زندگی سیاسی قوامالسلطنه
قوامالسلطنه از قدرتمندترین و جنجالیترین سیاستمداران عصر ناصری و پهلوی است. او کار خود را در آخرین سالهای سلطنت ناصرالدینشاه در دربار آغاز کرد و در دوران سلطنت پنج پادشاه دیگر مصدر مقامات بزرگی شد. قبل از مشروطیت دو بار رئیسدفتر اختصاصی دو صدراعظم شد و مدتی هم ریاست دفتر مخصوص مظفرالدینشاه را عهدهدار بود. قوامالسلطنه در 40 سال، 24 دفعه وزارت امور خارجه را عهدهدار بود، چهار نوبت وزیر مالیه شد و دو دفعه هم به وزارت جنگ منصوب شد و یک بار هم وزارت عدلیه را بر عهده گرفت. وی در 31 سال پنج بار جامه صدارت پوشید و 10 کابینه معرفی کرد و 11 فرمان نخستوزیری برای او صادر شد. علاوه بر مناصب ذکرشده، سه سال فرمانروای کل خراسان و سیستان بود. دو دوره (ادوار چهارم و پنجم) وکیل دارالشورای ملی شد. در سال 1300 به مدت 52 روز محبوس شد و قریب هفت سال (از 1302 تا 1309) در اروپا در تبعید به سر میبرد و 11 سال در لاهیجان تحت نظر نظمیه قرار داشت. در سال 1331 پس از نخستوزیری پنجروزه خود و قیام 30 تیر، چندی دربهدر و متواری و سرانجام تحت تعقیب جزایی قرار گرفت و به موجب قرار بازپرس، حق خروج از حوزه قضائی تهران از او سلب
شد.
باقر عاقلی در کتاب «قوامالسلطنه» که حاصل تحقیقی است دامنهدار بر اساس منابع و اسناد متعدد و معتبر، شرح زندگانی پرماجرا و پرفرازونشیب احمد قوام را به تفصیل شرح میدهد. قوامالسلطنه در پنج نوبتی که زمام امور را در دست گرفت، با جنجال وارد کار شد و با هیاهو و سروصدا از صحنه خارج شد. در نخستین روزهای خرداد 1300 وی در زندان عشرتآباد زندانی بود که ناگاه درِ زندان باز شد و شهابالدوله شمس ملکآرا، رئیس تشریفات دربار سلطان احمدشاه، به ملاقات قوامالسلطنه آمد و به اتفاق او به کاخ فرحآباد رفته، فرمان رئیسالوزرایی دریافت کرد و در همان ملاقات موافقت احمدشاه را برای آزادی زندانیان سیاسی سیدضیاءالدین که حدود 200 نفر بودند، جلب و روز بعد تمام آنها را آزاد و چند نفر از آنها را وارد کابینه خود کرد. قوام از آغاز این دوره از رئیسالوزرایی خود بلادرنگ مجلس چهارم را افتتاح کرد و به قیامهای کلنل محمدتقیخان در خراسان، میرزاکوچکخان در گیلان، امیرمؤید سوادکوهی در مازندران و سعدالدوله در تنکابن خاتمه داد. در همین نوبت برای مصدقالسلطنه، وزیر مالیه خود، از مجلس اختیاراتی گرفت و به اصلاح امور مالی پرداخت و چارچوب بودجه
مملکتی را برای اولین بار به مجلس برد. او پس از 9 ماه زمامداری در دفاع از وزیر مالیه خود از کار کنارهگیری کرد و جای خود را به مشیرالدوله داد. در دوران کوتاه صدارت مشیرالدوله، سردار سپه، وزیر جنگ، با استفاده از محافظهکاری دولت به سایر وزارتخانهها دستدرازی کرد و ازجمله اداره خالصجات و مالیاتهای مستقیم را که درآمد نقدی داشت، زیر سلطه خود گرفت و حکومت نظامی را در تهران و سایر شهرها برقرار کرد و با مطبوعات رفتاری خصمانه آغاز کرد. پس از مدتی کوتاه به علت ناتوانی مشیرالدوله در مقاومت علیه رضاخان، قوام دوباره به زمامداری بازگشت؛ زیرا فقط او بود که میتوانست جلوی تندرویها و ماجراجوییهای رضاخان را بگیرد. قوام در دوره دوم نخستوزیری خود (سال 1301) اقدامات مؤثری انجام داد ازجمله قانون هیئتمنصفه و محاکمه وزرا را تقدیم مجلس کرد و به تصویب رساند، قانون استخدام را تهیه و تسلیم مجلس کرد، قانون تشکیل خزانهداری کل را به تصویب مجلس رساند، قانون اعزام محصلان نظامی به اروپا را در مجلس به تصویب رساند و قوانین حقالارض خالصه و مالیات بر کتیرا را در مجلس گذراند، قوانین استخدام قضات، اصول محاکمات حقوقی، اصول محاکمات و صلح
نواحی تماما در این دوره با تلاش قوام تصویب شد. او به علت سنگاندازیهای رضاخان و ازدستدادن اکثریت حامی خود در مجلس، در بهمن 1301 استعفای خود را تقدیم احمدشاه کرد. در مهر 1302 به وزارت جنگ احضار شد و پس از بازجویی بازداشت شد؛ ظاهرا اتهام او رهبری شبکهای بوده است که قصد ترور رضاخان، سردار سپه را داشته است. این پرونده ساخته و پرداخته پلیس بود. او پس از 14 روز بازداشت در زندان قزاقخانه، آزاد شد و به اروپا رفت. او تا 1309 در پاریس زیست و در آن سال اجازه ورود او به کشور داده شد. نقشآفرینی قوامالسلطنه در دوره محمدرضا پهلوی ادامه یافت و او سه بار دیگر، البته کوتاهمدت، نخستوزیر ایران شد و در وقایع مهمی همچون ماجرای فرقه دموکرات آذربایجان، مذاکره با استالین و ماجرای امتیاز نفت شمال و قیام 30 تیر حضور داشت که در این کتاب به تفصیل به آنها پرداخته شده است.
قوامالسلطنه از قدرتمندترین و جنجالیترین سیاستمداران عصر ناصری و پهلوی است. او کار خود را در آخرین سالهای سلطنت ناصرالدینشاه در دربار آغاز کرد و در دوران سلطنت پنج پادشاه دیگر مصدر مقامات بزرگی شد. قبل از مشروطیت دو بار رئیسدفتر اختصاصی دو صدراعظم شد و مدتی هم ریاست دفتر مخصوص مظفرالدینشاه را عهدهدار بود. قوامالسلطنه در 40 سال، 24 دفعه وزارت امور خارجه را عهدهدار بود، چهار نوبت وزیر مالیه شد و دو دفعه هم به وزارت جنگ منصوب شد و یک بار هم وزارت عدلیه را بر عهده گرفت. وی در 31 سال پنج بار جامه صدارت پوشید و 10 کابینه معرفی کرد و 11 فرمان نخستوزیری برای او صادر شد. علاوه بر مناصب ذکرشده، سه سال فرمانروای کل خراسان و سیستان بود. دو دوره (ادوار چهارم و پنجم) وکیل دارالشورای ملی شد. در سال 1300 به مدت 52 روز محبوس شد و قریب هفت سال (از 1302 تا 1309) در اروپا در تبعید به سر میبرد و 11 سال در لاهیجان تحت نظر نظمیه قرار داشت. در سال 1331 پس از نخستوزیری پنجروزه خود و قیام 30 تیر، چندی دربهدر و متواری و سرانجام تحت تعقیب جزایی قرار گرفت و به موجب قرار بازپرس، حق خروج از حوزه قضائی تهران از او سلب
شد.
باقر عاقلی در کتاب «قوامالسلطنه» که حاصل تحقیقی است دامنهدار بر اساس منابع و اسناد متعدد و معتبر، شرح زندگانی پرماجرا و پرفرازونشیب احمد قوام را به تفصیل شرح میدهد. قوامالسلطنه در پنج نوبتی که زمام امور را در دست گرفت، با جنجال وارد کار شد و با هیاهو و سروصدا از صحنه خارج شد. در نخستین روزهای خرداد 1300 وی در زندان عشرتآباد زندانی بود که ناگاه درِ زندان باز شد و شهابالدوله شمس ملکآرا، رئیس تشریفات دربار سلطان احمدشاه، به ملاقات قوامالسلطنه آمد و به اتفاق او به کاخ فرحآباد رفته، فرمان رئیسالوزرایی دریافت کرد و در همان ملاقات موافقت احمدشاه را برای آزادی زندانیان سیاسی سیدضیاءالدین که حدود 200 نفر بودند، جلب و روز بعد تمام آنها را آزاد و چند نفر از آنها را وارد کابینه خود کرد. قوام از آغاز این دوره از رئیسالوزرایی خود بلادرنگ مجلس چهارم را افتتاح کرد و به قیامهای کلنل محمدتقیخان در خراسان، میرزاکوچکخان در گیلان، امیرمؤید سوادکوهی در مازندران و سعدالدوله در تنکابن خاتمه داد. در همین نوبت برای مصدقالسلطنه، وزیر مالیه خود، از مجلس اختیاراتی گرفت و به اصلاح امور مالی پرداخت و چارچوب بودجه
مملکتی را برای اولین بار به مجلس برد. او پس از 9 ماه زمامداری در دفاع از وزیر مالیه خود از کار کنارهگیری کرد و جای خود را به مشیرالدوله داد. در دوران کوتاه صدارت مشیرالدوله، سردار سپه، وزیر جنگ، با استفاده از محافظهکاری دولت به سایر وزارتخانهها دستدرازی کرد و ازجمله اداره خالصجات و مالیاتهای مستقیم را که درآمد نقدی داشت، زیر سلطه خود گرفت و حکومت نظامی را در تهران و سایر شهرها برقرار کرد و با مطبوعات رفتاری خصمانه آغاز کرد. پس از مدتی کوتاه به علت ناتوانی مشیرالدوله در مقاومت علیه رضاخان، قوام دوباره به زمامداری بازگشت؛ زیرا فقط او بود که میتوانست جلوی تندرویها و ماجراجوییهای رضاخان را بگیرد. قوام در دوره دوم نخستوزیری خود (سال 1301) اقدامات مؤثری انجام داد ازجمله قانون هیئتمنصفه و محاکمه وزرا را تقدیم مجلس کرد و به تصویب رساند، قانون استخدام را تهیه و تسلیم مجلس کرد، قانون تشکیل خزانهداری کل را به تصویب مجلس رساند، قانون اعزام محصلان نظامی به اروپا را در مجلس به تصویب رساند و قوانین حقالارض خالصه و مالیات بر کتیرا را در مجلس گذراند، قوانین استخدام قضات، اصول محاکمات حقوقی، اصول محاکمات و صلح
نواحی تماما در این دوره با تلاش قوام تصویب شد. او به علت سنگاندازیهای رضاخان و ازدستدادن اکثریت حامی خود در مجلس، در بهمن 1301 استعفای خود را تقدیم احمدشاه کرد. در مهر 1302 به وزارت جنگ احضار شد و پس از بازجویی بازداشت شد؛ ظاهرا اتهام او رهبری شبکهای بوده است که قصد ترور رضاخان، سردار سپه را داشته است. این پرونده ساخته و پرداخته پلیس بود. او پس از 14 روز بازداشت در زندان قزاقخانه، آزاد شد و به اروپا رفت. او تا 1309 در پاریس زیست و در آن سال اجازه ورود او به کشور داده شد. نقشآفرینی قوامالسلطنه در دوره محمدرضا پهلوی ادامه یافت و او سه بار دیگر، البته کوتاهمدت، نخستوزیر ایران شد و در وقایع مهمی همچون ماجرای فرقه دموکرات آذربایجان، مذاکره با استالین و ماجرای امتیاز نفت شمال و قیام 30 تیر حضور داشت که در این کتاب به تفصیل به آنها پرداخته شده است.