خوبیهای خانهنشینی
مصطفی ایزدی
نشستن تماموقت در منزل فرصتی را فراهم کرده است که سرگرمیهای گوناگونی را تجربه کنیم. فضای مجازی و سرکشی به گروهها یا کانالهای بسیاری که انباشته از نوشته و کلیپ و ویدئو است، به ظاهر سرگرمی دلچسبی است که روزانه یکی، دو ساعت از وقتمان را پر میکند. در این چند روز خانهنشینی اجباری و الزامی و بهرهگیری از فضای مجازی به این نتیجه رسیدم که دو جریان متضاد، از این فضا برای بیان هنرها و افکار خود نهایت استفاده را میکنند. آزادبودن این فضا برای گروههای مختلف اجتماعی اعم از هنری، سیاسی، مذهبی، علمی و...، این زمینه را فراهم کرده که توجه خانهنشینان را به خود جلب کنند و نیاز مخاطبان خویش را که شادی یا آگاهی است، برآورده کنند. آنچه نگارنده را شگفتزده کرده، وجود گروههای فراوان موسیقی در شهرها و روستاهای سراسر کشور است که به شیوههای مختلف و متفاوت هنرنمایی میکنند. خلق کلیپهای زیبا از اجرای موسیقی، در فضاها و محیطهای دلنشین بهاری، این آگاهی را به جامعه منتقل میکند که در سراسر ایران شوق به موسیقی و اجراهای هنرمندانه آن، بهویژه ازسوی بانوان، چه دامنه گستردهای دارد. اگر از اندک موسیقی وارداتی که همراه با بعضی
از رفتارها و حرکات نامتعارف به فضای مجازی راه یافتهاند بگذریم، اجرای موسیقیهای سنتی و محلی میتواند متولیان هنر موسیقی را به این اندیشه وادارد که چگونه باید از این همه استعداد و توانایی و مراکز آموزشی ناپیدا که این استعدادها و تواناییها را پرورش داده و سطح بهرهمندی از آن را تا این حد و سطح ارتقا دادهاند، استفاده کرد.
به یقین اگر مردم ما دچار شرایط سخت ناشی از بیماری کرونا و بهتبع آن نیروهای ناظر بر فضای مجازی که سرگرم رصد شیطنتهای ناامیدکننده مردم هستند، نبودند، جرئت جوانان دختر و پسر شهری و روستایی و هنرمندان اقوام گوناگون ایرانی -که فرهنگشان سرشار از موسیقی است- برای ارائه این همه کلیپهای موسیقی شاد و احتمالا ممنوع، بسیار کمتر بود. راقم این سطور البته در موقعیت و موضعی نیست که درباره حسن و قبح این شرایط نظر بدهد، اما نمیتواند شگفتی توأم با امیدواری خود را پنهان کند.
اما در مقابل این همه زیبایی و شادی که با شادیهای نوروز و مبعث و زیباییهای آغاز بهار توأم بود، گروهها و افراد واپسگرا و خرافهپرستی هم هستند که فضای مجازی را با دیدگاههای نامعقول خود درمینوردند تا مخاطب را از آموزهها درست و اصیل دینی دور نگه دارند. رفتارهایی شبیه به کسانی که در لجبازی با کارگزاران بهداشت و درمان کشور، زبان و لب به ضریح مقابر مطهر کشیدند یا به توهم اینکه درهای اماکن زیارتی را وزیر بهداشت با گرفتن دستور از سازمان بهداشت جهانی بسته است، اقدام به شکستن درها کردند، در فضای مجازی زیاد دیده میشد. اضافه کنید بر این ناهنجاریها، افاضات صدها دکتر و نادکتر از داخل و خارج که در لباسهای گوناگون برای مردم خانهنشین دارو و رفتارهای عجیب و غریب تجویز میکنند و حسابی مخاطبان فضای مجازی را گیج و سردرگم میکنند! شما ببینید در این دو، سه هفته چه تعداد افرادی به نام پزشک در فضای مجازی از محاسن و معایب سشوار در مهارکردن ویروس کرونا داد سخن دادند و نسخه نوشتند. برای هریک از سبزیها و میوهجات هم مانند سشوار، حسن و عیب تراشیدند. از ترساندن مردم با خلق انواع و اقسام آمار و نقشه و نمودار میگذرم که اینها
فاجعه را به قله رساندند. بدتر اینکه افراد زیادی بدون تعقل در درستی و نادرستی اینگونه افاضات، در ترویج و توزیع و گسترش آنها اقدام میکنند؛ به عبارت دیگر، وقت بیکاری خود را با بازارسالها (فوروارد) پرمیکنند.
نشستن تماموقت در منزل فرصتی را فراهم کرده است که سرگرمیهای گوناگونی را تجربه کنیم. فضای مجازی و سرکشی به گروهها یا کانالهای بسیاری که انباشته از نوشته و کلیپ و ویدئو است، به ظاهر سرگرمی دلچسبی است که روزانه یکی، دو ساعت از وقتمان را پر میکند. در این چند روز خانهنشینی اجباری و الزامی و بهرهگیری از فضای مجازی به این نتیجه رسیدم که دو جریان متضاد، از این فضا برای بیان هنرها و افکار خود نهایت استفاده را میکنند. آزادبودن این فضا برای گروههای مختلف اجتماعی اعم از هنری، سیاسی، مذهبی، علمی و...، این زمینه را فراهم کرده که توجه خانهنشینان را به خود جلب کنند و نیاز مخاطبان خویش را که شادی یا آگاهی است، برآورده کنند. آنچه نگارنده را شگفتزده کرده، وجود گروههای فراوان موسیقی در شهرها و روستاهای سراسر کشور است که به شیوههای مختلف و متفاوت هنرنمایی میکنند. خلق کلیپهای زیبا از اجرای موسیقی، در فضاها و محیطهای دلنشین بهاری، این آگاهی را به جامعه منتقل میکند که در سراسر ایران شوق به موسیقی و اجراهای هنرمندانه آن، بهویژه ازسوی بانوان، چه دامنه گستردهای دارد. اگر از اندک موسیقی وارداتی که همراه با بعضی
از رفتارها و حرکات نامتعارف به فضای مجازی راه یافتهاند بگذریم، اجرای موسیقیهای سنتی و محلی میتواند متولیان هنر موسیقی را به این اندیشه وادارد که چگونه باید از این همه استعداد و توانایی و مراکز آموزشی ناپیدا که این استعدادها و تواناییها را پرورش داده و سطح بهرهمندی از آن را تا این حد و سطح ارتقا دادهاند، استفاده کرد.
به یقین اگر مردم ما دچار شرایط سخت ناشی از بیماری کرونا و بهتبع آن نیروهای ناظر بر فضای مجازی که سرگرم رصد شیطنتهای ناامیدکننده مردم هستند، نبودند، جرئت جوانان دختر و پسر شهری و روستایی و هنرمندان اقوام گوناگون ایرانی -که فرهنگشان سرشار از موسیقی است- برای ارائه این همه کلیپهای موسیقی شاد و احتمالا ممنوع، بسیار کمتر بود. راقم این سطور البته در موقعیت و موضعی نیست که درباره حسن و قبح این شرایط نظر بدهد، اما نمیتواند شگفتی توأم با امیدواری خود را پنهان کند.
اما در مقابل این همه زیبایی و شادی که با شادیهای نوروز و مبعث و زیباییهای آغاز بهار توأم بود، گروهها و افراد واپسگرا و خرافهپرستی هم هستند که فضای مجازی را با دیدگاههای نامعقول خود درمینوردند تا مخاطب را از آموزهها درست و اصیل دینی دور نگه دارند. رفتارهایی شبیه به کسانی که در لجبازی با کارگزاران بهداشت و درمان کشور، زبان و لب به ضریح مقابر مطهر کشیدند یا به توهم اینکه درهای اماکن زیارتی را وزیر بهداشت با گرفتن دستور از سازمان بهداشت جهانی بسته است، اقدام به شکستن درها کردند، در فضای مجازی زیاد دیده میشد. اضافه کنید بر این ناهنجاریها، افاضات صدها دکتر و نادکتر از داخل و خارج که در لباسهای گوناگون برای مردم خانهنشین دارو و رفتارهای عجیب و غریب تجویز میکنند و حسابی مخاطبان فضای مجازی را گیج و سردرگم میکنند! شما ببینید در این دو، سه هفته چه تعداد افرادی به نام پزشک در فضای مجازی از محاسن و معایب سشوار در مهارکردن ویروس کرونا داد سخن دادند و نسخه نوشتند. برای هریک از سبزیها و میوهجات هم مانند سشوار، حسن و عیب تراشیدند. از ترساندن مردم با خلق انواع و اقسام آمار و نقشه و نمودار میگذرم که اینها
فاجعه را به قله رساندند. بدتر اینکه افراد زیادی بدون تعقل در درستی و نادرستی اینگونه افاضات، در ترویج و توزیع و گسترش آنها اقدام میکنند؛ به عبارت دیگر، وقت بیکاری خود را با بازارسالها (فوروارد) پرمیکنند.