|

جام افسانه زندگی مارلیک و نگاه علمی به جهان پیرامونی

عبدالرضا ناصرمقدسی. متخصص مغز و اعصاب

تمدن مارلیک نیز مانند بسیاری از تمدن‌های باستانی دیگر به دلیل نبود شواهد مکتوب، تمدنی خاموش در تاریخ ایران است. ما نمی‌دانیم مردمان این تمدن چگونه می‌اندیشیدند و چه مذهب و دینی داشتند. فقط از آثار به‌جامانده می‌توان این‌گونه گفت که تمدن مارلیک دست‌کم در تولید آثار هنری، تمدنی پیشرفته بوده است. تپه مارلیک در رودبار گیلان قرار دارد. مهم‌ترین کاوش‌های باستان‌شناسی در این حوزه تمدنی، از سوی دکتر «عزت‌الله نگهبان»، پدر باستان‌شناسی ایران، انجام شد. آرامگاه‌های فرمانروایان این تمدن کندوکاو شد و آنچه به ‌دست آمد، نشان از هنری زرین و تمدنی با شکوه سه‌هزار‌ساله داشت. درست است که آثار زیادی از این منطقه کشف شده، اما بسیاری از آنچه درباره این تمدن گفته می‌شود، در حد حدس و گمان است. اثری مکتوب از این تمدن وجود ندارد و همین صحبت و گفت‌وگو درباره آن را بسیار سخت کرده است. این تمدن را منسوب به آماردها می‌دانند که در این منطقه زندگی می‌کردند و بیشتر زندگی خود را با شکار می‌گذراندند. جام‌های معروفی از این منطقه به ‌دست آمده که برخلاف منطقه لرستان که عمدتا جنس آثار از مفرغ است، در منطقه مارلیک این جام‌ها از طلا و نقره ساخته شده‌اند. جام‌های ساخته‌شده از طلا که در این منطقه یافت شده، شهرت جهانی دارند. سه جام با نام‌های جام طلای گاو بالدار، جام هیولای دو‌سر و غزال و جام افسانه زندگی، موضوع اصلی صحبت ماست. اگرچه توصیفات و تحقیقاتی درباره نشانه‌شناسی این جام‌ها صورت گرفته، اما صحبت ما این موارد نیست. ما می‌خواهیم بدانیم آیا در تمدن‌های باستانی ایران به‌ویژه تمدن‌هایی که هیچ‌گونه آثار مکتوبی از آنها به ‌جا نمانده است، آیا بارقه‌های ابتدایی از دید علمی می‌توان یافت. جام‌های دیگری نیز از این منطقه یافت شده‌اند، اما در اینجا می‌خواهیم با مقایسه این سه جام ببینیم در جام افسانه زندگی مارلیک چه نکته‌ای وجود دارد که برای بررسی ما مفید واقع شده است. جام گاو بالدار نهایت زیبایی، دقت و هنر است؛ گاوهایی افسانه‌ای با بال‌هایی زیبا که به‌خوبی سعی شده نمایی سه‌بعدی به آن بخشیده شود. همین تلاش برای برجسته‌سازی و دادن نمایی سه‌بعدی در بستری دوبعدی نشان از دید تصویری بسیار عالی در این تمدن دارد. سطح جام صفحه‌ای دوبعدی بوده که از این صفحه دوبعدی، جسمی سه‌بعدی در حال جان‌گرفتن است. چیزی که نوعی هولوگرام را به ذهن تداعی می‌کند، این است که اطلاعات صفحه‌ای دوبعدی به ‌صورت سه‌بعدی به نمایش گذاشته شود. بی‌شک همه اینها حاصل ادراک هنری سازندگان این جام است و غلو درباره آن فقط ارزش کار را کاسته و توضیحات ما را نیز بی‌پایه می‌کند. آنچه به تصویر کشیده شده، یک موجود افسانه‌ای بوده که می‌تواند بازتابی از اعتقادات و اساطیر مردمان آن تمدن باشد. ما با درک هنری بالا برای به‌تصویر‌کشاندن یک اسطوره یا عقیده روبه‌رو هستیم و نمی‌توان بارقه‌ای علمی از آن مستفاد کرد؛ اما جام دوم از این جام نیز فراتر رفته و بیش از جام قبلی اسطوره‌ای می‌شود: یک هیولای دو‌سر کاملا افسانه‌ای و دلهره‌آور که دو غزال را به چنگال گرفته است. اینجا تماما فضای اسطوره‌ای بوده و هنرمند سعی در بیان یکی از شخصیت‌های احتمالی اسطوره‌ای در فرهنگ مارلیک دارد. پس باز ما با نکته‌ای علمی در این جام مواجه نیستیم؛ اما جام سوم یعنی جم «افسانه زندگی» با دو جام قبلی تفاوتی ماهوی دارد. طبق توضیحات دکتر «نگهبان» این جام «20 سانتی‌متر ارتفاع داشته و 14 سانتی‌متر قطر دهانه آن است. نقش روی جام داستان زندگی یک بز کوهی از ابتدای تولد تا زمان کشته‌شدن به وسیله یک گراز وحشی را با تمام جزئیات نشان می‌دهد». این جام مجموعا پنج ردیف دارد. در ردیف پایین (اول) بز کوهی‌ای در حال خوردن شیر از پستان مادر خود است. مادر نیز دارد از درختچه‌ای که در کنارش است، تغذیه می‌کند. ردیف بالاتر هم درختی را نشان می‌دهد که دو بز در کنار آن و در حال خوردن جوانه‌های آن هستند. در ردیف سوم گرازهایی را می‌بینیم که در حال خوردن همان بز کوهی هستند. کرکس‌هایی هم در دوردست در آسمان در حال پروازند. هنرمند با کوچک ترسیم‌کردن این کرکس‌ها فاصله دور آنها را از محل خوردن بز توسط گرازها نشان می‌دهد. در ردیف بالاتر، گرازها رفته‌اند و باقی‌مانده بز نصیب کرکس‌هایی شده که از آسمان به پایین آمده و در حال خوردن باقی‌مانده‌های بز هستند. ردیف آخر نیز در واقع لبه جام است. به قول دکتر «نگهبان» این جام شاید اولین اثر جهان باشد که داستانی را با توالی مشخص درباره زندگی بیان می‌کند؛ اما ارزش این جام از نظر مباحث ما چیست؟ این جام برخلاف دو جام دیگر به‌شدت واقع‌گرا است. این واقع‌گرایی از اولین آنات ذهنی برای نگاهی علمی به جهان پیرامون است. هیچ چیز اضافه‌ای در کار نیست. بز و گراز و درخت و کرکس همان‌طور تصویر شده‌اند که باید باشند. همان روندی را طی می‌کنند که به‌صورت عادی در طبیعت طی می‌کنند و حال یک مشاهده‌گر آن را به‌صورت واقعی بازتاب می‌دهد. هیچ چیز جادویی یا ماورایی یا متافیزیکی در کار نیست. همه چیز در یک روند منطقی رخ می‌دهد. کسی که این جام را ساخته، در وهله اول دست به مشاهده‌ای دقیق از آنچه در حیات وحش اتفاق می‌افتد، زده است؛ بنابراین نه‌تنها این جام بیان داستان‌وار یک واقعه است؛ بلکه شاید بتوان از آن به‌عنوان اولین کتاب زیست‌شناسی جهان نیز نام برد؛ کتابی که به‌صورت کاملا طبیعی و واقع‌گرا داستان زندگی و مرگ یک حیوان و نحوه تعامل آن با جانداران دیگر را شرح می‌دهد. اینکه آیا چنین چیزی نوعی رویه فکری در تمدن مارلیک به شمار می‌آمده یا نه، دست‌کم با کشفیات باستان‌شناسی این منطقه قابل تأیید‌ نیست؛ اما آن‌قدر باارزش بوده که بر روی جام طلایی حک شود و آن‌قدر باارزش هست که جزئی از اولین بارقه‌های تفکر علمی در فلات قاره ایران منظور شود.

تمدن مارلیک نیز مانند بسیاری از تمدن‌های باستانی دیگر به دلیل نبود شواهد مکتوب، تمدنی خاموش در تاریخ ایران است. ما نمی‌دانیم مردمان این تمدن چگونه می‌اندیشیدند و چه مذهب و دینی داشتند. فقط از آثار به‌جامانده می‌توان این‌گونه گفت که تمدن مارلیک دست‌کم در تولید آثار هنری، تمدنی پیشرفته بوده است. تپه مارلیک در رودبار گیلان قرار دارد. مهم‌ترین کاوش‌های باستان‌شناسی در این حوزه تمدنی، از سوی دکتر «عزت‌الله نگهبان»، پدر باستان‌شناسی ایران، انجام شد. آرامگاه‌های فرمانروایان این تمدن کندوکاو شد و آنچه به ‌دست آمد، نشان از هنری زرین و تمدنی با شکوه سه‌هزار‌ساله داشت. درست است که آثار زیادی از این منطقه کشف شده، اما بسیاری از آنچه درباره این تمدن گفته می‌شود، در حد حدس و گمان است. اثری مکتوب از این تمدن وجود ندارد و همین صحبت و گفت‌وگو درباره آن را بسیار سخت کرده است. این تمدن را منسوب به آماردها می‌دانند که در این منطقه زندگی می‌کردند و بیشتر زندگی خود را با شکار می‌گذراندند. جام‌های معروفی از این منطقه به ‌دست آمده که برخلاف منطقه لرستان که عمدتا جنس آثار از مفرغ است، در منطقه مارلیک این جام‌ها از طلا و نقره ساخته شده‌اند. جام‌های ساخته‌شده از طلا که در این منطقه یافت شده، شهرت جهانی دارند. سه جام با نام‌های جام طلای گاو بالدار، جام هیولای دو‌سر و غزال و جام افسانه زندگی، موضوع اصلی صحبت ماست. اگرچه توصیفات و تحقیقاتی درباره نشانه‌شناسی این جام‌ها صورت گرفته، اما صحبت ما این موارد نیست. ما می‌خواهیم بدانیم آیا در تمدن‌های باستانی ایران به‌ویژه تمدن‌هایی که هیچ‌گونه آثار مکتوبی از آنها به ‌جا نمانده است، آیا بارقه‌های ابتدایی از دید علمی می‌توان یافت. جام‌های دیگری نیز از این منطقه یافت شده‌اند، اما در اینجا می‌خواهیم با مقایسه این سه جام ببینیم در جام افسانه زندگی مارلیک چه نکته‌ای وجود دارد که برای بررسی ما مفید واقع شده است. جام گاو بالدار نهایت زیبایی، دقت و هنر است؛ گاوهایی افسانه‌ای با بال‌هایی زیبا که به‌خوبی سعی شده نمایی سه‌بعدی به آن بخشیده شود. همین تلاش برای برجسته‌سازی و دادن نمایی سه‌بعدی در بستری دوبعدی نشان از دید تصویری بسیار عالی در این تمدن دارد. سطح جام صفحه‌ای دوبعدی بوده که از این صفحه دوبعدی، جسمی سه‌بعدی در حال جان‌گرفتن است. چیزی که نوعی هولوگرام را به ذهن تداعی می‌کند، این است که اطلاعات صفحه‌ای دوبعدی به ‌صورت سه‌بعدی به نمایش گذاشته شود. بی‌شک همه اینها حاصل ادراک هنری سازندگان این جام است و غلو درباره آن فقط ارزش کار را کاسته و توضیحات ما را نیز بی‌پایه می‌کند. آنچه به تصویر کشیده شده، یک موجود افسانه‌ای بوده که می‌تواند بازتابی از اعتقادات و اساطیر مردمان آن تمدن باشد. ما با درک هنری بالا برای به‌تصویر‌کشاندن یک اسطوره یا عقیده روبه‌رو هستیم و نمی‌توان بارقه‌ای علمی از آن مستفاد کرد؛ اما جام دوم از این جام نیز فراتر رفته و بیش از جام قبلی اسطوره‌ای می‌شود: یک هیولای دو‌سر کاملا افسانه‌ای و دلهره‌آور که دو غزال را به چنگال گرفته است. اینجا تماما فضای اسطوره‌ای بوده و هنرمند سعی در بیان یکی از شخصیت‌های احتمالی اسطوره‌ای در فرهنگ مارلیک دارد. پس باز ما با نکته‌ای علمی در این جام مواجه نیستیم؛ اما جام سوم یعنی جم «افسانه زندگی» با دو جام قبلی تفاوتی ماهوی دارد. طبق توضیحات دکتر «نگهبان» این جام «20 سانتی‌متر ارتفاع داشته و 14 سانتی‌متر قطر دهانه آن است. نقش روی جام داستان زندگی یک بز کوهی از ابتدای تولد تا زمان کشته‌شدن به وسیله یک گراز وحشی را با تمام جزئیات نشان می‌دهد». این جام مجموعا پنج ردیف دارد. در ردیف پایین (اول) بز کوهی‌ای در حال خوردن شیر از پستان مادر خود است. مادر نیز دارد از درختچه‌ای که در کنارش است، تغذیه می‌کند. ردیف بالاتر هم درختی را نشان می‌دهد که دو بز در کنار آن و در حال خوردن جوانه‌های آن هستند. در ردیف سوم گرازهایی را می‌بینیم که در حال خوردن همان بز کوهی هستند. کرکس‌هایی هم در دوردست در آسمان در حال پروازند. هنرمند با کوچک ترسیم‌کردن این کرکس‌ها فاصله دور آنها را از محل خوردن بز توسط گرازها نشان می‌دهد. در ردیف بالاتر، گرازها رفته‌اند و باقی‌مانده بز نصیب کرکس‌هایی شده که از آسمان به پایین آمده و در حال خوردن باقی‌مانده‌های بز هستند. ردیف آخر نیز در واقع لبه جام است. به قول دکتر «نگهبان» این جام شاید اولین اثر جهان باشد که داستانی را با توالی مشخص درباره زندگی بیان می‌کند؛ اما ارزش این جام از نظر مباحث ما چیست؟ این جام برخلاف دو جام دیگر به‌شدت واقع‌گرا است. این واقع‌گرایی از اولین آنات ذهنی برای نگاهی علمی به جهان پیرامون است. هیچ چیز اضافه‌ای در کار نیست. بز و گراز و درخت و کرکس همان‌طور تصویر شده‌اند که باید باشند. همان روندی را طی می‌کنند که به‌صورت عادی در طبیعت طی می‌کنند و حال یک مشاهده‌گر آن را به‌صورت واقعی بازتاب می‌دهد. هیچ چیز جادویی یا ماورایی یا متافیزیکی در کار نیست. همه چیز در یک روند منطقی رخ می‌دهد. کسی که این جام را ساخته، در وهله اول دست به مشاهده‌ای دقیق از آنچه در حیات وحش اتفاق می‌افتد، زده است؛ بنابراین نه‌تنها این جام بیان داستان‌وار یک واقعه است؛ بلکه شاید بتوان از آن به‌عنوان اولین کتاب زیست‌شناسی جهان نیز نام برد؛ کتابی که به‌صورت کاملا طبیعی و واقع‌گرا داستان زندگی و مرگ یک حیوان و نحوه تعامل آن با جانداران دیگر را شرح می‌دهد. اینکه آیا چنین چیزی نوعی رویه فکری در تمدن مارلیک به شمار می‌آمده یا نه، دست‌کم با کشفیات باستان‌شناسی این منطقه قابل تأیید‌ نیست؛ اما آن‌قدر باارزش بوده که بر روی جام طلایی حک شود و آن‌قدر باارزش هست که جزئی از اولین بارقه‌های تفکر علمی در فلات قاره ایران منظور شود.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها