تصمیمهای شتابناک اما مدبرانه در موقعیت بحران
کامل حسینی. معلم
هنوز به درستی معلوم نیست که نابسامانیهای ویروس کرونا بر سر راه سیستم آموزشوپرورش تا چه زمانی ادامه خواهد یافت و از آنجایی که ما درست در زمانی نزدیک به پایان سال آموزشی هم قرار گرفتهایم، اجرای راه چارهای واقعی و نه ایدئال، بیش از هر امر دیگری ضروری است؛ تصمیمی که ناظر بر دو معیار «کارآمدی» و «عدالت آموزشی» باشد تا هرچند به صورت نسبی، بتواند آسیبهای تعطیلی مدارس را به کمینه برساند. همان عدالت آموزشی که برخی متولیان و کارشناسان به آن اذعان دارند. شاید آموزشهای مجازی «سیما» در مقایسه با «شاد» و سایر شبکهها به شاخص عدالت آموزشی نزدیکتر باشد. درواقع، واپسین پیشنهاد برای آموزش مجازی؛ یعنی شبکه شاد حتی با فرض آمادهشدن زیرساختهایش به دلایل مختلفی در این وضعیت بحرانی هم نمیتواند راهکاری جامع و مانع تلقی شود، بلکه از چند لحاظ به درجهای پایینتر از قدرت شبکههای سیما، تنها حل بخش اندکی از حل معضلات را برعهده میگیرد و بس.
البته بر همگان بدیهی است که نمیتوان بهعنوان راهکاری نهایی و جامع به آموزشهای شبکههای سیما هم نگریست، بلکه تنها بهعنوان راهکاری مهم در کنار سایر راهکارها به ادامه آن امیدوار بود. نگارنده هم درصدد نیست که برای حل این معضل آموزشی که در نهایت پیچیدگی و غیرقابل پیشبینیبودن است، نسخه بپیچد، بلکه غرض ما اشاره به معیار کلی تصمیمهای کلان شتابناکی است که برای کاهش معضل آموزشی و ارزشیابی پایانی سال تحصیلی گرفته خواهند شد. در اینجا ایدهای دوباره به ذهنمان میآید که پیشتر بارها توسط مسئولان توانا در موقعیتهای اضطراری و بحرانی بیان شده است. استراتژی این مدیران بر تصمیمگیری قاطعانه و تا حدودی هم هوشمندانه در موقعیتهای استثنائی و اضطراری مبتنی است که نیازمند تصمیمی تقریبا فوری و پرشتاب هستند؛ یعنی در موقعیتهای بحرانی و اضطراری نمیتوان حتی از بهترین مدیران و متولیان امور انتظار تصمیمگیری جامع و ایدئال داشت، بلکه کافی است دستاندرکاران تصمیم را بهگونهای اتخاذ کنند که در آن زمان تهدیدها را به کمینه برساند، زیرا فرصت و امکانات تمام در پیشروی ما نیست که در آن لحظه بحرانی تمامی جوانب را مدنظر قرار دهیم.
وضعیتی که ما فعلا به آن دچار شدهایم احتمالا از خیلی جهات، شبیه وضعیتی است که بهشدت نیازمند تصمیم و تدابیری است که هنگام رویارویی با واقعیتها معیار عدالت آموزشی و کارآمدی نسبی ملموسباشد.
البته دلیل پذیرفتهشدن چنین رویکردی بیشتر ناشی از این حقیقت است که همه ما آگاهیم بر این حالتی ناخواسته که بیماری کرونا بر ما تحمیل کرده است؛ حالتی که در آن اعضای خردهنظام آموزشوپرورش مانند سایر خردهنظامهای سیاسی و اقتصادی در این میان آسیب خواهند دید؛ با این تفاوت واکنشی منطقی بهجای گشتن به دنبال واکنشی ایدئال و شتابزده، ما را کمتر دچار سرگردانی و اتلاف وقت خواهد کرد.
هنوز به درستی معلوم نیست که نابسامانیهای ویروس کرونا بر سر راه سیستم آموزشوپرورش تا چه زمانی ادامه خواهد یافت و از آنجایی که ما درست در زمانی نزدیک به پایان سال آموزشی هم قرار گرفتهایم، اجرای راه چارهای واقعی و نه ایدئال، بیش از هر امر دیگری ضروری است؛ تصمیمی که ناظر بر دو معیار «کارآمدی» و «عدالت آموزشی» باشد تا هرچند به صورت نسبی، بتواند آسیبهای تعطیلی مدارس را به کمینه برساند. همان عدالت آموزشی که برخی متولیان و کارشناسان به آن اذعان دارند. شاید آموزشهای مجازی «سیما» در مقایسه با «شاد» و سایر شبکهها به شاخص عدالت آموزشی نزدیکتر باشد. درواقع، واپسین پیشنهاد برای آموزش مجازی؛ یعنی شبکه شاد حتی با فرض آمادهشدن زیرساختهایش به دلایل مختلفی در این وضعیت بحرانی هم نمیتواند راهکاری جامع و مانع تلقی شود، بلکه از چند لحاظ به درجهای پایینتر از قدرت شبکههای سیما، تنها حل بخش اندکی از حل معضلات را برعهده میگیرد و بس.
البته بر همگان بدیهی است که نمیتوان بهعنوان راهکاری نهایی و جامع به آموزشهای شبکههای سیما هم نگریست، بلکه تنها بهعنوان راهکاری مهم در کنار سایر راهکارها به ادامه آن امیدوار بود. نگارنده هم درصدد نیست که برای حل این معضل آموزشی که در نهایت پیچیدگی و غیرقابل پیشبینیبودن است، نسخه بپیچد، بلکه غرض ما اشاره به معیار کلی تصمیمهای کلان شتابناکی است که برای کاهش معضل آموزشی و ارزشیابی پایانی سال تحصیلی گرفته خواهند شد. در اینجا ایدهای دوباره به ذهنمان میآید که پیشتر بارها توسط مسئولان توانا در موقعیتهای اضطراری و بحرانی بیان شده است. استراتژی این مدیران بر تصمیمگیری قاطعانه و تا حدودی هم هوشمندانه در موقعیتهای استثنائی و اضطراری مبتنی است که نیازمند تصمیمی تقریبا فوری و پرشتاب هستند؛ یعنی در موقعیتهای بحرانی و اضطراری نمیتوان حتی از بهترین مدیران و متولیان امور انتظار تصمیمگیری جامع و ایدئال داشت، بلکه کافی است دستاندرکاران تصمیم را بهگونهای اتخاذ کنند که در آن زمان تهدیدها را به کمینه برساند، زیرا فرصت و امکانات تمام در پیشروی ما نیست که در آن لحظه بحرانی تمامی جوانب را مدنظر قرار دهیم.
وضعیتی که ما فعلا به آن دچار شدهایم احتمالا از خیلی جهات، شبیه وضعیتی است که بهشدت نیازمند تصمیم و تدابیری است که هنگام رویارویی با واقعیتها معیار عدالت آموزشی و کارآمدی نسبی ملموسباشد.
البته دلیل پذیرفتهشدن چنین رویکردی بیشتر ناشی از این حقیقت است که همه ما آگاهیم بر این حالتی ناخواسته که بیماری کرونا بر ما تحمیل کرده است؛ حالتی که در آن اعضای خردهنظام آموزشوپرورش مانند سایر خردهنظامهای سیاسی و اقتصادی در این میان آسیب خواهند دید؛ با این تفاوت واکنشی منطقی بهجای گشتن به دنبال واکنشی ایدئال و شتابزده، ما را کمتر دچار سرگردانی و اتلاف وقت خواهد کرد.