|

مجلس یازدهم و سیاست نگاه به شرق

امیر پسنده‌پور-دانش‌آموخته روابط دیپلماتیک

در هفته گذشته شاهد اولین ملاقات‌های دیپلماتیک ریاست مجلس یازدهم بودیم. در عرف دیپلماتیک به این گونه دیدارها، ملاقات‌های نزاکتی می‌گویند که امری رایج و فاقد دستورجلسه خاصی است اما آنچه باعث جلب توجه خاص و رمزگشایی از پیام نهفته دو ملاقات رئیس مجلس با سفیر روسیه و چین است، سرعت در قبول ملاقات و نطق پیش از دستور رئیس مجلس در روز یکشنبه است که ضمن رد هرگونه مذاکره با ایالات متحده و همچنین انتقاد صریح از کشورهای غربی به دلیل تهیه و تصویب پیش‌نویس قطع‌نامه علیه جمهوری اسلامی در آژانس انرژی اتمی از همراهی و همکاری چین و روسیه تقدیر و تشکر کرد.

به نظر می‌رسد با توجه به این اظهارات و تسریع در تعیین وقت ملاقات برای سفرای دو کشور چین و روسیه به راحتی می‌توان رویکرد سیاست خارجی مجلس یازدهم را متوجه شد. البته چند روز پیش از این نیز در جلسه هیئت دولت پیش‌نویس برنامه 25ساله ایران و چین به تصویب رسیده بود و رئیس‌جمهوری وزیر خارجه را مأمور پیشبرد این برنامه کرده است. فراتر از دولت و مجلس می‌توان راهبرد نگاه به شرق را به عنوان تصمیمی حاکمیتی قلمداد کرد. چراکه همکاری‌های تنگاتنگ و رو به توسعه بین مجمع تشخیص مصلحت نظام و حزب کمونیست چین در سال‌های اخیر گواهی بر این مدعاست. اکنون پس از اعلان صریح این رویکرد شاید بتوان گفت چین دیگر دغدغه‌های ایام گفت‌وگوهای هسته‌ای را که منجر به معاهده برجام شد، ندارد چراکه چینی‌ها به شدت نگران کاهش مراودات خود با جمهوری‌ اسلامی ایران بودند و تحلیل‌هایشان مبتنی بر علاقه‌مندی‌های حسن روحانی به همکاری با غرب بوده ‌است. اگرچه راهبرد نگاه به شرق با توجه به ضعف فاحش کشورهای اروپایی در انجام وظایف برجامی خود که در متن قرارداد به صراحت از وظایف ایالات متحده متمایز شده‌، توجیه‌پذیر است و اما با درنظرگرفتن همین عدم استقلال در تصمیم‌گیری و رفتارهای مخرب ایالات ‌متحده و اسرائیل در تحریک کشورهای اروپایی، جا دارد مجلس شورای اسلامی از تصویب هرگونه طرح مناقشه‌برانگیز که منجر به زیرپاگذاشتن معاهداتی چون ان‌پی‌تی می‌شود به‌جد امتناع ورزد. چراکه زمزمه خروج از معاهده ان‌پی‌تی در مجلس یازدهم شنیده می‎‌شود و عده‌ای به‌جد به دنبال تصویب آن هستند.
این در حالی است که کشورهای اروپایی به همان میزان که در انجام حداقلی وظایف برجامی خود سستی نشان داده‌اند متأسفانه در همراهی و تبعیت‌پذیری از آمریکا بسیار مستعد و با اراده هستند. آمریکا به دنبال این است که با فشارآوردن زمینه خروج ایران از برجام را مهیا کند تا بتواند تحریم‌های بیشتری را با اجماعی قوی‌تر بر ایران تحمیل کند. با توجه به عهدشکنی محرز آمریکا و خروجش از برجام در همین رابطه آمریکا نیز دچار محدودیت‌های حقوقی شده است. به همین علت به شکل موازی چند مسیر را دنبال می‌کند.
1- تدوین و ارائه پیش‌نویس قطع‌نامه به جهت تمدید تحریم‌های تسلیحاتی جمهوری اسلامی (2231) برای مدت نامحدود که با توجه به احتمال وتوی چین و روسیه از شانس کمی در این مسیر برخوردار است.
2- استفاده از مکانیسم ماشه. به استناد اینکه در متن برجام برای شرکا حق استفاده از این مکانیسم در نظر گرفته شده است اما با توجه به خروج یک‌جانبه آمریکا از این معاهده به شکل حقوقی این امکان نیز از او سلب شده است.
3- نزدیک‌ترین گزینه برای رسیدن آمریکا به مرادش امکان استفاده از حق اعمال مکانیسم ماشه از سوی سایر شرکای برجام است. با درنظرگرفتن مواضع چین و روسیه طبیعتا امکان استفاده از کارت بازی این دو کشور برای آمریکا به طور قطع منتفی است. اما آنچه نگرانی‌هایی جدی ایجاد می‌کند، الگوی رفتاری کشورهای اروپایی ذی‌نفع در برجام در قبال خواسته‌های نامشروع آمریکاست به ویژه شریک استراتژیک آمریکا، انگلیس که در طول تاریخ نشان داده‌ است فارغ از هرگونه ارزیابی نسبت به غلط یا درست بودن سیاست‌های آمریکا در منطقه خلیج فارس صرفا تابع و شریک این تصمیمات بوده است. در نتیجه در صورت خروج ایران از ان‌پی‌تی بهانه کافی و لازم به غرب برای همراهی با آمریکا داده می‌شود. ترامپ به دنبال تخریب کامل و برگشت‌ناپذیر برجام است به شکلی که حتی اگر دولت را به دموکرات‌ها هم واگذار کرد، امکان بازگشتی نمانده باشد. شاید از نگاه نمایندگان مجلس یازدهم برجام دستاورد ثمربخشی نبوده است که الزاما برای حفظ آن کشور را ذیل تعهداتی مانند ان‌پی‌تی قرار دهند. اما نگاه مجلس به معاهدات نباید فقط ایجابی باشد بلکه برخی از معاهدات دارای ظرفیتی سلبی‌اند که مانع اقداماتی شدیدتر و به مراتب پرهزینه‌تر علیه کشور می‌شوند.

در هفته گذشته شاهد اولین ملاقات‌های دیپلماتیک ریاست مجلس یازدهم بودیم. در عرف دیپلماتیک به این گونه دیدارها، ملاقات‌های نزاکتی می‌گویند که امری رایج و فاقد دستورجلسه خاصی است اما آنچه باعث جلب توجه خاص و رمزگشایی از پیام نهفته دو ملاقات رئیس مجلس با سفیر روسیه و چین است، سرعت در قبول ملاقات و نطق پیش از دستور رئیس مجلس در روز یکشنبه است که ضمن رد هرگونه مذاکره با ایالات متحده و همچنین انتقاد صریح از کشورهای غربی به دلیل تهیه و تصویب پیش‌نویس قطع‌نامه علیه جمهوری اسلامی در آژانس انرژی اتمی از همراهی و همکاری چین و روسیه تقدیر و تشکر کرد.

به نظر می‌رسد با توجه به این اظهارات و تسریع در تعیین وقت ملاقات برای سفرای دو کشور چین و روسیه به راحتی می‌توان رویکرد سیاست خارجی مجلس یازدهم را متوجه شد. البته چند روز پیش از این نیز در جلسه هیئت دولت پیش‌نویس برنامه 25ساله ایران و چین به تصویب رسیده بود و رئیس‌جمهوری وزیر خارجه را مأمور پیشبرد این برنامه کرده است. فراتر از دولت و مجلس می‌توان راهبرد نگاه به شرق را به عنوان تصمیمی حاکمیتی قلمداد کرد. چراکه همکاری‌های تنگاتنگ و رو به توسعه بین مجمع تشخیص مصلحت نظام و حزب کمونیست چین در سال‌های اخیر گواهی بر این مدعاست. اکنون پس از اعلان صریح این رویکرد شاید بتوان گفت چین دیگر دغدغه‌های ایام گفت‌وگوهای هسته‌ای را که منجر به معاهده برجام شد، ندارد چراکه چینی‌ها به شدت نگران کاهش مراودات خود با جمهوری‌ اسلامی ایران بودند و تحلیل‌هایشان مبتنی بر علاقه‌مندی‌های حسن روحانی به همکاری با غرب بوده ‌است. اگرچه راهبرد نگاه به شرق با توجه به ضعف فاحش کشورهای اروپایی در انجام وظایف برجامی خود که در متن قرارداد به صراحت از وظایف ایالات متحده متمایز شده‌، توجیه‌پذیر است و اما با درنظرگرفتن همین عدم استقلال در تصمیم‌گیری و رفتارهای مخرب ایالات ‌متحده و اسرائیل در تحریک کشورهای اروپایی، جا دارد مجلس شورای اسلامی از تصویب هرگونه طرح مناقشه‌برانگیز که منجر به زیرپاگذاشتن معاهداتی چون ان‌پی‌تی می‌شود به‌جد امتناع ورزد. چراکه زمزمه خروج از معاهده ان‌پی‌تی در مجلس یازدهم شنیده می‎‌شود و عده‌ای به‌جد به دنبال تصویب آن هستند.
این در حالی است که کشورهای اروپایی به همان میزان که در انجام حداقلی وظایف برجامی خود سستی نشان داده‌اند متأسفانه در همراهی و تبعیت‌پذیری از آمریکا بسیار مستعد و با اراده هستند. آمریکا به دنبال این است که با فشارآوردن زمینه خروج ایران از برجام را مهیا کند تا بتواند تحریم‌های بیشتری را با اجماعی قوی‌تر بر ایران تحمیل کند. با توجه به عهدشکنی محرز آمریکا و خروجش از برجام در همین رابطه آمریکا نیز دچار محدودیت‌های حقوقی شده است. به همین علت به شکل موازی چند مسیر را دنبال می‌کند.
1- تدوین و ارائه پیش‌نویس قطع‌نامه به جهت تمدید تحریم‌های تسلیحاتی جمهوری اسلامی (2231) برای مدت نامحدود که با توجه به احتمال وتوی چین و روسیه از شانس کمی در این مسیر برخوردار است.
2- استفاده از مکانیسم ماشه. به استناد اینکه در متن برجام برای شرکا حق استفاده از این مکانیسم در نظر گرفته شده است اما با توجه به خروج یک‌جانبه آمریکا از این معاهده به شکل حقوقی این امکان نیز از او سلب شده است.
3- نزدیک‌ترین گزینه برای رسیدن آمریکا به مرادش امکان استفاده از حق اعمال مکانیسم ماشه از سوی سایر شرکای برجام است. با درنظرگرفتن مواضع چین و روسیه طبیعتا امکان استفاده از کارت بازی این دو کشور برای آمریکا به طور قطع منتفی است. اما آنچه نگرانی‌هایی جدی ایجاد می‌کند، الگوی رفتاری کشورهای اروپایی ذی‌نفع در برجام در قبال خواسته‌های نامشروع آمریکاست به ویژه شریک استراتژیک آمریکا، انگلیس که در طول تاریخ نشان داده‌ است فارغ از هرگونه ارزیابی نسبت به غلط یا درست بودن سیاست‌های آمریکا در منطقه خلیج فارس صرفا تابع و شریک این تصمیمات بوده است. در نتیجه در صورت خروج ایران از ان‌پی‌تی بهانه کافی و لازم به غرب برای همراهی با آمریکا داده می‌شود. ترامپ به دنبال تخریب کامل و برگشت‌ناپذیر برجام است به شکلی که حتی اگر دولت را به دموکرات‌ها هم واگذار کرد، امکان بازگشتی نمانده باشد. شاید از نگاه نمایندگان مجلس یازدهم برجام دستاورد ثمربخشی نبوده است که الزاما برای حفظ آن کشور را ذیل تعهداتی مانند ان‌پی‌تی قرار دهند. اما نگاه مجلس به معاهدات نباید فقط ایجابی باشد بلکه برخی از معاهدات دارای ظرفیتی سلبی‌اند که مانع اقداماتی شدیدتر و به مراتب پرهزینه‌تر علیه کشور می‌شوند.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها