|

والدین، اولین شهروندان دیجیتال

فناوری‌های جدید یک ﻧﻈﺎم اﻗﺘﺼﺎدی نوظهور با مبنای دیجیتال پایه‌ریزی کرده‌اند که رشد و پیشرفت اقتصادی از پیامدهای مبرهن آن خواهد بود. اقتصاد دیجیتال با کاهش هزینه‌های تولید و ارائه خدمات و مبادلات، رفاه اقتصادی جامعه را افزون خواهد کرد. فناوری و یادگیری آن بر محدودیت‌های منابع چیره شده و با تغییر در فضای آموزشی و کسب‌وکارها، رشد اقتصادی را تسریع می‌کند؛ ازاین‌رو سیاست‌گذاری و تأمین زیرساخت‌های لازم برای استقرار و توسعه اقتصاد دیجیتال، تبیین و اجرائی شده است.
اما مخاطب اصلی این نوشته، «والدین» هستند که نقشی ممتاز و خطیر در تربیت بازیگران این دنیای دیجیتال که مبنای رشد اقتصادی پایدار است، ایفا می‌کنند. این روزها بیش از یک میلیارد کودک در سطح جهان به سبب شیوع ویروس کرونا، با تعطیلی مدارس روبه‌رو شده و تحت آموزش مجازی قرار گرفته‌اند؛ به این سبب زمانی که در فضای مجازی سپری می‌کنند و در مقابل صفحه نمایش رایانه یا تبلت یا تلفن همراه می‌گذرانند، برای بسیاری از آنان فزونی یافته است. ناگزیر والدین باید بدانند چگونه به فرزندشان کمک کنند که در این فضا ایمن بماند و آداب و رفتار شهروند دیجیتالی جهانی را بیاموزند. بدون شک والدین خود، اولین شهروندان دیجیتال در یک خانواده هستند.
تمامی والدین خواهان این هستند که در دوران پرالتهاب کنونی که به‌خاطر همه‌گیری ویروس کرونا، زندگی و سلامتی همگان در خطر بوده و استفاده از فضای مجازی الزامی است، فرزندانشان خردمندانه از این دنیای جدید استفاده کنند. اما فناوری‌ها در بسیاری موارد از انسان باهوش‌تر هستند و کودکان باید از آنها باهوش‌تر باشند و دانایی به معنای «تصمیم‌گیری درست به‌عنوان یک ارزش انسانی» را فراگیرند. شماری از کودکان این روزها، نخستین تجربه فناوری خود را با مالکیت گوشی هوشمند می‌آزمایند. پس برای قراردادن این وسیله هوشمند در اختیار کودک، می‌توان قبل از تصمیم، با یک تست شهروندی دیجیتالی، مهارت‌های اصلی دیجیتال او را سنجید و در صورت تأیید حق دارایی این افزار را به او اعطا کرد.‌ شاخص ایمنی آنلاین کودک (COSI) یا (Child Online Safety Index) در این زمینه شاخص بااهمیتی است که آشنایی با آن در جهان امروزی بسیار کارآمد است. البته اتصال به اینترنت برای تمامی کودکان میسر نیست، ولی COSI درباره کودکانی است که به اینترنت دسترسی دارند، اما نمی‌دانند چگونه از یک روش ایمن، مسئولانه و اخلاقی استفاده کنند.
در 30 کشور جهان، 60 درصد از کودکان حداقل یک خطر سایبری را تجربه کرده‌اند: حمله سایبری، اختلال بازی، اخبار جعلی و موارد دیگر. باید توجه کرد که خطر لزوما به معنای ایجاد آسیب نیست.
یونسکو گزارش می‌دهد 50 درصد از کودکان در سراسر جهان که مدارس آنها تعطیل است، دسترسی به رایانه ندارند؛ به این لحاظ، قطعا شکاف دیجیتالی عظیمی وجود دارد. اما در بین کودکانی كه دسترسی دارند، افزایش زمان برنامه‌ریزی‌نشده برای استفاده از فضای مجازی و عدم کنترل از سوی سیستم آموزشی و همچنین والدین دیده می‌شود.
سنگاپور یکی از معدود کشورهایی است که به شکلی گسترده، بسترهای یادگیری آنلاین را توسعه داده است. اما همه کشورها قادر به انجام این کار نیستند. مدارسی که بتوانند به بهترین شکل ممکن در این شرایط خدمات مناسب را ارائه کنند، اغلب مدارس خصوصی و بین‌المللی‌ای هستند که قبلا در آموزش آنلاین سرمایه‌گذاری کرده‌اند. اما بسیاری از مدارس، عمدتا مدارس دولتی، برای این بحران آماده نبودند؛ پس زمینه گسترش شکاف وجود دارد.
نکته مهم دیگر، بودجه کشورهاست که در این شرایط کاهش یافته و این کاهش برای بخش آموزش نیز صدق می‌کند. ابتدا باید مدرسان، معلمان و والدین با نحوه صحیح استفاده از فضای مجازی و آموزش آنلاین آشنا شوند که نیازمند هزینه است و نباید فراموش کرد که این نوع آموزش برای افزایش ایمنی آنلاین کودکان از اهمیت فراوانی برخوردار است. در دنیای کنونی، بسیاری از والدین تصور می‌کنند کودکان از نظر استفاده از فناوری بهتر از آنها عمل می‌کنند که ممکن است از نظر عملی به دلیل تفاوت نسل و شکاف سنی بین آنها درست باشد؛ بااین‌حال، والدین به‌عنوان شهروندان اصلی دیجیتالی که مجموعه‌ای از مهارت‌های زندگی امروزی ازجمله مدیریت حریم خصوصی را بهتر از کودکان می‌دانند، قطعا باید به کودکان خود تشخیص و شناخت داده‌های شخصی و نحوه استفاده از آنها در فضای مجازی را مانند دنیای واقعی آموزش دهند. حیاتی است به والدین کودکان درباره رفتارها و شهروندی دیجیتال آموزش‌های جامع و کاملی داده شود؛ زیرا در شرایط همه‌گیری بیماری کووید19، خطرات سایبری از طریق فضای مجازی، اعتیاد به بازی یا روابط آنلاین، همه به‌هم‌پیوسته هستند و از دلایل اصلی آنها، آگاهی‌نداشتن والدین، عدم تعیین زمان و نظم و انضباط و استفاده کنترل‌نشده است.
کودکان بر حسب ضرورت، در شرایط فعلی در دنیای دیجیتالی قرار خواهند گرفت؛ پس باید به فیلترهای اخلاقی و تربیتی مجهز شوند. باید با توانمندسازی آنها، نحوه تفکر صحیح را پرورش داد تا مانند زندگی واقعی، خطر را تشخیص دهند و سپس تصمیمات درست را به صورت آنلاین بگیرند؛ نه اینکه از استفاده از این فناوری‌های نوین به کلی محروم شوند. این پایه‌ای خواهد بود که آنها افق جدیدی را در دنیای دیجیتال باز کنند. باید ریسک را به حداقل و پتانسیل استفاده درست کودکان از این فرصت را به حداکثر رساند. نقطه شروع، صحبت والدین با کودکان و توانمندسازی هر دو طرف است. تحقیقات نشان می‌دهد به‌طور میانگین، کودکان اولین دستگاه هوشمند خود را در حدود 10سالگی دریافت می‌کنند؛ این مانند گرفتن گواهی‌نامه رانندگی قبل از تعلیم رانندگی است. اما آیا همه والدین، خود رانندگان خوبی هستند؟ بیشترین استفاده سرپرستان خانواده یا پدر و مادرها از فضای مجازی چیست؟ آیا خود کاربرانی دانا و مسئول هستند؟ آیا از فناوری تنها برای تراکنش‌های مالی، بازی و سرگرمی و گذران اوقات فراغت استفاده می‌کنند یا به‌عنوان یک شهروند دیجیتال، روش صحیح استفاده از فناوری را می‌آموزند تا خود الگوی مناسبی برای فرزندانشان باشند؟
بدیهی است محدودکردن زمان آنلاین‌بودن، در خانواده‌های امروزی دشوار است. شاید قبل از بحران کرونا، این فضا بیشتر برای سرگرمی استفاده می‌شد؛ زیرا بچه‌ها روزانه حداقل شش ساعت را در مدرسه می‌گذراندند، ولی الان امکان دسترسی برای کل روز میسر است. چه‌بسا به دلیل محدودیت‌های تردد، استفاده از این امکانات برای رفع کسالت و جلوگیری از افسردگی کودکان در منزل، به توصیه و تشویق والدین بی‌محابا بیشتر نیز شده باشد. تأکید می‌شود که بررسی نشان داده کنترل مدت زمان کاربری و انتخاب و گزینش نوع محتوایی که از سوی کودکان تماشا می‌شود، نه‌تنها اثر منفی ندارد، بلکه در افزایش سلامت روحی و جسمی و بهبود نمرات مدرسه و رفتارهای اجتماعی نیز مؤثر است. کنترل‌کردن به معنای محدودیت و استفاده‌نکردن نیست، بلکه باید به کودکان آموخت هدف از آنلاین‌بودن چیست. باید به آنها کمک کرد زمان را مدیریت کنند و همچنین عوارض جانبی استفاده نامناسب را برای آنها تشریح و شفاف کرد.
الگوی ریسک سایبری در سراسر جهان با وجود تنوع زبانی و فرهنگی تقریبا مشابه است و احتمالا تحت تأثیر تجارت آنلاین، رسانه‌های اجتماعی و بازی‌ها قرار دارد. بنابراین برای محافظت از کودکان، به یک اقدام بایسته نیاز است که مانند تمامی آموزش‌ها و تجربه‌های کودکان در سایر امور زندگی، از درون خانواده آغاز خواهد شد. برای مثال، ژاپن نسبت به ایالات متحده یا انگلیس از خطر سایبری کمتری برخوردار است. سیاست‌های مقرراتی استفاده از فضای مجازی در ژاپن، لزوما بهتر از ایالات متحده یا انگلیس نیست، بلکه یکی از محافظه‌کارانه‌ترین اقدامات، در واقع در اختیار قرارندادن دستگاه‌های تلفن همراه به خردسالان از سوی والدین در سنین مشخصی است که زمینه‌ساز فعالیت و حضور آنها در رسانه‌های اجتماعی و بازی‌ها در سنین مناسب‌تر و با آگاهی بیشتر می‌شود که این خود به دانش والدین بستگی دارد. اقدام محافظتی دیگر که بسیار مؤثر بوده، فراهم‌آوری محیط زندگی گرم و با اعتماد در خانواده است. نوع تربیت فرزند به‌عنوان شهروند دیجیتال اقدام محافظتی بعدی است. البته که حمله سایبری فراتر از کنترل والدین است، اما اعتیاد به بازی تحت تأثیر تعامل والدین با فرزندانشان است. حمله سایبری بیشتر با آموزش در مدرسه، روابط اجتماعی و استفاده از رسانه‌های جمعی مرتبط است.
در شرایط کنونی، نظارت دیجیتالی و حمایت از دیجیتالی‌کردن آموزش و زندگی فرزندان، در کنار تأمین امنیت مجازی کودکان از سوی خانواده‌ها بسیار حائز اهمیت است. والدین باید از اقدامات شتاب‌زده برای استفاده از فناوری‌ها اجتناب کنند و با تحقیق و بررسی کافی، به استفاده از روش‌های مثبت فناوری‌ها با برنامه‌ریزی درست برای آینده فرزندشان بیندیشند. از سوی دیگر، شرایط کنونی وجوبی فراهم کرده که والدین دانش و مهارت خود را برای حضور در این فضای دیجیتال به‌روزرسانی کنند، سطح آگاهی خود را افزایش دهند و بر مبنای فرهنگ و شرایط خانواده خود برای استفاده از این دنیای جدید، تدبیر کنند و از هم‌اکنون رویکرد رشد خانواده برای دوران پساکرونا را که حتما حضور در فضای مجازی و استفاده از فناوری‌های نوین پررنگ‌تر خواهد شد، مشخص کنند؛ رویکردی که اخلاقی و بر محور پیشرفت فکر و مهارت دیجیتالی باشد، با اولویت محافظت از داده‌های شخصی، به‌ویژه برای اطلاعات مرتبط با کودکان. غایت کلام اینکه به خلق یک چارچوب استوار از درون خانواده نیاز است تا بتوان راهکارهای مؤثر را یافت و شهروندان دیجیتال خردمندی را برای نسل بعد و رشد و توسعه آتی کشور به صحت و درستی تربیت کرد.
فناوری‌های جدید یک ﻧﻈﺎم اﻗﺘﺼﺎدی نوظهور با مبنای دیجیتال پایه‌ریزی کرده‌اند که رشد و پیشرفت اقتصادی از پیامدهای مبرهن آن خواهد بود. اقتصاد دیجیتال با کاهش هزینه‌های تولید و ارائه خدمات و مبادلات، رفاه اقتصادی جامعه را افزون خواهد کرد. فناوری و یادگیری آن بر محدودیت‌های منابع چیره شده و با تغییر در فضای آموزشی و کسب‌وکارها، رشد اقتصادی را تسریع می‌کند؛ ازاین‌رو سیاست‌گذاری و تأمین زیرساخت‌های لازم برای استقرار و توسعه اقتصاد دیجیتال، تبیین و اجرائی شده است.
اما مخاطب اصلی این نوشته، «والدین» هستند که نقشی ممتاز و خطیر در تربیت بازیگران این دنیای دیجیتال که مبنای رشد اقتصادی پایدار است، ایفا می‌کنند. این روزها بیش از یک میلیارد کودک در سطح جهان به سبب شیوع ویروس کرونا، با تعطیلی مدارس روبه‌رو شده و تحت آموزش مجازی قرار گرفته‌اند؛ به این سبب زمانی که در فضای مجازی سپری می‌کنند و در مقابل صفحه نمایش رایانه یا تبلت یا تلفن همراه می‌گذرانند، برای بسیاری از آنان فزونی یافته است. ناگزیر والدین باید بدانند چگونه به فرزندشان کمک کنند که در این فضا ایمن بماند و آداب و رفتار شهروند دیجیتالی جهانی را بیاموزند. بدون شک والدین خود، اولین شهروندان دیجیتال در یک خانواده هستند.
تمامی والدین خواهان این هستند که در دوران پرالتهاب کنونی که به‌خاطر همه‌گیری ویروس کرونا، زندگی و سلامتی همگان در خطر بوده و استفاده از فضای مجازی الزامی است، فرزندانشان خردمندانه از این دنیای جدید استفاده کنند. اما فناوری‌ها در بسیاری موارد از انسان باهوش‌تر هستند و کودکان باید از آنها باهوش‌تر باشند و دانایی به معنای «تصمیم‌گیری درست به‌عنوان یک ارزش انسانی» را فراگیرند. شماری از کودکان این روزها، نخستین تجربه فناوری خود را با مالکیت گوشی هوشمند می‌آزمایند. پس برای قراردادن این وسیله هوشمند در اختیار کودک، می‌توان قبل از تصمیم، با یک تست شهروندی دیجیتالی، مهارت‌های اصلی دیجیتال او را سنجید و در صورت تأیید حق دارایی این افزار را به او اعطا کرد.‌ شاخص ایمنی آنلاین کودک (COSI) یا (Child Online Safety Index) در این زمینه شاخص بااهمیتی است که آشنایی با آن در جهان امروزی بسیار کارآمد است. البته اتصال به اینترنت برای تمامی کودکان میسر نیست، ولی COSI درباره کودکانی است که به اینترنت دسترسی دارند، اما نمی‌دانند چگونه از یک روش ایمن، مسئولانه و اخلاقی استفاده کنند.
در 30 کشور جهان، 60 درصد از کودکان حداقل یک خطر سایبری را تجربه کرده‌اند: حمله سایبری، اختلال بازی، اخبار جعلی و موارد دیگر. باید توجه کرد که خطر لزوما به معنای ایجاد آسیب نیست.
یونسکو گزارش می‌دهد 50 درصد از کودکان در سراسر جهان که مدارس آنها تعطیل است، دسترسی به رایانه ندارند؛ به این لحاظ، قطعا شکاف دیجیتالی عظیمی وجود دارد. اما در بین کودکانی كه دسترسی دارند، افزایش زمان برنامه‌ریزی‌نشده برای استفاده از فضای مجازی و عدم کنترل از سوی سیستم آموزشی و همچنین والدین دیده می‌شود.
سنگاپور یکی از معدود کشورهایی است که به شکلی گسترده، بسترهای یادگیری آنلاین را توسعه داده است. اما همه کشورها قادر به انجام این کار نیستند. مدارسی که بتوانند به بهترین شکل ممکن در این شرایط خدمات مناسب را ارائه کنند، اغلب مدارس خصوصی و بین‌المللی‌ای هستند که قبلا در آموزش آنلاین سرمایه‌گذاری کرده‌اند. اما بسیاری از مدارس، عمدتا مدارس دولتی، برای این بحران آماده نبودند؛ پس زمینه گسترش شکاف وجود دارد.
نکته مهم دیگر، بودجه کشورهاست که در این شرایط کاهش یافته و این کاهش برای بخش آموزش نیز صدق می‌کند. ابتدا باید مدرسان، معلمان و والدین با نحوه صحیح استفاده از فضای مجازی و آموزش آنلاین آشنا شوند که نیازمند هزینه است و نباید فراموش کرد که این نوع آموزش برای افزایش ایمنی آنلاین کودکان از اهمیت فراوانی برخوردار است. در دنیای کنونی، بسیاری از والدین تصور می‌کنند کودکان از نظر استفاده از فناوری بهتر از آنها عمل می‌کنند که ممکن است از نظر عملی به دلیل تفاوت نسل و شکاف سنی بین آنها درست باشد؛ بااین‌حال، والدین به‌عنوان شهروندان اصلی دیجیتالی که مجموعه‌ای از مهارت‌های زندگی امروزی ازجمله مدیریت حریم خصوصی را بهتر از کودکان می‌دانند، قطعا باید به کودکان خود تشخیص و شناخت داده‌های شخصی و نحوه استفاده از آنها در فضای مجازی را مانند دنیای واقعی آموزش دهند. حیاتی است به والدین کودکان درباره رفتارها و شهروندی دیجیتال آموزش‌های جامع و کاملی داده شود؛ زیرا در شرایط همه‌گیری بیماری کووید19، خطرات سایبری از طریق فضای مجازی، اعتیاد به بازی یا روابط آنلاین، همه به‌هم‌پیوسته هستند و از دلایل اصلی آنها، آگاهی‌نداشتن والدین، عدم تعیین زمان و نظم و انضباط و استفاده کنترل‌نشده است.
کودکان بر حسب ضرورت، در شرایط فعلی در دنیای دیجیتالی قرار خواهند گرفت؛ پس باید به فیلترهای اخلاقی و تربیتی مجهز شوند. باید با توانمندسازی آنها، نحوه تفکر صحیح را پرورش داد تا مانند زندگی واقعی، خطر را تشخیص دهند و سپس تصمیمات درست را به صورت آنلاین بگیرند؛ نه اینکه از استفاده از این فناوری‌های نوین به کلی محروم شوند. این پایه‌ای خواهد بود که آنها افق جدیدی را در دنیای دیجیتال باز کنند. باید ریسک را به حداقل و پتانسیل استفاده درست کودکان از این فرصت را به حداکثر رساند. نقطه شروع، صحبت والدین با کودکان و توانمندسازی هر دو طرف است. تحقیقات نشان می‌دهد به‌طور میانگین، کودکان اولین دستگاه هوشمند خود را در حدود 10سالگی دریافت می‌کنند؛ این مانند گرفتن گواهی‌نامه رانندگی قبل از تعلیم رانندگی است. اما آیا همه والدین، خود رانندگان خوبی هستند؟ بیشترین استفاده سرپرستان خانواده یا پدر و مادرها از فضای مجازی چیست؟ آیا خود کاربرانی دانا و مسئول هستند؟ آیا از فناوری تنها برای تراکنش‌های مالی، بازی و سرگرمی و گذران اوقات فراغت استفاده می‌کنند یا به‌عنوان یک شهروند دیجیتال، روش صحیح استفاده از فناوری را می‌آموزند تا خود الگوی مناسبی برای فرزندانشان باشند؟
بدیهی است محدودکردن زمان آنلاین‌بودن، در خانواده‌های امروزی دشوار است. شاید قبل از بحران کرونا، این فضا بیشتر برای سرگرمی استفاده می‌شد؛ زیرا بچه‌ها روزانه حداقل شش ساعت را در مدرسه می‌گذراندند، ولی الان امکان دسترسی برای کل روز میسر است. چه‌بسا به دلیل محدودیت‌های تردد، استفاده از این امکانات برای رفع کسالت و جلوگیری از افسردگی کودکان در منزل، به توصیه و تشویق والدین بی‌محابا بیشتر نیز شده باشد. تأکید می‌شود که بررسی نشان داده کنترل مدت زمان کاربری و انتخاب و گزینش نوع محتوایی که از سوی کودکان تماشا می‌شود، نه‌تنها اثر منفی ندارد، بلکه در افزایش سلامت روحی و جسمی و بهبود نمرات مدرسه و رفتارهای اجتماعی نیز مؤثر است. کنترل‌کردن به معنای محدودیت و استفاده‌نکردن نیست، بلکه باید به کودکان آموخت هدف از آنلاین‌بودن چیست. باید به آنها کمک کرد زمان را مدیریت کنند و همچنین عوارض جانبی استفاده نامناسب را برای آنها تشریح و شفاف کرد.
الگوی ریسک سایبری در سراسر جهان با وجود تنوع زبانی و فرهنگی تقریبا مشابه است و احتمالا تحت تأثیر تجارت آنلاین، رسانه‌های اجتماعی و بازی‌ها قرار دارد. بنابراین برای محافظت از کودکان، به یک اقدام بایسته نیاز است که مانند تمامی آموزش‌ها و تجربه‌های کودکان در سایر امور زندگی، از درون خانواده آغاز خواهد شد. برای مثال، ژاپن نسبت به ایالات متحده یا انگلیس از خطر سایبری کمتری برخوردار است. سیاست‌های مقرراتی استفاده از فضای مجازی در ژاپن، لزوما بهتر از ایالات متحده یا انگلیس نیست، بلکه یکی از محافظه‌کارانه‌ترین اقدامات، در واقع در اختیار قرارندادن دستگاه‌های تلفن همراه به خردسالان از سوی والدین در سنین مشخصی است که زمینه‌ساز فعالیت و حضور آنها در رسانه‌های اجتماعی و بازی‌ها در سنین مناسب‌تر و با آگاهی بیشتر می‌شود که این خود به دانش والدین بستگی دارد. اقدام محافظتی دیگر که بسیار مؤثر بوده، فراهم‌آوری محیط زندگی گرم و با اعتماد در خانواده است. نوع تربیت فرزند به‌عنوان شهروند دیجیتال اقدام محافظتی بعدی است. البته که حمله سایبری فراتر از کنترل والدین است، اما اعتیاد به بازی تحت تأثیر تعامل والدین با فرزندانشان است. حمله سایبری بیشتر با آموزش در مدرسه، روابط اجتماعی و استفاده از رسانه‌های جمعی مرتبط است.
در شرایط کنونی، نظارت دیجیتالی و حمایت از دیجیتالی‌کردن آموزش و زندگی فرزندان، در کنار تأمین امنیت مجازی کودکان از سوی خانواده‌ها بسیار حائز اهمیت است. والدین باید از اقدامات شتاب‌زده برای استفاده از فناوری‌ها اجتناب کنند و با تحقیق و بررسی کافی، به استفاده از روش‌های مثبت فناوری‌ها با برنامه‌ریزی درست برای آینده فرزندشان بیندیشند. از سوی دیگر، شرایط کنونی وجوبی فراهم کرده که والدین دانش و مهارت خود را برای حضور در این فضای دیجیتال به‌روزرسانی کنند، سطح آگاهی خود را افزایش دهند و بر مبنای فرهنگ و شرایط خانواده خود برای استفاده از این دنیای جدید، تدبیر کنند و از هم‌اکنون رویکرد رشد خانواده برای دوران پساکرونا را که حتما حضور در فضای مجازی و استفاده از فناوری‌های نوین پررنگ‌تر خواهد شد، مشخص کنند؛ رویکردی که اخلاقی و بر محور پیشرفت فکر و مهارت دیجیتالی باشد، با اولویت محافظت از داده‌های شخصی، به‌ویژه برای اطلاعات مرتبط با کودکان. غایت کلام اینکه به خلق یک چارچوب استوار از درون خانواده نیاز است تا بتوان راهکارهای مؤثر را یافت و شهروندان دیجیتال خردمندی را برای نسل بعد و رشد و توسعه آتی کشور به صحت و درستی تربیت کرد.
 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها