|

چرا برای جان خود ارزشی قائل نیستیم؟

نبی‌الله عشقی‌ثانی

تلفات انسانی تصادفات جاده‌ای کشور سالانه 28 هزار نفر است، در کمتر کشوری این همه انسان جانشان را در تصادفات از دست می‌دهند. چرا چنین هستیم؟ تعداد فوت‌شدگان بر اثر موج دوم بیماری کرونا روزانه از 220 نفر فراتر رفته است، مردم لحظه‌به‌لحظه از تلفات این بیماری به یکدیگر پیام می‌دهند و اظهار تأسف می‌کنند، مسئولان حوزه‌های بهداشت و درمان همه‌روزه از مردم می‌خواهند از شرکت در اجتماعات خودداری کنند، ماسک بزنند و فاصله اجتماعی را رعایت کنند. با وجود این بسیاری گوش شنوا ندارند. اگرچه شاهد مرگ‌و‌میر نزدیکان و آشنایانشان هستند، خود را از دیگران مستثنا می‌پندارند اما وقتی دچار بیماری شدیم چندین پزشک را عوض می‌کنیم، آزمایش‌های تشخیصی متعدد می‌دهیم، داروهای کمیاب را با قیمت‌های نجومی می‌خریم تا بر بیماری فائق آییم، پس جانمان را دوست داریم اما به هشدارهای مراقبتی و پیشگیری که هزینه‌ای هم ندارد، توجه نمی‌کنیم. ما را چه شده است که این‌گونه رفتار می‌کنیم؟ چرا آینده‌نگر نیستیم؟ چرا پیشگیری نمی‌کنیم؟ تنها وقتی بیدار می‌شویم که کار از کار گذشته است. ما افراد مبتلا را می‌بینیم که چه سختی‌هایی را برای درمانشان متحمل می‌شوند و با چه دردسر و مشقاتی دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند و در وضعیت خطرناکی به سر می‌برند. همه اینها را می‌بینیم و می‌شنویم اما باور نمی‌کنیم که این بیماری سراغ ما هم می‌آید، درحالی‌که می‌توانیم با چند اقدام ساده و کم‌هزینه از ابتلای خودمان و دیگران به بیماری پیشگیری کنیم اما رعایت نمی‌کنیم. آیا به‌لحاظ روان‌شناسی اجتماعی و خصوصیات شخصیتی و فرهنگی دارای ویژگی به‌خصوصی هستیم، ما جزء کدام گروه از این طبقه‌بندی هستیم که کشف و تحلیل کرده‌اند و گفته‌اند: آن کس که نداند و بداند که نداند اندک اندک خرک خویش به مقصد برساند/ آن کس که نداند و نداند که نداند در جهل مرکب ابدالدهر بماند
راستی ما جزء کدام دسته‌ایم؟
اگر باور کنیم که نمی‌دانیم این احتمال وجود دارد که با تلاش‌کردن و دانستن، با پذیرش توصیه‌ها و سفارشات و تأکیدات آنان که می‌دانند راه خود را پیدا کنیم و دست به اقدامات پیشگیرانه بزنیم، در این صورت اسم ما جزء مبتلایان و فوت‌شدگان کووید‌19 نخواهد بود. به نظر می‌رسد بیشتر ما نمی‌دانیم که نمی‌دانیم، پس برای دانستن بکوشیم و صمیمانه باور کنیم و بپذیریم که نمی‌دانیم؛ آن‌گاه این احتمال وجود دارد که با دانستن، با پذیرش توصیه‌ها و سفارشات و تأکیدات، راه خود را بیابیم و دست به اقدامات پیشگیرانه بزنیم؛ تنها در این صورت است که اسم ما جزء مبتلاشدگان و فوت‌شدگان کووید‌19 نخواهد بود.
خواهش ما این است، باور کنیم اگر دست به اقدامات پیشگیرانه و رعایت نکات بهداشتی و ایمنی بزنیم، جان خود و دیگران را حفظ خواهیم کرد و اگر به ندانستن خود ادامه دهیم، زمان زیادی نخواهد گذشت که با کمال تأسف و تأثر دیگران خواهند گفت «نمی‌دانست و نه می‌خواست بداند، خدایش رحمت کند».
تلفات انسانی تصادفات جاده‌ای کشور سالانه 28 هزار نفر است، در کمتر کشوری این همه انسان جانشان را در تصادفات از دست می‌دهند. چرا چنین هستیم؟ تعداد فوت‌شدگان بر اثر موج دوم بیماری کرونا روزانه از 220 نفر فراتر رفته است، مردم لحظه‌به‌لحظه از تلفات این بیماری به یکدیگر پیام می‌دهند و اظهار تأسف می‌کنند، مسئولان حوزه‌های بهداشت و درمان همه‌روزه از مردم می‌خواهند از شرکت در اجتماعات خودداری کنند، ماسک بزنند و فاصله اجتماعی را رعایت کنند. با وجود این بسیاری گوش شنوا ندارند. اگرچه شاهد مرگ‌و‌میر نزدیکان و آشنایانشان هستند، خود را از دیگران مستثنا می‌پندارند اما وقتی دچار بیماری شدیم چندین پزشک را عوض می‌کنیم، آزمایش‌های تشخیصی متعدد می‌دهیم، داروهای کمیاب را با قیمت‌های نجومی می‌خریم تا بر بیماری فائق آییم، پس جانمان را دوست داریم اما به هشدارهای مراقبتی و پیشگیری که هزینه‌ای هم ندارد، توجه نمی‌کنیم. ما را چه شده است که این‌گونه رفتار می‌کنیم؟ چرا آینده‌نگر نیستیم؟ چرا پیشگیری نمی‌کنیم؟ تنها وقتی بیدار می‌شویم که کار از کار گذشته است. ما افراد مبتلا را می‌بینیم که چه سختی‌هایی را برای درمانشان متحمل می‌شوند و با چه دردسر و مشقاتی دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند و در وضعیت خطرناکی به سر می‌برند. همه اینها را می‌بینیم و می‌شنویم اما باور نمی‌کنیم که این بیماری سراغ ما هم می‌آید، درحالی‌که می‌توانیم با چند اقدام ساده و کم‌هزینه از ابتلای خودمان و دیگران به بیماری پیشگیری کنیم اما رعایت نمی‌کنیم. آیا به‌لحاظ روان‌شناسی اجتماعی و خصوصیات شخصیتی و فرهنگی دارای ویژگی به‌خصوصی هستیم، ما جزء کدام گروه از این طبقه‌بندی هستیم که کشف و تحلیل کرده‌اند و گفته‌اند: آن کس که نداند و بداند که نداند اندک اندک خرک خویش به مقصد برساند/ آن کس که نداند و نداند که نداند در جهل مرکب ابدالدهر بماند
راستی ما جزء کدام دسته‌ایم؟
اگر باور کنیم که نمی‌دانیم این احتمال وجود دارد که با تلاش‌کردن و دانستن، با پذیرش توصیه‌ها و سفارشات و تأکیدات آنان که می‌دانند راه خود را پیدا کنیم و دست به اقدامات پیشگیرانه بزنیم، در این صورت اسم ما جزء مبتلایان و فوت‌شدگان کووید‌19 نخواهد بود. به نظر می‌رسد بیشتر ما نمی‌دانیم که نمی‌دانیم، پس برای دانستن بکوشیم و صمیمانه باور کنیم و بپذیریم که نمی‌دانیم؛ آن‌گاه این احتمال وجود دارد که با دانستن، با پذیرش توصیه‌ها و سفارشات و تأکیدات، راه خود را بیابیم و دست به اقدامات پیشگیرانه بزنیم؛ تنها در این صورت است که اسم ما جزء مبتلاشدگان و فوت‌شدگان کووید‌19 نخواهد بود.
خواهش ما این است، باور کنیم اگر دست به اقدامات پیشگیرانه و رعایت نکات بهداشتی و ایمنی بزنیم، جان خود و دیگران را حفظ خواهیم کرد و اگر به ندانستن خود ادامه دهیم، زمان زیادی نخواهد گذشت که با کمال تأسف و تأثر دیگران خواهند گفت «نمی‌دانست و نه می‌خواست بداند، خدایش رحمت کند».
 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها