|

‌محو‌کنندگان گرداب خبرهای بی‌مایه

تورج فرهادی .‌ شهردار منطقه ۶ تهران

در میان تعطیلات عید غدیر و پایان هفته گذشته، مناسبتی در تقویم ایران قرار دارد که برای ایرانیان، یادآور تلاش‌های اصحاب رسانه است. نام‌گذاری سالروز شهادت شهید محمود صارمی به‌عنوان روز خبرنگار یکی از بهترین نام‌گذاری‌های مناسبتی سال‌های اخیر بوده است. محمود صارمی خبرنگاری بود که قربانی جهل و بی‌خردی دگم‌ترین و ضدبشرترین اندیشه زمانه‌ شد و در راه شفافیت و بیان حقیقت جان خویش را فدا کرد و بدل به نمادی برای نکوداشت و تکریم خبرنگاران و اهالی رسانه و اندیشه شد. خبرنگار به یک معنا چشم و گوش بینا و شنوای جامعه است که با «سلاح قلم» از «منافع مردم» پاسداری می‌کند و نقش او در سلامت و توسعه ابعاد مختلف زندگی اجتماعی تا حدی مهم و راهبردی است که تقویت یا تضعیف این لایه مهم از جامعه می‌تواند تبعات استراتژیک سیاسی و اجتماعی و اقتصادی را به دنبال بیاورد. اصولا رسانه نه به‌عنوان یک ابزار؛ بلکه به‌مثابه یک نهاد می‌تواند در تحلیل و شناخت درست و منطقی و همه‌جانبه یک رویداد یا یک پدیده به کمک و یاری مسئولان بشتابد و در فرایند تصمیم‌سازی و حتی نوع برخورد با پدیده‌ها بر متُد عقلانیت و بر مبنای خردورزی نقشی مهم و راهبردی را ایفا کند و در شرایط و همچنین در فضایی که هیجان و شناخت ناکافی بر سوژه یا رویدادی سایه انداخته است، می‌تواند در تصمیم‌گیری و اتخاذ رویکرد در مواجهه با ابعاد و تبعات و محتوا و مضمون پدیده‌ها با تکیه بر شفافیت، تأکید بر صداقت و تمرکز بر واقعیت فرایند و روند تصمیم‌گیری را تسهیل کند. بدیهی است که در عصر حاضر رسانه به جزئی جدایی‌ناپذیر از زندگی اجتماعی و فردی بدل شده است. در دنیای امروز تغییر و تحول به امری عادی تبدیل شده و دگرگونی و تغییر و تکامل که ذات جهان است، جوامع را به سمتی هدایت می‌کند که تغییر، جان‌مایه آن است؛ به‌طوری‌که می‌توان جامعه را هم به‌مثابه تاریخ دائما در حال تغییر و حرکت دید که این دگرگونی و شتاب و شیب تند تغییر در حوزه رسانه باعث شده جهان به سمت دهکده جهانی مک لوهان حرکت کند؛ به‌صورتی ‌که در کمترین و کوتاه‌ترین زمان ممکن مردم جهان از رویداد‌ها و حوادث مطلع می‌شوند و در برخورد و مواجهه با آنها و مبتنی بر نوع تحلیل و ماهیت رویکردی که رسانه در تفسیر و بررسی ابعاد یک رویداد به مخاطبان خود ارائه می‌کند، واکنش‌هایی در قبال آن نشان می‌دهند.

