|

گفت‌وگو با مجید برزگر

‌«کلوزآپ» مرزهای یقین و شک

بهناز شیربانی

فیلم «کلوزآپ» ساخته تحسین‌شده عباس کیارستمی به‌تازگی در فهرست ۲۵ فیلم برتر غیرانگلیسی زبان تاریخ سینما از سوی نشریه «Far Out» قرار گرفت. در این فهرست فیلم «کلوزآپ» در رتبه سیزدهم برترین فیلم‌های غیرانگلیسی‌زبان سینمای جهان و بالاتر از آثار مطرحی چون «هیروشیما، عشق من» ساخته «آلن رنه»، «سه رنگ: آبی» به کارگردانی «کریستوف کیشلوفسکی»، «توهم بزرگ» به کارگردانی «ژان رنوار»، «چهارصد ضربه» از «فرانسوا تروفو»، «پاترپانچالی» ساخته «ساتیا جیت رای»، «آگوییرو، خشم خداوند» ساخته «ورنر هرتزوگ»، «زنگ تفریح» از «ژاک تاتی»، «دزد دوچرخه» به کارگردانی «ویتوریو دسیکا»، «ام» از «فریتز لانگ»، «آتلانت» ساخته «ژان ویگو»، «اسب تورین» از «بلا تار» و فیلم «جذابیت پنهان بورژوازی» ساخته «لوئیس بونوئل» قرار دارد که رتبه‌های چهاردهم تا بیست‌و‌پنجم این فهرست را به خود اختصاص داده‌اند. تعبیر نشریه «Far Out» در توصیف فیلم «کلوزآپ» چنین است: «عباس کیارستمی که بزرگ‌ترین فیلم‌ساز موج نو ایرانی است، در فیلم «کلوزآپ» به‌طرز ماهرانه‌ای مرز بین داستان و غیر‌داستان و فانتزی و واقعیت را در اثر پسامدرن خود زدوده است».
فیلم مطرح «کلوزآپ» اندکی بعد از ساخت و نمایش در سال 1368 در بسیاری از فستیوال‌های بزرگ دنیا به نمایش گذاشته شد و به دلیل نوع ساخت و نگاه ویژه کیارستمی در تلفیق سینمای مستند و رئال تحسین بسیاری از منتقدان و مخاطبانش را به‌همراه داشت. این فیلم بر اساس رتبه‌بندی نشریه سایت‌ اندساوند از بین ۵۰ فیلم برتر تاریخ سینما در رتبه چهل‌و‌هفتم قرار گرفت. این نشریه با دعوت از ۸۴۶ منتقد، برنامه‌ریز و توزیع‌کننده فیلم در نظرسنجی سایت اند‌ساوند، ۵۰ فیلم برتر تاریخ سینما را انتخاب کردند که فیلم کلوزآپ با کسب ۳۱ رأی در رتبه چهل‌و‌دوم بهترین فیلم‌های تاریخ سینما به انتخاب بنیاد فیلم بریتانیا قرار گرفت.
به بهانه قرار‌گرفتن این فیلم در فهرست 25 فیلم برتر غیرانگلیسی‌زبان تاریخ سینما با مجید برزگر فیلم‌ساز، درباره یکی از آثار مهم کارنامه عباس کیارستمی هم‌کلام شدیم. به تعبیر مجید برزگر «کلوزآپ » حتما یکی از مهم‌ترین فیلم‌های تاریخ سینماست. او گفت: «این فیلم بسیار تأثیرگذار بوده و هست. «کلوزآپ» مثل بسیاری از فیلم‌هایی که ممکن است سراسر داستانی یا فرا‌داستانی باشد، به این سؤال بسیار مهم می‌پردازد که واقعیت و حقیقت چیست؟ یا حقیقت مستند کجاست؟ آیا واقعیتی وجود دارد یا خیر؟ با تمام حرف‌ها و استدلال‌هایی که برای پاسخ به این سؤال در فیلم وجود دارد. در‌عین‌حال آقای کیارستمی با یک مهارت حیرت‌انگیز درباره موضوع حرف می‌زند و ما را به لایه‌های نهان آدمیان می‌برد. به تعبیری شاید موضوع مهم فیلم «کلوز‌آپ» ایمان است و این ایمان تا کجا می‌تواند پیشروی کند؟ به نظر می‌رسد بخش زیادی از فیلم بازسازی یک اتفاق مستند است، همان‌طورکه در فیلم می‌بینیم بخش زیادی از فیلم تحت کنترل آقای کیارستمی است و از دریچه نگاه او به شخصیت اصلی حسین سبزیان و خانواده قربانی، خانواده آقای آهنخواه می‌پردازد و البته شخصیت حقوقی آقای مخملباف».
او در بخش دیگری از صحبت‌هایش گفت: «فیلم بدون هیچ عنوان و اتفاقی با یک سکانس طولانی شروع می‌شود که در این سکانس یک خبرنگار و دو پلیس در یک ماشین به یک سمتی می‌روند تا یک فرد شیادی که ظاهرا خودش را به‌عنوان یک کارگردان مشهور جا زده و قصد دارد از خانواده‌ای مرفه سوءاستفاده کند، دستگیر کنند. سکانس کاملا داستانی به نظر می‌رسد اما صحنه‌پردازی و زمان‌بندی دقیق، جای درست دوربین و کارگردانی آقای کیارستمی، موضوع دیگری را برای ما روشن می‌کند. همان‌طور که در تیتراژ هم گمان می‌کنم نوشته شده، براساس اتفاقات واقعی ساخته شده و فیلم صحنه‌های مستند زیادی در دادگاه و لوکیشن‌های دیگر دارد و با‌این‌حال سعی می‌کند در کنار آنها با بازسازی واقعیت مرزهایی را جابه‌جا کند و ما را به رهیافت دیگری از واقعیت و حقیقت برساند».
کارگردان فیلم تحسین‌شده «پرویز» گفت: «به نظرم اگر این گزاره که آقای کیارستمی تلاش خودش را کرد تا واقعیت خالص و اصیل را در دل روایت‌ها، صدا و تصویر فیلم‌هایش استخراج کند و نمایش بدهد را در نظر بگیریم -که البته به نظرم این ظاهر کاری است که او انجام می‌داد و در حقیقت جهان ذهنی خودش را با مهارت در قالب یک واقعیت به ما نشان می‌داد -اگر اینها را به‌عنوان یک شاخصه از سینمای آقای کیارستمی بپذیریم، حتما «کلوزآپ»، این شاهکار جاودانی او، یکی از تأثیرگذارترین و جریان‌سازترین آثارش هم به شمار می‌آید. من گمان می‌کنم که «کلوزآپ» نقطه عطفی است در کارنامه آقای کیارستمی که از یک جریان رئالیسم که پیش از این تجربه می‌کرد، به آثار بعد از آن می‌رسد و این شکل‌و‌شمایل و وجه مستند‌گونه کاملا در حوزه و اختیار آقای کیارستمی، یک شاخص قلمداد می‌شود. همچنان که در فیلم 10 و دیگر آثار بعدی او حتی فیلمی مثل «طعم گیلاس» می‌بینیم».
او در بخش دیگری از صحبت‌هایش گفت: «فکر می‌کنم این اصالت و کمال که در «کلوزآپ» دیده می‌شود، نهایت قراری است که آقای کیارستمی در آن دوره به‌خصوص از سینما به آن رسیدند و میزان دقت و نحوه قرارگیری دوربینش این را به ما ثابت می‌کند. فکر می‌کنم همین‌طور که جایی خودشان گفتند بیش از اینکه تلاش کند واقعیت همه‌جانبه ماجرا را نمایش بدهد، سعی می‌کند یک حقیقت «تقریبی» و «ضمنی» از ماجرا به دست بدهد و این کاری است که همیشه در فیلم‌هایش انجام داده است. تقریبا شخصیت اصلی فیلم، آقای سبزیان، با وجود اینکه نقش یک آدم پشیمان را بازی می‌کند ولی می‌توان دید که همچنان در حال بازی‌کردن است. کاری که در واقعیت موضوع انجام داد. اینجا هم آقای کیارستمی با تیزهوشی از او به شکلی بازی می‌گیرد و سبزیان شخصیت را طوری بازی می‌کند و دیالوگ می‌گوید که حتی وقتی جایی از تولستوی نقل می‌کند، مطمئن نیستیم که خواسته آقای کیارستمی بوده و به او تأکید کرده این جملات را بگو یا حرف‌های خودش است؟ به‌هر‌حال «کلوزآپ» اثری است صمیمی و به‌شدت هنرمندانه و تأثیرگذار. فکر می‌کنم «کلوزآپ» بسیاری را مشتاق فیلم‌سازی کرد. اگرچه این شیوه و مسیرِ سهل‌و‌ممتنع آقای کیارستمی به‌سادگی قابل الگوبرداری نیست. اما فکر می‌کنم سلوک او در آثارش می‌تواند مسیر روشنی را برای سینمای آینده طراحی کند».
او در پایان گفت: «کلوزآپ محصول سال 1368 در ایران است؛ پایان دوره‌ای از فیلم‌سازی آقای کیارستمی. وقتی که دوربین آقای کیارستمی در جریان محاکمه واقعی سبزیان به‌طور کامل بر کلوزآپ و نمای نزدیک بر چهره او ثابت می‌ماند، اساس استراتژی فیلم را طراحی می‌کند و حضور نابازیگران همه در نقش‌های خودشان و طراحی دیالوگ‌ها و مکالمات آنها به‌طور عجیبی در دل ماجرا قرار گرفته است. درحالی‌که ماجرا پیش‌ از این فیلم اتفاق افتاده. همین موضوع و رویکرد و استراتژی در کارگردانی، ویژگی، وجه امتیاز و وجه تمایز او نسبت به دیگران است».
فیلم «کلوزآپ» ساخته تحسین‌شده عباس کیارستمی به‌تازگی در فهرست ۲۵ فیلم برتر غیرانگلیسی زبان تاریخ سینما از سوی نشریه «Far Out» قرار گرفت. در این فهرست فیلم «کلوزآپ» در رتبه سیزدهم برترین فیلم‌های غیرانگلیسی‌زبان سینمای جهان و بالاتر از آثار مطرحی چون «هیروشیما، عشق من» ساخته «آلن رنه»، «سه رنگ: آبی» به کارگردانی «کریستوف کیشلوفسکی»، «توهم بزرگ» به کارگردانی «ژان رنوار»، «چهارصد ضربه» از «فرانسوا تروفو»، «پاترپانچالی» ساخته «ساتیا جیت رای»، «آگوییرو، خشم خداوند» ساخته «ورنر هرتزوگ»، «زنگ تفریح» از «ژاک تاتی»، «دزد دوچرخه» به کارگردانی «ویتوریو دسیکا»، «ام» از «فریتز لانگ»، «آتلانت» ساخته «ژان ویگو»، «اسب تورین» از «بلا تار» و فیلم «جذابیت پنهان بورژوازی» ساخته «لوئیس بونوئل» قرار دارد که رتبه‌های چهاردهم تا بیست‌و‌پنجم این فهرست را به خود اختصاص داده‌اند. تعبیر نشریه «Far Out» در توصیف فیلم «کلوزآپ» چنین است: «عباس کیارستمی که بزرگ‌ترین فیلم‌ساز موج نو ایرانی است، در فیلم «کلوزآپ» به‌طرز ماهرانه‌ای مرز بین داستان و غیر‌داستان و فانتزی و واقعیت را در اثر پسامدرن خود زدوده است».
فیلم مطرح «کلوزآپ» اندکی بعد از ساخت و نمایش در سال 1368 در بسیاری از فستیوال‌های بزرگ دنیا به نمایش گذاشته شد و به دلیل نوع ساخت و نگاه ویژه کیارستمی در تلفیق سینمای مستند و رئال تحسین بسیاری از منتقدان و مخاطبانش را به‌همراه داشت. این فیلم بر اساس رتبه‌بندی نشریه سایت‌ اندساوند از بین ۵۰ فیلم برتر تاریخ سینما در رتبه چهل‌و‌هفتم قرار گرفت. این نشریه با دعوت از ۸۴۶ منتقد، برنامه‌ریز و توزیع‌کننده فیلم در نظرسنجی سایت اند‌ساوند، ۵۰ فیلم برتر تاریخ سینما را انتخاب کردند که فیلم کلوزآپ با کسب ۳۱ رأی در رتبه چهل‌و‌دوم بهترین فیلم‌های تاریخ سینما به انتخاب بنیاد فیلم بریتانیا قرار گرفت.
به بهانه قرار‌گرفتن این فیلم در فهرست 25 فیلم برتر غیرانگلیسی‌زبان تاریخ سینما با مجید برزگر فیلم‌ساز، درباره یکی از آثار مهم کارنامه عباس کیارستمی هم‌کلام شدیم. به تعبیر مجید برزگر «کلوزآپ » حتما یکی از مهم‌ترین فیلم‌های تاریخ سینماست. او گفت: «این فیلم بسیار تأثیرگذار بوده و هست. «کلوزآپ» مثل بسیاری از فیلم‌هایی که ممکن است سراسر داستانی یا فرا‌داستانی باشد، به این سؤال بسیار مهم می‌پردازد که واقعیت و حقیقت چیست؟ یا حقیقت مستند کجاست؟ آیا واقعیتی وجود دارد یا خیر؟ با تمام حرف‌ها و استدلال‌هایی که برای پاسخ به این سؤال در فیلم وجود دارد. در‌عین‌حال آقای کیارستمی با یک مهارت حیرت‌انگیز درباره موضوع حرف می‌زند و ما را به لایه‌های نهان آدمیان می‌برد. به تعبیری شاید موضوع مهم فیلم «کلوز‌آپ» ایمان است و این ایمان تا کجا می‌تواند پیشروی کند؟ به نظر می‌رسد بخش زیادی از فیلم بازسازی یک اتفاق مستند است، همان‌طورکه در فیلم می‌بینیم بخش زیادی از فیلم تحت کنترل آقای کیارستمی است و از دریچه نگاه او به شخصیت اصلی حسین سبزیان و خانواده قربانی، خانواده آقای آهنخواه می‌پردازد و البته شخصیت حقوقی آقای مخملباف».
او در بخش دیگری از صحبت‌هایش گفت: «فیلم بدون هیچ عنوان و اتفاقی با یک سکانس طولانی شروع می‌شود که در این سکانس یک خبرنگار و دو پلیس در یک ماشین به یک سمتی می‌روند تا یک فرد شیادی که ظاهرا خودش را به‌عنوان یک کارگردان مشهور جا زده و قصد دارد از خانواده‌ای مرفه سوءاستفاده کند، دستگیر کنند. سکانس کاملا داستانی به نظر می‌رسد اما صحنه‌پردازی و زمان‌بندی دقیق، جای درست دوربین و کارگردانی آقای کیارستمی، موضوع دیگری را برای ما روشن می‌کند. همان‌طور که در تیتراژ هم گمان می‌کنم نوشته شده، براساس اتفاقات واقعی ساخته شده و فیلم صحنه‌های مستند زیادی در دادگاه و لوکیشن‌های دیگر دارد و با‌این‌حال سعی می‌کند در کنار آنها با بازسازی واقعیت مرزهایی را جابه‌جا کند و ما را به رهیافت دیگری از واقعیت و حقیقت برساند».
کارگردان فیلم تحسین‌شده «پرویز» گفت: «به نظرم اگر این گزاره که آقای کیارستمی تلاش خودش را کرد تا واقعیت خالص و اصیل را در دل روایت‌ها، صدا و تصویر فیلم‌هایش استخراج کند و نمایش بدهد را در نظر بگیریم -که البته به نظرم این ظاهر کاری است که او انجام می‌داد و در حقیقت جهان ذهنی خودش را با مهارت در قالب یک واقعیت به ما نشان می‌داد -اگر اینها را به‌عنوان یک شاخصه از سینمای آقای کیارستمی بپذیریم، حتما «کلوزآپ»، این شاهکار جاودانی او، یکی از تأثیرگذارترین و جریان‌سازترین آثارش هم به شمار می‌آید. من گمان می‌کنم که «کلوزآپ» نقطه عطفی است در کارنامه آقای کیارستمی که از یک جریان رئالیسم که پیش از این تجربه می‌کرد، به آثار بعد از آن می‌رسد و این شکل‌و‌شمایل و وجه مستند‌گونه کاملا در حوزه و اختیار آقای کیارستمی، یک شاخص قلمداد می‌شود. همچنان که در فیلم 10 و دیگر آثار بعدی او حتی فیلمی مثل «طعم گیلاس» می‌بینیم».
او در بخش دیگری از صحبت‌هایش گفت: «فکر می‌کنم این اصالت و کمال که در «کلوزآپ» دیده می‌شود، نهایت قراری است که آقای کیارستمی در آن دوره به‌خصوص از سینما به آن رسیدند و میزان دقت و نحوه قرارگیری دوربینش این را به ما ثابت می‌کند. فکر می‌کنم همین‌طور که جایی خودشان گفتند بیش از اینکه تلاش کند واقعیت همه‌جانبه ماجرا را نمایش بدهد، سعی می‌کند یک حقیقت «تقریبی» و «ضمنی» از ماجرا به دست بدهد و این کاری است که همیشه در فیلم‌هایش انجام داده است. تقریبا شخصیت اصلی فیلم، آقای سبزیان، با وجود اینکه نقش یک آدم پشیمان را بازی می‌کند ولی می‌توان دید که همچنان در حال بازی‌کردن است. کاری که در واقعیت موضوع انجام داد. اینجا هم آقای کیارستمی با تیزهوشی از او به شکلی بازی می‌گیرد و سبزیان شخصیت را طوری بازی می‌کند و دیالوگ می‌گوید که حتی وقتی جایی از تولستوی نقل می‌کند، مطمئن نیستیم که خواسته آقای کیارستمی بوده و به او تأکید کرده این جملات را بگو یا حرف‌های خودش است؟ به‌هر‌حال «کلوزآپ» اثری است صمیمی و به‌شدت هنرمندانه و تأثیرگذار. فکر می‌کنم «کلوزآپ» بسیاری را مشتاق فیلم‌سازی کرد. اگرچه این شیوه و مسیرِ سهل‌و‌ممتنع آقای کیارستمی به‌سادگی قابل الگوبرداری نیست. اما فکر می‌کنم سلوک او در آثارش می‌تواند مسیر روشنی را برای سینمای آینده طراحی کند».
او در پایان گفت: «کلوزآپ محصول سال 1368 در ایران است؛ پایان دوره‌ای از فیلم‌سازی آقای کیارستمی. وقتی که دوربین آقای کیارستمی در جریان محاکمه واقعی سبزیان به‌طور کامل بر کلوزآپ و نمای نزدیک بر چهره او ثابت می‌ماند، اساس استراتژی فیلم را طراحی می‌کند و حضور نابازیگران همه در نقش‌های خودشان و طراحی دیالوگ‌ها و مکالمات آنها به‌طور عجیبی در دل ماجرا قرار گرفته است. درحالی‌که ماجرا پیش‌ از این فیلم اتفاق افتاده. همین موضوع و رویکرد و استراتژی در کارگردانی، ویژگی، وجه امتیاز و وجه تمایز او نسبت به دیگران است».
 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها