روزنامهنگاران و بحرانی فراتر از «ویروس»
پژمان موسوی
همه در وضعیتی بغرنج قرار داریم؛ این کتمانشدنی نیست. نگرانی در چهره تکتکمان موج میزند و آنچه اضطرابمان را بیشتر میکند، نداشتن چشماندازی روشن برای عبور از «بحران کرونا» است؛ پرسش اصلی این روزها شاید این باشد که با این وضعیت دقیقا باید چه کرد؟ بهترین راه مقابله با این شرایط بحرانی چیست؟ چگونه باید با اخبار ضدونقیض و شایعات هر دم افزون این روزها روبهرو شد؟ چگونه میتوان خبری را باور کرد، اظهارنظری را جدی گرفت، اصالت یک پیام صوتی یا تصویری را تشخیص داد و از دقیقبودن یک منبع خبری مطمئن شد؟ بعد از حدود 10 روز مواجهه تمامعیار با «کرونا»، این گزاره تقریبا قطعی است که ایرانیان این روزها با دو مسئله جداگانه روبهرو هستند: یک مسئله ویروسی به نام کروناست و مسئله دیگر نحوه مدیریت اخبار، شایعات و بازتاب رسانهای شیوع این بیماری؛ در مسئله نخست به نظر میرسد کمتر ایرانیای باشد که توصیههای بهداشتی برای مقابله با انتقال این ویروس را رعایت نکرده و سبک زندگیاش مشابه روزهای قبل از شیوع این ویروس باشد. مردم از هر طبقه و با هر سطح از تحصیلات، تا جایی که امکانش بود تلاش کردند نه خود مبتلا به این ویروس شوند و نه کسی را به این ویروس آلوده کنند، رفتارِ فردی هرکدام از ما در خانه و رفتارِ اجتماعیمان در فضاهای عمومی، بهروشنی مؤید این نکته بود. اما مسئله دوم بهکلی متفاوت با مسئله نخست بود؛ حجم انتشار شایعه، دروغ، اخبار تأییدنشده، توصیههای مشوش، اظهارنظرهای غیرکارشناسی و... آنقدر در این 10 روز گسترده بود که به نظر میرسد این حجم از اخبار و اطلاعات اینچنینی، در هیچ دورهای با این میزان و به این شدت و در این بازه زمانی، سابقه نداشته است. همین حجم از اخبار و اطلاعات نادرست و غیردقیق، اگر نگوییم دروغ، کافی است تا یک بحران واقعی پزشکی، به یک عامل برای ناامنی روانی، گسستگی اجتماعی و رواجِ شایعه تبدیل شود: بحرانی فراتر از خود ویروس. در این شرایط، وظیفه روزنامهنگاران دقیقا چیست؟ آنان در چنین شرایطی باید چگونه رفتار کنند؟ آیا رفتار حرفهای روزنامهنگاران، میتواند وضعیت را به حالت عادی بازگرداند و توجهات را متوجه واقعیتها درباره بیماری کرونا کند و آن را از غبار دروغ و شایعه بِرهاند؟ پاسخ به این پرسش گرچه به طور کامل «بله» نیست، ولی میتوان با احتمال قریب به یقین گفت تنها گروهی که میتوانند واقعیتها را در اینباره به مردم بگویند، روزنامهنگاران حرفهای، باوجدان و مسئول هستند. روزنامهنگاران حرفهای باید در شرایطی که همه اجزای جامعه «نگران» است، با انتشار واقعیتها درباره کرونا، جلوی رواج گسترده شایعات همهگیر را بگیرند. این تنها روزنامهنگاران هستند که در صورت انتشار یک دروغ یا شایعه در سطحی وسیع، میتوانند با منابع خبری معتبر و مستقل تماس گرفته و واقعیتها درباره آن شایعه یا دروغ را به اطلاع مردم برسانند. این تنها روزنامهنگاران هستند که میتوانند در فضای مجازی، با فکت و مدرک و دلیل، اجازه جولان به شایعهپردازان بیهویت ندهند و تنها واقعیات را هر چند تلخ منتشر کنند. مهم نیست آنچه روزنامهنگاران مطرح میکنند تلخ باشد یا امیدآفرین، مهم این است که آنچه روزنامهنگاران مطرح میکنند، باید درست باشد و دقیق، بیکموکاست چراکه در این صورت حتی خبر تلخ هم میتواند دریچهای باشد برای شناخت بیشتر و بهتر یک موضوع و روزنهای برای مقابله جدی با آن.
آنچه سبب شده این روزها اخبار نادرست، شایعه و حتی دروغ در میان برخی مردم رواج یافته و همهگیر شود، بیاعتمادی نسبی مردم به جریان اطلاعرسانی دولت، صداوسیما و نهادهای رسمی است؛ این بیاعتمادی تا به آنجاست که برخی حاضرند دروغ را به اسم خبر بپذیرند اما تن به اخبار دولتی و انتشار آن ندهند. در این شرایط، توصیه به دنبالکردن اخبار درست از کانال رسانههای دولتی و بهویژه صداوسیما، اگر هم درست باشد که نیست، ناکافی است. در چنین شرایطی روزنامهنگاران حرفهای اما مستقل، وظیفهای دوچندان دارند چراکه بار جریان آزاد اطلاعرسانی در وضعیتی بغرنج همچون امروز، بر دوش آنهاست و این آنها هستند که باید در روزنامهها و وبسایتهای مستقل یا در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی، هم درست بگویند، هم دقیق بنویسند و هم اخبار و اطلاعات کارشناسی خود را در سطحی وسیع منتشر کرده و با این کار در عمل شایعهسازان و دروغپردازان را به عقب برانند و اجازه جولان آنها را ندهند. این از معدود راههای باقیمانده است، تردید نکنیم... .
همه در وضعیتی بغرنج قرار داریم؛ این کتمانشدنی نیست. نگرانی در چهره تکتکمان موج میزند و آنچه اضطرابمان را بیشتر میکند، نداشتن چشماندازی روشن برای عبور از «بحران کرونا» است؛ پرسش اصلی این روزها شاید این باشد که با این وضعیت دقیقا باید چه کرد؟ بهترین راه مقابله با این شرایط بحرانی چیست؟ چگونه باید با اخبار ضدونقیض و شایعات هر دم افزون این روزها روبهرو شد؟ چگونه میتوان خبری را باور کرد، اظهارنظری را جدی گرفت، اصالت یک پیام صوتی یا تصویری را تشخیص داد و از دقیقبودن یک منبع خبری مطمئن شد؟ بعد از حدود 10 روز مواجهه تمامعیار با «کرونا»، این گزاره تقریبا قطعی است که ایرانیان این روزها با دو مسئله جداگانه روبهرو هستند: یک مسئله ویروسی به نام کروناست و مسئله دیگر نحوه مدیریت اخبار، شایعات و بازتاب رسانهای شیوع این بیماری؛ در مسئله نخست به نظر میرسد کمتر ایرانیای باشد که توصیههای بهداشتی برای مقابله با انتقال این ویروس را رعایت نکرده و سبک زندگیاش مشابه روزهای قبل از شیوع این ویروس باشد. مردم از هر طبقه و با هر سطح از تحصیلات، تا جایی که امکانش بود تلاش کردند نه خود مبتلا به این ویروس شوند و نه کسی را به این ویروس آلوده کنند، رفتارِ فردی هرکدام از ما در خانه و رفتارِ اجتماعیمان در فضاهای عمومی، بهروشنی مؤید این نکته بود. اما مسئله دوم بهکلی متفاوت با مسئله نخست بود؛ حجم انتشار شایعه، دروغ، اخبار تأییدنشده، توصیههای مشوش، اظهارنظرهای غیرکارشناسی و... آنقدر در این 10 روز گسترده بود که به نظر میرسد این حجم از اخبار و اطلاعات اینچنینی، در هیچ دورهای با این میزان و به این شدت و در این بازه زمانی، سابقه نداشته است. همین حجم از اخبار و اطلاعات نادرست و غیردقیق، اگر نگوییم دروغ، کافی است تا یک بحران واقعی پزشکی، به یک عامل برای ناامنی روانی، گسستگی اجتماعی و رواجِ شایعه تبدیل شود: بحرانی فراتر از خود ویروس. در این شرایط، وظیفه روزنامهنگاران دقیقا چیست؟ آنان در چنین شرایطی باید چگونه رفتار کنند؟ آیا رفتار حرفهای روزنامهنگاران، میتواند وضعیت را به حالت عادی بازگرداند و توجهات را متوجه واقعیتها درباره بیماری کرونا کند و آن را از غبار دروغ و شایعه بِرهاند؟ پاسخ به این پرسش گرچه به طور کامل «بله» نیست، ولی میتوان با احتمال قریب به یقین گفت تنها گروهی که میتوانند واقعیتها را در اینباره به مردم بگویند، روزنامهنگاران حرفهای، باوجدان و مسئول هستند. روزنامهنگاران حرفهای باید در شرایطی که همه اجزای جامعه «نگران» است، با انتشار واقعیتها درباره کرونا، جلوی رواج گسترده شایعات همهگیر را بگیرند. این تنها روزنامهنگاران هستند که در صورت انتشار یک دروغ یا شایعه در سطحی وسیع، میتوانند با منابع خبری معتبر و مستقل تماس گرفته و واقعیتها درباره آن شایعه یا دروغ را به اطلاع مردم برسانند. این تنها روزنامهنگاران هستند که میتوانند در فضای مجازی، با فکت و مدرک و دلیل، اجازه جولان به شایعهپردازان بیهویت ندهند و تنها واقعیات را هر چند تلخ منتشر کنند. مهم نیست آنچه روزنامهنگاران مطرح میکنند تلخ باشد یا امیدآفرین، مهم این است که آنچه روزنامهنگاران مطرح میکنند، باید درست باشد و دقیق، بیکموکاست چراکه در این صورت حتی خبر تلخ هم میتواند دریچهای باشد برای شناخت بیشتر و بهتر یک موضوع و روزنهای برای مقابله جدی با آن.
آنچه سبب شده این روزها اخبار نادرست، شایعه و حتی دروغ در میان برخی مردم رواج یافته و همهگیر شود، بیاعتمادی نسبی مردم به جریان اطلاعرسانی دولت، صداوسیما و نهادهای رسمی است؛ این بیاعتمادی تا به آنجاست که برخی حاضرند دروغ را به اسم خبر بپذیرند اما تن به اخبار دولتی و انتشار آن ندهند. در این شرایط، توصیه به دنبالکردن اخبار درست از کانال رسانههای دولتی و بهویژه صداوسیما، اگر هم درست باشد که نیست، ناکافی است. در چنین شرایطی روزنامهنگاران حرفهای اما مستقل، وظیفهای دوچندان دارند چراکه بار جریان آزاد اطلاعرسانی در وضعیتی بغرنج همچون امروز، بر دوش آنهاست و این آنها هستند که باید در روزنامهها و وبسایتهای مستقل یا در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی، هم درست بگویند، هم دقیق بنویسند و هم اخبار و اطلاعات کارشناسی خود را در سطحی وسیع منتشر کرده و با این کار در عمل شایعهسازان و دروغپردازان را به عقب برانند و اجازه جولان آنها را ندهند. این از معدود راههای باقیمانده است، تردید نکنیم... .