در یک رویکرد فرهنگی به رسانه و جامعه، به وسیله فرهنگ می‌توانیم به رهیافت و دریافتی روشن از نحوه شکل‌گیری، حرکت و تکامل و تداوم جامعه برسیم و فرهنگ را برآمده از دستاورد‌های مادی و معنوی انسان برای تأمین نیاز‌ها و تداوم زندگی اجتماعی و فردی او تفسیر کنیم که لاجرم ابعاد و سطوح زندگی فرد و جامعه را ارتقا دهد؛ به‌نحوی‌که نوسازی و فرهنگ‌پذیری در بستر و متن نهادینه‌کردن ارزش‌های «اخلاق اجتماعی» زندگی را روان‌تر می‌کند و اعتلای فکر و اندیشه را محقق می‌کند. از همین‌جاست که نقش راهبردی رسانه در تحقق این انگاره و استراتژی برجسته و پدیدار می‌شود. رابرت مرتون، جامعه‌شناس مشهور، معتقد است رسانه می‌تواند در بلند‌مدت ساختار‌های ارزشی را بسازد یا دگرگون کند. این گزاره می‌تواند این‌گونه تفسیر شود که با توجه به نقش رسانه و دامنه وسیع تأثیرگذاری آن که با درنوردیدن موانع زمانی و جغرافیایی ارزش‌ها و تحلیل و تفسیر خود را به دور‌افتاده‌ترین نقاط مخابره کند، ناگزیر هستیم استراتژی و مانیفستی جدید از مفهوم، محتوا، مضمون و کارکرد و کارویژه رسانه تهیه و تدوین کنیم که در بستر آن رسانه از یک ابزار و تکنیک برای جهت‌دادن به افکار عمومی و جامعه هدف، به یک نهاد و راهبرد برای ارتقا و تحکیم ارزش‌های اخلاق اجتماعی ارتقا پیدا کند که در این سیلاب و هجمه اطلاعاتی که جامعه را هدف قرار داده، با گرایش و سوق‌دادن رسانه به تحلیل و تفسیر و اعراض از یورش خبری، به پیوستگی و همبستگی نهاد‌ها و لایه‌های جامعه برای کنترل و مهار تکانه‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی منجر شود. بی‌شک برای رسیدن به این هدف نقش خبرنگاران و اصحاب رسانه بی‌بدیل و کم‌نظیر خواهد بود؛ به‌طوری‌که می‌توانند با تعمیق فهم رسانه‌ای و تلاش برای آگاه‌سازی جامعه به وسیله مفهوم‌سازی و تقویت قدرت تحلیل و تفسیر شهروندان، توانایی تمییز و تفسیر درست و منطقی ابعاد یک رویداد را گسترش دهند و جامعه را از گرداب خبر‌های بی‌مایه مصون نگه دارند.

در میان تعطیلات عید غدیر و پایان هفته گذشته، مناسبتی در تقویم ایران قرار دارد که برای ایرانیان، یادآور تلاش‌های اصحاب رسانه است. نام‌گذاری سالروز شهادت شهید محمود صارمی به‌عنوان روز خبرنگار یکی از بهترین نام‌گذاری‌های مناسبتی سال‌های اخیر بوده است. محمود صارمی خبرنگاری بود که قربانی جهل و بی‌خردی دگم‌ترین و ضدبشرترین اندیشه زمانه‌ شد و در راه شفافیت و بیان حقیقت جان خویش را فدا کرد و بدل به نمادی برای نکوداشت و تکریم خبرنگاران و اهالی رسانه و اندیشه شد. خبرنگار به یک معنا چشم و گوش بینا و شنوای جامعه است که با «سلاح قلم» از «منافع مردم» پاسداری می‌کند و نقش او در سلامت و توسعه ابعاد مختلف زندگی اجتماعی تا حدی مهم و راهبردی است که تقویت یا تضعیف این لایه مهم از جامعه می‌تواند تبعات استراتژیک سیاسی و اجتماعی و اقتصادی را به دنبال بیاورد. اصولا رسانه نه به‌عنوان یک ابزار؛ بلکه به‌مثابه یک نهاد می‌تواند در تحلیل و شناخت درست و منطقی و همه‌جانبه یک رویداد یا یک پدیده به کمک و یاری مسئولان بشتابد و در فرایند تصمیم‌سازی و حتی نوع برخورد با پدیده‌ها بر متُد عقلانیت و بر مبنای خردورزی نقشی مهم و راهبردی را ایفا کند و در شرایط و همچنین در فضایی که هیجان و شناخت ناکافی بر سوژه یا رویدادی سایه انداخته است، می‌تواند در تصمیم‌گیری و اتخاذ رویکرد در مواجهه با ابعاد و تبعات و محتوا و مضمون پدیده‌ها با تکیه بر شفافیت، تأکید بر صداقت و تمرکز بر واقعیت فرایند و روند تصمیم‌گیری را تسهیل کند. بدیهی است که در عصر حاضر رسانه به جزئی جدایی‌ناپذیر از زندگی اجتماعی و فردی بدل شده است. در دنیای امروز تغییر و تحول به امری عادی تبدیل شده و دگرگونی و تغییر و تکامل که ذات جهان است، جوامع را به سمتی هدایت می‌کند که تغییر، جان‌مایه آن است؛ به‌طوری‌که می‌توان جامعه را هم به‌مثابه تاریخ دائما در حال تغییر و حرکت دید که این دگرگونی و شتاب و شیب تند تغییر در حوزه رسانه باعث شده جهان به سمت دهکده جهانی مک لوهان حرکت کند؛ به‌صورتی ‌که در کمترین و کوتاه‌ترین زمان ممکن مردم جهان از رویداد‌ها و حوادث مطلع می‌شوند و در برخورد و مواجهه با آنها و مبتنی بر نوع تحلیل و ماهیت رویکردی که رسانه در تفسیر و بررسی ابعاد یک رویداد به مخاطبان خود ارائه می‌کند، واکنش‌هایی در قبال آن نشان می‌دهند.

در یک رویکرد فرهنگی به رسانه و جامعه، به وسیله فرهنگ می‌توانیم به رهیافت و دریافتی روشن از نحوه شکل‌گیری، حرکت و تکامل و تداوم جامعه برسیم و فرهنگ را برآمده از دستاورد‌های مادی و معنوی انسان برای تأمین نیاز‌ها و تداوم زندگی اجتماعی و فردی او تفسیر کنیم که لاجرم ابعاد و سطوح زندگی فرد و جامعه را ارتقا دهد؛ به‌نحوی‌که نوسازی و فرهنگ‌پذیری در بستر و متن نهادینه‌کردن ارزش‌های «اخلاق اجتماعی» زندگی را روان‌تر می‌کند و اعتلای فکر و اندیشه را محقق می‌کند. از همین‌جاست که نقش راهبردی رسانه در تحقق این انگاره و استراتژی برجسته و پدیدار می‌شود. رابرت مرتون، جامعه‌شناس مشهور، معتقد است رسانه می‌تواند در بلند‌مدت ساختار‌های ارزشی را بسازد یا دگرگون کند. این گزاره می‌تواند این‌گونه تفسیر شود که با توجه به نقش رسانه و دامنه وسیع تأثیرگذاری آن که با درنوردیدن موانع زمانی و جغرافیایی ارزش‌ها و تحلیل و تفسیر خود را به دور‌افتاده‌ترین نقاط مخابره کند، ناگزیر هستیم استراتژی و مانیفستی جدید از مفهوم، محتوا، مضمون و کارکرد و کارویژه رسانه تهیه و تدوین کنیم که در بستر آن رسانه از یک ابزار و تکنیک برای جهت‌دادن به افکار عمومی و جامعه هدف، به یک نهاد و راهبرد برای ارتقا و تحکیم ارزش‌های اخلاق اجتماعی ارتقا پیدا کند که در این سیلاب و هجمه اطلاعاتی که جامعه را هدف قرار داده، با گرایش و سوق‌دادن رسانه به تحلیل و تفسیر و اعراض از یورش خبری، به پیوستگی و همبستگی نهاد‌ها و لایه‌های جامعه برای کنترل و مهار تکانه‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی منجر شود. بی‌شک برای رسیدن به این هدف نقش خبرنگاران و اصحاب رسانه بی‌بدیل و کم‌نظیر خواهد بود؛ به‌طوری‌که می‌توانند با تعمیق فهم رسانه‌ای و تلاش برای آگاه‌سازی جامعه به وسیله مفهوم‌سازی و تقویت قدرت تحلیل و تفسیر شهروندان، توانایی تمییز و تفسیر درست و منطقی ابعاد یک رویداد را گسترش دهند و جامعه را از گرداب خبر‌های بی‌مایه مصون نگه دارند.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها