|

همراهي زنان كليد ورود ورزش زورخانه‌اي به جهان

مینو بدیعی

شاید این روزها سخن‌گفتن از ورزش زورخانه‌‌ای و پهلوانی بانوان و قدم‌گذاشتن آنان در گودهای زورخانه‌‌ای، صیغه مبالغه‌‌ای باشد که از نگاه عده‌‌ای از عقل سلیم به دور است؛ اما باید گفت با وجود فوران آسیب‌ها و کژی‌ها و نارسایی‌های اجتماعی _ سیاسی، با وجود شیوع جهانی ویروس «کرونا» و با وقوع محاکمه‌های پرسروصدای متهمان به فساد در قوه قضائیه و خودکشی کارگران به‌دلیل نپرداختن دستمزد و حقوق، آتش‌گرفتن جنگل‌ها، بي‌كاري روزنامه‌نگاران و ده‌ها و شاید هم صدها مشکل اجتماعی و اقتصادی دیگر، سخن‌گفتن از ورزش زورخانه‌‌ای و پهلوانی بانوان لابد دل خجسته‌‌ای می‌خواهد که باید آن را قطعا داشت، زیرا سخن از خواست و اراده نیمی از جمعیت کشور است که دیگر نمی‌خواهند در حاشیه باشند و... .

در همان حال نباید فراموش کرد که خشونت‌ورزی علیه زنان و دختران این روزها ابعاد بسیار فاجعه‌باری پیدا کرده است. در این وانفسا ممکن است باز هم این پرسش مطرح شود که بحث ورزش «زورخانه‌‌ای زنان»، چندان نمی‌تواند به‌عنوان یک موضوع مهم مورد بحث و اظهارنظر قرار بگیرد. این در حالی است که ورزش زورخانه‌‌ای بانوان سال‌های طولانی است به‌وسیله بانوان پیشرو و علاقه‌مند دنبال می‌شود. آنان که به سلامت و تندرستی خود اهمیت می‌دهند و درعین‌حال می‌خواهند مثل ورزش‌های دیگر جایگاه لازم را در ورزشی که موردعلاقه‌شان است پیدا کنند؛ اما این یک پرسش اساسی است که آیا فرهنگ پهلوانی تنها مربوط به مردان است و ورزش زورخانه‌‌ای خاص مردانی با سینه‌های ستبر و سبیل‌های از بنا گوش دررفته و اداهای پهلوانی ازیادرفته‌‌ای که در روزگار کنونی بیشتر به لطیفه‌ها و حکایت‌های دور مردمان نسل‌های قدیم شباهت دارد.
در دورانی که زنان در تمامی رشته‌های ورزشی، قابلیت‌های خود را نشان داده‌اند و حتی در جامعه ما که محدودیت برای زنان بسیار زیاد است، در رشته‌های مثلا مردانه‌‌ای مانند فوتبال، از خود قابلیت‌های زیادی نشان داده‌اند، اینکه گروهی فرصت به دست بیاورند و به هر شکل زنانی را تحقیر و به آنها اهانت کنند، بسیار ناجوانمردانه است. زناني که می‌خواهند آزمون سخت و دشوار ورزش زورخانه‌‌ای و پهلوانی و باستانی ایران‌زمین را پشت سر بگذارند و ثابت کنند که زنان در همه‌جا استوار ایستاده‌اند.
آری همان «ناجوانمردی» که شیوه و سیاق پهلوانان و دوستداران ورزش‌های باستانی و سنتی ایران‌زمین نیست اما زمانی مسئله تحقیر بانوانی که می‌خواهند در ورزش‌های زورخانه‌‌ای و پهلوانی کار کنند، شكل ديگري به خود مي‌گيرد که بدانیم رشته ورزش‌های باستانی و زورخانه‌‌ای در المپیک زمانی پذیرفته می‌شود که زنان وارد این عرصه شوند.
اما «ناجوانمردی» از آنجا آغاز شد که عده‌‌ای که خود را خیلی مرد می‌دانستند و احساس «پوریای ولی بودن» آنان را دچار شور و شعف کرده بود، یک روز قبل از روز «فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانه‌‌ای» به حضور زنان در ورزش زورخانه‌‌ای و پهلوانی اعتراض کردند و آن را خلاف همه معیارهای عقلی، انسانی و شایستگی زنان دانستند. به عبارت دیگر آنان، زنان را موجودات ظریف و فرومایه‌‌ای خواندند که حضورشان در ورزش زورخانه‌‌ای و پهلوانی، به ساحت مقدس! مردان لطمه وارد می‌کند.
چه سخن سخیفی است که قبل از شروع هفته «فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانه‌ای» گروهی که رسانه‌ها به‌اشتباه آنها را «پیش‌کسوتان» ورزش زورخانه‌‌ای عنوان کرده بودند، هرچه بدوبیراه بود نثار بانوانی کردند که در این راه پیش‌قدم هستند و حتی آنان با همه تلاش خود نه‌تنها ورزش پهلوانی و زورخانه‌‌ای را انجام می‌دهند بلکه توانستند از مراجع تقلید، اجازه و مجوز انجام این ورزش را بگیرند. بله عده‌‌ای هستند که از پاپ کاتولیک‌ترند و همواره کاسه داغ‌تر از آش ظاهر می‌شوند!
اگر نگاهی به تاریخچه ورزش پهلوانی، زورخانه‌‌ای و باستانی بیندازیم، هیچ‌گاه این ورزش خاص مردان نبوده است. نظام پهلوانی، نظامی است که ریشه در تاریخ، فرهنگ و سنت‌های مردمی این مرزوبوم دارد.
با نگاهی کوتاه به دلاوری‌ها و شجاعت‌های زنان چه در دوره باستان و چه بعد از اسلام، درمی‌یابیم نام‌های شایسته و زیادی از زنان وجود دارد که شأن پهلوانی و قهرمانی را به‌ جای آورده‌اند. در اسطوره‌ها و افسانه‌های شورانگیز باستانی، نام بانوان دلاوری مانند گردآفرید به چشم می‌خورد که هماورد سهراب پسر رستم، بوده است.
در انقلاب مشروطه، زنان دلاوری بوده‌اند که با شایستگی و حفظ مقام زن، شجاعت‌هایی از نوع پهلوانان اسطوره‌‌ای از خود نشان داده‌اند. برای ذکر نام‌های طولانی این بانوان، اینجا، بسیار بسیار کوچک است اما همین را بگوییم که دوستداران ورزش پهلوانی، زورخانه‌‌ای و باستانی در بین بانوان با همگی توان قدم به میدان گذاشته‌اند و شایسته است که به‌جای راندن آنان و توهین و تحقیرشان، شرایط را برایشان فراهم کنیم تا ورزش زورخانه‌‌ای و باستانی ایران‌زمین بتواند جایگاهی درخور در بازی‌های جهانی المپیک بیابد.

شاید این روزها سخن‌گفتن از ورزش زورخانه‌‌ای و پهلوانی بانوان و قدم‌گذاشتن آنان در گودهای زورخانه‌‌ای، صیغه مبالغه‌‌ای باشد که از نگاه عده‌‌ای از عقل سلیم به دور است؛ اما باید گفت با وجود فوران آسیب‌ها و کژی‌ها و نارسایی‌های اجتماعی _ سیاسی، با وجود شیوع جهانی ویروس «کرونا» و با وقوع محاکمه‌های پرسروصدای متهمان به فساد در قوه قضائیه و خودکشی کارگران به‌دلیل نپرداختن دستمزد و حقوق، آتش‌گرفتن جنگل‌ها، بي‌كاري روزنامه‌نگاران و ده‌ها و شاید هم صدها مشکل اجتماعی و اقتصادی دیگر، سخن‌گفتن از ورزش زورخانه‌‌ای و پهلوانی بانوان لابد دل خجسته‌‌ای می‌خواهد که باید آن را قطعا داشت، زیرا سخن از خواست و اراده نیمی از جمعیت کشور است که دیگر نمی‌خواهند در حاشیه باشند و... .

در همان حال نباید فراموش کرد که خشونت‌ورزی علیه زنان و دختران این روزها ابعاد بسیار فاجعه‌باری پیدا کرده است. در این وانفسا ممکن است باز هم این پرسش مطرح شود که بحث ورزش «زورخانه‌‌ای زنان»، چندان نمی‌تواند به‌عنوان یک موضوع مهم مورد بحث و اظهارنظر قرار بگیرد. این در حالی است که ورزش زورخانه‌‌ای بانوان سال‌های طولانی است به‌وسیله بانوان پیشرو و علاقه‌مند دنبال می‌شود. آنان که به سلامت و تندرستی خود اهمیت می‌دهند و درعین‌حال می‌خواهند مثل ورزش‌های دیگر جایگاه لازم را در ورزشی که موردعلاقه‌شان است پیدا کنند؛ اما این یک پرسش اساسی است که آیا فرهنگ پهلوانی تنها مربوط به مردان است و ورزش زورخانه‌‌ای خاص مردانی با سینه‌های ستبر و سبیل‌های از بنا گوش دررفته و اداهای پهلوانی ازیادرفته‌‌ای که در روزگار کنونی بیشتر به لطیفه‌ها و حکایت‌های دور مردمان نسل‌های قدیم شباهت دارد.
در دورانی که زنان در تمامی رشته‌های ورزشی، قابلیت‌های خود را نشان داده‌اند و حتی در جامعه ما که محدودیت برای زنان بسیار زیاد است، در رشته‌های مثلا مردانه‌‌ای مانند فوتبال، از خود قابلیت‌های زیادی نشان داده‌اند، اینکه گروهی فرصت به دست بیاورند و به هر شکل زنانی را تحقیر و به آنها اهانت کنند، بسیار ناجوانمردانه است. زناني که می‌خواهند آزمون سخت و دشوار ورزش زورخانه‌‌ای و پهلوانی و باستانی ایران‌زمین را پشت سر بگذارند و ثابت کنند که زنان در همه‌جا استوار ایستاده‌اند.
آری همان «ناجوانمردی» که شیوه و سیاق پهلوانان و دوستداران ورزش‌های باستانی و سنتی ایران‌زمین نیست اما زمانی مسئله تحقیر بانوانی که می‌خواهند در ورزش‌های زورخانه‌‌ای و پهلوانی کار کنند، شكل ديگري به خود مي‌گيرد که بدانیم رشته ورزش‌های باستانی و زورخانه‌‌ای در المپیک زمانی پذیرفته می‌شود که زنان وارد این عرصه شوند.
اما «ناجوانمردی» از آنجا آغاز شد که عده‌‌ای که خود را خیلی مرد می‌دانستند و احساس «پوریای ولی بودن» آنان را دچار شور و شعف کرده بود، یک روز قبل از روز «فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانه‌‌ای» به حضور زنان در ورزش زورخانه‌‌ای و پهلوانی اعتراض کردند و آن را خلاف همه معیارهای عقلی، انسانی و شایستگی زنان دانستند. به عبارت دیگر آنان، زنان را موجودات ظریف و فرومایه‌‌ای خواندند که حضورشان در ورزش زورخانه‌‌ای و پهلوانی، به ساحت مقدس! مردان لطمه وارد می‌کند.
چه سخن سخیفی است که قبل از شروع هفته «فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانه‌ای» گروهی که رسانه‌ها به‌اشتباه آنها را «پیش‌کسوتان» ورزش زورخانه‌‌ای عنوان کرده بودند، هرچه بدوبیراه بود نثار بانوانی کردند که در این راه پیش‌قدم هستند و حتی آنان با همه تلاش خود نه‌تنها ورزش پهلوانی و زورخانه‌‌ای را انجام می‌دهند بلکه توانستند از مراجع تقلید، اجازه و مجوز انجام این ورزش را بگیرند. بله عده‌‌ای هستند که از پاپ کاتولیک‌ترند و همواره کاسه داغ‌تر از آش ظاهر می‌شوند!
اگر نگاهی به تاریخچه ورزش پهلوانی، زورخانه‌‌ای و باستانی بیندازیم، هیچ‌گاه این ورزش خاص مردان نبوده است. نظام پهلوانی، نظامی است که ریشه در تاریخ، فرهنگ و سنت‌های مردمی این مرزوبوم دارد.
با نگاهی کوتاه به دلاوری‌ها و شجاعت‌های زنان چه در دوره باستان و چه بعد از اسلام، درمی‌یابیم نام‌های شایسته و زیادی از زنان وجود دارد که شأن پهلوانی و قهرمانی را به‌ جای آورده‌اند. در اسطوره‌ها و افسانه‌های شورانگیز باستانی، نام بانوان دلاوری مانند گردآفرید به چشم می‌خورد که هماورد سهراب پسر رستم، بوده است.
در انقلاب مشروطه، زنان دلاوری بوده‌اند که با شایستگی و حفظ مقام زن، شجاعت‌هایی از نوع پهلوانان اسطوره‌‌ای از خود نشان داده‌اند. برای ذکر نام‌های طولانی این بانوان، اینجا، بسیار بسیار کوچک است اما همین را بگوییم که دوستداران ورزش پهلوانی، زورخانه‌‌ای و باستانی در بین بانوان با همگی توان قدم به میدان گذاشته‌اند و شایسته است که به‌جای راندن آنان و توهین و تحقیرشان، شرایط را برایشان فراهم کنیم تا ورزش زورخانه‌‌ای و باستانی ایران‌زمین بتواند جایگاهی درخور در بازی‌های جهانی المپیک بیابد.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها