|

ابن‌سینای ماسک‌زده

عبدالرضا ناصرمقدسی- متخصص مغز و اعصاب

اول شهریور زادروز ابن‌سینا، اولین روز پزشک در جهان کرونازده بود. اولین روز پزشکی که شاید به ‌جای قدردانی از این کادر زحمتکش، باید به سوگ عزیزانی بنشینیم که دیگر بین ما نیستند؛ عزیزانی اعم از پزشک و پرستار و دیگر زحمتکشان کادر درمان که جان خود را در راه حفاظت از جان دیگران گذاشتند و رفتند. همیشه در اول شهریور شبکه‌های مجازی پر از تبریک می‌شود. در‌عین‌حال متذکر می‌شوند که این قشر در جامعه ما بارها مورد اهانت قرار گرفته است، تعرفه‌‌های ویزیت بسیار پایین است و دیگر موارد مشابه. امسال هم همین‌ها تکرار شد؛ اما در نزد جامعه پزشکی شاید دیگر این تکرار معنایی نداشته باشد. فقط درخواست دارند که مردم در حفظ سلامت خود کوشا باشند، همین. ماسک بزنند، فاصله‌گذاری اجتماعی را رعایت کنند و در تجمعات شرکت نکنند تا هم جان خود را حفظ کنند، هم بیش‌از‌این کادر درمان را خسته، فرسوده و غم‌زده از مرگ همکارا‌ن‌شان نکنند. چند روز پیش عکسی دیدم که عده‌ای از پزشکان را بر سر مزار ابوعلی‌سینا نشان می‌داد. همه ماسک زده بودند. حتی مجسمه ابن‌سینا هم ماسک زده بود. بیانی نمادین از وضعیتی که در آن به سر می‌بریم و کار درستی که باید انجام دهیم. برای من ابوعلی‌سینا اسطوره‌ای در پزشکی است. گستردگی سواد، تبحر فوق‌العاده در درمان و سختکوشی بسیار عجیب و مثال‌زدنی همه‌و‌همه از او اسطوره‌ای یگانه در عالم پزشکی ساخته است. کافی است به حجم آثاری که در زندگی نسبتا کوتاه خود نوشته است، نگاه کنید؛ آثاری که نه‌تنها بسیاری از رشته‌های زمان خود را پوشش می‌دهند؛ بلکه مانند کتاب قانون در طب یا الهیات شفا به‌عنوان مرجعی کامل برای قرن‌ها در دو رشته طب و فلسفه استفاده شده‌اند؛ اما این‌همه کار در سایه زندگی آسانی اتفاق نیفتاد. با اینکه گاه وزیر بود و گاه مورد مرحمت فلان سلطان، اما زندگی او فراز‌و‌نشیب‌های زیادی داشت. با وجود همه اینها با کوششی باورنکردنی به علم‌اندوزی و نوشتن و تولید علم پرداخت و چیزی شد که اکنون تمام جهانیان به اینکه زمانی چنین انسانی بر کره خاکی پا گذاشته، افتخار می‌کنند. اگر او هم امروز بود، مطمئنا همین راه را می‌رفت؛ راهی که بسیاری از پزشکان به پشتیبانی چنین گذشته گران‌قدری می‌روند و خود را برای سلامت و آرامش دیگران این‌گونه به خطر می‌اندازند. «تدروس ادهانوم»، دبیرکل سازمان بهداشت جهانی پیامی زیبا به‌مناسبت روز پزشک منتشر کرد؛ پیامی آمیخته با کلماتی فارسی. پیامی که با وجود سادگی، آنچه را در درون پزشکان ایرانی می‌گذرد، به‌خوبی وصف کرد. او از ابن‌سینا آغاز کرد؛ از میراثی که پزشکان ایرانی دارند و سپس به کوشش فراوان پزشکان و دیگر کادر درمان در این روزها پرداخت. به اینکه چگونه همه در برابر کووید19 متحد شدند و چگونه در سوگ همکاران‌شان نشستند. اینکه منفعت دیگران را بر نفع شخصی خود ترجیح دادند و مصداق شهامت و ازخودگذشتگی هستند. در زمانه کرونا روز پزشک بیش از هر چیزی روز نتیجه‌گیری اخلاقی است؛ روزی که همه باید یاد بگیریم که در چنین شرایطی آنچه مهم است، نفع جمعی ماست. اینکه ماسک نزنیم و دستورالعمل‌های بهداشتی را رعایت نکنیم و جان خود و دیگران را به خطر بیندازیم، علاوه بر اینکه نشانی از جهالت و نادانی است، عملا نشان می‌دهد که چه انسان‌های خودخواهی هستیم که برای راحتی خود، حتی جامعه و جان دیگران را نیز به خطر می‌اندازیم. امیدوارم روزی کرونا به پایان برسد. آن روز باید علاوه بر آنچه از دست داده‌ایم، به دستاوردهای خودمان هم نگاه کنیم. این‌طور نباشد که سهم ما از یک بحران جهانی، اندوه و پشیمانی باشد. انسان در بحران‌ها رشد می‌کند. این رشد نیازمند شناخت درست مشکلات و تلاش برای حل آن و در‌نهایت ارتقای خود برای پیشگیری از مواجهه مجدد است. آنچه در جامعه شاهد هستیم، این است که نه‌تنها این رشد و ارتقا نیست؛ بلکه با بی‌مسئولیتی، جان بقیه را نیز به خطر می‌اندازیم. یک بار به آنچه انجام داده‌ایم، بیندیشیم و برای یک بار منافع جمعی را بر منافع فردی خود ترجیح دهیم. در غیر‌این‌صورت سهم ما از کرونا سقوطی همه‌جانبه خواهد بود.

اول شهریور زادروز ابن‌سینا، اولین روز پزشک در جهان کرونازده بود. اولین روز پزشکی که شاید به ‌جای قدردانی از این کادر زحمتکش، باید به سوگ عزیزانی بنشینیم که دیگر بین ما نیستند؛ عزیزانی اعم از پزشک و پرستار و دیگر زحمتکشان کادر درمان که جان خود را در راه حفاظت از جان دیگران گذاشتند و رفتند. همیشه در اول شهریور شبکه‌های مجازی پر از تبریک می‌شود. در‌عین‌حال متذکر می‌شوند که این قشر در جامعه ما بارها مورد اهانت قرار گرفته است، تعرفه‌‌های ویزیت بسیار پایین است و دیگر موارد مشابه. امسال هم همین‌ها تکرار شد؛ اما در نزد جامعه پزشکی شاید دیگر این تکرار معنایی نداشته باشد. فقط درخواست دارند که مردم در حفظ سلامت خود کوشا باشند، همین. ماسک بزنند، فاصله‌گذاری اجتماعی را رعایت کنند و در تجمعات شرکت نکنند تا هم جان خود را حفظ کنند، هم بیش‌از‌این کادر درمان را خسته، فرسوده و غم‌زده از مرگ همکارا‌ن‌شان نکنند. چند روز پیش عکسی دیدم که عده‌ای از پزشکان را بر سر مزار ابوعلی‌سینا نشان می‌داد. همه ماسک زده بودند. حتی مجسمه ابن‌سینا هم ماسک زده بود. بیانی نمادین از وضعیتی که در آن به سر می‌بریم و کار درستی که باید انجام دهیم. برای من ابوعلی‌سینا اسطوره‌ای در پزشکی است. گستردگی سواد، تبحر فوق‌العاده در درمان و سختکوشی بسیار عجیب و مثال‌زدنی همه‌و‌همه از او اسطوره‌ای یگانه در عالم پزشکی ساخته است. کافی است به حجم آثاری که در زندگی نسبتا کوتاه خود نوشته است، نگاه کنید؛ آثاری که نه‌تنها بسیاری از رشته‌های زمان خود را پوشش می‌دهند؛ بلکه مانند کتاب قانون در طب یا الهیات شفا به‌عنوان مرجعی کامل برای قرن‌ها در دو رشته طب و فلسفه استفاده شده‌اند؛ اما این‌همه کار در سایه زندگی آسانی اتفاق نیفتاد. با اینکه گاه وزیر بود و گاه مورد مرحمت فلان سلطان، اما زندگی او فراز‌و‌نشیب‌های زیادی داشت. با وجود همه اینها با کوششی باورنکردنی به علم‌اندوزی و نوشتن و تولید علم پرداخت و چیزی شد که اکنون تمام جهانیان به اینکه زمانی چنین انسانی بر کره خاکی پا گذاشته، افتخار می‌کنند. اگر او هم امروز بود، مطمئنا همین راه را می‌رفت؛ راهی که بسیاری از پزشکان به پشتیبانی چنین گذشته گران‌قدری می‌روند و خود را برای سلامت و آرامش دیگران این‌گونه به خطر می‌اندازند. «تدروس ادهانوم»، دبیرکل سازمان بهداشت جهانی پیامی زیبا به‌مناسبت روز پزشک منتشر کرد؛ پیامی آمیخته با کلماتی فارسی. پیامی که با وجود سادگی، آنچه را در درون پزشکان ایرانی می‌گذرد، به‌خوبی وصف کرد. او از ابن‌سینا آغاز کرد؛ از میراثی که پزشکان ایرانی دارند و سپس به کوشش فراوان پزشکان و دیگر کادر درمان در این روزها پرداخت. به اینکه چگونه همه در برابر کووید19 متحد شدند و چگونه در سوگ همکاران‌شان نشستند. اینکه منفعت دیگران را بر نفع شخصی خود ترجیح دادند و مصداق شهامت و ازخودگذشتگی هستند. در زمانه کرونا روز پزشک بیش از هر چیزی روز نتیجه‌گیری اخلاقی است؛ روزی که همه باید یاد بگیریم که در چنین شرایطی آنچه مهم است، نفع جمعی ماست. اینکه ماسک نزنیم و دستورالعمل‌های بهداشتی را رعایت نکنیم و جان خود و دیگران را به خطر بیندازیم، علاوه بر اینکه نشانی از جهالت و نادانی است، عملا نشان می‌دهد که چه انسان‌های خودخواهی هستیم که برای راحتی خود، حتی جامعه و جان دیگران را نیز به خطر می‌اندازیم. امیدوارم روزی کرونا به پایان برسد. آن روز باید علاوه بر آنچه از دست داده‌ایم، به دستاوردهای خودمان هم نگاه کنیم. این‌طور نباشد که سهم ما از یک بحران جهانی، اندوه و پشیمانی باشد. انسان در بحران‌ها رشد می‌کند. این رشد نیازمند شناخت درست مشکلات و تلاش برای حل آن و در‌نهایت ارتقای خود برای پیشگیری از مواجهه مجدد است. آنچه در جامعه شاهد هستیم، این است که نه‌تنها این رشد و ارتقا نیست؛ بلکه با بی‌مسئولیتی، جان بقیه را نیز به خطر می‌اندازیم. یک بار به آنچه انجام داده‌ایم، بیندیشیم و برای یک بار منافع جمعی را بر منافع فردی خود ترجیح دهیم. در غیر‌این‌صورت سهم ما از کرونا سقوطی همه‌جانبه خواهد بود.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها