|

رابطه تهران-آنکارا، 4 سال بعد از کودتا در ترکیه

اندکی سرمشق بگیریم و اندکی عبرت

شرق: چهار سال پیش، نیمه‌شب یکی از همین روزها، رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی خبر از شروع کودتایی برای سرنگونی دولت رجب طیب اردوغان دادند. در میانه غوغای کودتا و در فضایی که رئیس‌جمهور ترکیه با حامیانش در تماس تصویری بود، دولت جمهوری اسلامی ایران موضعی مبنی بر حمایت از «دولت قانونی مستقر» گرفت. پس از شکست نهایی کودتا نیز، تهران در بیانیه‌ای بر این حمایت تأکید کرد و در مقابل، آنکارا به تقدیر و تشکر از ایران پرداخت. این تقدیر و تشکر هر‌ساله در سالگرد کودتا از سوی سفارت ترکیه تکرار می‌شود؛ همان‌گونه که روز گذشته این سفارت بیانیه‌ای به همین مناسبت منتشر کرده است. به همین بهانه، گفت‌وگویی با محمدعلی دستمالی، کارشناس مسائل منطقه، داشته‌ایم. او می‌گوید اختلافاتی که در سال‌های اخیر بین ایران و ترکیه وجود داشته‌اند، به اندازه‌ای نیستند که بتوانند به رابطه مهم بین دو همسایه، ضربه‌ای بزنند؛ البته از نگاه او هم‌زمان با این مسئله، این دو کشور در منطقه، رقیب هم هستند.

جمهوری اسلامی ایران چهار سال پیش در حین کودتا و هم پس از آن بر حمایت از دولت قانونی مستقر در ترکیه تأکید کرد. حمایت ایران در آن مقطع از نگاه شما چطور و در چه حدی بود؟
اقدام ایران، بدون‌شک صحیح و شایان تقدیر بود. به باور من، آن حمایت، بجا، دوراندیشانه و ارزشمند بود؛ اما سطح حمایت، می‌توانست بالاتر باشد.
در بیانیه‌ای که سفارت ترکیه به مناسبت چهارمین سالگرد کودتا منتشر کرده، آمده است که «برای عناصر فتو (سازمان تروریستی وابسته به فتح‌الله گولن (فتو/ FETÖ)» فرصتی قائل نمی‌شود. ارزیابی شما از این گزاره درباره حامیان گولن چیست؟ ایران موضع و اقدامی تابه‌حال در این زمینه داشته است؟
بلنت اجویت، نخست‌وزیر اسبق ترکیه، یک زمانی به فتح‌الله گولن گفته بود: «من بابت این اقدامات شما و تأسیس مدارستان در کشورهای جهان از شما متشکرم. این سدی است در برابر نفوذ ایران و عربستان سعودی». خود گولن هم بارها به تندی علیه ایران صحبت کرده و گفته آب او و شبکه مرموز و موذی‌اش با جمهوری اسلامی در یک جوي نمی‌رود.
بیانیه و حمایت ایران در آن زمان از نگاه شما از چه موضعی صادر شد؟ مثلا مخالفت با ایجاد تنش در منطقه بود یا موضوع چیز دیگری بود؟
حفظ یک رابطه خوب با ترکیه در چند سال اخیر همواره برای ایران مهم بوده است. من تصور می‌کنم کارشناسان و دیپلمات‌های این حوزه، اطلاعات روشنی در اختیار نظام گذاشتند و تهران به این جمع‌بندی رسید که دولت آک‌پارتی، هم به خاطر مشروعیت مردمی و هم به خاطر قدرتی که در جهان اسلام و منطقه داشته، شایان حمایت و پشتیبانی است.
از چهار سال پیش تاکنون روابط ایران و ترکیه به چه شکل پیش رفته است؟
چیزی که روابط کشورها را سر‌پا نگه می‌دارد، فقط خاطرات خوب و خوش نیست. خاطره، یادگاری و ارزش‌های مشترک، همه و همه، مفید هستند و تداعی چیزهای خوب، ضرری ندارد؛ اما ایجاد منافع مشترک، هموارسازی مسیر روابط اقتصادی و تجاری، احترام‌نهادن به تصمیمات و مواضع، پایبندی دوسویه و دقیق به تعهدات و درک حساسیت‌ها و دغدغه‌ها نیز باید مورد توجه باشد. نمی‌توان انتظار داشت که ترکیه ایران را همسان قطر بنگرد یا ایران، ترکیه را مانند عراق بنگرد. در مجموع، رابطه در مسیر خوبی پیش رفته است. گه‌گاه گلایه‌هایی از اردوغان دیده‌ایم و گاهی، مقامات ایرانی هم کنایه‌هایی به تیم اردوغان زده‌اند؛ اما در مجموع، اوضاع خوب است.
این تعاملات دوجانبه آیا تأثیری در اختلافات دو طرف در بحث سوریه داشته‌ یا برعکس؟
یکی از مسائل مهمی که ممکن است در مراحل آتی، بر روابط آنکارا - تهران تأثیر بگذارد، صورت نهایی بحران سوریه است. البته به احتمال قوی عمر دولت فعلی به آن نخواهد رسید و تیم اردوغان، باید به جای تیم فعلی که توسط محمود واعظی مدیریت می‌شود، با گروهی دیگر مذاکره کند. مسئله سوریه در روابط ایران و ترکیه، یک زخم یا پاشنه‌آشیل نیست. یک نقطه تفاوت دیدگاه و تنازع منافع است. ترکیه، خیلی بی‌تعارف، هنوز هم خواهان کناررفتن اسد است و ایران دیدگاه دیگری دارد. شواهد نشان می‌دهد که طرفین با ظرافت و هوشیاری، به نحوی پیش رفته‌اند که این اختلاف، به دیگر حوزه‌ها لطمه نزند؛ اما قطعا اگر در سوریه اوضاع از کنترل خارج شود، تبعاتی برای روابط تهران - آنکارا نیز خواهد داشت. در همین سفر سرلشکر باقری به دمشق نیز دیدیم که باقری آشکارا از تأخیر ترکیه در مدیریت تحولات ادلب، انتقاد کرد. شاید باید منافع حوزه‌های دیگر، به درجه‌ای برسد که تغییرات آتی سوریه، رابطه را به شکل جدی تحت تأثیر قرار ندهد.
به باور شما، مفهوم «رقابت» در معادلاتی که بر سر روابط ترکیه و ایران سایه انداخته، تا چه اندازه جدی و اثرگذار است؟
طرح چنین موضوعی، جای تعارف ندارد. بنا به دلایل بسیار، ایران و ترکیه در این منطقه، رقیب هم هستند. صورت عیان این رابطه، گویای این است که رقابت بین ایران و ترکیه، تنه به خصومت نزده و سیگنال‌ها، بیشتر بر فرکانس دوستی، حسن هم‌جواری و تلاش برای حفظ تقویت منافع مشترک، ارسال شده‌اند. به خاطر دارم یک بار در نشستی با آقای امیت یاردم، سفیر اسبق ترکیه، در‌این‌باره صحبت کردم. ایشان بعدا سفیر ترکیه در مسکو شد و حالا چند ماهی است که استعفا داده و به حزب داووداوغلو پیوسته است. از ایشان پرسیدم: شما رقابت بین ایران و ترکیه را چگونه می‌بینید؟ در پاسخ گفت: «ما در مسیر خیر و نیکی، با هم مسابقه می‌دهیم!». کیست که نداند این یک پاسخ دیپلماتیک و مؤدبانه است و بر ارض واقع، در پرونده‌های مهمی نظیر عراق و سوریه، اثرگذاری بر موازنات خلیج فارس و کار و همراهی با فلسطینی‌ها همچنین نمایش قدرت در منطقه، رقیب هم هستیم. اگر از من بپرسید: رقابت به نفع کدام سو پیش می‌رود؟ عرض می‌کنم در هر دو سو، شاهد یک وضعیت نسبی هستیم؛ یعنی از منظر برخی امتیازات جغرافیایی، سیاسی و اقتصادی و عضویت در باشگاه‌های مهم جهانی، ترکیه حال و روز بهتری دارد. ترکیه، در روابط بین‌الملل، مانند ما دارای خطوط قرمز و قرمزتر نیست. برای چیزی که می‌خواهد، فعالیت می‌کند و در جهان اسلام نیز، با کشورهای اهل سنت روابط خوبی دارد؛ اما در دیگر سو، ایران مشکلاتی دارد؛ اما صاحب منابع انرژی است، در حوزه دفاعی و سیاسی، استقلال عمل بیشتری از خود نشان داده و به‌عنوان مثال، مانند ترکیه مجبور نیست در برخی اقدامات حساس و بزرگ، نیم‌نگاهی هم به انتقادات احتمالی اروپا داشته باشد. من فکر می‌کنم ما باید پیش از اینکه خیلی نگاه‌مان را روی ترک‌ها متمرکز کرده و دوربین‌های‌مان را روی اقدامات آنان زوم کنیم که مثلا چند متر تا خط پایان فاصله دارند، باید روی کشور خودمان کار کنیم. همین الان شما نگاه کنید و ببینید زیرساخت‌های بانکی، ترابری، گمرکی و رفتارهای مالی ما به شکلی است که حتی شرکت‌های ترک هم نمی‌توانند به‌راحتی با ما کار کنند. در ترکیه، اگر شما بخواهید ملک بخرید یا به دنبال کار و سرمایه‌گذاری باشید، تمام سیستم به کمک شما می‌آید و شما را با کاغذبازی و جمع‌آوری کلکسیون امضا خسته و هلاک نمی‌کنند؛ اما در ایران چنین نیست. من تمایل دارم به دو حوزه مهم دیگر اشاره کنم که متأسفانه ما، در رقابت با ترکیه در هیچ‌کدام از این دو میدان، شانس چندانی برای موفقیت نداریم. منظورم دو حوزه مهم توریسم و دانشگاه است. درآمد ترکیه به ۴۰ میلیارد دلار در سال رسیده و ما هنوز نه‌تنها گیر و موانع خاص داریم؛ بلکه صاحب هتل‌های خوب با قیمت مناسب نیستیم، جاده‌های‌مان تعریفی ندارد، فرودگاه‌ها و صنایع هوایی‌مان در وضعیت بدی است و دانشگاه‌های‌مان نیز در دو دهه گذشته، نه‌تنها مانند ترکیه توان جذب دانشجوی خارجی نداشته‌اند؛ بلکه پاسخ‌گوی نیازهای داخل نیز نبوده‌اند. در نتیجه باید خیلی جدی‌تر و اثرگذارتر کار کنیم و از یاد نبریم که حتی اگر حزب عدالت و توسعه نتواند همه اهداف سند توسعه ۲۰۲۳ را عملی کند، باز هم در بسیاری از حوزه‌ها، کارنامه شایان دفاعی داشته و باید خیلی جدی و عمیق، عملکرد دولت ترکیه را تحلیل کنیم. در بعضی جاها از آنها سرمشق بگیریم و در برخی حوزه‌ها، عبرت.
چشم‌انداز آینده روابط تهران- آنکارا را چگونه می‌بینید؟
بخشی از ابعاد کیفی رابطه ایران و ترکیه، مرتبط با مشی دولت‌ در ایران است. واقعیت این است که تیم احمدی‌نژاد، در حوزه‌های مختلف، برنامه خاصی برای تقویت روابط منطقه‌ای نداشت و به شکل مطلوب از ظرفیت رابطه با ترکیه بهره نگرفت؛ اما احتمالا این سخن عاری از اغراق است، اگر گفته شود که در دوران روحانی، هیچ‌کدام از روابط منطقه‌ای ایران، به اندازه رابطه با ترکیه، جان نگرفت و بر روی آن کار نشد. در‌حال‌حاضر هم، تا‌جایی‌که شناخت دارم، سفرای هر دو سو، دیپلمات‌های اکتیو و دلسوزی هستند و رابطه خوبی برقرار است. می‌گویم خوب و نمی‌گویم مطلوب و عالی؛ چون ایران و ترکیه به‌عنوان میراث‌داران بزرگ این جغرافیا، می‌توانند بیشتر و ژرف‌تر از این، با هم کار کنند. دست‌کم در میان‌مدت، دلیل روشن و ملموسی برای تضعیف این رابطه نمی‌بینم؛ اما چک سفید‌امضا هم صادر نشده و بدون‌شک در سال‌های آتی، تغییر دولت در ایران، فرجام نهایی پرونده سوریه، حضور ترکیه در خلیج فارس و مواردی از این دست، می‌تواند این درخت را بلرزاند.

شرق: چهار سال پیش، نیمه‌شب یکی از همین روزها، رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی خبر از شروع کودتایی برای سرنگونی دولت رجب طیب اردوغان دادند. در میانه غوغای کودتا و در فضایی که رئیس‌جمهور ترکیه با حامیانش در تماس تصویری بود، دولت جمهوری اسلامی ایران موضعی مبنی بر حمایت از «دولت قانونی مستقر» گرفت. پس از شکست نهایی کودتا نیز، تهران در بیانیه‌ای بر این حمایت تأکید کرد و در مقابل، آنکارا به تقدیر و تشکر از ایران پرداخت. این تقدیر و تشکر هر‌ساله در سالگرد کودتا از سوی سفارت ترکیه تکرار می‌شود؛ همان‌گونه که روز گذشته این سفارت بیانیه‌ای به همین مناسبت منتشر کرده است. به همین بهانه، گفت‌وگویی با محمدعلی دستمالی، کارشناس مسائل منطقه، داشته‌ایم. او می‌گوید اختلافاتی که در سال‌های اخیر بین ایران و ترکیه وجود داشته‌اند، به اندازه‌ای نیستند که بتوانند به رابطه مهم بین دو همسایه، ضربه‌ای بزنند؛ البته از نگاه او هم‌زمان با این مسئله، این دو کشور در منطقه، رقیب هم هستند.

جمهوری اسلامی ایران چهار سال پیش در حین کودتا و هم پس از آن بر حمایت از دولت قانونی مستقر در ترکیه تأکید کرد. حمایت ایران در آن مقطع از نگاه شما چطور و در چه حدی بود؟
اقدام ایران، بدون‌شک صحیح و شایان تقدیر بود. به باور من، آن حمایت، بجا، دوراندیشانه و ارزشمند بود؛ اما سطح حمایت، می‌توانست بالاتر باشد.
در بیانیه‌ای که سفارت ترکیه به مناسبت چهارمین سالگرد کودتا منتشر کرده، آمده است که «برای عناصر فتو (سازمان تروریستی وابسته به فتح‌الله گولن (فتو/ FETÖ)» فرصتی قائل نمی‌شود. ارزیابی شما از این گزاره درباره حامیان گولن چیست؟ ایران موضع و اقدامی تابه‌حال در این زمینه داشته است؟
بلنت اجویت، نخست‌وزیر اسبق ترکیه، یک زمانی به فتح‌الله گولن گفته بود: «من بابت این اقدامات شما و تأسیس مدارستان در کشورهای جهان از شما متشکرم. این سدی است در برابر نفوذ ایران و عربستان سعودی». خود گولن هم بارها به تندی علیه ایران صحبت کرده و گفته آب او و شبکه مرموز و موذی‌اش با جمهوری اسلامی در یک جوي نمی‌رود.
بیانیه و حمایت ایران در آن زمان از نگاه شما از چه موضعی صادر شد؟ مثلا مخالفت با ایجاد تنش در منطقه بود یا موضوع چیز دیگری بود؟
حفظ یک رابطه خوب با ترکیه در چند سال اخیر همواره برای ایران مهم بوده است. من تصور می‌کنم کارشناسان و دیپلمات‌های این حوزه، اطلاعات روشنی در اختیار نظام گذاشتند و تهران به این جمع‌بندی رسید که دولت آک‌پارتی، هم به خاطر مشروعیت مردمی و هم به خاطر قدرتی که در جهان اسلام و منطقه داشته، شایان حمایت و پشتیبانی است.
از چهار سال پیش تاکنون روابط ایران و ترکیه به چه شکل پیش رفته است؟
چیزی که روابط کشورها را سر‌پا نگه می‌دارد، فقط خاطرات خوب و خوش نیست. خاطره، یادگاری و ارزش‌های مشترک، همه و همه، مفید هستند و تداعی چیزهای خوب، ضرری ندارد؛ اما ایجاد منافع مشترک، هموارسازی مسیر روابط اقتصادی و تجاری، احترام‌نهادن به تصمیمات و مواضع، پایبندی دوسویه و دقیق به تعهدات و درک حساسیت‌ها و دغدغه‌ها نیز باید مورد توجه باشد. نمی‌توان انتظار داشت که ترکیه ایران را همسان قطر بنگرد یا ایران، ترکیه را مانند عراق بنگرد. در مجموع، رابطه در مسیر خوبی پیش رفته است. گه‌گاه گلایه‌هایی از اردوغان دیده‌ایم و گاهی، مقامات ایرانی هم کنایه‌هایی به تیم اردوغان زده‌اند؛ اما در مجموع، اوضاع خوب است.
این تعاملات دوجانبه آیا تأثیری در اختلافات دو طرف در بحث سوریه داشته‌ یا برعکس؟
یکی از مسائل مهمی که ممکن است در مراحل آتی، بر روابط آنکارا - تهران تأثیر بگذارد، صورت نهایی بحران سوریه است. البته به احتمال قوی عمر دولت فعلی به آن نخواهد رسید و تیم اردوغان، باید به جای تیم فعلی که توسط محمود واعظی مدیریت می‌شود، با گروهی دیگر مذاکره کند. مسئله سوریه در روابط ایران و ترکیه، یک زخم یا پاشنه‌آشیل نیست. یک نقطه تفاوت دیدگاه و تنازع منافع است. ترکیه، خیلی بی‌تعارف، هنوز هم خواهان کناررفتن اسد است و ایران دیدگاه دیگری دارد. شواهد نشان می‌دهد که طرفین با ظرافت و هوشیاری، به نحوی پیش رفته‌اند که این اختلاف، به دیگر حوزه‌ها لطمه نزند؛ اما قطعا اگر در سوریه اوضاع از کنترل خارج شود، تبعاتی برای روابط تهران - آنکارا نیز خواهد داشت. در همین سفر سرلشکر باقری به دمشق نیز دیدیم که باقری آشکارا از تأخیر ترکیه در مدیریت تحولات ادلب، انتقاد کرد. شاید باید منافع حوزه‌های دیگر، به درجه‌ای برسد که تغییرات آتی سوریه، رابطه را به شکل جدی تحت تأثیر قرار ندهد.
به باور شما، مفهوم «رقابت» در معادلاتی که بر سر روابط ترکیه و ایران سایه انداخته، تا چه اندازه جدی و اثرگذار است؟
طرح چنین موضوعی، جای تعارف ندارد. بنا به دلایل بسیار، ایران و ترکیه در این منطقه، رقیب هم هستند. صورت عیان این رابطه، گویای این است که رقابت بین ایران و ترکیه، تنه به خصومت نزده و سیگنال‌ها، بیشتر بر فرکانس دوستی، حسن هم‌جواری و تلاش برای حفظ تقویت منافع مشترک، ارسال شده‌اند. به خاطر دارم یک بار در نشستی با آقای امیت یاردم، سفیر اسبق ترکیه، در‌این‌باره صحبت کردم. ایشان بعدا سفیر ترکیه در مسکو شد و حالا چند ماهی است که استعفا داده و به حزب داووداوغلو پیوسته است. از ایشان پرسیدم: شما رقابت بین ایران و ترکیه را چگونه می‌بینید؟ در پاسخ گفت: «ما در مسیر خیر و نیکی، با هم مسابقه می‌دهیم!». کیست که نداند این یک پاسخ دیپلماتیک و مؤدبانه است و بر ارض واقع، در پرونده‌های مهمی نظیر عراق و سوریه، اثرگذاری بر موازنات خلیج فارس و کار و همراهی با فلسطینی‌ها همچنین نمایش قدرت در منطقه، رقیب هم هستیم. اگر از من بپرسید: رقابت به نفع کدام سو پیش می‌رود؟ عرض می‌کنم در هر دو سو، شاهد یک وضعیت نسبی هستیم؛ یعنی از منظر برخی امتیازات جغرافیایی، سیاسی و اقتصادی و عضویت در باشگاه‌های مهم جهانی، ترکیه حال و روز بهتری دارد. ترکیه، در روابط بین‌الملل، مانند ما دارای خطوط قرمز و قرمزتر نیست. برای چیزی که می‌خواهد، فعالیت می‌کند و در جهان اسلام نیز، با کشورهای اهل سنت روابط خوبی دارد؛ اما در دیگر سو، ایران مشکلاتی دارد؛ اما صاحب منابع انرژی است، در حوزه دفاعی و سیاسی، استقلال عمل بیشتری از خود نشان داده و به‌عنوان مثال، مانند ترکیه مجبور نیست در برخی اقدامات حساس و بزرگ، نیم‌نگاهی هم به انتقادات احتمالی اروپا داشته باشد. من فکر می‌کنم ما باید پیش از اینکه خیلی نگاه‌مان را روی ترک‌ها متمرکز کرده و دوربین‌های‌مان را روی اقدامات آنان زوم کنیم که مثلا چند متر تا خط پایان فاصله دارند، باید روی کشور خودمان کار کنیم. همین الان شما نگاه کنید و ببینید زیرساخت‌های بانکی، ترابری، گمرکی و رفتارهای مالی ما به شکلی است که حتی شرکت‌های ترک هم نمی‌توانند به‌راحتی با ما کار کنند. در ترکیه، اگر شما بخواهید ملک بخرید یا به دنبال کار و سرمایه‌گذاری باشید، تمام سیستم به کمک شما می‌آید و شما را با کاغذبازی و جمع‌آوری کلکسیون امضا خسته و هلاک نمی‌کنند؛ اما در ایران چنین نیست. من تمایل دارم به دو حوزه مهم دیگر اشاره کنم که متأسفانه ما، در رقابت با ترکیه در هیچ‌کدام از این دو میدان، شانس چندانی برای موفقیت نداریم. منظورم دو حوزه مهم توریسم و دانشگاه است. درآمد ترکیه به ۴۰ میلیارد دلار در سال رسیده و ما هنوز نه‌تنها گیر و موانع خاص داریم؛ بلکه صاحب هتل‌های خوب با قیمت مناسب نیستیم، جاده‌های‌مان تعریفی ندارد، فرودگاه‌ها و صنایع هوایی‌مان در وضعیت بدی است و دانشگاه‌های‌مان نیز در دو دهه گذشته، نه‌تنها مانند ترکیه توان جذب دانشجوی خارجی نداشته‌اند؛ بلکه پاسخ‌گوی نیازهای داخل نیز نبوده‌اند. در نتیجه باید خیلی جدی‌تر و اثرگذارتر کار کنیم و از یاد نبریم که حتی اگر حزب عدالت و توسعه نتواند همه اهداف سند توسعه ۲۰۲۳ را عملی کند، باز هم در بسیاری از حوزه‌ها، کارنامه شایان دفاعی داشته و باید خیلی جدی و عمیق، عملکرد دولت ترکیه را تحلیل کنیم. در بعضی جاها از آنها سرمشق بگیریم و در برخی حوزه‌ها، عبرت.
چشم‌انداز آینده روابط تهران- آنکارا را چگونه می‌بینید؟
بخشی از ابعاد کیفی رابطه ایران و ترکیه، مرتبط با مشی دولت‌ در ایران است. واقعیت این است که تیم احمدی‌نژاد، در حوزه‌های مختلف، برنامه خاصی برای تقویت روابط منطقه‌ای نداشت و به شکل مطلوب از ظرفیت رابطه با ترکیه بهره نگرفت؛ اما احتمالا این سخن عاری از اغراق است، اگر گفته شود که در دوران روحانی، هیچ‌کدام از روابط منطقه‌ای ایران، به اندازه رابطه با ترکیه، جان نگرفت و بر روی آن کار نشد. در‌حال‌حاضر هم، تا‌جایی‌که شناخت دارم، سفرای هر دو سو، دیپلمات‌های اکتیو و دلسوزی هستند و رابطه خوبی برقرار است. می‌گویم خوب و نمی‌گویم مطلوب و عالی؛ چون ایران و ترکیه به‌عنوان میراث‌داران بزرگ این جغرافیا، می‌توانند بیشتر و ژرف‌تر از این، با هم کار کنند. دست‌کم در میان‌مدت، دلیل روشن و ملموسی برای تضعیف این رابطه نمی‌بینم؛ اما چک سفید‌امضا هم صادر نشده و بدون‌شک در سال‌های آتی، تغییر دولت در ایران، فرجام نهایی پرونده سوریه، حضور ترکیه در خلیج فارس و مواردی از این دست، می‌تواند این درخت را بلرزاند.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها