|

شانزدهم ترسناک!

زمانش رسیده؛ همین فرداست، شانزدهم مرداد! روزی که قرار است پرسپولیس، بدهی‌ خود را به برانکو ایوانکوویچ، یکی از‌ موفق‌ترین سرمربیان تاریخش بدهد. با احتساب نوسانات ارزی، رقم آن‌قدر سنگین است که ترس داشته باشد؛ یک‌میلیون‌و 120 هزار دلار. می‌شد نصف این رقم را مدت‌ها قبل پرداخت کرد و هم اعتبار خرید و هم تجربه ترس دوباره را به جان نخرید.
به هر رو، برانکو بعد از آنکه سرخ‌های تهرانی را سه سال متوالی قهرمان لیگ کرد، به دلیل دریافت‌نکردن مطالباتش، راهی عربستان شد و قید ماندن در ایران و باشگاه پرسپولیس را زد. مدیریت باشگاه که البته بدون اجازه بالاسری‌شان آب هم نمی‌خورند، به همین راحتی اجازه دادند برانکو برود. رفت‌وآمد در دنیای حرفه‌ای فوتبال امری طبیعی است، ولی اینکه پرافتخارترین مربی‌شان در تاریخ لیگ برتر با دلخوری از جمع‌شان جدا شود، نوبر بود و نوبر هست!
برانکو که نزدیک به هشت ماه دندان روی جگر گذاشته بود، طاقت از دست داد و وسوسه پول نقد عربستانی‌ها نیز مزید بر علت شد تا او با خیالی اندوهگین چمدان ببندد و برود؛ رفتنش به عربستان خوش‌یمن نبود و بعد از نتیجه‌نگرفتن در چند بازی و پرتاب چندین بطری آب به سویش، از کشور رقیب سیاسی ایران نیز جدا شد تا دست سرنوشت او را سرمربی تیم ملی عمان کند.
او حالا چندصباحی است که در عمان است و در تمام این روزهای بود و نبودش (به دلیل کرونا) در این کشور، چشم‌انتظار وعده مسئولان باشگاه پرسپولیس بوده است؛ وعده‌ای که امروز و فردا شده و هر روز سود بیشتری را عاید برانکو کرده است! حالا وضعیت به جایی رسیده که شفاف و واضح است اگر پرسپولیس همین فردا کل یا نزدیک به نصف پول برانکو را یک‌جا ندهد، باید تاوانش را بدهد؛ تاوان می‌تواند بسته‌شدن پنجره‌های نقل‌وانتقالاتی باشد یا کسر امتیاز. این تاوانی است که ممکن است باشگاه پرسپولیس بدهد؛ تاوانی که در مقایسه با فوتبال ایران، چیزی نیست. واقعیت این است که وضعیت این روزهای باشگاه پرسپولیس، موفق‌ترین تیم چند سال اخیر ایران، بی‌شباهت به اوضاع کلی ورزش و فوتبال کشور نیست؛ مدیریت ضعیف در این عرصه از فدراسیون فوتبال گرفته تا کوچک‌ترین باشگاه فوتبال، گواه دور درجا و صدالبته دور باطل‌ زدن است. پرسپولیسی‌ها برای اولین بار نیست که خطر کسر امتیاز و بسته‌شدن پنجره را حس می‌کنند و آخرین بار نیز نخواهد بود. شیوه مدیریت این باشگاه که تحت نظارت وزارت ورزش است، آن‌قدر لجام‌گسیخته است که هرگز نمی‌شود آینده روشنی برای آن متصور بود. این تیم حتی در نزدیکی ترسناک‌ترین شانزدهم ماه، همچنان مدیرعامل ندارد و با سرپرست هدایت می‌شود.
تازه این وضعیت بهترین باشگاه ایران است که حداقل اسپانسرها باید برایش سرودست بشکنند؛ حالا تصور کنید وقتی وضعیت بهترین تیم ایران از حیث افتخار و نتیجه این است، بقیه باشگاه‌های دولتی چه وضعی را تجربه می‌کنند. شرایط فعلا برای باشگاه روشن است، ولی باز هم در این وخامت اوضاع، ماجرا به‌گونه‌ای روایت می‌شود که بوی «قهرمان‌پروری» به مشام برسد؛ مدیریت باشگاه پرسپولیس که تا همین یکی، دو روز اخیر از تأمین کل مبلغ مورد نیاز برانکو عاجز مانده، جوری از «بند قانونی» مهلت پرداخت یک‌ماهه حرف می‌زند که انگار فتح‌الفتوحی رخ داده است! آنها حالا دلخوش به همین بند، معتقدند می‌شود بخشی از پول برانکو را شانزدهم داد و تا شانزدهم ماه آینده هم بقیه مبلغ را جور کرد و پرداخت. شانزدهم این ماه تا شانزدهم ماه دیگر، برای مدیریت ایرانی برگ برنده‌ای است، ولی اعتبار فوتبال ایران که در نهادهای بین‌المللی زیر سؤال رفته است، چه می‌شود؟ پرداختی که قرار بوده یک سال قبل انجام شود، حالا به شماره افتاده تا برگ زرین دیگری از مدیریت فوتبال ایران در فیفا باز یا اگر خوش‌شانس باشیم، بسته شود! البته هنوز هم می‌توان پشت بهانه‌های همیشگی پنهان شد، تقصیرها را گردن مدیر قبلی انداخت و به دونالد ترامپ و تحریم‌های ظالمانه‌اش علیه ایران ناسزا گفت؛ اما در خلوت می‌شود به این پرسش پاسخ منطقی داد: وقتی خبری از ترامپ و تحریم‌هایش نبود، وضعیت مدیریت فوتبال ایران گل‌وبلبل بود؟

زمانش رسیده؛ همین فرداست، شانزدهم مرداد! روزی که قرار است پرسپولیس، بدهی‌ خود را به برانکو ایوانکوویچ، یکی از‌ موفق‌ترین سرمربیان تاریخش بدهد. با احتساب نوسانات ارزی، رقم آن‌قدر سنگین است که ترس داشته باشد؛ یک‌میلیون‌و 120 هزار دلار. می‌شد نصف این رقم را مدت‌ها قبل پرداخت کرد و هم اعتبار خرید و هم تجربه ترس دوباره را به جان نخرید.
به هر رو، برانکو بعد از آنکه سرخ‌های تهرانی را سه سال متوالی قهرمان لیگ کرد، به دلیل دریافت‌نکردن مطالباتش، راهی عربستان شد و قید ماندن در ایران و باشگاه پرسپولیس را زد. مدیریت باشگاه که البته بدون اجازه بالاسری‌شان آب هم نمی‌خورند، به همین راحتی اجازه دادند برانکو برود. رفت‌وآمد در دنیای حرفه‌ای فوتبال امری طبیعی است، ولی اینکه پرافتخارترین مربی‌شان در تاریخ لیگ برتر با دلخوری از جمع‌شان جدا شود، نوبر بود و نوبر هست!
برانکو که نزدیک به هشت ماه دندان روی جگر گذاشته بود، طاقت از دست داد و وسوسه پول نقد عربستانی‌ها نیز مزید بر علت شد تا او با خیالی اندوهگین چمدان ببندد و برود؛ رفتنش به عربستان خوش‌یمن نبود و بعد از نتیجه‌نگرفتن در چند بازی و پرتاب چندین بطری آب به سویش، از کشور رقیب سیاسی ایران نیز جدا شد تا دست سرنوشت او را سرمربی تیم ملی عمان کند.
او حالا چندصباحی است که در عمان است و در تمام این روزهای بود و نبودش (به دلیل کرونا) در این کشور، چشم‌انتظار وعده مسئولان باشگاه پرسپولیس بوده است؛ وعده‌ای که امروز و فردا شده و هر روز سود بیشتری را عاید برانکو کرده است! حالا وضعیت به جایی رسیده که شفاف و واضح است اگر پرسپولیس همین فردا کل یا نزدیک به نصف پول برانکو را یک‌جا ندهد، باید تاوانش را بدهد؛ تاوان می‌تواند بسته‌شدن پنجره‌های نقل‌وانتقالاتی باشد یا کسر امتیاز. این تاوانی است که ممکن است باشگاه پرسپولیس بدهد؛ تاوانی که در مقایسه با فوتبال ایران، چیزی نیست. واقعیت این است که وضعیت این روزهای باشگاه پرسپولیس، موفق‌ترین تیم چند سال اخیر ایران، بی‌شباهت به اوضاع کلی ورزش و فوتبال کشور نیست؛ مدیریت ضعیف در این عرصه از فدراسیون فوتبال گرفته تا کوچک‌ترین باشگاه فوتبال، گواه دور درجا و صدالبته دور باطل‌ زدن است. پرسپولیسی‌ها برای اولین بار نیست که خطر کسر امتیاز و بسته‌شدن پنجره را حس می‌کنند و آخرین بار نیز نخواهد بود. شیوه مدیریت این باشگاه که تحت نظارت وزارت ورزش است، آن‌قدر لجام‌گسیخته است که هرگز نمی‌شود آینده روشنی برای آن متصور بود. این تیم حتی در نزدیکی ترسناک‌ترین شانزدهم ماه، همچنان مدیرعامل ندارد و با سرپرست هدایت می‌شود.
تازه این وضعیت بهترین باشگاه ایران است که حداقل اسپانسرها باید برایش سرودست بشکنند؛ حالا تصور کنید وقتی وضعیت بهترین تیم ایران از حیث افتخار و نتیجه این است، بقیه باشگاه‌های دولتی چه وضعی را تجربه می‌کنند. شرایط فعلا برای باشگاه روشن است، ولی باز هم در این وخامت اوضاع، ماجرا به‌گونه‌ای روایت می‌شود که بوی «قهرمان‌پروری» به مشام برسد؛ مدیریت باشگاه پرسپولیس که تا همین یکی، دو روز اخیر از تأمین کل مبلغ مورد نیاز برانکو عاجز مانده، جوری از «بند قانونی» مهلت پرداخت یک‌ماهه حرف می‌زند که انگار فتح‌الفتوحی رخ داده است! آنها حالا دلخوش به همین بند، معتقدند می‌شود بخشی از پول برانکو را شانزدهم داد و تا شانزدهم ماه آینده هم بقیه مبلغ را جور کرد و پرداخت. شانزدهم این ماه تا شانزدهم ماه دیگر، برای مدیریت ایرانی برگ برنده‌ای است، ولی اعتبار فوتبال ایران که در نهادهای بین‌المللی زیر سؤال رفته است، چه می‌شود؟ پرداختی که قرار بوده یک سال قبل انجام شود، حالا به شماره افتاده تا برگ زرین دیگری از مدیریت فوتبال ایران در فیفا باز یا اگر خوش‌شانس باشیم، بسته شود! البته هنوز هم می‌توان پشت بهانه‌های همیشگی پنهان شد، تقصیرها را گردن مدیر قبلی انداخت و به دونالد ترامپ و تحریم‌های ظالمانه‌اش علیه ایران ناسزا گفت؛ اما در خلوت می‌شود به این پرسش پاسخ منطقی داد: وقتی خبری از ترامپ و تحریم‌هایش نبود، وضعیت مدیریت فوتبال ایران گل‌وبلبل بود؟

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها