|

دبیرکل اسبق سازمان ملل در 100 سالگی درگذشت

مرد آتش‌بس

شرق: نامش به قطع‌نامه 598 گره خورده است؛ به همین اعتبار شاید تنها دبیرکل سازمان ملل بود که در ایران مردم کوچه و بازار هم درباره‌ او حرف می‌زدند؛ آن‌هم در سال‌هایی که ارتباطات و انتقال اطلاعات به شکل امروز درنیامده بود. خاویر پرز دکوئیار در صدسالگی درگذشت؛ در لیما پایتخت پرو، همان‌جایی که سال 1920 چشم به جهان گشوده بود. دکوئیار در 62 سالگی دبیرکل سازمان ملل شد و در قریب به 10 سالی که این سمت را بر عهده داشت، در منازعات و مناقشات بین‌المللی زیادی به‌عنوان میانجی نقش‌آفرینی کرد؛ تا جایی که گاهی به شوخی خود را «رئیس دنیا» می‌نامید. او در سال پایانی جنگ به ایران آمد و البته تنها دبیرکل سازمان ملل بود که با آیت‌الله خامنه‌ای، رئیس‌جمهوری وقت و مقام معظم رهبری دیدار کرده بود.
10 سال دبیرکلی و چالش‌های بین‌المللی
دکوئیار کمی بعد از نشستن بر کرسی دبیرکلی سازمان ملل، با پرونده درگیری انگلیس و آرژانتین بر سر جزایر مالویناس مواجه شد. او پیش از این با ورود به وزارت خارجه پرو، وارد عرصه سیاست شده بود. دکوئیار در دانشگاه کاتولیک لیما حقوق خوانده بود و بعد از ورود به وزارت خارجه در سفارت‌های پرو در اروپا و آمریکای لاتین کار کرد. او به سال 1982 به‌عنوان پنجمین دبیرکل سازمان ملل کارش را آغاز کرد. جنگ داخلی السالوادور، گروگان‌گیری آمریکایی‌ها در لبنان، صلح کامبوج و استقلال نامیبیا چالش‌های بین‌المللی‌ای بود که در دوره او اتفاق افتادند. دکوئیار در همه این رویدادها نقش پررنگی را در میانجیگری به‌عنوان دبیرکل سازمان ملل ایفا کرد. او در جریان جنگ‌های یوگسلاوی، در مذاکرات میان صرب‌ها و کروات‌ها نیز نقش داشت. ایفای نقش برای خروج نیروهای شوروی از افغانستان، دیگر نقطه فعالیت او بود. او همچنین به‌عنوان نماینده ویژه سازمان ملل در میانجیگری صلح بین یونان و ترکیه در ۱۹۷۴ حضور پررنگی داشت. به این ترتیب گستردگی حضور او در توافق‌نامه‌های بین‌المللی از خاورمیانه گرفته تا اروپا و آمریکا را در‌بر می‌گرفت. پس از مرگش، وزارت دادگستری و حقوق‌ بشر پرو در توییتی درباره دکوئیار نوشت: «او در مقام یک وکیل، دیپلمات و دبیرکل سازمان ملل همواره ذات انسانی و دغدغه‌های خود را در قبال آسیب‌پذیرها نشان داد». دکوئیار اولین دبیرکل سازمان ملل از آمریکای لاتین بود. رئیس‌جمهور پرو در توییتی نوشت دکوئیار «همه زندگی خود را وقف کار برای توسعه و پیشرفت کشورش کرد» و «دموکراتی تمام‌عیار» بود. دبیر‌کل فعلی سازمان ملل نیز در بیانیه‌ای او را دولتمردی برجسته، دیپلماتی متعهد و الهام‌بخش دانست که «تأثیر عمیقی بر سازمان ملل و جهان گذاشت». آنتونیو گوترش دو ماه قبل در مراسم تولد صدسالگی دکوئیار نیز گفته بود: فعالیت‌های او نه‌تنها نقش سازمان ملل را پررنگ کرد، بلکه «کل حیات سیاسی جهان در قرن بیستم» را تحت تأثیر قرار داد. محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران نیز پس از مرگ دکوئیار نوشت که از خبر درگذشت او «اندوهگین» شده است. ظریف نوشت: «به‌عنوان یک دیپلمات جوان، مهارت او را تحسین می‌کردم؛ او پایان بسیاری از درگیری‌ها را سرپرستی کرد، از‌جمله آتش‌بس جنگی که صدام حسین بر ایران تحمیل کرد». ظریف در مقطع جنگ ایران و عراق، در نمایندگی ایران در سازمان ملل حضور داشت. او در قطع‌نامه 598 نیز نقش فعالی داشت؛ قطع‌نامه‌ای که به یکی از طولانی‌ترین جنگ‌های قرن بیستم خاتمه داد و از نقاط عطف کارنامه سیاسی دکوئیار نیز محسوب می‌شود.
آتش‌بس ایران و عراق
هشت سال بعد از جنگ تحمیلی، ایران قطع‌نامه 598 را پذیرفت. قطع‌نامه در 29 تیر 1366 تصویب شده بود و ایران 27 تیر 67 آن را پذیرفت تا آتش‌بس بین ایران و عراق حاکم شود. نکته اینجا بود که پیش از قطع‌نامه 598، ایران هفت قطع‌نامه شورای امنیت سازمان ملل درباره پایان جنگ را رد کرده بود. عباس ملکی، از اعضای تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای و دیپلمات باسابقه، در‌این‌باره به «شرق» توضیح داده بود: «وقتی قطع‌نامه در سال ۱۳۶۶ صادر شد، عراق‌‌ همان موقع یعنی یک سال پیش از ایران آن را پذیرفت. ایران به دلیل وجود دشمن در خاکش، قطع‌نامه را نمی‌پذیرفت و به همین دلیل عراق فکر می‌کرد همیشه همین منوال ادامه پیدا می‌کند. وقتی ایران پذیرفت، ما به همراه آقای ولایتی به نیویورک رفتیم. در جلسه با آقای دکوئیار (دبیرکل وقت سازمان ملل)، از تهران تلکس رسید که عراق دوباره از جنوب حمله و منافقین تا نزدیکی کرمانشاه آمده‌اند. وقتی آقای ولایتی به دکوئیار گفت، او باور نمی‌کرد که چنین حمله‌ای صورت گرفته باشد. او گفت باید چک کنم. عصر آن روز گفت هواپیماهای آمریکایی‌ در منطقه تأیید کرده‌اند که نیروهای عراق در جاهایی که نبودند، وارد خاک ایران شده‌اند. تمام نگرانی آقای دکوئیار این بود که آمریکایی‌ها شاید پشت ماجرا باشند که آنها به او گفته بودند ما هم با حمله دوباره عراق به ایران مشکل داریم و مخالف هستیم. با فشار آمریکا و آقای دکوئیار، عراقی‌ها متوقف شدند». از نقاط مهم مورد توافق واقع‌شدن این قطع‌نامه، غیر از دلایل اقتصادی و سیاسی، بند ششم آن بود؛ بندی درباره مشخص‌کردن شروع‌کننده جنگ؛ یعنی موضوعی که برای ایران اهمیت بسیاری داشت. در این بند آمده است: «از دبير‌كل می‌خواهد با مشورت ايران و عراق، مسئله تفويض اختيار به يك هيئت بی‌طرف برای تحقيق درباره مسئوليت منازعه را بررسی کند و در اسرع وقت به شورای امنيت گزارش دهد»‌. آیت‌الله هاشمی‌‌رفسنجانی سال‌ها بعد درباره این بند گفت: «ایشان حاضر شد قطع‌نامه را به آن شکل عوض کند و برای ما قدم مهمی بود و پیگیری کرد که این مسائل اجرا شود». اشاره مرحوم هاشمی به مشخص‌کردن کشور متجاوز و سپس بحث‌های مرتبط با غرامت بود. به همین دلیل ایران سال‌های بعد از جنگ نیز بحث بند ششم قطع‌نامه را پیگیری می‌کرد. دکوئیار سرانجام هشتم آذر 1370 در گزارشی به‌صراحت اعلام کرد «عراق جنگ را شروع کرده است».
دکوئیار بعد از سازمان ملل عزم ریاست‌جمهوری پرو را کرد؛ اما ناموفق بود و تنها برای مدت کوتاهی در سال 2000 بعد از استعفای آلبرتو فوجیموری، رئیس‌جمهور وقت پرو، به‌عنوان وزیر خارجه و نخست‌وزیر، به دولت انتقالی در برگزاری انتخابات‌های آزاد و منصفانه کمک کرد. او که به فرهنگ و زبان فرانسوی علاقه زیادی داشت، سال 2004 سفیر پرو در فرانسه شد و این فصل آخر زندگی سیاسی‌اش بود.

شرق: نامش به قطع‌نامه 598 گره خورده است؛ به همین اعتبار شاید تنها دبیرکل سازمان ملل بود که در ایران مردم کوچه و بازار هم درباره‌ او حرف می‌زدند؛ آن‌هم در سال‌هایی که ارتباطات و انتقال اطلاعات به شکل امروز درنیامده بود. خاویر پرز دکوئیار در صدسالگی درگذشت؛ در لیما پایتخت پرو، همان‌جایی که سال 1920 چشم به جهان گشوده بود. دکوئیار در 62 سالگی دبیرکل سازمان ملل شد و در قریب به 10 سالی که این سمت را بر عهده داشت، در منازعات و مناقشات بین‌المللی زیادی به‌عنوان میانجی نقش‌آفرینی کرد؛ تا جایی که گاهی به شوخی خود را «رئیس دنیا» می‌نامید. او در سال پایانی جنگ به ایران آمد و البته تنها دبیرکل سازمان ملل بود که با آیت‌الله خامنه‌ای، رئیس‌جمهوری وقت و مقام معظم رهبری دیدار کرده بود.
10 سال دبیرکلی و چالش‌های بین‌المللی
دکوئیار کمی بعد از نشستن بر کرسی دبیرکلی سازمان ملل، با پرونده درگیری انگلیس و آرژانتین بر سر جزایر مالویناس مواجه شد. او پیش از این با ورود به وزارت خارجه پرو، وارد عرصه سیاست شده بود. دکوئیار در دانشگاه کاتولیک لیما حقوق خوانده بود و بعد از ورود به وزارت خارجه در سفارت‌های پرو در اروپا و آمریکای لاتین کار کرد. او به سال 1982 به‌عنوان پنجمین دبیرکل سازمان ملل کارش را آغاز کرد. جنگ داخلی السالوادور، گروگان‌گیری آمریکایی‌ها در لبنان، صلح کامبوج و استقلال نامیبیا چالش‌های بین‌المللی‌ای بود که در دوره او اتفاق افتادند. دکوئیار در همه این رویدادها نقش پررنگی را در میانجیگری به‌عنوان دبیرکل سازمان ملل ایفا کرد. او در جریان جنگ‌های یوگسلاوی، در مذاکرات میان صرب‌ها و کروات‌ها نیز نقش داشت. ایفای نقش برای خروج نیروهای شوروی از افغانستان، دیگر نقطه فعالیت او بود. او همچنین به‌عنوان نماینده ویژه سازمان ملل در میانجیگری صلح بین یونان و ترکیه در ۱۹۷۴ حضور پررنگی داشت. به این ترتیب گستردگی حضور او در توافق‌نامه‌های بین‌المللی از خاورمیانه گرفته تا اروپا و آمریکا را در‌بر می‌گرفت. پس از مرگش، وزارت دادگستری و حقوق‌ بشر پرو در توییتی درباره دکوئیار نوشت: «او در مقام یک وکیل، دیپلمات و دبیرکل سازمان ملل همواره ذات انسانی و دغدغه‌های خود را در قبال آسیب‌پذیرها نشان داد». دکوئیار اولین دبیرکل سازمان ملل از آمریکای لاتین بود. رئیس‌جمهور پرو در توییتی نوشت دکوئیار «همه زندگی خود را وقف کار برای توسعه و پیشرفت کشورش کرد» و «دموکراتی تمام‌عیار» بود. دبیر‌کل فعلی سازمان ملل نیز در بیانیه‌ای او را دولتمردی برجسته، دیپلماتی متعهد و الهام‌بخش دانست که «تأثیر عمیقی بر سازمان ملل و جهان گذاشت». آنتونیو گوترش دو ماه قبل در مراسم تولد صدسالگی دکوئیار نیز گفته بود: فعالیت‌های او نه‌تنها نقش سازمان ملل را پررنگ کرد، بلکه «کل حیات سیاسی جهان در قرن بیستم» را تحت تأثیر قرار داد. محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران نیز پس از مرگ دکوئیار نوشت که از خبر درگذشت او «اندوهگین» شده است. ظریف نوشت: «به‌عنوان یک دیپلمات جوان، مهارت او را تحسین می‌کردم؛ او پایان بسیاری از درگیری‌ها را سرپرستی کرد، از‌جمله آتش‌بس جنگی که صدام حسین بر ایران تحمیل کرد». ظریف در مقطع جنگ ایران و عراق، در نمایندگی ایران در سازمان ملل حضور داشت. او در قطع‌نامه 598 نیز نقش فعالی داشت؛ قطع‌نامه‌ای که به یکی از طولانی‌ترین جنگ‌های قرن بیستم خاتمه داد و از نقاط عطف کارنامه سیاسی دکوئیار نیز محسوب می‌شود.
آتش‌بس ایران و عراق
هشت سال بعد از جنگ تحمیلی، ایران قطع‌نامه 598 را پذیرفت. قطع‌نامه در 29 تیر 1366 تصویب شده بود و ایران 27 تیر 67 آن را پذیرفت تا آتش‌بس بین ایران و عراق حاکم شود. نکته اینجا بود که پیش از قطع‌نامه 598، ایران هفت قطع‌نامه شورای امنیت سازمان ملل درباره پایان جنگ را رد کرده بود. عباس ملکی، از اعضای تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای و دیپلمات باسابقه، در‌این‌باره به «شرق» توضیح داده بود: «وقتی قطع‌نامه در سال ۱۳۶۶ صادر شد، عراق‌‌ همان موقع یعنی یک سال پیش از ایران آن را پذیرفت. ایران به دلیل وجود دشمن در خاکش، قطع‌نامه را نمی‌پذیرفت و به همین دلیل عراق فکر می‌کرد همیشه همین منوال ادامه پیدا می‌کند. وقتی ایران پذیرفت، ما به همراه آقای ولایتی به نیویورک رفتیم. در جلسه با آقای دکوئیار (دبیرکل وقت سازمان ملل)، از تهران تلکس رسید که عراق دوباره از جنوب حمله و منافقین تا نزدیکی کرمانشاه آمده‌اند. وقتی آقای ولایتی به دکوئیار گفت، او باور نمی‌کرد که چنین حمله‌ای صورت گرفته باشد. او گفت باید چک کنم. عصر آن روز گفت هواپیماهای آمریکایی‌ در منطقه تأیید کرده‌اند که نیروهای عراق در جاهایی که نبودند، وارد خاک ایران شده‌اند. تمام نگرانی آقای دکوئیار این بود که آمریکایی‌ها شاید پشت ماجرا باشند که آنها به او گفته بودند ما هم با حمله دوباره عراق به ایران مشکل داریم و مخالف هستیم. با فشار آمریکا و آقای دکوئیار، عراقی‌ها متوقف شدند». از نقاط مهم مورد توافق واقع‌شدن این قطع‌نامه، غیر از دلایل اقتصادی و سیاسی، بند ششم آن بود؛ بندی درباره مشخص‌کردن شروع‌کننده جنگ؛ یعنی موضوعی که برای ایران اهمیت بسیاری داشت. در این بند آمده است: «از دبير‌كل می‌خواهد با مشورت ايران و عراق، مسئله تفويض اختيار به يك هيئت بی‌طرف برای تحقيق درباره مسئوليت منازعه را بررسی کند و در اسرع وقت به شورای امنيت گزارش دهد»‌. آیت‌الله هاشمی‌‌رفسنجانی سال‌ها بعد درباره این بند گفت: «ایشان حاضر شد قطع‌نامه را به آن شکل عوض کند و برای ما قدم مهمی بود و پیگیری کرد که این مسائل اجرا شود». اشاره مرحوم هاشمی به مشخص‌کردن کشور متجاوز و سپس بحث‌های مرتبط با غرامت بود. به همین دلیل ایران سال‌های بعد از جنگ نیز بحث بند ششم قطع‌نامه را پیگیری می‌کرد. دکوئیار سرانجام هشتم آذر 1370 در گزارشی به‌صراحت اعلام کرد «عراق جنگ را شروع کرده است».
دکوئیار بعد از سازمان ملل عزم ریاست‌جمهوری پرو را کرد؛ اما ناموفق بود و تنها برای مدت کوتاهی در سال 2000 بعد از استعفای آلبرتو فوجیموری، رئیس‌جمهور وقت پرو، به‌عنوان وزیر خارجه و نخست‌وزیر، به دولت انتقالی در برگزاری انتخابات‌های آزاد و منصفانه کمک کرد. او که به فرهنگ و زبان فرانسوی علاقه زیادی داشت، سال 2004 سفیر پرو در فرانسه شد و این فصل آخر زندگی سیاسی‌اش بود.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها