تواند ظرفيت پالايشي كشور را به‌شدت افزايش دهد.
فكر مي‌كنيد مخاطبان آن بيشتر از كدام بخش باشند، بخش خصوصي يا قرارگاه؟
با توجه به تكنولوژي بالايي كه ايجاد پتروپالايشگاه مي‌خواهد، قطعا بخش خصوصي توان ايجاد آن را نخواهد داشت. اگر روزانه 10 هزار بشكه پتروپالايش (كوچك‌ترين ظرفيت ممكن براي پالايش) داشته باشيد، بايد صد ميليون دلار سرمايه‌گذاري كنيد؛ يعني اگر ظرفيت پالايشي يك پتروپالايشگاه، صد هزار بشكه در روز باشد، به دو ميليارد دلار سرمايه‌گذاري نياز دارد كه بعيد مي‌دانم بخش خصوصي اين توان را داشته باشد. يك پروژه در اين زمينه پيش‌تر در كرمانشاه مطرح بود كه هنوز اجرائي نشده و ممكن است برخي به‌دنبال آن باشند.
در سال اخير، موضوعات ديگري وابسته به پالايش داشتيم كه دغدغه كلي براي كشور ايجاد كرد، مثل موضوع بنزين كه در سال جديد از چند بُعد چالش‌زا شد؛ يكي از نظر افزايش قيمت كه به توليد پالايشگاه‌ها بازمي‌گشت و ديگري آلايندگي كه خيلي‌ها مقصر اصلي را بنزين مي‌دانستند. وضعيت پالايشگاه‌ها در اين زمينه چگونه است؟
بحث‌هايي كه مطرح شد مبني‌بر آلودگي بنزين و آلودگي هوا، طبعا با توجه به گزارشات سامانه پایش کیفی هوای کشور، بنزن آروماتيك بنزين توليد داخلي و سولفور استاندارد است. به نظر نمي‌آيد اين حرف‌ها درست باشد. بالاخره سوخت، آلاينده است. نمي‌توان انتظار داشت بنزين و گازوئيل در حد بالا مصرف شود و آلاينده نباشد. يك‌سوم مصرف سوخت كشور در تهران است. تلاش شده آلايندگي كم شود و در حد استاندارد باشد، اما هر سوخت آلايندگي دارد، ضمن اينكه خودروهايمان استاندارد نيست و خودروهاي اسقاطي بسياري داريم كه توليد آلايندگي مي‌كنند. خب يك خودروي اسقاطي به اندازه 30 خودرو آلايندگي ايجاد مي‌كند. تاكسي‌هايي هستند كه به‌شدت آلاينده هستند. فرودگاهي در كنار تهران داريم كه هر نشست‌وبرخاست هواپيما در آن به اندازه سه هزار خودرو آلايندگي ايجاد مي‌كند و هزاران موتورخانه و شوفاژخانه كه سوخت مصرف مي‌كنند و خيلي‌هايشان استاندارد نيستند. قطعا وضعيت پالايشي‌مان الان قابل‌قبول است. بنزين يورو 4 و 5 را كه ما داريم هيچ‌كدام از كشورهاي منطقه نمي‌توانند توليد كنند و فقط هندوستان مي‌تواند بنزيني با كيفيت ايران توليد كند. حتي كشورهاي عربي با همه ادعايشان اين توان را ندارند، فقط قطر يك واحد GTL دارد كه از گاز، بنزين توليد مي‌كند كه بحث آن جداگانه است، ولي هيچ‌كدام از كشورهاي همسايه ما اين پتانسيل را ندارند.
اين ظرفيت در كشورهاي ديگر كم است و اين امكان را به ما مي‌دهد كه بتوانيم بنزين سوپر را صادر كنيم. اين ظرفيت براي توليد بنزين چقدر در پالايشگاه‌هاي ما موجود است؟ آيا بخش ديگري هم مي‌تواند توليد بنزين داشته باشد؟
روزانه حدود 105 تا 110 ميليون ليتر مي‌توانيم بنزين توليد كنيم. قبلا مصرف بنزين را به 95 ميليون ليتر رسانده بوديم. با توجه به اينكه پالايشگاه‌ها ممكن است يكي، دو ماه تعميرات اساسي (اورهال) داشته باشند، درمجموع ميانگین 95 ميليون ليتر را داريم. اگر افزايش قيمت بنزين نداشتيم، عملا هرچه در كشور توليد مي‌شد يا مصرف مي‌شد يا قاچاق. خوشبختانه بازگشت سهميه‌بندي و كارت سوخت و افزايش قيمت‌ها باعث شده مصرف بنزين به 75 ميليون ليتر در روز كاهش یابد. بنابراين درحال‌حاضر، 20 ميليون ليتر در روز مازاد بنزين داريم كه مي‌توانيم آن را صادر كنيم. ضمن اينكه مازاد را در گازوئيل، نفت كوره و بنزين هواپيما داريم كه درمجموع روزانه 400 هزار بشكه ظرفيت صادراتي داريم و ظرفيت پالايشگاهی‌مان بيش از نياز داخل است و مي‌توانيم در سال هفت ميليارد دلار درآمد داشته باشيم. كشورهاي همسايه همه‌شان به نوعي نيازمند فراورده‌هاي نفتي هستند. افغانستان كشوري پهناور با بستر كشاورزي است و پالايشگاه چهار، پنج هزاربشكه‌اي كوچك دارد و نيازهايش از تركمنستان و ايران وارد مي‌شود. ارمنستان و پاكستان هم پالايشگاه كوچكي دارند. عراق كل ظرفيت پالايشگاهي‌اش 600 هزار بشكه است، درحالي‌كه اقليم كردستان آمادگي دارد تمام نيازهايش را از ايران تأمين كند. اينها ظرفيت‌هايي است كه در كشورهاي همسايه داريم. اگر ظرفيت پالايشگاهي‌مان افزايش پيدا كند، مي‌توانيم سال‌ها در اين بازارها حرفي براي گفتن داشته باشيم.
كدام پالايشگاه‌ها درحال‌حاضر بنزين صادر مي‌كنند؟
مي‌دانم كه اراك، تبريز و اصفهان صادرات بنزين دارند. در بورس، تبريز بيشترين سهم را دارد. عمدتا بنزين صادراتي به اقليم كردستان از پالايشگاه اراك، تبريز و اصفهان است و بعضا صادرات بنزين به افغانستان از انبارهاي رفسنجان است كه مي‌تواند بنزيني باشد كه از خط لوله و از بندرعباس آمده باشد.
پالايشگاه‌هاي ديگر هم براي توليد بنزين ورود مي‌كنند؟
خودشان كه تصميم‌گير نيستند. آنها موظف هستند از نفت خامي كه مي‌گيرند پنج فراورده اصلي توليد كنند و در اختيار شركت پالايش و پخش فراورده‌هاي نفتي قرار دهند. شركت پخش و پالايش فراورده‌هاي نفتي است كه تصميم مي‌گيرد كدام در داخل مصرف شود و كدام صادر شود.
به نظرتان در سال آتي وضعيت صنعت پالايش كشور چطور خواهد بود؟
صنعت پالايش نبايد در سال آينده هم مشكلي داشته باشد و منطقا بايد بتواند به روالي كه دارد ادامه دهد. به نظرم مي‌آيد بحران 2020 براي سوخت كشتي‌ها هم نتواند روي صنعت پالايش اثرگذار باشد و وضعيت بهتر از سال جاري خواهد بود.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها