آنگلا مركل در مسیر رهبری دوباره
هركسی شانس دومی دارد؛ حتی «آنگلا مركل»، صدراعظم آلمان. اكنون به نظر میرسد پس از 15 سال ریاست، او آماده است پیش از كنارهگیری در سال آینده میلادی تمام تصمیمهای ناتمامش را به اتمام برساند. با ریاست آلمان در شورای اتحادیه اروپا كه از ابتدای ماه جاری میلادی آغاز شده است و شش ماه طول میكشد، مركل این شانس را خواهد داشت كه این مهم را به سرانجام برساند؛ بهویژه زمانی كه دیگر رهبران اروپایی در مهار تغییرات آبوهوایی، دیجیتالیشدن و ایجاد وحدت بین كل اروپا مضطرب و ناكارآمد بودهاند.
هفتهنامه تحلیلی فارینپالیسی در گزارشی مینویسد: از آن زمانی كه بین متحدان و دشمنان برلین این باور یكسان وجود داشت كه آلمان، توانایی رهبری اروپا را دارد، چندین سال است كه میگذرد. این كشور كه پس از بحران مالی سال 2008 میلادی بهشدت از دیگر كشورها عقب افتاده بود، توانست با سیاست استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر به روزهای اوج خود برگردد. آلمان در سال 2015 میلادی یكی از كشورهای پیشرو با اقتصاد روبهرشد بود؛ البته شاید به لطف حمایت از بحران پناهندگی؛ اما دو سال پس از آن و همزمان با انتخابات فدرال مشخص شد كه مركل و سیاستهای تجاریاش دیگر در میان آلمانیها محبوب نیست. او كه همواره سعی میكرد در همكاری با سوسیالدموكراتهای چپگرا حد میانه را نگه دارد، محافظهكاران كشورش را ناامید كرد و همان زمان نتوانست جاهطلبیهای فعالان بازار بورس را متوقف یا مقررات سختگیرانه محیطزیستی برای صنایع كشورش تدوین كند. در چنین شرایطی، آلمانی كه به دنبال منافع خودش بود، چه در بحث تغییرات آبوهوایی و فناوری و چه در مدیریت بحران اتحادیه اروپا، با عقبنشینی از برخی از سیاستهایش به تهدیدی برای همبستگی اتحادیه اروپا تبدیل شد.
به نظر میرسد در ماههای اخیر برلین دوباره رهبری این اتحادیه را در دست گرفته است؛ چگونگی مواجهه با شیوع ویروس كرونا یكی از مثالزدنیترین اقدامات این كشور در یك سال گذشته به شمار میرود. آلمان كه به خاطر آزمایشهای پیاپی و ارائه كیتهای جدید مورد تحسین همگان قرار گرفته است، توانست نیازهای سیستم بهداشتی خود را تأمین و میزان مرگومیر را بهشدت پایین نگه دارد؛ ازاینرو امروز مركل و آلمان بسیار قدرتمندتر از گذشته به نظر میرسند و این تصویر جدید به آنان این فرصت را میدهد كه اشتباهات خود را درباره چالشهای كلیدی تصحیح كنند.
مركل كه از همان روزهای نخست صدارتش «صدراعظم تغییرات آبوهوایی» نام گرفته بود، همچنان قاطعانه با هرگونه تغییرات آبوهوایی مقابله میكند و مدتهاست كه با فشار بر دیگر كشورها از آنان میخواهد كه انتشار گازهای كربن خود را كاهش دهند؛ برای مثال او در نشست گروه هشت (G8)، توانست رهبران حاضر را متقاعد كند تا تولید گازهای گلخانهای خود را به میزان درخورتوجهی كاهش دهند. همچنین تعصب او برای عاریشدن آلمان از انرژی هستهای نهتنها باعث شد این مسئله بهگونهای جدید در جهان بازتعریف شود؛ بلكه شرایطی را رقم زد تا بزرگترین اقتصاد جهان پس از متوقفكردن برنامه توسعه استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر، به استفاده از زغالسنگ روی بیاورد.
یكی دیگر از فرصتهایی كه میتواند مركل و آلمان را دوباره به جایگاه رهبری اتحادیه اروپا بازگرداند، فشار بر اروپا برای غلبه بر حاكمیت غولهای تكنولوژی است. در سال 2014 میلادی برلین یك برنامه سهساله «اهداف دیجیتالی» را آغاز كرد كه در دستور كارش افزایش پهنای باند و فرصتهای تحصیلی در بخش آیتی و شبكههای ایمن قرار داده شده بود. صدراعظم آلمان بر این باور است: «اکنون باید شرایطی ایجاد کنیم که وضعیت آلمان در ۱۰ یا ۱۵ سال آینده هم خوب باشد؛ یعنی اینکه محلهای کار فعلی را حفظ کرده و برای آینده شغلهای کاملا جدیدی ایجاد کنیم». به گفته مرکل، از شرکتها باید در راه تحقیق و تکامل در فناوریهای جدید حمایت شود. او در حقیقت میخواهد کشورش را در بخش دیجیتالی پیشتاز كند و ازهمینرو برخی از مدیران سیلیکونولی در آمریکا به سمت برلین متمایل شدهاند. با انتخاب دونالد ترامپ به سمت ریاستجمهوری آمریكا و سیاستهای ضدمهاجرتی كاخ سفید، مدیران و فعالان سیلیکونولی به فكر مهاجرت به آلمان افتادند؛ چراكه برخی از متخصصان معتقدند برلین میتواند سیلیکونولی آینده دنیا باشد.
همچنین با خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، برخی از کشورها ساز جدایی خود را از این اتحادیه كوك كردهاند. دستراستیها در کشورهای اروپایی الگویی مانند برگزیت را مدنظر خود قرار دادهاند و عدهای در این میان بر این باورند كه در شرایط جدید، آلمان مستحکمترین کشور در میان دیگر کشورهای اروپایی برای حفظ اتحاد این 28 کشور است. مرکل میگوید: آینده آلمان به طور جداییناپذیر به آینده اروپا وابسته است و اعضای اتحادیه اروپا باید بیشتر از گذشته با یکدیگر متحد شوند. این مسئله به گفته مرکل، در سالهای آینده تعیینکننده خواهد بود که آیا اروپاییها در دنیای جهانیسازیشده و دیجیتالی ارزشهایشان را با همبستگی و اعتمادبهنفس در داخل و خارج نمایندگی میکنند یا خیر. البته باید گفت که آلمان همواره مراقب بوده در چارچوب اتحادیه اروپا حركت كند تا همسایههایش از قدرت این كشور نهراسند. در یك دهه گذشته این فرصت برای برلین به وجود آمد تا بحرانهای متعددی را در درون این اتحادیه حلوفصل كند؛ از بدهیهای حاكمیتی تا بحران مهاجرت؛ اما از سویی رویكرد مركل باعث تقسیم و تقویت احزاب پوپولیستی در اتحادیه اروپا شد؛ هرچند عده بیشماری واكنش
انساندوستانه صدراعظم آلمان را در مواجهه با جریانهای گسترده مهاجرتی همچنان تحسین میكردند. اكنون آلمان و بهویژه مركل به جایگاه رهبری گذشته خود بازگشتهاند. صدراعظم آزمودهشده توانسته آلمان را از پاندمی كرونا نجات دهد و اكنون میتواند همین كار را برای كل اروپا انجام دهد. مركل در كنار ضرورت احیای اقتصاد در این اتحادیه میکوشد اروپا را در برابر تغییرات آبوهوایی و تحولات دیجیتالی انعطافپذیرتر كند. هرچند طعنهآمیز است كه گفته شود تاكنون دستور كار برلین برای كل اتحادیه اروپا مناسب بوده؛ اما پذیرش اشتباهات از ویژگیهای رهبران قدرتمند است. آنگلا مركل برای توسعه كشورش گزینههای بیشماری پیشرو دارد؛ اما اینبار حفظ همبستگی اتحادیه اروپا باید همیشه در ذهن او باقی بماند.
هركسی شانس دومی دارد؛ حتی «آنگلا مركل»، صدراعظم آلمان. اكنون به نظر میرسد پس از 15 سال ریاست، او آماده است پیش از كنارهگیری در سال آینده میلادی تمام تصمیمهای ناتمامش را به اتمام برساند. با ریاست آلمان در شورای اتحادیه اروپا كه از ابتدای ماه جاری میلادی آغاز شده است و شش ماه طول میكشد، مركل این شانس را خواهد داشت كه این مهم را به سرانجام برساند؛ بهویژه زمانی كه دیگر رهبران اروپایی در مهار تغییرات آبوهوایی، دیجیتالیشدن و ایجاد وحدت بین كل اروپا مضطرب و ناكارآمد بودهاند.
هفتهنامه تحلیلی فارینپالیسی در گزارشی مینویسد: از آن زمانی كه بین متحدان و دشمنان برلین این باور یكسان وجود داشت كه آلمان، توانایی رهبری اروپا را دارد، چندین سال است كه میگذرد. این كشور كه پس از بحران مالی سال 2008 میلادی بهشدت از دیگر كشورها عقب افتاده بود، توانست با سیاست استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر به روزهای اوج خود برگردد. آلمان در سال 2015 میلادی یكی از كشورهای پیشرو با اقتصاد روبهرشد بود؛ البته شاید به لطف حمایت از بحران پناهندگی؛ اما دو سال پس از آن و همزمان با انتخابات فدرال مشخص شد كه مركل و سیاستهای تجاریاش دیگر در میان آلمانیها محبوب نیست. او كه همواره سعی میكرد در همكاری با سوسیالدموكراتهای چپگرا حد میانه را نگه دارد، محافظهكاران كشورش را ناامید كرد و همان زمان نتوانست جاهطلبیهای فعالان بازار بورس را متوقف یا مقررات سختگیرانه محیطزیستی برای صنایع كشورش تدوین كند. در چنین شرایطی، آلمانی كه به دنبال منافع خودش بود، چه در بحث تغییرات آبوهوایی و فناوری و چه در مدیریت بحران اتحادیه اروپا، با عقبنشینی از برخی از سیاستهایش به تهدیدی برای همبستگی اتحادیه اروپا تبدیل شد.
به نظر میرسد در ماههای اخیر برلین دوباره رهبری این اتحادیه را در دست گرفته است؛ چگونگی مواجهه با شیوع ویروس كرونا یكی از مثالزدنیترین اقدامات این كشور در یك سال گذشته به شمار میرود. آلمان كه به خاطر آزمایشهای پیاپی و ارائه كیتهای جدید مورد تحسین همگان قرار گرفته است، توانست نیازهای سیستم بهداشتی خود را تأمین و میزان مرگومیر را بهشدت پایین نگه دارد؛ ازاینرو امروز مركل و آلمان بسیار قدرتمندتر از گذشته به نظر میرسند و این تصویر جدید به آنان این فرصت را میدهد كه اشتباهات خود را درباره چالشهای كلیدی تصحیح كنند.
مركل كه از همان روزهای نخست صدارتش «صدراعظم تغییرات آبوهوایی» نام گرفته بود، همچنان قاطعانه با هرگونه تغییرات آبوهوایی مقابله میكند و مدتهاست كه با فشار بر دیگر كشورها از آنان میخواهد كه انتشار گازهای كربن خود را كاهش دهند؛ برای مثال او در نشست گروه هشت (G8)، توانست رهبران حاضر را متقاعد كند تا تولید گازهای گلخانهای خود را به میزان درخورتوجهی كاهش دهند. همچنین تعصب او برای عاریشدن آلمان از انرژی هستهای نهتنها باعث شد این مسئله بهگونهای جدید در جهان بازتعریف شود؛ بلكه شرایطی را رقم زد تا بزرگترین اقتصاد جهان پس از متوقفكردن برنامه توسعه استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر، به استفاده از زغالسنگ روی بیاورد.
یكی دیگر از فرصتهایی كه میتواند مركل و آلمان را دوباره به جایگاه رهبری اتحادیه اروپا بازگرداند، فشار بر اروپا برای غلبه بر حاكمیت غولهای تكنولوژی است. در سال 2014 میلادی برلین یك برنامه سهساله «اهداف دیجیتالی» را آغاز كرد كه در دستور كارش افزایش پهنای باند و فرصتهای تحصیلی در بخش آیتی و شبكههای ایمن قرار داده شده بود. صدراعظم آلمان بر این باور است: «اکنون باید شرایطی ایجاد کنیم که وضعیت آلمان در ۱۰ یا ۱۵ سال آینده هم خوب باشد؛ یعنی اینکه محلهای کار فعلی را حفظ کرده و برای آینده شغلهای کاملا جدیدی ایجاد کنیم». به گفته مرکل، از شرکتها باید در راه تحقیق و تکامل در فناوریهای جدید حمایت شود. او در حقیقت میخواهد کشورش را در بخش دیجیتالی پیشتاز كند و ازهمینرو برخی از مدیران سیلیکونولی در آمریکا به سمت برلین متمایل شدهاند. با انتخاب دونالد ترامپ به سمت ریاستجمهوری آمریكا و سیاستهای ضدمهاجرتی كاخ سفید، مدیران و فعالان سیلیکونولی به فكر مهاجرت به آلمان افتادند؛ چراكه برخی از متخصصان معتقدند برلین میتواند سیلیکونولی آینده دنیا باشد.
همچنین با خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، برخی از کشورها ساز جدایی خود را از این اتحادیه كوك كردهاند. دستراستیها در کشورهای اروپایی الگویی مانند برگزیت را مدنظر خود قرار دادهاند و عدهای در این میان بر این باورند كه در شرایط جدید، آلمان مستحکمترین کشور در میان دیگر کشورهای اروپایی برای حفظ اتحاد این 28 کشور است. مرکل میگوید: آینده آلمان به طور جداییناپذیر به آینده اروپا وابسته است و اعضای اتحادیه اروپا باید بیشتر از گذشته با یکدیگر متحد شوند. این مسئله به گفته مرکل، در سالهای آینده تعیینکننده خواهد بود که آیا اروپاییها در دنیای جهانیسازیشده و دیجیتالی ارزشهایشان را با همبستگی و اعتمادبهنفس در داخل و خارج نمایندگی میکنند یا خیر. البته باید گفت که آلمان همواره مراقب بوده در چارچوب اتحادیه اروپا حركت كند تا همسایههایش از قدرت این كشور نهراسند. در یك دهه گذشته این فرصت برای برلین به وجود آمد تا بحرانهای متعددی را در درون این اتحادیه حلوفصل كند؛ از بدهیهای حاكمیتی تا بحران مهاجرت؛ اما از سویی رویكرد مركل باعث تقسیم و تقویت احزاب پوپولیستی در اتحادیه اروپا شد؛ هرچند عده بیشماری واكنش
انساندوستانه صدراعظم آلمان را در مواجهه با جریانهای گسترده مهاجرتی همچنان تحسین میكردند. اكنون آلمان و بهویژه مركل به جایگاه رهبری گذشته خود بازگشتهاند. صدراعظم آزمودهشده توانسته آلمان را از پاندمی كرونا نجات دهد و اكنون میتواند همین كار را برای كل اروپا انجام دهد. مركل در كنار ضرورت احیای اقتصاد در این اتحادیه میکوشد اروپا را در برابر تغییرات آبوهوایی و تحولات دیجیتالی انعطافپذیرتر كند. هرچند طعنهآمیز است كه گفته شود تاكنون دستور كار برلین برای كل اتحادیه اروپا مناسب بوده؛ اما پذیرش اشتباهات از ویژگیهای رهبران قدرتمند است. آنگلا مركل برای توسعه كشورش گزینههای بیشماری پیشرو دارد؛ اما اینبار حفظ همبستگی اتحادیه اروپا باید همیشه در ذهن او باقی بماند.