|

نتيجه انتخابات مجلس چه معنايي براي مذاکرات ايران و آمريکا دارد؟

ديپلماسي ايراني: همان‌طور که انتظار مي‌رفت، اصولگرايان در انتخابات مجلس ايران پيروز شدند و يکي از دلايلش هم اين بود که بسياري از نامزدهاي اصلاح‌طلب و ميانه‌رو براي نامزدي در انتخابات تأييدصلاحيت نشده بودند. بااين‌حال، پيروزي اصولگرايان آن‌قدر هم که انتظار داشتند شيرين نبود، چون تنها ۴۲ درصد مشارکت در انتخابات وجود داشت که پايين‌‌ترين ميزان مشارکت از آغاز جمهوري اسلامي تاکنون به شمار مي‌رود. ميزان مشارکت در تهران تنها ۲۶ درصد بود. اين نبود اشتياق به مشارکت در انتخابات به اين معناست که اصولگرايان اختيار تام نخواهند داشت. اين مسئله همچنين اين معنا را دارد که پيروزي اصولگرايان در انتخابات رياست‌جمهوري ماه می سال ۲۰۲۱ همچنان يک عدم قطعيت است.
چرا اصولگرايان پيروز شدند؟
جداي از شمار اندک تعداد نامزدهاي ميانه‌رو و اصلاح‌طلب، عوامل ديگري هم در پيروزي اصولگرايان تأثير داشتند که يکي از آنها کاهش اعتقاد مردم به مشارکت در انتخابات به‌عنوان يک مسير مناسب براي اصلاحات است. رؤساي‌جمهور اصلاح‌طلب و ميانه‌رو در انتخابات سال‌هاي ۱۹۹۷، ۲۰۰۱، ۲۰۱۳ و ۲۰۱۷ با اکثريت آرا پيروز شدند؛ بااين‌حال، هيچ‌کدام در تلاش‌ها براي اصلاحات موفق نبودند. از ديگر عواملي که در دو دهه گذشته شرايط را در انتخابات رياست‌جمهوري و انتخابات مجلس به نفع اصولگرايان تغيير داده، عملکرد اقتصادي دولت و عقب‌نشيني‌ها در سياست خارجي بوده است. در رابطه با رئيس دولت هفتم و هشتم، سياست ايالات متحده براي مجازات ايران با وجود کمک‌هاي آن به انتقال قدرت موفق در افغانستان در سال ۲۰۰۱ و اقدام جورج دبليو بوش به شمول ايران در «محور شرارت» از جمله عواملي بودند که در انتخابات رياست‌‌جمهوري سال ۲۰۰۵ به پيروزي محمود احمدي‌نژاد که يک محافظه‌کار بود، انجاميدند. آن‌گاه اصولگرايان رئيس دولت هفتم و هشتم را به دنبال‌کردن سياست خارجي امتيازدهنده؛ يعني دست‌کشيدن از اهرم‌هاي نفوذ بدون هيچ دستاورد حقيقي در ازاي آن، متهم کردند.در انتخابات مجلس نيز خشم از سياست سازش روحاني بر سر مسائل هسته‌اي بدون بهره‌مندي از مزاياي اقتصادي، به نفع اصولگرايان تمام شد و اين در حالي است که روحاني اساسا قرباني تصميم يک‌‌جانبه و تأييدنشده دونالد ترامپ به خروج از توافق و اعمال مجدد تحريم‌ها شده است. کمپين اعمال فشار حداکثري ترامپ بيش از هر زمان ديگري اصولگرايان ايران را متقاعد کرد که بايد خودشان به دنبال منابعي براي نجات و توسعه باشند و اينکه دولت ايران هر کاري انجام دهد و هر امتيازي که قائل شود، باز هم ايالات متحده از دشمني با آن دست نخواهد کشيد. از آنجايي که اصلاح‌طلبان و ميانه‌روها در زمان حصول توافق هسته‌اي که ايالات متحده از آن خارج شد، قدرت را در کشور در دست داشتند، آنها‌ بهاي خشم اصولگرايان را پرداختند.

اصولگرايان مجبورند با حقايق مواجه شوند
در سراسر دو سال گذشته اصولگرايان، روحاني و کابينه او را براي مشکلات ايران مقصر دانسته‌اند و تا درخواست براي استعفاي او پيش رفته‌اند. آنها همچنين محمدجواد ظريف، وزير امور خارجه، را به دليل مذاکره برجام مورد شماتت قرار داده‌اند. اصولگرايان همچنين از سياست روحاني در بازگشايي درها به‌روي جهان خارج و تسهيل محدوديت‌هاي فرهنگي و سياسي به‌شدت انتقاد کرده‌اند. آنها مي‌گويند که اتکا به خارجي‌‌ها مشکلات اقتصادي ايران را حل نمي‌کند و در همين راستا، اقتصاد مقاومتي و مديريت انقلابي را خواستار شده‌اند. به‌طورقطع کارهاي زيادي هست که ايران خود به تنهايي مي‌تواند انجام دهد و از نمونه آنها مي‌توان به برخورد درست با سوخت‌هاي فسيلي، مديريت بهتر و استفاده کارآمد از منابع اشاره کرد. بااين‌حال، ايران براي توسعه و ارتقاي شرايط زندگي مردم به فناوري و سرمايه نياز خواهد داشت. با توجه به تحريم‌هاي ايالات متحده و احتمال اعمال مجدد تحريم‌‌هاي جهاني، ايران نمي‌تواند به دريافت آنچه نياز دارد اميد داشته باشد. حتي متحدان، از جمله روسيه و چين نيز کمکي نمي‌کنند؛ براي نمونه، ايران به‌شدت به سرمايه‌گذاري در صنعت نفت خود نياز دارد؛ اما روسيه همين اواخر اعلام کرده که در عراق سرمايه‌گذاري مي‌کند. به‌علاوه، روسيه و چين هر دو در رابطه با تجارت با ايران نگران مواجهه با تحريم‌‌هاي غرب هستند.
زماني که اصولگرايان مجلس کار خود را آغاز کنند، روحاني تا برگزاري انتخابات رياست‌جمهوري اساسا به رئيس‌جمهوري سرپرست تبديل مي‌شود. آن‌گاه اصولگراياني که بزرگ‌ترين وظيفه مجلس آتي را ارتقاي اقتصاد و استانداردهاي زندگي مردم توصيف کرده‌اند، مجبور به پاسخ‌گويي براي عملکرد خود خواهند شد. اگر در اين مسير شکست بخورند، ديگر نمي‌توانند روحاني را تنها مقصر بدانند. اصولگرايان خيلي زود درخواهند يافت که نمي‌توانند دستور کار خود را تحت تحريم‌ها پيش ببرند، به‌ويژه که شرايط اقتصادي تحت‌تأثير شيوع ويروس کرونا وخيم‌تر شده است. ازاين‌رو، آنها هم با همان گزينه‌هاي دولت‌هاي قبلي مواجه مي‌شوند: يا منعطف باشند و اولويت‌هاي سياست خارجي خود را تغيير دهند و درصدد اصلاحات داخلي برآيند يا با سقوط بيشتر اقتصاد و مشکلات سياسي مواجه شوند.
تأثيرات نتيجه انتخابات مجلس بر روابط ايران و آمريکا چطور خواهد بود؟
يکي از مسائل اصلي اين است که آيا ايران تصميم مي‌گيرد با ايالات متحده مذاکره مستقيم داشته باشد يا خير. اين تصميم، به‌ويژه با توجه به تجربه برجام بسيار مخاطره‌آميز خواهد بود. در رابطه با مذاکره اصولگرايان در موقعيت بهتري براي کسب اطمينان از هرگونه عدم مخالفت داخلي هستند. هيچ‌کس آنها را به نزديکي با غربي‌ها متهم نمي‌کند و آنها باور دارند که اعتبار انقلابي آنها معروف است. لازم به ذکر است که حتي رئيس‌جمهور احمدي‌نژاد نيز آماده بود تا با ايالات متحده توافق کند، اما ايالات متحده او را رد کرد و نهايتا بن‌بست هسته‌اي پيش‌آمده به شرايط کنوني انجاميد.
به‌علاوه اصولگرايان مي‌توانند از توافق با ايالات متحده بسیار سود ببرند، چراکه مي‌توانند بگويند تنها آنها توانايي اداره ايران را دارند. لازم به ذکر است که اختلافات ميان اصولگرايان- اصلاح‌طلبان- ميانه‌روها تنها بر سر ايدئولوژي نيست و به قدرت نيز مربوط مي‌شود. اگر اصولگرايان مطمئن باشند که توافق قدرت آنها را بيشتر مي‌کند، در جهت آن گام برمي‌دارند. اما براي تحقق چنين توافقي لازم است که محافظه‌کاران در آمريکا نيز منافع خود را در توافق با ايران بدانند و ازاين‌رو، براي امتيازدهي آماده باشند. بدترين اتفاق اين است که محافظه‌کاران آمريکايي به اين نتيجه برسند که پيروزي اصولگرايان در مجلس به معناي ازبين‌رفتن احتمال گفت‌وگو بين ايران و آمريکاست و به‌اين‌ترتيب، سياست اعمال فشار خود را با بيشترين شدت و با وجود همه مخاطرات درگيري نظامي احتمالي،
پيش ببرند.
منبع: ریسپانسیبل استیت کرفت
مترجم: طلا تسلیمی

ديپلماسي ايراني: همان‌طور که انتظار مي‌رفت، اصولگرايان در انتخابات مجلس ايران پيروز شدند و يکي از دلايلش هم اين بود که بسياري از نامزدهاي اصلاح‌طلب و ميانه‌رو براي نامزدي در انتخابات تأييدصلاحيت نشده بودند. بااين‌حال، پيروزي اصولگرايان آن‌قدر هم که انتظار داشتند شيرين نبود، چون تنها ۴۲ درصد مشارکت در انتخابات وجود داشت که پايين‌‌ترين ميزان مشارکت از آغاز جمهوري اسلامي تاکنون به شمار مي‌رود. ميزان مشارکت در تهران تنها ۲۶ درصد بود. اين نبود اشتياق به مشارکت در انتخابات به اين معناست که اصولگرايان اختيار تام نخواهند داشت. اين مسئله همچنين اين معنا را دارد که پيروزي اصولگرايان در انتخابات رياست‌جمهوري ماه می سال ۲۰۲۱ همچنان يک عدم قطعيت است.
چرا اصولگرايان پيروز شدند؟
جداي از شمار اندک تعداد نامزدهاي ميانه‌رو و اصلاح‌طلب، عوامل ديگري هم در پيروزي اصولگرايان تأثير داشتند که يکي از آنها کاهش اعتقاد مردم به مشارکت در انتخابات به‌عنوان يک مسير مناسب براي اصلاحات است. رؤساي‌جمهور اصلاح‌طلب و ميانه‌رو در انتخابات سال‌هاي ۱۹۹۷، ۲۰۰۱، ۲۰۱۳ و ۲۰۱۷ با اکثريت آرا پيروز شدند؛ بااين‌حال، هيچ‌کدام در تلاش‌ها براي اصلاحات موفق نبودند. از ديگر عواملي که در دو دهه گذشته شرايط را در انتخابات رياست‌جمهوري و انتخابات مجلس به نفع اصولگرايان تغيير داده، عملکرد اقتصادي دولت و عقب‌نشيني‌ها در سياست خارجي بوده است. در رابطه با رئيس دولت هفتم و هشتم، سياست ايالات متحده براي مجازات ايران با وجود کمک‌هاي آن به انتقال قدرت موفق در افغانستان در سال ۲۰۰۱ و اقدام جورج دبليو بوش به شمول ايران در «محور شرارت» از جمله عواملي بودند که در انتخابات رياست‌‌جمهوري سال ۲۰۰۵ به پيروزي محمود احمدي‌نژاد که يک محافظه‌کار بود، انجاميدند. آن‌گاه اصولگرايان رئيس دولت هفتم و هشتم را به دنبال‌کردن سياست خارجي امتيازدهنده؛ يعني دست‌کشيدن از اهرم‌هاي نفوذ بدون هيچ دستاورد حقيقي در ازاي آن، متهم کردند.در انتخابات مجلس نيز خشم از سياست سازش روحاني بر سر مسائل هسته‌اي بدون بهره‌مندي از مزاياي اقتصادي، به نفع اصولگرايان تمام شد و اين در حالي است که روحاني اساسا قرباني تصميم يک‌‌جانبه و تأييدنشده دونالد ترامپ به خروج از توافق و اعمال مجدد تحريم‌ها شده است. کمپين اعمال فشار حداکثري ترامپ بيش از هر زمان ديگري اصولگرايان ايران را متقاعد کرد که بايد خودشان به دنبال منابعي براي نجات و توسعه باشند و اينکه دولت ايران هر کاري انجام دهد و هر امتيازي که قائل شود، باز هم ايالات متحده از دشمني با آن دست نخواهد کشيد. از آنجايي که اصلاح‌طلبان و ميانه‌روها در زمان حصول توافق هسته‌اي که ايالات متحده از آن خارج شد، قدرت را در کشور در دست داشتند، آنها‌ بهاي خشم اصولگرايان را پرداختند.

اصولگرايان مجبورند با حقايق مواجه شوند
در سراسر دو سال گذشته اصولگرايان، روحاني و کابينه او را براي مشکلات ايران مقصر دانسته‌اند و تا درخواست براي استعفاي او پيش رفته‌اند. آنها همچنين محمدجواد ظريف، وزير امور خارجه، را به دليل مذاکره برجام مورد شماتت قرار داده‌اند. اصولگرايان همچنين از سياست روحاني در بازگشايي درها به‌روي جهان خارج و تسهيل محدوديت‌هاي فرهنگي و سياسي به‌شدت انتقاد کرده‌اند. آنها مي‌گويند که اتکا به خارجي‌‌ها مشکلات اقتصادي ايران را حل نمي‌کند و در همين راستا، اقتصاد مقاومتي و مديريت انقلابي را خواستار شده‌اند. به‌طورقطع کارهاي زيادي هست که ايران خود به تنهايي مي‌تواند انجام دهد و از نمونه آنها مي‌توان به برخورد درست با سوخت‌هاي فسيلي، مديريت بهتر و استفاده کارآمد از منابع اشاره کرد. بااين‌حال، ايران براي توسعه و ارتقاي شرايط زندگي مردم به فناوري و سرمايه نياز خواهد داشت. با توجه به تحريم‌هاي ايالات متحده و احتمال اعمال مجدد تحريم‌‌هاي جهاني، ايران نمي‌تواند به دريافت آنچه نياز دارد اميد داشته باشد. حتي متحدان، از جمله روسيه و چين نيز کمکي نمي‌کنند؛ براي نمونه، ايران به‌شدت به سرمايه‌گذاري در صنعت نفت خود نياز دارد؛ اما روسيه همين اواخر اعلام کرده که در عراق سرمايه‌گذاري مي‌کند. به‌علاوه، روسيه و چين هر دو در رابطه با تجارت با ايران نگران مواجهه با تحريم‌‌هاي غرب هستند.
زماني که اصولگرايان مجلس کار خود را آغاز کنند، روحاني تا برگزاري انتخابات رياست‌جمهوري اساسا به رئيس‌جمهوري سرپرست تبديل مي‌شود. آن‌گاه اصولگراياني که بزرگ‌ترين وظيفه مجلس آتي را ارتقاي اقتصاد و استانداردهاي زندگي مردم توصيف کرده‌اند، مجبور به پاسخ‌گويي براي عملکرد خود خواهند شد. اگر در اين مسير شکست بخورند، ديگر نمي‌توانند روحاني را تنها مقصر بدانند. اصولگرايان خيلي زود درخواهند يافت که نمي‌توانند دستور کار خود را تحت تحريم‌ها پيش ببرند، به‌ويژه که شرايط اقتصادي تحت‌تأثير شيوع ويروس کرونا وخيم‌تر شده است. ازاين‌رو، آنها هم با همان گزينه‌هاي دولت‌هاي قبلي مواجه مي‌شوند: يا منعطف باشند و اولويت‌هاي سياست خارجي خود را تغيير دهند و درصدد اصلاحات داخلي برآيند يا با سقوط بيشتر اقتصاد و مشکلات سياسي مواجه شوند.
تأثيرات نتيجه انتخابات مجلس بر روابط ايران و آمريکا چطور خواهد بود؟
يکي از مسائل اصلي اين است که آيا ايران تصميم مي‌گيرد با ايالات متحده مذاکره مستقيم داشته باشد يا خير. اين تصميم، به‌ويژه با توجه به تجربه برجام بسيار مخاطره‌آميز خواهد بود. در رابطه با مذاکره اصولگرايان در موقعيت بهتري براي کسب اطمينان از هرگونه عدم مخالفت داخلي هستند. هيچ‌کس آنها را به نزديکي با غربي‌ها متهم نمي‌کند و آنها باور دارند که اعتبار انقلابي آنها معروف است. لازم به ذکر است که حتي رئيس‌جمهور احمدي‌نژاد نيز آماده بود تا با ايالات متحده توافق کند، اما ايالات متحده او را رد کرد و نهايتا بن‌بست هسته‌اي پيش‌آمده به شرايط کنوني انجاميد.
به‌علاوه اصولگرايان مي‌توانند از توافق با ايالات متحده بسیار سود ببرند، چراکه مي‌توانند بگويند تنها آنها توانايي اداره ايران را دارند. لازم به ذکر است که اختلافات ميان اصولگرايان- اصلاح‌طلبان- ميانه‌روها تنها بر سر ايدئولوژي نيست و به قدرت نيز مربوط مي‌شود. اگر اصولگرايان مطمئن باشند که توافق قدرت آنها را بيشتر مي‌کند، در جهت آن گام برمي‌دارند. اما براي تحقق چنين توافقي لازم است که محافظه‌کاران در آمريکا نيز منافع خود را در توافق با ايران بدانند و ازاين‌رو، براي امتيازدهي آماده باشند. بدترين اتفاق اين است که محافظه‌کاران آمريکايي به اين نتيجه برسند که پيروزي اصولگرايان در مجلس به معناي ازبين‌رفتن احتمال گفت‌وگو بين ايران و آمريکاست و به‌اين‌ترتيب، سياست اعمال فشار خود را با بيشترين شدت و با وجود همه مخاطرات درگيري نظامي احتمالي،
پيش ببرند.
منبع: ریسپانسیبل استیت کرفت
مترجم: طلا تسلیمی

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها