|

مدرسه جایگزین ندارد

میترا امام

بازگشایی مدارس در دوره کرونایی در اولویت سازمان ملل قرار گرفت. دولت‌ها موظف‌اند شرایط امن بهداشتی را برای کودکان ایجاد کنند. مدرسه محلی برای آموزش ‌و ‌پرورش است. همراه آموختن دروس، تعامل بین کودکان، مشارکت و بازی و تفریح، فعالیت‌های جمعی و دوست‌یابی و پذیرش دوستان همه گواه روشنی برای حضور کودک در مدرسه است. آمارها افزایش خشونت‌های خانگی بر‌اثر تعطیلی مدارس را نشان می‌دهد؛ همچنین مادران کارمند مجبورند دانش‌آموز را در خانه تنها بگذارند.
مدرسه‌رفتن حق همه کودکان است و آموزش آنلاین نمی‌تواند جایگزین مناسبی باشد. سال گذشته با بحران کرونا مواجه شدیم و شاید تنها گزینه آموزش آنلاین بود؛ ولی امسال به مسئله کرونا واقفیم و چگونگی مقابله با آن را آموخته‌ایم؛ از‌این‌رو برای شروع سال تحصیلی جدید باید تدابیری اندیشید؛ از‌جمله شیفتی‌کردن دانش‌آموزان، گروه‌بندی‌کردن آنان برای حضور در مدرسه و آموزش حضوری و آنلاین توأمان که کارشناسان آموزشی باید طرح آن را
تدوین کنند.
در سال گذشته شماری از کودکان به‌دلیل نبود امکانات نتوانستند از شبکه شاد استفاده کنند. در خیلی از روستاها اینترنتی وجود نداشت و بسیاری از مردم کم‌در‌آمد گوشی هوشمند نداشتند. هزینه اینترنت نیز سرسام‌آور بود. بسیاری از کودکان مناطق محروم به‌ناچار ترک تحصیل کردند. این مسائل شکاف آموزشی بین فقیر و غنی را بیشتر کرد. البته این اختلاف سطح بین دانش‌آموزان قبلا هم بود. محصلی که در کپر درس می‌خواند، ساعت‌ها باید پیاده‌روی کند تا به آلونکی به اسم مدرسه در روستای هم‌جوارش برسد، با محصل مدارس مجهز که از سالن‌های ورزشی، اتاق غذا‌خوری و برنامه‌های متنوع آموزشی برخوردارند، بسیار متفاوت است. با فرمان رهبری تمام کودکان باید در مدارس ثبت‌نام شوند؛ اما هستند کودکانی که اصلا امکان و اجازه حضور در مدرسه را پیدا نمی‌کنند؛ دانش‌آموزانی که برگه هویت ندارند. چرا همه کودکان موفق نمی‌شوند به مدرسه بروند؟
عوامل زیادی به این مسئله دامن می‌زنند؛ مانند دفاتر کفالت که باید به این کودکان برگه آمایش بدهد، فقط روز‌های معدودی فعال است و بی‌سوادی خانواده باعث می‌شود این فرصت از دست برود.
با پیگیری مداوم سازمان‌های مردم‌نهاد و تلاش آنها برای آماده‌سازی کودکان کار برای باسواد‌شدن و حمایت تحصیلی از این کودکان، کودک می‌پذیرد که به مدرسه برود. اداره کفالت کارنامه رسمی عکس‌دار می‌خواهد. چه باید کرد؟ کودکی که به مدرسه نرفته، کارنامه‌اش کجاست؟ با این حساب از مدرسه‌رفتن خبری نیست.
چنین کودکی ناامید از ورود به مدرسه، به‌ناچار راهی خیابان می‌شود و کار می‌کند. وقتی بزرگ‌تر می‌شود و از سن مدرسه او می‌گذرد، با حسرت پشت درِ مدرسه می‌ماند؛ چون کِبَر سن مانع حضورش می‌شود. شهریه مدارس هم از دیگر موانع تحصیل کودکان فقیر است. خانواده‌ای با سه یا چهار محصل از عهده شهریه بچه‌ها برنمی‌آید و به‌همین‌دلیل از تحصیل محروم می‌شوند. بی‌سوادی کودکان امروز جهل و نادانی آنها در آینده است و از سویی موجب فقر فرهنگی می‌شود.
از مسئولان انتظار می‌رود ضمن رعایت پروتکل‌های بهداشتی با تهیه ماسک و وسایل ضدعفونی برای حضور کودکان در مدارس تدابیری بیندیشند تا کودکان ایران‌زمین با سلامت این دوره دشوار را سپری کنند؛ همچنین برای کودکان مناطق محروم و آسیب‌دیده و کودکان مهاجر راه ورود به مدرسه را هموار کنند. آموزش کیفی مطلوب حق همه کودکان است.

