|

رقابت اصولگرایی در میدان خالی‌شده از رقیب

قادر باستانی

انتخابات دوم اسفند، اصطلاح دیگری به فرهنگ علوم سیاسی افزود: «رقابت اصولگرایی»؛ یعنی رقابت انتخاباتی در میدان خالی‌شده از رقیب که نتیجه آن را می‌توان به‌راحتی حدس زد و پیش از به‌صدادرآمدن سوت آغاز، به برندگان آن تبریک گفت! اما آنچه به مذاق فیروزمندان این میدان خوش نیامد، کم‌رونقی و سردی فضای رقابت و کاهش معنادار مشارکت مردم بود.رسانه ملی در تبلیغات خود، مسائلی برای توجیه کاهش مشارکت عمومی ذکر می‌کرد که سوژه خنده در فضای مجازی شده بود. ‌‌فارغ از آرای برخی استان‌های کمترتوسعه‌یافته، مانند سیستان و بلوچستان، کهگیلویه و بویراحمد، اردبیل و ایلام که رقابت‌های قومی و قبیله‌ای در انتخابات وجود دارد، در غالب مراکز شهری و حتی روستایی، مشارکت سیاسی به نحو کاملا محسوسی تنزل یافته بود. در اینجا نقش فضای مجازی و آگاهی عمومی، چشمگیر و مشخص دیده می‌شد.ناگفته پیداست اصولگرایان به دلیل جو غالب جامعه، به‌راحتی می‌توانستند اکثریت کرسی‌های مجلس را در رقابتی ‌ جوانمردانه کسب کنند و اقلیت منسجم و قوی نیز از اصلاح‌طلبان در مجلس حضور یابند؛ این امر بیشتر با مصالح کنونی کشور سازگار بود، اما شاید ازبین‌بردن فضای رقابت و حذف رقبا برای کاهش ریسک موفقیت، برای برنامه‌ریزان اصولگرا، گران تمام شود. در چنین فضای تهدیدآمیز بین‌المللی که نظام با سخت‌ترین تحریم‌های ظالمانه بین‌المللی دست به گریبان است و هر روز فشارهای وارده بیشتر می‌شود، کمربستن به حذف عامدانه رقیب، چه مفهومی می‌تواند داشته باشد؟ در چنین فضایی، اینکه نزدیک به سه‌چهارم مردم پایتخت، با وجود دعوت مداوم برای حضور در انتخابات، به صندوق‌های رأی پشت کردند، چه پیامی برای دشمنان قسم‌خورده نظام دارد؟ آیا تبلیغات صداوسیما که هراس از کرونا، باعث نیامدن مردم شده یا عملکرد دولت و مجلس، باعث کاهش چشمگیر مشارکت عمومی شده است، در عرصه بین‌الملل مسموع خواهد بود؟ آیا نخواهند گفت طبق نتیجه رسمی انتخابات اکثریت مردم در آن مشارکت نکردند؟ پاسخ کسانی که چنین کاری را سامان دادند، به این ادعا چیست؟

این مجلسی که تشکیل خواهد شد، چگونه می‌تواند ادعای مردمی‌بودن کند، در حالی که نتوانسته رأی اکثریت آن را به دست آورد؟ و آیا این مجلس خواهد توانست پاسدار حقوق مردم باشد؟ مردمی‌بودن جزء ذات انقلاب اسلامی و بخش جدایی‌ناپذیر آن است. مگر می‌توان جمهوریت نظام را تضعیف کرد و تبعات بزرگ آن را نادیده گرفت؟ بنیان‌گذار انقلاب اسلامی مجلس را عصاره ملت و میزان را رأی مردم می‌دانست. با این مجلس که آرای آن کمترین در تاریخ انقلاب اسلامی است، به‌سختی می‌توان ادعای مردمی‌بودن داشت و به پشتوانه آن به مقابله با ترفندهای دشمنان پرداخت.
نظام اسلامی زمانی تاب‌آوری بالا در برابر تهدیدات بیرونی و اقتدار در درون خواهد داشت که بتواند از همه ظرفیت‌های خود بهره بگیرد و امکان ایفای نقش برای همه آحاد جامعه با هر گرایش و سلیقه فکری وجود داشته باشد.
فضای رقابت اصولگرایی، فضای دلخواه دوست‌داران انقلاب اسلامی نیست. چنین فضایی به طور قطع و یقین، مطلوب دشمنان نظام است، چراکه بهترین امکان را برای بهره‌گیری از اکثریت ناراضی جامعه به دست می‌گیرد و در برنامه‌ریزی‌های خود روی آن حساب باز می‌کند. آنهایی که خواسته و ناخواسته این پاس گل را به دشمنان دادند، اشتباه راهبردی خود را جبران کنند تا با سرزنش آیندگان به دلیل بزرگ‌کردن تهدیدات و ازمیان‌بردن فرصت‌های ناب، مواجه نشوند.

انتخابات دوم اسفند، اصطلاح دیگری به فرهنگ علوم سیاسی افزود: «رقابت اصولگرایی»؛ یعنی رقابت انتخاباتی در میدان خالی‌شده از رقیب که نتیجه آن را می‌توان به‌راحتی حدس زد و پیش از به‌صدادرآمدن سوت آغاز، به برندگان آن تبریک گفت! اما آنچه به مذاق فیروزمندان این میدان خوش نیامد، کم‌رونقی و سردی فضای رقابت و کاهش معنادار مشارکت مردم بود.رسانه ملی در تبلیغات خود، مسائلی برای توجیه کاهش مشارکت عمومی ذکر می‌کرد که سوژه خنده در فضای مجازی شده بود. ‌‌فارغ از آرای برخی استان‌های کمترتوسعه‌یافته، مانند سیستان و بلوچستان، کهگیلویه و بویراحمد، اردبیل و ایلام که رقابت‌های قومی و قبیله‌ای در انتخابات وجود دارد، در غالب مراکز شهری و حتی روستایی، مشارکت سیاسی به نحو کاملا محسوسی تنزل یافته بود. در اینجا نقش فضای مجازی و آگاهی عمومی، چشمگیر و مشخص دیده می‌شد.ناگفته پیداست اصولگرایان به دلیل جو غالب جامعه، به‌راحتی می‌توانستند اکثریت کرسی‌های مجلس را در رقابتی ‌ جوانمردانه کسب کنند و اقلیت منسجم و قوی نیز از اصلاح‌طلبان در مجلس حضور یابند؛ این امر بیشتر با مصالح کنونی کشور سازگار بود، اما شاید ازبین‌بردن فضای رقابت و حذف رقبا برای کاهش ریسک موفقیت، برای برنامه‌ریزان اصولگرا، گران تمام شود. در چنین فضای تهدیدآمیز بین‌المللی که نظام با سخت‌ترین تحریم‌های ظالمانه بین‌المللی دست به گریبان است و هر روز فشارهای وارده بیشتر می‌شود، کمربستن به حذف عامدانه رقیب، چه مفهومی می‌تواند داشته باشد؟ در چنین فضایی، اینکه نزدیک به سه‌چهارم مردم پایتخت، با وجود دعوت مداوم برای حضور در انتخابات، به صندوق‌های رأی پشت کردند، چه پیامی برای دشمنان قسم‌خورده نظام دارد؟ آیا تبلیغات صداوسیما که هراس از کرونا، باعث نیامدن مردم شده یا عملکرد دولت و مجلس، باعث کاهش چشمگیر مشارکت عمومی شده است، در عرصه بین‌الملل مسموع خواهد بود؟ آیا نخواهند گفت طبق نتیجه رسمی انتخابات اکثریت مردم در آن مشارکت نکردند؟ پاسخ کسانی که چنین کاری را سامان دادند، به این ادعا چیست؟

این مجلسی که تشکیل خواهد شد، چگونه می‌تواند ادعای مردمی‌بودن کند، در حالی که نتوانسته رأی اکثریت آن را به دست آورد؟ و آیا این مجلس خواهد توانست پاسدار حقوق مردم باشد؟ مردمی‌بودن جزء ذات انقلاب اسلامی و بخش جدایی‌ناپذیر آن است. مگر می‌توان جمهوریت نظام را تضعیف کرد و تبعات بزرگ آن را نادیده گرفت؟ بنیان‌گذار انقلاب اسلامی مجلس را عصاره ملت و میزان را رأی مردم می‌دانست. با این مجلس که آرای آن کمترین در تاریخ انقلاب اسلامی است، به‌سختی می‌توان ادعای مردمی‌بودن داشت و به پشتوانه آن به مقابله با ترفندهای دشمنان پرداخت.
نظام اسلامی زمانی تاب‌آوری بالا در برابر تهدیدات بیرونی و اقتدار در درون خواهد داشت که بتواند از همه ظرفیت‌های خود بهره بگیرد و امکان ایفای نقش برای همه آحاد جامعه با هر گرایش و سلیقه فکری وجود داشته باشد.
فضای رقابت اصولگرایی، فضای دلخواه دوست‌داران انقلاب اسلامی نیست. چنین فضایی به طور قطع و یقین، مطلوب دشمنان نظام است، چراکه بهترین امکان را برای بهره‌گیری از اکثریت ناراضی جامعه به دست می‌گیرد و در برنامه‌ریزی‌های خود روی آن حساب باز می‌کند. آنهایی که خواسته و ناخواسته این پاس گل را به دشمنان دادند، اشتباه راهبردی خود را جبران کنند تا با سرزنش آیندگان به دلیل بزرگ‌کردن تهدیدات و ازمیان‌بردن فرصت‌های ناب، مواجه نشوند.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها