|

پاسخ رفیق‌دوست به گفت‌وگوی غرضی با «شرق»:

‌دعا می‌كنم حافظه غرضی بیدار شود

مدیرمسئول محترم روزنامه «شرق»‌
سلام علیكم
احتراما در پاسخ به مطلب اكثرا كذب و بی‌مأخذ جناب آقای مهندس غرضی در صفحه اول آن روزنامه در مورخه چهاردهم تیرماه مطلب زیر را در همان صفحه با همان ابعاد منتشر فرمایید.
1- برخلاف تصور و خیال‌های مهندس غرضی، سپاه در روز نهم اسفندماه 1357 و با فرمانی كه حضرت امام به آقای لاهوتی داده بودند، زیر نظر دولت موقت تشكیل شد و بنده به دستور بزرگان شورای انقلاب در پادگان عباس‌آباد كه محل تشكیل سپاه بود، حضور یافته و به عنوان اولین سپاهی ثبت‌نام كردم. در همان جلسه آقای دانش به عنوان فرمانده سپاه و بنده به عنوان مسئول تداركات و بقیه برادران هم به عنوان اعضای شورای فرماندهی انتخاب شدند. مسئولیت تهیه مكان و امكانات از روز اول به عهده اینجانب بود، بعدها آقای غرضی تشریف آوردند كه ما با دولت موقت به‌شدت اختلاف‌نظر داشتیم. بنده به اتفاق همین آقای غرضی و مرحوم خانم دباغ در قم به محضر امام شرف‌یاب شدیم، به نشانی آنكه قبل از ملاقات ما مرحوم شهید مدنی از اتاق امام خارج شده و در حضور امام هم بنده حقیر صحبت كردم كه ما با دولت موقت مشكل داریم و نمی‌توانیم كار كنیم، ایشان فرمودند امر سپاه با شورای انقلاب باشد. بنده عرض كردم مرقوم می‌فرمایید، فرمودند بروید از طرف من به شورای انقلاب بگویید. من این جمله امام را در دفتر یادداشتم نوشتم و به تهران آمده خدمت حضرت آیت‌الله شهید بهشتی تقدیم كردم.
پیروی جلساتی كه در روزهای قبل در محل پادگان جمشیدیه بین نمایندگان افرادی كه در پادگان جمشیدیه به فرماندهی ابوشریف و افراد حاضر در گارد دانشگاه به زعامت مرحوم شهید منتظری و اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به نمایندگی مرحوم شهید بروجردی و نمایندگانی از سپاه معروف به سپاه سلطنت‌آباد تشكیل شده بود و در آن جلسه آقای منصوری برای فرماندهی و آقای ابوشریف برای عملیات و آقای كلاهدوز برای آموزش و حقیر برای تداركات و بقیه هم برای مسئولیت‌های دیگر انتخاب و به شورای انقلاب پیشنهاد شد كه احكام این شورا توسط شهید بزرگوار آیت‌الله دكتر بهشتی در تاریخ 02/02/1358 در نمازخانه سپاه داده شد. وقتی كه شهید مطهری شهید شد، بنده پیشنهاد كردم برای شخصیت‌های انقلاب محافظ بگذاریم، آقای غرضی فرمودند مسئولین را از مردم جدا نكنید،؛ بنده به فرمایشات ایشان توجه نكردم و شخصا برای اكثر مسئولین هم خودرو تهیه كردم و هم محافظ گذاشتم. ایشان فراموش كرده‌اند كه اكثر ائمه جمعه با محافظانشان شهید شدند، آیت‌الله مفتح با محافظانشان شهید شد و چند ترور كه توسط نفوذی‌ها انجام شد، مثل حزب جمهوری و نخست‌وزیری را در عدم داشتن محافظ می‌دانند، ایشان به لطف خدا آن‌قدر مسن نشده است كه حافظه تاریخی‌اش را از دست بدهد و دعا می‌كنم این حافظه ان‌شاءالله بیدار شود.
این مطالب ده‌ها بار توسط بنده عنوان شده و در كتاب اول «برای تاریخ می‌گویم» كه خاطرات حقیر از 10 سال اول انقلاب است مشروحا بیان شده است و مورد خدشه هیچ‌كس هم قرار نگرفته است.
با تشكر
محسن رفیق‌دوست

مدیرمسئول محترم روزنامه «شرق»‌
سلام علیكم
احتراما در پاسخ به مطلب اكثرا كذب و بی‌مأخذ جناب آقای مهندس غرضی در صفحه اول آن روزنامه در مورخه چهاردهم تیرماه مطلب زیر را در همان صفحه با همان ابعاد منتشر فرمایید.
1- برخلاف تصور و خیال‌های مهندس غرضی، سپاه در روز نهم اسفندماه 1357 و با فرمانی كه حضرت امام به آقای لاهوتی داده بودند، زیر نظر دولت موقت تشكیل شد و بنده به دستور بزرگان شورای انقلاب در پادگان عباس‌آباد كه محل تشكیل سپاه بود، حضور یافته و به عنوان اولین سپاهی ثبت‌نام كردم. در همان جلسه آقای دانش به عنوان فرمانده سپاه و بنده به عنوان مسئول تداركات و بقیه برادران هم به عنوان اعضای شورای فرماندهی انتخاب شدند. مسئولیت تهیه مكان و امكانات از روز اول به عهده اینجانب بود، بعدها آقای غرضی تشریف آوردند كه ما با دولت موقت به‌شدت اختلاف‌نظر داشتیم. بنده به اتفاق همین آقای غرضی و مرحوم خانم دباغ در قم به محضر امام شرف‌یاب شدیم، به نشانی آنكه قبل از ملاقات ما مرحوم شهید مدنی از اتاق امام خارج شده و در حضور امام هم بنده حقیر صحبت كردم كه ما با دولت موقت مشكل داریم و نمی‌توانیم كار كنیم، ایشان فرمودند امر سپاه با شورای انقلاب باشد. بنده عرض كردم مرقوم می‌فرمایید، فرمودند بروید از طرف من به شورای انقلاب بگویید. من این جمله امام را در دفتر یادداشتم نوشتم و به تهران آمده خدمت حضرت آیت‌الله شهید بهشتی تقدیم كردم.
پیروی جلساتی كه در روزهای قبل در محل پادگان جمشیدیه بین نمایندگان افرادی كه در پادگان جمشیدیه به فرماندهی ابوشریف و افراد حاضر در گارد دانشگاه به زعامت مرحوم شهید منتظری و اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به نمایندگی مرحوم شهید بروجردی و نمایندگانی از سپاه معروف به سپاه سلطنت‌آباد تشكیل شده بود و در آن جلسه آقای منصوری برای فرماندهی و آقای ابوشریف برای عملیات و آقای كلاهدوز برای آموزش و حقیر برای تداركات و بقیه هم برای مسئولیت‌های دیگر انتخاب و به شورای انقلاب پیشنهاد شد كه احكام این شورا توسط شهید بزرگوار آیت‌الله دكتر بهشتی در تاریخ 02/02/1358 در نمازخانه سپاه داده شد. وقتی كه شهید مطهری شهید شد، بنده پیشنهاد كردم برای شخصیت‌های انقلاب محافظ بگذاریم، آقای غرضی فرمودند مسئولین را از مردم جدا نكنید،؛ بنده به فرمایشات ایشان توجه نكردم و شخصا برای اكثر مسئولین هم خودرو تهیه كردم و هم محافظ گذاشتم. ایشان فراموش كرده‌اند كه اكثر ائمه جمعه با محافظانشان شهید شدند، آیت‌الله مفتح با محافظانشان شهید شد و چند ترور كه توسط نفوذی‌ها انجام شد، مثل حزب جمهوری و نخست‌وزیری را در عدم داشتن محافظ می‌دانند، ایشان به لطف خدا آن‌قدر مسن نشده است كه حافظه تاریخی‌اش را از دست بدهد و دعا می‌كنم این حافظه ان‌شاءالله بیدار شود.
این مطالب ده‌ها بار توسط بنده عنوان شده و در كتاب اول «برای تاریخ می‌گویم» كه خاطرات حقیر از 10 سال اول انقلاب است مشروحا بیان شده است و مورد خدشه هیچ‌كس هم قرار نگرفته است.
با تشكر
محسن رفیق‌دوست

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها