|

«سوم خرداد» روز مقاومت، ایثار و پیروزی

رمز فتح و راز ظفر

آمده بودند تا بمانند. این را من نمی‌گویم، خودشان می‌گفتند و بر دیوارهای خرمشهری که «محمره»‌اش می‌خواندند چنین نوشته بودند: «جئنا لنبقی». اما جوانانی از جنس آب و آینه، پای در رکاب کردند و با لبیک به ندای «هل من ناصر» مراد و پیشوایشان، جان خویش را در طَبَق اخلاص نهادند.

خرمشهر ما، خونین‌شهر شد ولی «محمره» نشد. چرایی و چگونگی آن را کسانی می‌دانند که لشکریان تا بُنِ دندان مسلح «صدام حسین عبدالمجید التکریتی» را از نزدیک لمس کرده‌اند؛ همان‌هایی که جوانمردانه بر میثاق خونین خود پایدار ماندند تا ماندگار شدند یا آنانی که در دل، بر عهد خویش وفادار بودند و همچنان مانده‌اند یا لاله‌های بی‌نشانی که در دشت‌های تفتیده جنوب و کوه‌های سر به فلک‌کشیده غرب، همدمی جز نسیم صحرا و پناهی جز مادرشان حضرت زهرا(س) ندارند. اشغال 20ماهه خرمشهر، رهایی آن را به ضرورتی حماسی و آرزویی حیاتی برای ملت ایران تبدیل کرده بود و از منظر استراتژیک نیز مبحث مهمی برای جمهوری اسلامی ایران تلقی می‌شد. از این‌رو، آزادسازی خرمشهر، تأثیرات فراوانی بر خودباوری و روحیه ایثارگری و استقامت مردم و مسئولان گذاشت.
امام خمینی(ره) بنیان‌گذار جمهوری اسلامی با شنیدن خبر آزادی خرمشهر در همان روز (سوم خرداد 1361) پیامی را صادر کردند و در تجلیل از رزمندگان فرمودند: «آنان فوق تشکر امثال من هستند».1 امام در این پیام از مردم و نیرو‌های مسلح خواستند: «هوشیار باشید که پیروزی‌ها هر‌چند عظیم و حیرت‌انگیز است، شما را از یاد خداوند که نصر و فتح در دست اوست غافل نکند و غرور و فتح شما را به خود جلب نکند؛ که این آفتی بزرگ و دامی خطرناک است که با وسوسه شیطان به سراغ آدم می‌آید و برای اولاد آدم تباهی می‌آورد».2 و در ادامه تصریح کردند: «اکنون دست تضرع و دعا به سوی خالق یکتا بلند کرده و به قوای مسلح اسلام و فداکاران قرآن کریم و میهن عزیز ایران دعا می‌کنم، و سلامت و سعادت و پیروزی آنان را خواستار هستم».3 حضرت امام(ره) هشت ماه بعد در پیامی به مناسبت چهارمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، به ارزیابی وضعیت انقلاب اسلامی پرداختند: «رزمندگان عزیز ما نباید این پیروزی معجزه‌آسا را جز با مددهای الهی ببینند و اگر چنین شد، غرور آنها خلاصه می‌شود در اینکه ما مورد عنایت قادر متعال هستیم و از خود چیزی نداریم و آنچه داریم از اوست و باید به راه او نثار کنیم. و اینجاست که خداوند عنایات خود را ادامه می‌دهد، و شما سلحشوری و جنگ شرافتمندانه را برای دفاع از اسلام و میهن اسلامی ادامه می‌دهید، و به خواست قادر متعال به پیروزی نهایی دست خواهید یافت».4 بی‌گمان هر پیروزی عظیم و دستاورد مهمی، آفت‌های بزرگی را نیز به دنبال دارد. آفت‌هایی که در صورت بروز و ظهور آن، نه تنها نصرت و ظفر که پایداری و مقاومت در مسیر حفظ آن را به چالش کشیده و با مشکلاتی مواجه می‌کند: «با‏‎ ‎حب نفس و حب جاه و کبر و غرور نمی‌توان مقاومت کرد».5 در مختصات فکری بنیان‌گذار جمهوری اسلامی، غرور و تکبر «ام‌الفساد» است و در این چارچوب، فتح خرمشهر «هدیه‌ای الهی» اعلام می‌شود تا همه نسل‌ها در تمامی عصرها بدانند که احساس غرور و پیروی از هوای نفس، راهبری الهی را کم‌رنگ و راهنمایی شیطانی را تقویت می‌کند. تحلیل محتوای حاکم بر این فرازهای ماندگار از کلام مرحوم امام(ره) - به عنوان نمونه انسانی کامل در عصر حاضر6 - بیان‌کننده آن است که برکات آسمانی، لازمه کامیابی در اقدامات زمینی است و توکل و خلوص نیت هم از بایسته‌های نزول آن برکات و بهره‌گیری از الطاف ربانی و عنایات یزدانی محسوب می‌شود. بر این اساس، امام خمینی(ره) پایه‌های توفیق در جهاد اصغر (مبارزه با دشمن) را بر موفقیت در جهاد اکبر (مبارزه با نفس) استوار کرده و ضمن تقویت روحیه خودباوری و اعتماد به نفس فاتحان خرمشهر، بر خداباوری و خدایاوری تأکید می‌کند. باور‌مندی چنین اندیشه و انگیزه‌ای‌، ظفرآفرین و نویدبخش نصرت الهی است و غفلت از آن و عدم عنایت به خاستگاه اصلی قدرت و درگیری با اغراض نفسانی و وسوسه‌هاى شیطانى، زمینه‌های ناکامی و شکست را فراهم می‌آورد. در سبک‌شناسی مدیریت علوی این نکته به‌وضوح قابل مشاهده است که امیر مؤمنان(ع) صراحتا تفاخر و تکبر را مانعی در برابر پیروزی اعلام می‌کند: «کسی که سراب‌ها او را فریب دهد و مغرور سازد اسباب (نجات) از او قطع می‌شود».7 موضوعی که در کلام سردار شهید علی چیت‌سازیان (فرمانده اطلاعات عملیات لشکر 32 انصارالحسین(ع) همدان) نیز متجلی شده است: «کسی می‌تواند از سیم‌خاردارهای دشمن عبور کند که در سیم‌خاردار نفس گیر نکرده باشد8» و پیروی از این سیرت و سنت، رمز فتح رزمندگان در میدان‌های نبرد هشت سال دفاع مقدس بود. روش و منشی که غفلت از آن، سقوط در مهلکه خودبینی و خودپسندی را در پی دارد و بنیان و بنیاد برخی آشفتگی‌ها و پریشانی‌ها را باید در عدم عنایت به آن روحیه متعالی جست‌وجو کرد. راز ظفر رزمندگان در دوران جنگ تحمیلی، بیش و پیش از آنکه بهره‌گیری از ادوات نظامی مدرن و جنگ‌افزارهای نوین باشد، خلوص نیت و عبور از ورطه غرور و تکبر بود و مراجعت به خصلت و طینت فاتحان خرمشهر، راه‌گشای امروز ما برای مقاومت و پیروزی در همه عرصه‌هاست.
*منابع در دفتر روزنامه موجود است

آمده بودند تا بمانند. این را من نمی‌گویم، خودشان می‌گفتند و بر دیوارهای خرمشهری که «محمره»‌اش می‌خواندند چنین نوشته بودند: «جئنا لنبقی». اما جوانانی از جنس آب و آینه، پای در رکاب کردند و با لبیک به ندای «هل من ناصر» مراد و پیشوایشان، جان خویش را در طَبَق اخلاص نهادند.

خرمشهر ما، خونین‌شهر شد ولی «محمره» نشد. چرایی و چگونگی آن را کسانی می‌دانند که لشکریان تا بُنِ دندان مسلح «صدام حسین عبدالمجید التکریتی» را از نزدیک لمس کرده‌اند؛ همان‌هایی که جوانمردانه بر میثاق خونین خود پایدار ماندند تا ماندگار شدند یا آنانی که در دل، بر عهد خویش وفادار بودند و همچنان مانده‌اند یا لاله‌های بی‌نشانی که در دشت‌های تفتیده جنوب و کوه‌های سر به فلک‌کشیده غرب، همدمی جز نسیم صحرا و پناهی جز مادرشان حضرت زهرا(س) ندارند. اشغال 20ماهه خرمشهر، رهایی آن را به ضرورتی حماسی و آرزویی حیاتی برای ملت ایران تبدیل کرده بود و از منظر استراتژیک نیز مبحث مهمی برای جمهوری اسلامی ایران تلقی می‌شد. از این‌رو، آزادسازی خرمشهر، تأثیرات فراوانی بر خودباوری و روحیه ایثارگری و استقامت مردم و مسئولان گذاشت.
امام خمینی(ره) بنیان‌گذار جمهوری اسلامی با شنیدن خبر آزادی خرمشهر در همان روز (سوم خرداد 1361) پیامی را صادر کردند و در تجلیل از رزمندگان فرمودند: «آنان فوق تشکر امثال من هستند».1 امام در این پیام از مردم و نیرو‌های مسلح خواستند: «هوشیار باشید که پیروزی‌ها هر‌چند عظیم و حیرت‌انگیز است، شما را از یاد خداوند که نصر و فتح در دست اوست غافل نکند و غرور و فتح شما را به خود جلب نکند؛ که این آفتی بزرگ و دامی خطرناک است که با وسوسه شیطان به سراغ آدم می‌آید و برای اولاد آدم تباهی می‌آورد».2 و در ادامه تصریح کردند: «اکنون دست تضرع و دعا به سوی خالق یکتا بلند کرده و به قوای مسلح اسلام و فداکاران قرآن کریم و میهن عزیز ایران دعا می‌کنم، و سلامت و سعادت و پیروزی آنان را خواستار هستم».3 حضرت امام(ره) هشت ماه بعد در پیامی به مناسبت چهارمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، به ارزیابی وضعیت انقلاب اسلامی پرداختند: «رزمندگان عزیز ما نباید این پیروزی معجزه‌آسا را جز با مددهای الهی ببینند و اگر چنین شد، غرور آنها خلاصه می‌شود در اینکه ما مورد عنایت قادر متعال هستیم و از خود چیزی نداریم و آنچه داریم از اوست و باید به راه او نثار کنیم. و اینجاست که خداوند عنایات خود را ادامه می‌دهد، و شما سلحشوری و جنگ شرافتمندانه را برای دفاع از اسلام و میهن اسلامی ادامه می‌دهید، و به خواست قادر متعال به پیروزی نهایی دست خواهید یافت».4 بی‌گمان هر پیروزی عظیم و دستاورد مهمی، آفت‌های بزرگی را نیز به دنبال دارد. آفت‌هایی که در صورت بروز و ظهور آن، نه تنها نصرت و ظفر که پایداری و مقاومت در مسیر حفظ آن را به چالش کشیده و با مشکلاتی مواجه می‌کند: «با‏‎ ‎حب نفس و حب جاه و کبر و غرور نمی‌توان مقاومت کرد».5 در مختصات فکری بنیان‌گذار جمهوری اسلامی، غرور و تکبر «ام‌الفساد» است و در این چارچوب، فتح خرمشهر «هدیه‌ای الهی» اعلام می‌شود تا همه نسل‌ها در تمامی عصرها بدانند که احساس غرور و پیروی از هوای نفس، راهبری الهی را کم‌رنگ و راهنمایی شیطانی را تقویت می‌کند. تحلیل محتوای حاکم بر این فرازهای ماندگار از کلام مرحوم امام(ره) - به عنوان نمونه انسانی کامل در عصر حاضر6 - بیان‌کننده آن است که برکات آسمانی، لازمه کامیابی در اقدامات زمینی است و توکل و خلوص نیت هم از بایسته‌های نزول آن برکات و بهره‌گیری از الطاف ربانی و عنایات یزدانی محسوب می‌شود. بر این اساس، امام خمینی(ره) پایه‌های توفیق در جهاد اصغر (مبارزه با دشمن) را بر موفقیت در جهاد اکبر (مبارزه با نفس) استوار کرده و ضمن تقویت روحیه خودباوری و اعتماد به نفس فاتحان خرمشهر، بر خداباوری و خدایاوری تأکید می‌کند. باور‌مندی چنین اندیشه و انگیزه‌ای‌، ظفرآفرین و نویدبخش نصرت الهی است و غفلت از آن و عدم عنایت به خاستگاه اصلی قدرت و درگیری با اغراض نفسانی و وسوسه‌هاى شیطانى، زمینه‌های ناکامی و شکست را فراهم می‌آورد. در سبک‌شناسی مدیریت علوی این نکته به‌وضوح قابل مشاهده است که امیر مؤمنان(ع) صراحتا تفاخر و تکبر را مانعی در برابر پیروزی اعلام می‌کند: «کسی که سراب‌ها او را فریب دهد و مغرور سازد اسباب (نجات) از او قطع می‌شود».7 موضوعی که در کلام سردار شهید علی چیت‌سازیان (فرمانده اطلاعات عملیات لشکر 32 انصارالحسین(ع) همدان) نیز متجلی شده است: «کسی می‌تواند از سیم‌خاردارهای دشمن عبور کند که در سیم‌خاردار نفس گیر نکرده باشد8» و پیروی از این سیرت و سنت، رمز فتح رزمندگان در میدان‌های نبرد هشت سال دفاع مقدس بود. روش و منشی که غفلت از آن، سقوط در مهلکه خودبینی و خودپسندی را در پی دارد و بنیان و بنیاد برخی آشفتگی‌ها و پریشانی‌ها را باید در عدم عنایت به آن روحیه متعالی جست‌وجو کرد. راز ظفر رزمندگان در دوران جنگ تحمیلی، بیش و پیش از آنکه بهره‌گیری از ادوات نظامی مدرن و جنگ‌افزارهای نوین باشد، خلوص نیت و عبور از ورطه غرور و تکبر بود و مراجعت به خصلت و طینت فاتحان خرمشهر، راه‌گشای امروز ما برای مقاومت و پیروزی در همه عرصه‌هاست.
*منابع در دفتر روزنامه موجود است

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها