|

سهم ما را هم بدهید

سیدجمال هادیان‌طبائی‌زواره

سال‌هاست که در چرخه نشر کشور قاعده‌ای وجود دارد که بر اساس آن همه حاضران در زیست‌بوم نشر از آن منتفع می‌شوند. منظورم نشر کتاب است. در این چرخه، معمولا پدیدآورنده (که همان نویسنده یا گردآورنده یا مترجم است)، ناشر، توزیع‌کننده و کتاب‌فروش هرکدام مابازای تلاش خود را هر‌چند اندک، از سود ناچیز صنعت نشر دریافت می‌کنند تا این چرخه به حیات خویش ادامه دهد. ناگفته نماند که در این میان سایر حاضران در این چرخه مثل ویراستار، حروف‌نگار، طراح جلد، صفحه‌آرا و چاپخانه نیز مؤثرند و هر‌کدام سهمی می‌برند. برای مثال پنج تا ۱۵ درصد بهای پشت جلد هر کتاب از آن پدیدآورنده آن است که بسته به استقبال از کتاب و پر‌فروش‌بودن آن و شهرت پدیدآورنده به حداکثر نزدیک می‌شود. در سینما، موسیقی، هنرهای نمایشی و هنرهای تجسمی نیز هر یک از عوامل چون بازیگر، کارگردان، نوازنده، خواننده، تهیه‌کننده و سایر عوامل در چرخه‌ای شبیه به چرخه نشر سهمی دارند که سال‌هاست کم‌و‌بیش و هر‌چند ناچیز پرداخت می‌شود و انگیزه و شوق پدیدآورندگان را برای حیات در ساحت تولید محتوای فرهنگی‌-هنری دو‌چندان می‌کند؛ اما با فراگیر‌شدن استفاده از فضای مجازی و همه مزایای غیرقابل‌انکار آن این چرخه سنتی تولید محتوا دچار اشکال اساسی شده است. نخست آنکه بخش عمده‌ای از تولید و توزیع محتوا به فضای مجازی منتقل شده و چرخه همیشگی تولید محتوا را تا حدودی مختل کرده است. دوم اینکه در فضای مجازی سهم پدیدآورندگان نادیده گرفته شده و انگیزه و شوق آفرینندگان محتوا افول کرده است. کمترین عواقب چنین افولی جایگزین‌شدن محتوای مبتذل و زرد به‌جای محتوای فاخر و منطبق با فرهنگ و سبک زندگی

ایرانی-اسلامی است. به عبارت دیگر چرخه تولید و توزیع محتوا در فضای مجازی معیوب است و پدیدآورندگان جایی ندارند. اغلب سازوکارهایی که در توزیع و پخش محتوا در فضای مجازی نقش دارند، اعم از سکوهای توزیع و پخش محتوا (vod)، تلویزیون‌های اینترنتی، سایت‌ها و کانال‌ها که از محتوای تولید‌شده پدیدآورندگان استفاده می‌کنند، حقوق معنوی و مادی پدید‌آورندگان را در نظر نگرفته‌اند. به عبارت ساده‌تر در زیست‌بوم تولید و پخش محتوا در فضای مجازی پدیدآورنده به‌عنوان مهم‌ترین و مؤثرترین حلقه این زیست‌بوم حذف شده و سایر عوامل تمام سود حاصل از توزیع و پخش را از آن خود کرده‌اند.

چنین زیست‌بومی قطعا پایدار نخواهد بود و هم پدیدآورنده و هم مخاطب ایرانی را آزرده‌خاطر خواهد کرد؛ کمااینکه الان هم آزرده‌خاطر است. مخاطب نجیب ایرانی هزینه سنگینی بابت ترافیک اینترنت و اشتراک سکوهای توزیع و پخش می‌پردازد و توقع دارد محتواهای متعدد، متنوع و البته منطبق بر فرهنگ و آیین خویش را استفاده کند و این جزء حقوق مخاطب میلیونی محتوا در ایران و البته همه جهان است. بدون تردید باید بخشی از این هزینه به تولید‌کنندگان محتوا اعم از محتوای مکتوب، عکس، انواع موسیقی و انواع فیلم تعلق گیرد و قدر مسلم این چرخه باید اصلاح شود و پدیدآورندگان آثار فرهنگی هنری و رسانه‌ای باید سهمشان از تولید محتوا مشخص و با سازوکار دقیقی پرداخت شود اما گویا اپراتورها و سکوهای توزیع و پخش محتوا در فضای مجازی علاقه‌ای به پرداخت سهم حلقه اصلی تولید محتوا ندارند و تاکنون گامی در‌این‌باره برنداشته‌اند. صداوسیما و وزارت ارشاد هم به‌عنوان مجوزدهندگان به تولیدکنندگان و توزیع‌کنندگان محتوا و مدعیان نظارت بر محتوا تاکنون برای تکمیل این چرخه و ادای حقوق مادی و معنوی پدیدآورندگان ساز‌و‌کاری نیندیشیده‌اند.
به نظر می‌رسد تعدد مراکز تصمیم‌گیری در حوزه محتوا و توهم همه‌چیز‌دانی در این حوزه مانع از سیاست‌گذاری، برنامه‌ریزی و اجرا در زیست‌بوم حوزه محتوا شده و این حوزه مهم همچنان بی‌سروصاحب و بی‌سروسامان است و نه از محتوای فاخر و ارزشمند استفاده می‌شود، نه حقوق معنوی و مادی پدیدآورنده محتوا ادا می‌شود. بهتر است به‌جای ندای وافرهنگا درباره محتوای فضای مجازی، درباره رفع نواقص چرخه محتوا و ادای حقوق پدیدآورندگان فکری کنید تا به‌تدریج با تولید و توزیع محتواهای منطبق بر سبک زندگی ایرانی اسلامی دغدغه دینی فرهنگی مردم برای حضور و استفاده از فضای مجازی برطرف شود.

سال‌هاست که در چرخه نشر کشور قاعده‌ای وجود دارد که بر اساس آن همه حاضران در زیست‌بوم نشر از آن منتفع می‌شوند. منظورم نشر کتاب است. در این چرخه، معمولا پدیدآورنده (که همان نویسنده یا گردآورنده یا مترجم است)، ناشر، توزیع‌کننده و کتاب‌فروش هرکدام مابازای تلاش خود را هر‌چند اندک، از سود ناچیز صنعت نشر دریافت می‌کنند تا این چرخه به حیات خویش ادامه دهد. ناگفته نماند که در این میان سایر حاضران در این چرخه مثل ویراستار، حروف‌نگار، طراح جلد، صفحه‌آرا و چاپخانه نیز مؤثرند و هر‌کدام سهمی می‌برند. برای مثال پنج تا ۱۵ درصد بهای پشت جلد هر کتاب از آن پدیدآورنده آن است که بسته به استقبال از کتاب و پر‌فروش‌بودن آن و شهرت پدیدآورنده به حداکثر نزدیک می‌شود. در سینما، موسیقی، هنرهای نمایشی و هنرهای تجسمی نیز هر یک از عوامل چون بازیگر، کارگردان، نوازنده، خواننده، تهیه‌کننده و سایر عوامل در چرخه‌ای شبیه به چرخه نشر سهمی دارند که سال‌هاست کم‌و‌بیش و هر‌چند ناچیز پرداخت می‌شود و انگیزه و شوق پدیدآورندگان را برای حیات در ساحت تولید محتوای فرهنگی‌-هنری دو‌چندان می‌کند؛ اما با فراگیر‌شدن استفاده از فضای مجازی و همه مزایای غیرقابل‌انکار آن این چرخه سنتی تولید محتوا دچار اشکال اساسی شده است. نخست آنکه بخش عمده‌ای از تولید و توزیع محتوا به فضای مجازی منتقل شده و چرخه همیشگی تولید محتوا را تا حدودی مختل کرده است. دوم اینکه در فضای مجازی سهم پدیدآورندگان نادیده گرفته شده و انگیزه و شوق آفرینندگان محتوا افول کرده است. کمترین عواقب چنین افولی جایگزین‌شدن محتوای مبتذل و زرد به‌جای محتوای فاخر و منطبق با فرهنگ و سبک زندگی

ایرانی-اسلامی است. به عبارت دیگر چرخه تولید و توزیع محتوا در فضای مجازی معیوب است و پدیدآورندگان جایی ندارند. اغلب سازوکارهایی که در توزیع و پخش محتوا در فضای مجازی نقش دارند، اعم از سکوهای توزیع و پخش محتوا (vod)، تلویزیون‌های اینترنتی، سایت‌ها و کانال‌ها که از محتوای تولید‌شده پدیدآورندگان استفاده می‌کنند، حقوق معنوی و مادی پدید‌آورندگان را در نظر نگرفته‌اند. به عبارت ساده‌تر در زیست‌بوم تولید و پخش محتوا در فضای مجازی پدیدآورنده به‌عنوان مهم‌ترین و مؤثرترین حلقه این زیست‌بوم حذف شده و سایر عوامل تمام سود حاصل از توزیع و پخش را از آن خود کرده‌اند.

چنین زیست‌بومی قطعا پایدار نخواهد بود و هم پدیدآورنده و هم مخاطب ایرانی را آزرده‌خاطر خواهد کرد؛ کمااینکه الان هم آزرده‌خاطر است. مخاطب نجیب ایرانی هزینه سنگینی بابت ترافیک اینترنت و اشتراک سکوهای توزیع و پخش می‌پردازد و توقع دارد محتواهای متعدد، متنوع و البته منطبق بر فرهنگ و آیین خویش را استفاده کند و این جزء حقوق مخاطب میلیونی محتوا در ایران و البته همه جهان است. بدون تردید باید بخشی از این هزینه به تولید‌کنندگان محتوا اعم از محتوای مکتوب، عکس، انواع موسیقی و انواع فیلم تعلق گیرد و قدر مسلم این چرخه باید اصلاح شود و پدیدآورندگان آثار فرهنگی هنری و رسانه‌ای باید سهمشان از تولید محتوا مشخص و با سازوکار دقیقی پرداخت شود اما گویا اپراتورها و سکوهای توزیع و پخش محتوا در فضای مجازی علاقه‌ای به پرداخت سهم حلقه اصلی تولید محتوا ندارند و تاکنون گامی در‌این‌باره برنداشته‌اند. صداوسیما و وزارت ارشاد هم به‌عنوان مجوزدهندگان به تولیدکنندگان و توزیع‌کنندگان محتوا و مدعیان نظارت بر محتوا تاکنون برای تکمیل این چرخه و ادای حقوق مادی و معنوی پدیدآورندگان ساز‌و‌کاری نیندیشیده‌اند.
به نظر می‌رسد تعدد مراکز تصمیم‌گیری در حوزه محتوا و توهم همه‌چیز‌دانی در این حوزه مانع از سیاست‌گذاری، برنامه‌ریزی و اجرا در زیست‌بوم حوزه محتوا شده و این حوزه مهم همچنان بی‌سروصاحب و بی‌سروسامان است و نه از محتوای فاخر و ارزشمند استفاده می‌شود، نه حقوق معنوی و مادی پدیدآورنده محتوا ادا می‌شود. بهتر است به‌جای ندای وافرهنگا درباره محتوای فضای مجازی، درباره رفع نواقص چرخه محتوا و ادای حقوق پدیدآورندگان فکری کنید تا به‌تدریج با تولید و توزیع محتواهای منطبق بر سبک زندگی ایرانی اسلامی دغدغه دینی فرهنگی مردم برای حضور و استفاده از فضای مجازی برطرف شود.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها