تافته جدا بافته نباشيد
سعید معنوی: در ايران اسلامي همه قوا و نهادهاي انقلابي زير چتر بزرگ نظام براي تحقق اهداف مشترک گرد آمدهاند و در اين ميان خودمختاري و خودرأيي معنا ندارد؛ بلکه همه بايد همگرا در مسير مشخصشده براي تحقق اهداف عالي نظام و رفاه مردم گام بردارند. وقتي دنيا يک موضوع تخصصي را قبول دارد، اتحاديهها و سازمانهاي بينالمللي هم آن را پذيرفتهاند و توافق رسمي کردهاند، شرکتهاي فني و مهندسي بينالمللي نیز بر آن توافق دارند، استادان بنام مخابرات و فناوري اطلاعات هم بر آن اجماع دارند و مهمتر از همه مردم نيز مطالبه بهبود توسعه و کيفيت تلفن همراه را دارند، سازمان صداوسيما نبايد و نميتواند با بياعتنايي بگويد دلم نميخواهد فرکانسهاي بلااستفاده را براي توسعه شبکه موبايل در اختيار قرار بدهم. دستکم بايد بيايد سر ميز کارشناسي و بحث علمي صورت بگيرد و آنجا تکليف مشخص شود؛ چون سرنوشت مسائل علمي و فني در رسانهها رقم نميخورد.
به نظر ميرسد صداوسيما دستکم بايد به توافقي که نمايندهاش (رئيس فعلي صداوسيما) در کنفرانس بينالمللي اتحاديه جهاني مخابرات امضا کرده است، احترام بگذارد. حداقل به تجربه جهاني نزديک به ۱۵۰ کشور گردن نهد يا دستکم به تجربه برخي از همسايگانمان توجه کند و روش منطقيتر و پذيرفتني را براي مواجهه با مطالبه مردمي پيش بگيرد.
حقيقت آن است که چه بخواهيم و چه نخواهيم، مثل بسياري از تجربههاي گذشته، در اين موضوع هم دير يا زود ناچار بايد با کاروان توسعه فناوري در دنيا همراه شويم و اين موضوع در آينده چيزي جز تلخی در محضر مردم به يادگار نخواهد گذاشت.
نه عرف و نه شرع هرگز به ما اجازه لجاجت با مردم يا تکبر در برابر خواستههاي آنها را نداده و آموزههاي انقلاب اسلامي نیز بر پایه فروتني و خدمت به مردم است. تصاحب باندهاي فرکانسي مثل درياها، جنگلها و ذخاير انرژي جزء منابع ملي هستند.
وقتي بدانيم:
_ بيش از يک دهه است که راديو و تلويزيونهاي دنيا از آنالوگ به ديجيتال ارتقا يافته و باندهاي ۷۰۰ تا ۸۰۰ را در اختيار توسعه موبايل قرار دادهاند،
_ فرکانسهاي ۷۰۰ تا ۸۰۰ از نوع موج کوتاهاند و قابليت نفوذ بيشتري دارند و مشکل آنتن بسياري از مناطق، منازل و مراکز اداري و تجاري را که فاقد آنتن هستند، حل ميکنند،
_ ظرفيت بزرگي براي گسترش شبکه موبايل با سرعت و کيفيت بهتر فراهم ميکنند،
_ تعداد دکلهاي ارسال فرکانس به تدريج به يکسوم کاهش مييابد و هزينه زيرساختها را به صورت معناداري کاهش ميدهد،
_ظرفيتهاي لازم براي ورود و توسعه نسلهاي آتي تلفن همراه را ايجاد ميکنند،
_منبع درآمد خوبي براي راديو، تلويزيون و اپراتورها ايجاد و در پي آن در اشتغالزايي مؤثرند،
آنگاه اين سؤال به ذهن متبادر ميشود که دليل اصلي اين مقاومت در برابر مردمي که مطالبه توسعه زيرساختها و خدمات موبايل را دارند، چيست؟ ما مدافع مردميم يا مدافع منافع سازماني خودمان؟ برادران گرانقدر بهجاي مقابله و توجيه موضوعي که درستي آن قطعيت دارد و دنيا آن را آزموده، بياييد سر ميز کارشناسي؛ بياييد تا گره از کار مردم باز کنيم.
سعید معنوی: در ايران اسلامي همه قوا و نهادهاي انقلابي زير چتر بزرگ نظام براي تحقق اهداف مشترک گرد آمدهاند و در اين ميان خودمختاري و خودرأيي معنا ندارد؛ بلکه همه بايد همگرا در مسير مشخصشده براي تحقق اهداف عالي نظام و رفاه مردم گام بردارند. وقتي دنيا يک موضوع تخصصي را قبول دارد، اتحاديهها و سازمانهاي بينالمللي هم آن را پذيرفتهاند و توافق رسمي کردهاند، شرکتهاي فني و مهندسي بينالمللي نیز بر آن توافق دارند، استادان بنام مخابرات و فناوري اطلاعات هم بر آن اجماع دارند و مهمتر از همه مردم نيز مطالبه بهبود توسعه و کيفيت تلفن همراه را دارند، سازمان صداوسيما نبايد و نميتواند با بياعتنايي بگويد دلم نميخواهد فرکانسهاي بلااستفاده را براي توسعه شبکه موبايل در اختيار قرار بدهم. دستکم بايد بيايد سر ميز کارشناسي و بحث علمي صورت بگيرد و آنجا تکليف مشخص شود؛ چون سرنوشت مسائل علمي و فني در رسانهها رقم نميخورد.
به نظر ميرسد صداوسيما دستکم بايد به توافقي که نمايندهاش (رئيس فعلي صداوسيما) در کنفرانس بينالمللي اتحاديه جهاني مخابرات امضا کرده است، احترام بگذارد. حداقل به تجربه جهاني نزديک به ۱۵۰ کشور گردن نهد يا دستکم به تجربه برخي از همسايگانمان توجه کند و روش منطقيتر و پذيرفتني را براي مواجهه با مطالبه مردمي پيش بگيرد.
حقيقت آن است که چه بخواهيم و چه نخواهيم، مثل بسياري از تجربههاي گذشته، در اين موضوع هم دير يا زود ناچار بايد با کاروان توسعه فناوري در دنيا همراه شويم و اين موضوع در آينده چيزي جز تلخی در محضر مردم به يادگار نخواهد گذاشت.
نه عرف و نه شرع هرگز به ما اجازه لجاجت با مردم يا تکبر در برابر خواستههاي آنها را نداده و آموزههاي انقلاب اسلامي نیز بر پایه فروتني و خدمت به مردم است. تصاحب باندهاي فرکانسي مثل درياها، جنگلها و ذخاير انرژي جزء منابع ملي هستند.
وقتي بدانيم:
_ بيش از يک دهه است که راديو و تلويزيونهاي دنيا از آنالوگ به ديجيتال ارتقا يافته و باندهاي ۷۰۰ تا ۸۰۰ را در اختيار توسعه موبايل قرار دادهاند،
_ فرکانسهاي ۷۰۰ تا ۸۰۰ از نوع موج کوتاهاند و قابليت نفوذ بيشتري دارند و مشکل آنتن بسياري از مناطق، منازل و مراکز اداري و تجاري را که فاقد آنتن هستند، حل ميکنند،
_ ظرفيت بزرگي براي گسترش شبکه موبايل با سرعت و کيفيت بهتر فراهم ميکنند،
_ تعداد دکلهاي ارسال فرکانس به تدريج به يکسوم کاهش مييابد و هزينه زيرساختها را به صورت معناداري کاهش ميدهد،
_ظرفيتهاي لازم براي ورود و توسعه نسلهاي آتي تلفن همراه را ايجاد ميکنند،
_منبع درآمد خوبي براي راديو، تلويزيون و اپراتورها ايجاد و در پي آن در اشتغالزايي مؤثرند،
آنگاه اين سؤال به ذهن متبادر ميشود که دليل اصلي اين مقاومت در برابر مردمي که مطالبه توسعه زيرساختها و خدمات موبايل را دارند، چيست؟ ما مدافع مردميم يا مدافع منافع سازماني خودمان؟ برادران گرانقدر بهجاي مقابله و توجيه موضوعي که درستي آن قطعيت دارد و دنيا آن را آزموده، بياييد سر ميز کارشناسي؛ بياييد تا گره از کار مردم باز کنيم.