رهنمودهایی برای خودروسازان بزرگ
محمدهادی موقعی دبیرکل انجمن ملی لیزینگ ایران
بحران پاندمی ناشی از ویروس کووید-19 فقط دستگاه تنفسی انسانها را درگیر نمیکند؛ بلکه با ورود به شریانهای تنفسی بنگاههای اقتصادی و شرکتها آنها را نیز درگیر میکند و چه بسا بر اثر تخریب دستگاه تنفسی سرنوشتی مرگبار نیز برای آنان رقم بخورد.
انسانهای سالم و دارای توان دفاعی در بدن خود در صورت نداشتن بیماریهای زمینهای از تهاجم ویروس کووید-19 در امان خواهند بود؛ ولی انسانهای دارای ناتوانی در ایمنی و بیماریهای زمینهای در معرض تخریب دستگاه تنفسی قرار گرفته و شاید با عواقبی وخیم روبهرو شده یا با زندگی خداحافظی کنند. شرکتها و کسبوکارها نیز همین وضعیت را در پاندمی دارند. شرکتهای بزرگ مانند انسانهای قوی و سالم و «SME»ها مانند انسانهای ضعیف و بیمار در مقابل این ویروس قرار میگیرند.
برای درک بهتر موضوع در آغاز به ساختمان دستگاه تنفسی بنگاه اقتصادی نگاهی میافکنیم. دستگاه تنفسی بنگاه اقتصادی «سرمایه در گردش» است. سرمایه در گردش مثل ساختمان ریه انسان دو شش دارد. شش سمت راست شامل موجودی نقد، حسابهای دریافتنی و موجودی کالاست و شش سمت چپ شامل حسابهای پرداختنی و وامهای کوتاهمدت است. همه این عناصر روی هم شریان اصلی دم و بازدم هوا در ریه بنگاه اقتصادی را ایجاد میکنند.
در بحرانهای مالی، اولین نقطه ورود آسیب «سرمایه در گردش» است. در سرمایه در گردش نیز اولین نقطه ورود آسیب، حسابهای دریافتنی است. کاهش در فروش، کاهش در تقاضا و کمبود نقدینگی شرکتهای بدهکار و خریداران محصول و خدمات، منجر به قفلشدن حسابهای دریافتنی میشود و سپس به قفلشدن گردش موجودی کالا و در پیامد آن قفلشدن حسابهای پرداختنی و افزایش تعهدات پرداختنی و هزینههای مالی و عدم پرداخت هزینههای جاری منجر میشود. همین فرایند در صورت ماندگاری، شریانهای تنفسی بنگاه را میبندد و شاید مرگ در کمین شرکت باشد.
شرکتهای بزرگ مثل انسانهای سالم در مقابل بحران پاندمی واکنش نشان میدهند. دسترسی به منابع بزرگ اعتبار، تمدید تسهیلات، تمدید حسابهای پرداختنی، وثیقهگذاشتن داراییها و مهمتر از همه پیشفروش و... همهوهمه از توانمندیهای بدن و پیکر شرکتهای بزرگ است و حال بشنوید از شرکتهای کوچک و متوسط که بانکها تمایلی به تمدید تسهیلات آنان ندارند، کمکهایی از دولت نمیرسد یا در فرایند بوروکراسی قرار میگیرد و شاید نوشداروی بعد از مرگ سهراب شود. طلبکاران پا بر گلوی آنها میگذارند و بدهکاران آنها با قلدری برخورد میکنند؛ دارایی برای وثیقهگذاری ندارند و هزینههای جاری آنان فشار روزافزونی را وارد میکند. شرکتهای کوچک و متوسط در زنجیره عرضه شرکتهای بزرگ عمدتا قطعات و محصولات تکمیلی را تولید یا خدمات زنجیره را ارائه میدهند. غفلت شرکتهای بزرگ از SMEها یکی از عوامل نابودی کسبوکارهای موجود در زنجیره است. مقررات بازل نیز برای بانکها الزاماتی را در کنترل ریسک دارد. بانکها برای اجرای این الزامات صلاح خود را در اعطای وام یا استمهال وامها برای شرکتهای بزرگ میدانند. مقررات بازل SMEها را فراموش کرده است.
نکته اینجاست که شرکتهای بزرگ از بازگشت آثار شکست SMEها در پاندمی به خودشان غافلاند. حقوق کارکنان و تعهدات و هزینههای جاری خود را پرداخت میکنند و از شکنجه بیمار در زیر دستگاه تنفس بیخبرند. آیا راهکارهایی برای کمک به SMEها وجود دارند؟ کمکهای مخصوص به شرکتهای کوچک و متوسط در سه دسته زیر قرار میگیرند:
اول: کمکهای دولت
در آمریکا برنامهای با عنوان PPP (Paycheck Protection Program) برای تقویت نقدینگی این کسبوکارها طراحی شد. در اروپا نهتنها دولتهای ملی؛ بلکه اتحادیه اروپا نیز برنامههای مدونی را برای کمک طراحی و ابلاغ کردند.
دوم: کمکهای شرکتهای بزرگ و صاحب زنجیره عرضه
مهمتر از کمکهای دولت، کمکهای شرکتهای بزرگ است. نبض کلام در این نوشته کوتاه تمرکز بر معرفی روشهای نوآورانه در کمکهای شرکتهای بزرگ است. محور این راهحلها تأمین مالی است.
سوم: برنامههای داخلی و بازطراحیها در شرکتهای کوچک و متوسط
محور برنامههای داخلی شرکتهای کوچک و متوسط بر بازطراحی و بازنگری در فرایندهای گردش موجودیها قرار دارد.
در قسمت دوم این نوشتار به معرفی ابزارهای مالی ویژه مقابله با بحران مالی پاندمی و کمکهای یادشده بهویژه شرکتهای بزرگ خواهیم پرداخت.
بحران پاندمی ناشی از ویروس کووید-19 فقط دستگاه تنفسی انسانها را درگیر نمیکند؛ بلکه با ورود به شریانهای تنفسی بنگاههای اقتصادی و شرکتها آنها را نیز درگیر میکند و چه بسا بر اثر تخریب دستگاه تنفسی سرنوشتی مرگبار نیز برای آنان رقم بخورد.
انسانهای سالم و دارای توان دفاعی در بدن خود در صورت نداشتن بیماریهای زمینهای از تهاجم ویروس کووید-19 در امان خواهند بود؛ ولی انسانهای دارای ناتوانی در ایمنی و بیماریهای زمینهای در معرض تخریب دستگاه تنفسی قرار گرفته و شاید با عواقبی وخیم روبهرو شده یا با زندگی خداحافظی کنند. شرکتها و کسبوکارها نیز همین وضعیت را در پاندمی دارند. شرکتهای بزرگ مانند انسانهای قوی و سالم و «SME»ها مانند انسانهای ضعیف و بیمار در مقابل این ویروس قرار میگیرند.
برای درک بهتر موضوع در آغاز به ساختمان دستگاه تنفسی بنگاه اقتصادی نگاهی میافکنیم. دستگاه تنفسی بنگاه اقتصادی «سرمایه در گردش» است. سرمایه در گردش مثل ساختمان ریه انسان دو شش دارد. شش سمت راست شامل موجودی نقد، حسابهای دریافتنی و موجودی کالاست و شش سمت چپ شامل حسابهای پرداختنی و وامهای کوتاهمدت است. همه این عناصر روی هم شریان اصلی دم و بازدم هوا در ریه بنگاه اقتصادی را ایجاد میکنند.
در بحرانهای مالی، اولین نقطه ورود آسیب «سرمایه در گردش» است. در سرمایه در گردش نیز اولین نقطه ورود آسیب، حسابهای دریافتنی است. کاهش در فروش، کاهش در تقاضا و کمبود نقدینگی شرکتهای بدهکار و خریداران محصول و خدمات، منجر به قفلشدن حسابهای دریافتنی میشود و سپس به قفلشدن گردش موجودی کالا و در پیامد آن قفلشدن حسابهای پرداختنی و افزایش تعهدات پرداختنی و هزینههای مالی و عدم پرداخت هزینههای جاری منجر میشود. همین فرایند در صورت ماندگاری، شریانهای تنفسی بنگاه را میبندد و شاید مرگ در کمین شرکت باشد.
شرکتهای بزرگ مثل انسانهای سالم در مقابل بحران پاندمی واکنش نشان میدهند. دسترسی به منابع بزرگ اعتبار، تمدید تسهیلات، تمدید حسابهای پرداختنی، وثیقهگذاشتن داراییها و مهمتر از همه پیشفروش و... همهوهمه از توانمندیهای بدن و پیکر شرکتهای بزرگ است و حال بشنوید از شرکتهای کوچک و متوسط که بانکها تمایلی به تمدید تسهیلات آنان ندارند، کمکهایی از دولت نمیرسد یا در فرایند بوروکراسی قرار میگیرد و شاید نوشداروی بعد از مرگ سهراب شود. طلبکاران پا بر گلوی آنها میگذارند و بدهکاران آنها با قلدری برخورد میکنند؛ دارایی برای وثیقهگذاری ندارند و هزینههای جاری آنان فشار روزافزونی را وارد میکند. شرکتهای کوچک و متوسط در زنجیره عرضه شرکتهای بزرگ عمدتا قطعات و محصولات تکمیلی را تولید یا خدمات زنجیره را ارائه میدهند. غفلت شرکتهای بزرگ از SMEها یکی از عوامل نابودی کسبوکارهای موجود در زنجیره است. مقررات بازل نیز برای بانکها الزاماتی را در کنترل ریسک دارد. بانکها برای اجرای این الزامات صلاح خود را در اعطای وام یا استمهال وامها برای شرکتهای بزرگ میدانند. مقررات بازل SMEها را فراموش کرده است.
نکته اینجاست که شرکتهای بزرگ از بازگشت آثار شکست SMEها در پاندمی به خودشان غافلاند. حقوق کارکنان و تعهدات و هزینههای جاری خود را پرداخت میکنند و از شکنجه بیمار در زیر دستگاه تنفس بیخبرند. آیا راهکارهایی برای کمک به SMEها وجود دارند؟ کمکهای مخصوص به شرکتهای کوچک و متوسط در سه دسته زیر قرار میگیرند:
اول: کمکهای دولت
در آمریکا برنامهای با عنوان PPP (Paycheck Protection Program) برای تقویت نقدینگی این کسبوکارها طراحی شد. در اروپا نهتنها دولتهای ملی؛ بلکه اتحادیه اروپا نیز برنامههای مدونی را برای کمک طراحی و ابلاغ کردند.
دوم: کمکهای شرکتهای بزرگ و صاحب زنجیره عرضه
مهمتر از کمکهای دولت، کمکهای شرکتهای بزرگ است. نبض کلام در این نوشته کوتاه تمرکز بر معرفی روشهای نوآورانه در کمکهای شرکتهای بزرگ است. محور این راهحلها تأمین مالی است.
سوم: برنامههای داخلی و بازطراحیها در شرکتهای کوچک و متوسط
محور برنامههای داخلی شرکتهای کوچک و متوسط بر بازطراحی و بازنگری در فرایندهای گردش موجودیها قرار دارد.
در قسمت دوم این نوشتار به معرفی ابزارهای مالی ویژه مقابله با بحران مالی پاندمی و کمکهای یادشده بهویژه شرکتهای بزرگ خواهیم پرداخت.