جذابیتهای پنهان وحشت
شرق: سینمای وحشت، ژانری است که شاید قدمت و سابقهای به اندازه خود سینما داشته باشد و اگرچه در موارد بسیاری ژانری با موفقیت زیاد به شمار میرود اما واقعیت این است که به اعتقاد بسیاری به لحاظ فرهنگی نامطلوب است. دههها است که ژانر وحشت بینندگان زیادی به خود جذب کرده و به لحاظ دامنه مخاطب موفقیتهایی به دست آورده است اما هرچقدر که سینمای وحشت با اقبال عمومی مواجه بوده، در جلب نظر منتقدان موفقیت چندانی به دست نیاورده است. با اینحال بسیاری معتقدند که در طول تاریخ سینما، ژانر وحشت به اضطرابهای اجتماعی زمانهاش پاسخگو بوده است و آنها را در خود بازتاب داده است اما با اینحال همواره در حاشیه بوده است.
سینمای ژانر وحشت هنوز و با گذشت سالیان در حال پیشروی و شکوفایی است. بریجید چری، در کتابی با عنوان «ژانر وحشت» به بررسی این موضوع پرداخته است. این کتاب به تازگی با ترجمه شاهین رحمانی در نشر بیدگل به چاپ رسیده است.
بریجید چری، دانشیار کالج سنتمری است و دروس مربوط با فیلم و فرهنگ عامه را تدریس میکند. او در این کتاب، مروری جامع بر فیلمهای ترسناک میکند و کارکرد ژانر را مورد بررسی قرار میدهد. او در شیوههای تولید تصاویر انباشته از خون و خونریزی و امر غریب در فیلمهای ترسناک از طریق فناوری فیلم و تمهیدات سینمایی، کندوکاو میکند و خلق رعب و وحشت و انزجار در بیینده توسط ابزارهای سینمایی و سبکی را تحلیل میکند.
«ژانر وحشت»، دارای چهار فصل با این عناوین است: «ژانر وحشت: فرم و کارکرد»، «زیباییشناسی و محرکهای عاطفی ژانر وحشت»، «سینمای وحشت و لذات آن» و «وحشت و برهه فرهنگی». طبق توضیحاتی که در خود کتاب آمده، چری در بخشهایی از آن، با بررسی بازنمایی دورههای هویتی مختلف و پرداختن به اضطرابات اجتماعی در سینمای وحشت و تصویری که جامعه و این ژانر از یکدیگر ارائه میدهند، به کاوش در نقش سینمای وحشت در جامعه و فرهنگ پرداخته است. همچنین طیف متنوعی از سینماهای ملی هم متقدم، و هم متأخر را مورد بحث قرار میدهد. او در این رابطه، فیلمهایی معیار را مورد بررسی قرار میدهد که برخی از آنها عبارتند از: «نفرین فرانکشتاین»، «شب مردگان زنده»، «جینجر از کوره درمیرود»، «سوسپیریا»، «هالووین»، «کلبه وحشت»، «کندی من»، «اره»، «رینگو» و «نوسفراتو».
در آغاز فصل اول کتاب که به فرم و کارکرد ژانر وحشت اختصاص دارد میخوانیم: «انبوهی جنازه پوسیده تلوتلوخوران بر درهای شیشهای یک مرکز خرید میکوبند. سه دانشجوی فیلمساز، در جستوجوی شواهدی از کردوکار جادوگری، در جنگل گم میشوند. زوج جوانی، پس از خلوت کردن با یکدیگر، با ضربات متعدد چاقو، کشته میشوند. مردی سر میز شام به خفگی میافتد و از درد به خود میپیچد، در حالی که، موجودی دارد شکم او را میدرد و از آن بیرون میآید. پلکهای زنی از وجد میلرزند در همان حال که اشرافزادهای خونآشام گلوی او را با دندانهای تیزش سوراخ میکند و خونش را میمکد. دانشمندی پس از آنکه خود را سهلانگارانه موضوع آزمایش دورنوردی قرار میدهد، به قالب چندشآور موجودی نیمهانسان نیمهحشره درمیآید. یک روزنامهنگار تصاویر شبحآلود نواری ویدئویی را تماشا میکند و محکوم میشود در عرض هفت روز بمیرد. دکتری پای خود را، در تلاش برای فرار از دست شکنجهگری روانی، اره میکند. یک خونآشام از زندگی تنیده در بیم و اضطراب خود برای یک روزنامهنگار میگوید. یک موجود بیگانه غولپیکر و مارمولکشکل در منهتن افسار پاره میکند و اینسو و آنسو میرود. یک
قربانی تجاوز یکی از متجاوزان را اخته میکند».
اینها صحنههایی متفاوت از فیلمهایی هستند که در برههای نمونههایی برجسته از ژانر وحشت به شمار میرفتهاند. بريجید چری با اشاره به این صحنههای متفاوت از هم، این پرسش را مطرح میکند که چطور این میزان از تفاوت به طور عام یا نظری سازنده ژانری واحد هستند. او در پاسخ به این مسئله مینویسد: «یک توضیح برای این واریاسیونها ممکن است در این واقعیت نهفته باشد که ژانرها هیچگاه ثابت و از پیش مقرر نیستند. درواقع، کل مفهوم ژانر مسئلهساز است، بهویژه هنگامی که بحث ژانر وحشت در میان باشد. درست است که فیلمهایی غیرمرتبط با هم را به ضرب و زور در دستهبندیهایی قابل بازاریابی جا میدهند تا فروش آنها را به مخاطب آسان کند، اما ممکن است هیچیک از این فیلمها با فرمول مدنظر دقیقا جور درنیایند». او میگوید که ژانرها در طول زمان تکامل پیدا میکنند، دچار تغییر و تحول میشوند یا ترکیب میشوند تا واریاسیونهای مختلفی از یک مضمون را به بینندگان خود ارائه دهند. چری میگوید که شاید دلیل تنوع گسترده ژانر وحشت همین باشد؛ این ژانر زمانی طولانی، از اولین سالهای سینما تا امروز، پایدار مانده است. چری استدلال میکند که عمر طولانی سینمای
وحشت، به این معناست که این ژانر به طور مدام رو به تکامل بوده است و به شاخهها و گروههای متنوعی تقسیم شده است. از اینرو ممکن است آنچه در یک دوره از ویژگیهای اصلی ژانر وحشت به شمار میرود، در دورهای دیگر تلقی متفاوتی را به همراه بیاورد.
کتاب با پرداختن به زیباییشناسی، محرکها و مخاطبان ژانر وحشت به این مسئله میپردازد و بحث را حول چهار پرسش پیش میبرد. اینکه وحشت چیست، سازوکار وحشت از چه قرار است، وحشت به چه دلایلی خوشایند است و در نهایت پرسش کِی و کجا مطرح میشود که درواقع به تصاویری که ژانر وحشت و جامعه از یکدیگر ارائه میدهند اختصاص دارد. خصایص و ویژگیهای ژانر وحشت، شیوههایی که فناوری در طی تاریخ از آن برای خلق محرکهای خود و واکنشهای مخاطب استفاده کرده است از جمله موضوعاتی است که در کتاب به آنها پرداخته شده است. چری در کتابش کوشیده تا به تبیین مشخصههای بارز این ژانر بپردازد و پایایی ژانر وحشت و سازوکار لذت تماشاگران از آن را مورد بررسی قرار دهد.
او همچنین در بستری از رویکردهای نظری و در بستر نظریههای کسانی چون فروید، لکان و کریستوا مباحثش را پیش میبرد. او برای این منظور، به آثار سینماگران صاحبسبکی همچون هیچکاک، کرانتبرگ، رومر و دیگر چهرههای نوآور این ژانر میپردازد و به فیلمهای ماندگار این عرصه نیز توجه میکند.
شرق: سینمای وحشت، ژانری است که شاید قدمت و سابقهای به اندازه خود سینما داشته باشد و اگرچه در موارد بسیاری ژانری با موفقیت زیاد به شمار میرود اما واقعیت این است که به اعتقاد بسیاری به لحاظ فرهنگی نامطلوب است. دههها است که ژانر وحشت بینندگان زیادی به خود جذب کرده و به لحاظ دامنه مخاطب موفقیتهایی به دست آورده است اما هرچقدر که سینمای وحشت با اقبال عمومی مواجه بوده، در جلب نظر منتقدان موفقیت چندانی به دست نیاورده است. با اینحال بسیاری معتقدند که در طول تاریخ سینما، ژانر وحشت به اضطرابهای اجتماعی زمانهاش پاسخگو بوده است و آنها را در خود بازتاب داده است اما با اینحال همواره در حاشیه بوده است.
سینمای ژانر وحشت هنوز و با گذشت سالیان در حال پیشروی و شکوفایی است. بریجید چری، در کتابی با عنوان «ژانر وحشت» به بررسی این موضوع پرداخته است. این کتاب به تازگی با ترجمه شاهین رحمانی در نشر بیدگل به چاپ رسیده است.
بریجید چری، دانشیار کالج سنتمری است و دروس مربوط با فیلم و فرهنگ عامه را تدریس میکند. او در این کتاب، مروری جامع بر فیلمهای ترسناک میکند و کارکرد ژانر را مورد بررسی قرار میدهد. او در شیوههای تولید تصاویر انباشته از خون و خونریزی و امر غریب در فیلمهای ترسناک از طریق فناوری فیلم و تمهیدات سینمایی، کندوکاو میکند و خلق رعب و وحشت و انزجار در بیینده توسط ابزارهای سینمایی و سبکی را تحلیل میکند.
«ژانر وحشت»، دارای چهار فصل با این عناوین است: «ژانر وحشت: فرم و کارکرد»، «زیباییشناسی و محرکهای عاطفی ژانر وحشت»، «سینمای وحشت و لذات آن» و «وحشت و برهه فرهنگی». طبق توضیحاتی که در خود کتاب آمده، چری در بخشهایی از آن، با بررسی بازنمایی دورههای هویتی مختلف و پرداختن به اضطرابات اجتماعی در سینمای وحشت و تصویری که جامعه و این ژانر از یکدیگر ارائه میدهند، به کاوش در نقش سینمای وحشت در جامعه و فرهنگ پرداخته است. همچنین طیف متنوعی از سینماهای ملی هم متقدم، و هم متأخر را مورد بحث قرار میدهد. او در این رابطه، فیلمهایی معیار را مورد بررسی قرار میدهد که برخی از آنها عبارتند از: «نفرین فرانکشتاین»، «شب مردگان زنده»، «جینجر از کوره درمیرود»، «سوسپیریا»، «هالووین»، «کلبه وحشت»، «کندی من»، «اره»، «رینگو» و «نوسفراتو».
در آغاز فصل اول کتاب که به فرم و کارکرد ژانر وحشت اختصاص دارد میخوانیم: «انبوهی جنازه پوسیده تلوتلوخوران بر درهای شیشهای یک مرکز خرید میکوبند. سه دانشجوی فیلمساز، در جستوجوی شواهدی از کردوکار جادوگری، در جنگل گم میشوند. زوج جوانی، پس از خلوت کردن با یکدیگر، با ضربات متعدد چاقو، کشته میشوند. مردی سر میز شام به خفگی میافتد و از درد به خود میپیچد، در حالی که، موجودی دارد شکم او را میدرد و از آن بیرون میآید. پلکهای زنی از وجد میلرزند در همان حال که اشرافزادهای خونآشام گلوی او را با دندانهای تیزش سوراخ میکند و خونش را میمکد. دانشمندی پس از آنکه خود را سهلانگارانه موضوع آزمایش دورنوردی قرار میدهد، به قالب چندشآور موجودی نیمهانسان نیمهحشره درمیآید. یک روزنامهنگار تصاویر شبحآلود نواری ویدئویی را تماشا میکند و محکوم میشود در عرض هفت روز بمیرد. دکتری پای خود را، در تلاش برای فرار از دست شکنجهگری روانی، اره میکند. یک خونآشام از زندگی تنیده در بیم و اضطراب خود برای یک روزنامهنگار میگوید. یک موجود بیگانه غولپیکر و مارمولکشکل در منهتن افسار پاره میکند و اینسو و آنسو میرود. یک
قربانی تجاوز یکی از متجاوزان را اخته میکند».
اینها صحنههایی متفاوت از فیلمهایی هستند که در برههای نمونههایی برجسته از ژانر وحشت به شمار میرفتهاند. بريجید چری با اشاره به این صحنههای متفاوت از هم، این پرسش را مطرح میکند که چطور این میزان از تفاوت به طور عام یا نظری سازنده ژانری واحد هستند. او در پاسخ به این مسئله مینویسد: «یک توضیح برای این واریاسیونها ممکن است در این واقعیت نهفته باشد که ژانرها هیچگاه ثابت و از پیش مقرر نیستند. درواقع، کل مفهوم ژانر مسئلهساز است، بهویژه هنگامی که بحث ژانر وحشت در میان باشد. درست است که فیلمهایی غیرمرتبط با هم را به ضرب و زور در دستهبندیهایی قابل بازاریابی جا میدهند تا فروش آنها را به مخاطب آسان کند، اما ممکن است هیچیک از این فیلمها با فرمول مدنظر دقیقا جور درنیایند». او میگوید که ژانرها در طول زمان تکامل پیدا میکنند، دچار تغییر و تحول میشوند یا ترکیب میشوند تا واریاسیونهای مختلفی از یک مضمون را به بینندگان خود ارائه دهند. چری میگوید که شاید دلیل تنوع گسترده ژانر وحشت همین باشد؛ این ژانر زمانی طولانی، از اولین سالهای سینما تا امروز، پایدار مانده است. چری استدلال میکند که عمر طولانی سینمای
وحشت، به این معناست که این ژانر به طور مدام رو به تکامل بوده است و به شاخهها و گروههای متنوعی تقسیم شده است. از اینرو ممکن است آنچه در یک دوره از ویژگیهای اصلی ژانر وحشت به شمار میرود، در دورهای دیگر تلقی متفاوتی را به همراه بیاورد.
کتاب با پرداختن به زیباییشناسی، محرکها و مخاطبان ژانر وحشت به این مسئله میپردازد و بحث را حول چهار پرسش پیش میبرد. اینکه وحشت چیست، سازوکار وحشت از چه قرار است، وحشت به چه دلایلی خوشایند است و در نهایت پرسش کِی و کجا مطرح میشود که درواقع به تصاویری که ژانر وحشت و جامعه از یکدیگر ارائه میدهند اختصاص دارد. خصایص و ویژگیهای ژانر وحشت، شیوههایی که فناوری در طی تاریخ از آن برای خلق محرکهای خود و واکنشهای مخاطب استفاده کرده است از جمله موضوعاتی است که در کتاب به آنها پرداخته شده است. چری در کتابش کوشیده تا به تبیین مشخصههای بارز این ژانر بپردازد و پایایی ژانر وحشت و سازوکار لذت تماشاگران از آن را مورد بررسی قرار دهد.
او همچنین در بستری از رویکردهای نظری و در بستر نظریههای کسانی چون فروید، لکان و کریستوا مباحثش را پیش میبرد. او برای این منظور، به آثار سینماگران صاحبسبکی همچون هیچکاک، کرانتبرگ، رومر و دیگر چهرههای نوآور این ژانر میپردازد و به فیلمهای ماندگار این عرصه نیز توجه میکند.