بازگشایی مدارس در دوره کرونایی در اولویت سازمان ملل قرار گرفت. دولت‌ها موظف‌اند شرایط امن بهداشتی را برای کودکان ایجاد کنند. مدرسه محلی برای آموزش ‌و ‌پرورش است. همراه آموختن دروس، تعامل بین کودکان، مشارکت و بازی و تفریح، فعالیت‌های جمعی و دوست‌یابی و پذیرش دوستان همه گواه روشنی برای حضور کودک در مدرسه است. آمارها افزایش خشونت‌های خانگی بر‌اثر تعطیلی مدارس را نشان می‌دهد؛ همچنین مادران کارمند مجبورند دانش‌آموز را در خانه تنها بگذارند.
مدرسه‌رفتن حق همه کودکان است و آموزش آنلاین نمی‌تواند جایگزین مناسبی باشد. سال گذشته با بحران کرونا مواجه شدیم و شاید تنها گزینه آموزش آنلاین بود؛ ولی امسال به مسئله کرونا واقفیم و چگونگی مقابله با آن را آموخته‌ایم؛ از‌این‌رو برای شروع سال تحصیلی جدید باید تدابیری اندیشید؛ از‌جمله شیفتی‌کردن دانش‌آموزان، گروه‌بندی‌کردن آنان برای حضور در مدرسه و آموزش حضوری و آنلاین توأمان که کارشناسان آموزشی باید طرح آن را
تدوین کنند.
در سال گذشته شماری از کودکان به‌دلیل نبود امکانات نتوانستند از شبکه شاد استفاده کنند. در خیلی از روستاها اینترنتی وجود نداشت و بسیاری از مردم کم‌در‌آمد گوشی هوشمند نداشتند. هزینه اینترنت نیز سرسام‌آور بود. بسیاری از کودکان مناطق محروم به‌ناچار ترک تحصیل کردند. این مسائل شکاف آموزشی بین فقیر و غنی را بیشتر کرد. البته این اختلاف سطح بین دانش‌آموزان قبلا هم بود. محصلی که در کپر درس می‌خواند، ساعت‌ها باید پیاده‌روی کند تا به آلونکی به اسم مدرسه در روستای هم‌جوارش برسد، با محصل مدارس مجهز که از سالن‌های ورزشی، اتاق غذا‌خوری و برنامه‌های متنوع آموزشی برخوردارند، بسیار متفاوت است. با فرمان رهبری تمام کودکان باید در مدارس ثبت‌نام شوند؛ اما هستند کودکانی که اصلا امکان و اجازه حضور در مدرسه را پیدا نمی‌کنند؛ دانش‌آموزانی که برگه هویت ندارند. چرا همه کودکان موفق نمی‌شوند به مدرسه بروند؟
عوامل زیادی به این مسئله دامن می‌زنند؛ مانند دفاتر کفالت که باید به این کودکان برگه آمایش بدهد، فقط روز‌های معدودی فعال است و بی‌سوادی خانواده باعث می‌شود این فرصت از دست برود.
با پیگیری مداوم سازمان‌های مردم‌نهاد و تلاش آنها برای آماده‌سازی کودکان کار برای باسواد‌شدن و حمایت تحصیلی از این کودکان، کودک می‌پذیرد که به مدرسه برود. اداره کفالت کارنامه رسمی عکس‌دار می‌خواهد. چه باید کرد؟ کودکی که به مدرسه نرفته، کارنامه‌اش کجاست؟ با این حساب از مدرسه‌رفتن خبری نیست.
چنین کودکی ناامید از ورود به مدرسه، به‌ناچار راهی خیابان می‌شود و کار می‌کند. وقتی بزرگ‌تر می‌شود و از سن مدرسه او می‌گذرد، با حسرت پشت درِ مدرسه می‌ماند؛ چون کِبَر سن مانع حضورش می‌شود. شهریه مدارس هم از دیگر موانع تحصیل کودکان فقیر است. خانواده‌ای با سه یا چهار محصل از عهده شهریه بچه‌ها برنمی‌آید و به‌همین‌دلیل از تحصیل محروم می‌شوند. بی‌سوادی کودکان امروز جهل و نادانی آنها در آینده است و از سویی موجب فقر فرهنگی می‌شود.
از مسئولان انتظار می‌رود ضمن رعایت پروتکل‌های بهداشتی با تهیه ماسک و وسایل ضدعفونی برای حضور کودکان در مدارس تدابیری بیندیشند تا کودکان ایران‌زمین با سلامت این دوره دشوار را سپری کنند؛ همچنین برای کودکان مناطق محروم و آسیب‌دیده و کودکان مهاجر راه ورود به مدرسه را هموار کنند. آموزش کیفی مطلوب حق همه کودکان است.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها