|

مبارزه با خواب‌های دشمنان علیه ایران ؟

محمود اکبری . کارشناس روابط بین‌الملل

در بحبوحه بحران کرونا، مردم ایران در اثر تروریسم اقتصادی و پزشکی آمریکا و مشکلات ناشی از کارشکنی‌های آن در مسیر تأمین اقلام دارویی و تجهیزات پزشکی همچنین دریافت کمک‌های خارجی بشردوستانه و وام از صندوق بین‌المللی پول، متحمل درد و رنج مضاعفی نسبت به مردم کشورهای دیگر جهان هستند.

در شرایط متأثر از تروریسم اقتصادی و پزشکی علیه مردم ایران، ترامپ و پمپئو چندین‌بار در حرکتی ریاکارانه برای کمک به مردم ایران اعلام آمادگی کرده‌اند. آنها پیش از این هم تلاش داشته‌اند تا حساب مردم ایران را از حاکمیت جدا کرده و خود را حامی مردم ایران در مقابل حاکمیت جلوه دهند. هرچند دروغ ‌بودن چنین ادعایی، برای بسیاری از مردم کشورمان آشکار است، ولی گفته‌های ناشی از خشم مقامات آمریکایی در گذشته و حال نشان داده که تنها هدف آنها ضربه به مردم بوده و چنانچه توان آن را داشته باشند، به چیزی کمتر از نابودی مردم ایران رضایت نمی‌دهند.
موضع حقیقی رژیم تروریستی آمریکا در قبال مردم کشورمان را می‌توان در تهدید کاسپار واینبرگر، وزیر اسبق جنگ آمریکا در سال 1366 «مبنی‌بر خشکاندن ریشه ایرانیان»، خلاصه کرد. اقداماتی نظیر: رهبری کودتای 28 مرداد 1332 علیه نخست‌وزیر مردمی کشورمان، تحریک رژیم صدام برای حمله به ایران و کشتار مردم بی‌دفاع کشورمان با پشتیبانی همه‌جانبه از آن رژیم و حتی ورود مستقیم به جنگ با ایران طی حمله به ناو موشک‌انداز جوشن و ناوشکن‌های سهند و سبلان، حمله موشکی به هواپیمای مسافربری کشورمان در آسمان آب‌های خلیج فارس و کشتن 290 مسافر غیرنظامی شامل زن و مرد و کودک، نادیده‌گرفتن تعهدات در قبال ایران، خروج از برجام و اعمال تروریسم اقتصادی و پزشکی در قالب سیاست فشار حداکثری و بی‌سابقه و ترور شهید قاسم سلیمانی، جملگی نشانگر دشمنی سنگین آمریکا با مردم ایران است.
باید یادآوری کرد که ذات دشمن، دشمنی‌کردن است و نمی‌توان انتظاری غیر از خباثت از آن داشت، به‌ویژه دشمنی مانند رژیم تروریستی آمریکا که کرونا را موهبتی برای پیشبرد و تحقق اهدافش علیه مردم این مرزوبوم می‌بیند؛ رژیمی که نه‌تنها فراخوان جهانی را برای لغو یا حداقل تعلیق تحریم‌های ظالمانه علیه مردم ایران نادیده می‌گیرد، بلکه با تشدید آن به‌ دنبال‌ گرفتن ماهی خود از وضعیت بغرنج به‌وجودآمده از بحران کروناست.
برای مقابله با چنین دشمنی‌ای اتحاد و همدلی داخلی حرف اول را می‌زند، بنابراین باید بیشتر از همیشه سنجیده رفتار کرد، چراکه با اقدامات و رفتارهای نسنجیده آب به آسیاب دشمنان ریخته می‌شود. باید گفت خطر تفرقه، بی‌کفایتی‌های داخلی، ‌‌سوءمدیریت و بی‌توجهی به شایسته‌سالاری، تضعیف سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی، برخوردهای جناحی، ارجحیت منافع جناحی و شخصی بر منافع ملی و... بیشتر از دشمنی‌های آمریکا، متوجه نظام اسلامی ایران است. آنچه در گذشته موجب فائق‌آمدن دشمنانی مانند روسیه و انگلیس در برهه‌هایی از تاریخ بر ایران شده، ضعف‌های داخلی بوده که به بخشی از آنها اشاره شد و لازم است با نگاهی به گذشته، چراغی برای آینده روشن کنیم تا خواب آمریکا علیه ایران تعبیر نشود.
شدت خباثت و غلظت پلیدی دول خارجی نباید مانع از آن شود که علل داخلی ضعف ایران و فراهم‌شدن زمینه‌های درونی برقراری مناسبات نابرابر با قدرت‌های خارجی، نادیده گرفته شود. قلمرو سیاست بین‌الملل، قلمرو مناسباتی است که تحلیل آن، باید توسط متخصصان، با توجه به منطق متفاوت ذی‌ربط، صورت پذیرد. می‌توان گفت برجام نتیجه حرکت در این مسیر بود و متخصصان امر توانستند آن را با توجه به شرایط و محدودیت‌های وقت، به ثمر برسانند. برجام زمانی به مشکل برخورد که منافع جناحی جای منافع ملی را گرفت و رفتارها و مواضع نسنجیده، جایگزین منطق و قواعد بین‌المللی شد. این رفتارها و اقدامات به مثابه ریختن آب به آسیاب دشمن بود و «گروه بی» را قادر کرد تا ترامپ را به خروج از برجام ترغیب کند و هرآنچه با هزاران تلاش و خون‌دل رشته شده بود، پنبه شود.
همان‌طور که در گذشته رفتار مناسبی با خادمانی مانند قائم‌مقام فراهانی، امیرکبیر و مصدق صورت نگرفته بود، در قضیه برجام نیز برخورد مناسبی با دستگاه دیپلماسی و رئیس آن صورت نگرفت و بی‌مهری، توهین و تهمت جایگزین قدردانی شد و امروز هم هر فردی می‌خواهد چهره شود یا به پست و مقامی برسد، سنگی را به سوی دولت، وزیر امور خارجه و دستگاه دیپلماسی پرتاب می‌کند. کمترین عایدی از چنین توهین‌هایی، حضور مستمر در رسانه ملی برای تداوم تخریب‌هاست. اگر از گذشته عبرت نگیریم و با خادمان کشور به‌عنوان خائن برخورد کنیم، چیزی غیر از تعبیر خواب دشمنان منطقه‌ای و غیرمنطقه‌ای کشورمان نخواهیم دید، بنابراین باید اصل را بر ایران، منافع ایران وحدت‌آفرینی و تقویت سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی گذاشت و هر اقدام و سیاستی را بر این محور متمرکز کرد.

در بحبوحه بحران کرونا، مردم ایران در اثر تروریسم اقتصادی و پزشکی آمریکا و مشکلات ناشی از کارشکنی‌های آن در مسیر تأمین اقلام دارویی و تجهیزات پزشکی همچنین دریافت کمک‌های خارجی بشردوستانه و وام از صندوق بین‌المللی پول، متحمل درد و رنج مضاعفی نسبت به مردم کشورهای دیگر جهان هستند.

در شرایط متأثر از تروریسم اقتصادی و پزشکی علیه مردم ایران، ترامپ و پمپئو چندین‌بار در حرکتی ریاکارانه برای کمک به مردم ایران اعلام آمادگی کرده‌اند. آنها پیش از این هم تلاش داشته‌اند تا حساب مردم ایران را از حاکمیت جدا کرده و خود را حامی مردم ایران در مقابل حاکمیت جلوه دهند. هرچند دروغ ‌بودن چنین ادعایی، برای بسیاری از مردم کشورمان آشکار است، ولی گفته‌های ناشی از خشم مقامات آمریکایی در گذشته و حال نشان داده که تنها هدف آنها ضربه به مردم بوده و چنانچه توان آن را داشته باشند، به چیزی کمتر از نابودی مردم ایران رضایت نمی‌دهند.
موضع حقیقی رژیم تروریستی آمریکا در قبال مردم کشورمان را می‌توان در تهدید کاسپار واینبرگر، وزیر اسبق جنگ آمریکا در سال 1366 «مبنی‌بر خشکاندن ریشه ایرانیان»، خلاصه کرد. اقداماتی نظیر: رهبری کودتای 28 مرداد 1332 علیه نخست‌وزیر مردمی کشورمان، تحریک رژیم صدام برای حمله به ایران و کشتار مردم بی‌دفاع کشورمان با پشتیبانی همه‌جانبه از آن رژیم و حتی ورود مستقیم به جنگ با ایران طی حمله به ناو موشک‌انداز جوشن و ناوشکن‌های سهند و سبلان، حمله موشکی به هواپیمای مسافربری کشورمان در آسمان آب‌های خلیج فارس و کشتن 290 مسافر غیرنظامی شامل زن و مرد و کودک، نادیده‌گرفتن تعهدات در قبال ایران، خروج از برجام و اعمال تروریسم اقتصادی و پزشکی در قالب سیاست فشار حداکثری و بی‌سابقه و ترور شهید قاسم سلیمانی، جملگی نشانگر دشمنی سنگین آمریکا با مردم ایران است.
باید یادآوری کرد که ذات دشمن، دشمنی‌کردن است و نمی‌توان انتظاری غیر از خباثت از آن داشت، به‌ویژه دشمنی مانند رژیم تروریستی آمریکا که کرونا را موهبتی برای پیشبرد و تحقق اهدافش علیه مردم این مرزوبوم می‌بیند؛ رژیمی که نه‌تنها فراخوان جهانی را برای لغو یا حداقل تعلیق تحریم‌های ظالمانه علیه مردم ایران نادیده می‌گیرد، بلکه با تشدید آن به‌ دنبال‌ گرفتن ماهی خود از وضعیت بغرنج به‌وجودآمده از بحران کروناست.
برای مقابله با چنین دشمنی‌ای اتحاد و همدلی داخلی حرف اول را می‌زند، بنابراین باید بیشتر از همیشه سنجیده رفتار کرد، چراکه با اقدامات و رفتارهای نسنجیده آب به آسیاب دشمنان ریخته می‌شود. باید گفت خطر تفرقه، بی‌کفایتی‌های داخلی، ‌‌سوءمدیریت و بی‌توجهی به شایسته‌سالاری، تضعیف سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی، برخوردهای جناحی، ارجحیت منافع جناحی و شخصی بر منافع ملی و... بیشتر از دشمنی‌های آمریکا، متوجه نظام اسلامی ایران است. آنچه در گذشته موجب فائق‌آمدن دشمنانی مانند روسیه و انگلیس در برهه‌هایی از تاریخ بر ایران شده، ضعف‌های داخلی بوده که به بخشی از آنها اشاره شد و لازم است با نگاهی به گذشته، چراغی برای آینده روشن کنیم تا خواب آمریکا علیه ایران تعبیر نشود.
شدت خباثت و غلظت پلیدی دول خارجی نباید مانع از آن شود که علل داخلی ضعف ایران و فراهم‌شدن زمینه‌های درونی برقراری مناسبات نابرابر با قدرت‌های خارجی، نادیده گرفته شود. قلمرو سیاست بین‌الملل، قلمرو مناسباتی است که تحلیل آن، باید توسط متخصصان، با توجه به منطق متفاوت ذی‌ربط، صورت پذیرد. می‌توان گفت برجام نتیجه حرکت در این مسیر بود و متخصصان امر توانستند آن را با توجه به شرایط و محدودیت‌های وقت، به ثمر برسانند. برجام زمانی به مشکل برخورد که منافع جناحی جای منافع ملی را گرفت و رفتارها و مواضع نسنجیده، جایگزین منطق و قواعد بین‌المللی شد. این رفتارها و اقدامات به مثابه ریختن آب به آسیاب دشمن بود و «گروه بی» را قادر کرد تا ترامپ را به خروج از برجام ترغیب کند و هرآنچه با هزاران تلاش و خون‌دل رشته شده بود، پنبه شود.
همان‌طور که در گذشته رفتار مناسبی با خادمانی مانند قائم‌مقام فراهانی، امیرکبیر و مصدق صورت نگرفته بود، در قضیه برجام نیز برخورد مناسبی با دستگاه دیپلماسی و رئیس آن صورت نگرفت و بی‌مهری، توهین و تهمت جایگزین قدردانی شد و امروز هم هر فردی می‌خواهد چهره شود یا به پست و مقامی برسد، سنگی را به سوی دولت، وزیر امور خارجه و دستگاه دیپلماسی پرتاب می‌کند. کمترین عایدی از چنین توهین‌هایی، حضور مستمر در رسانه ملی برای تداوم تخریب‌هاست. اگر از گذشته عبرت نگیریم و با خادمان کشور به‌عنوان خائن برخورد کنیم، چیزی غیر از تعبیر خواب دشمنان منطقه‌ای و غیرمنطقه‌ای کشورمان نخواهیم دید، بنابراین باید اصل را بر ایران، منافع ایران وحدت‌آفرینی و تقویت سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی گذاشت و هر اقدام و سیاستی را بر این محور متمرکز کرد.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها