خیابان در برابر حکومت؛ بلاروس به کدام سمت می رود؟
مایکل مهیر رسنده.مدیر اجرائی مؤسسه بینالمللی دموکراسی
اعتراضها در بلاروس علیه آلکساندر لوکاشنکو، رئیسجمهور این کشور در دو هفته اخیر اوج گرفته و روز شنبه بزرگترین گردهمایی در مینسک پایتخت بلاروس با هدف فشار بر لوکاشنکو برای کنارهگیری از قدرت برگزار شد. جمعیت 250هزارنفری که در مینسک خواستار استعفای «آخرین دیکتاتور اروپا» شده بودند، حتی فراتر از تعداد مردمی بود که در جشنهای استقلال بلاروس از شوروی شرکت کردند.آنچه این روزها در بلاروس در جریان است، روزهای پایانی حکومت چائوشسکو دیکتاتور سابق را به خاطر میآورد. او هم در سال 1989 از زندگی تحت محافظت خود بیرون آمد و فهمید که مردم دیگر او را نمیخواهند.اما لوکاشنکو هنوز در قدرت باقی مانده و به نظر میرسد نخبگان حاکم بر بلاروس و نیز رهبران مسکو همچنان از او حمایت میکنند. با اینکه بسیاری از کارخانههای بزرگ دولتی تحت فشار کارگران خود از حکومت بلاروس تبعیت نمیکنند اما مؤسسات دولتی هنوز به لوکاشنکو وفادارند.برخی نهادها مانند تلویزیون دولتی در اعتصاب قرار دارند اما هنوز وزرا، نمایندگان و نیروهای امنیتی به حکومت بلاروس پشت نکردهاند.به طور خلاصه میتوان گفت بلاروس امروز در حال ورود به بنبست میان مردم و نهادهای حکومتی است. به نظر میرسد حکومت لوکاشنکو با دو تاکتیک در برابر معترضان قرار گرفته است: اول، استفاده از زور و اجبار برای پایاندادن به اعتراضها و اعتصابها و نیز تحریک معترضان به اعمال خشونت، با هدف سرکوب گسترده آنها. دوم، امید به اینکه مخالفان به زودی شور و اشتیاق خود برای حضور در خیابان را از دست میدهند و با خالیکردن خیابانها، به طور غیرمستقیم نهادهای حکومتی را تقویت میکنند. مخالفان لوکاشنکو تاکنون تلاش زیادی کردهاند تا در برابر خشونت حکومت، همچنان نسبت به اعتراض مسالمتآمیز و پرهیز از خشونت و درگیری متعهد بمانند. از سوی دیگر معترضان با تأکید بر التزام به قانون، از دیوان عالی بلاروس خواستهاند تا نتیجه انتخابات جنجالی اخیر که لوکاشنکو مدعی پیروزی در آن است را باطل کند.هفته گذشته و زمانی که لوکاشنکو برای کارگران کارخانه تراکتورسازی سخنرانی میکرد، آنها فریاد زدند: «ما نمیخواهیم انقلاب کنیم، ما خواهان انتخابات عادلانه هستیم».این حرفها شاید برای ناظران خارجی در بلاروس سادهلوحانه به نظر برسد چراکه با شناختی که از حکومت بلاروس و دیکتاتوری مانند لوکاشنکو وجود دارد، برگزاری انتخابات عادلانه و آزاد دقیقا یک انقلاب به شمار میآید چراکه تغییری اساسی در سیستم حکومت بلاروس ایجاد خواهد کرد.سؤال این است که وقتی لوکاشنکو تضمینهای قانون اساسی بلاروس برای احترام به حقوق بشر را جدی نمیگیرد چرا معترضان همچنان خود را متعهد به قانون نشان میدهند؟لوکاشنکو پیش از این بارها تأکید کرده بود تا زمانی که زنده است رئیسجمهور بلاروس باقی میماند و هیچ «رقابت» انتخاباتی در این کشور وجود نخواهد داشت.با این وجود مخالفان لوکاشنکو سادهلوح نیستند که از چنین رئیسجمهوری میخواهند تا انتخابات آزاد برگزار کند. اصرار مخالفان بر این خواسته با هدف گرفتن هرگونه بهانهای از حکومت برای سرکوب و اعمال خشونت علیه مخالفان است. معترضان بلاروسی با تأکید بر پایبندی به قانون و انجام اعتراضهای صلحآمیز موفق شدهاند تعداد زیادی از مردمی را که با انقلاب و خشونت مخالف هستند، با خود همراه کنند. صلح و پایبندی به قانون، دو خواسته اصلی معترضان است.براساس قانون، در صورت انجام تقلب در انتخابات، فرد پیروز (لوکاشنکو) باید از ریاستجمهوری کنارهگیری کند و طی 30 تا 70 روز انتخابات مجدد برگزار شود. خواسته معترضان این است که انتخابات جدید بدون رد صلاحیت هیچ نامزدی و با حضور و نظارت نهادهای بینالمللی برگزار شود.اما آنچه در این میان کار را پیچیده میکند این است که دیوان عالی بلاروس که اختیار ابطال انتخابات را دارد کاملا تحت کنترل لوکاشنکو فعالیت میکند. از طرف دیگر پارلمان بلاروس هم با وجود اکثریت مطیع رئیسجمهور این کشور بسیار بعید است که رأی به برکناری لوکاشنکو بدهد.اگر معترضان از هیچ کدام از این دو مسیر نتوانند به خواسته خود برسند و راه برای میانجیگری بینالمللی هم بسته باشد، خیابان مسیر نهایی آنها خواهد بود و بدون تردید در این مسیر شاهد خشونت و درگیری میان مردم و نیروهای امنیتی وفادار به لوکاشنکو خواهیم بود.در این میان موضع ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه به عنوان مهمترین حامی لوکاشنکو هم اهمیتی حیاتی در سرنوشت بلاروس دارد. حدود دو ماه قبل تغییراتی اساسی در قانون اساسی روسیه اعمال شد و براساس آن پوتین میتواند برای سالها همچنان در سمت ریاستجمهوری باقی بماند. طبیعی است که کنارهگیری رئیسجمهور مادامالعمر یکی از کشورهای اقمار روسیه، پیام مثبتی برای مسکو ندارد. اما اگر اعتراضها همچنان در بلاروس ادامه یابد کرملین نگاه خود به بلاروس را تغییر خواهد داد. مردم بلاروس به طور تاریخی نزدیکی زیادی به روسیه دارند و تردیدی نیست که پوتین حفظ رابطه نزدیک روسیه و بلاروس را به رابطه سمبلیک با یک فرد ترجیح میدهد.
اعتراضها در بلاروس علیه آلکساندر لوکاشنکو، رئیسجمهور این کشور در دو هفته اخیر اوج گرفته و روز شنبه بزرگترین گردهمایی در مینسک پایتخت بلاروس با هدف فشار بر لوکاشنکو برای کنارهگیری از قدرت برگزار شد. جمعیت 250هزارنفری که در مینسک خواستار استعفای «آخرین دیکتاتور اروپا» شده بودند، حتی فراتر از تعداد مردمی بود که در جشنهای استقلال بلاروس از شوروی شرکت کردند.آنچه این روزها در بلاروس در جریان است، روزهای پایانی حکومت چائوشسکو دیکتاتور سابق را به خاطر میآورد. او هم در سال 1989 از زندگی تحت محافظت خود بیرون آمد و فهمید که مردم دیگر او را نمیخواهند.اما لوکاشنکو هنوز در قدرت باقی مانده و به نظر میرسد نخبگان حاکم بر بلاروس و نیز رهبران مسکو همچنان از او حمایت میکنند. با اینکه بسیاری از کارخانههای بزرگ دولتی تحت فشار کارگران خود از حکومت بلاروس تبعیت نمیکنند اما مؤسسات دولتی هنوز به لوکاشنکو وفادارند.برخی نهادها مانند تلویزیون دولتی در اعتصاب قرار دارند اما هنوز وزرا، نمایندگان و نیروهای امنیتی به حکومت بلاروس پشت نکردهاند.به طور خلاصه میتوان گفت بلاروس امروز در حال ورود به بنبست میان مردم و نهادهای حکومتی است. به نظر میرسد حکومت لوکاشنکو با دو تاکتیک در برابر معترضان قرار گرفته است: اول، استفاده از زور و اجبار برای پایاندادن به اعتراضها و اعتصابها و نیز تحریک معترضان به اعمال خشونت، با هدف سرکوب گسترده آنها. دوم، امید به اینکه مخالفان به زودی شور و اشتیاق خود برای حضور در خیابان را از دست میدهند و با خالیکردن خیابانها، به طور غیرمستقیم نهادهای حکومتی را تقویت میکنند. مخالفان لوکاشنکو تاکنون تلاش زیادی کردهاند تا در برابر خشونت حکومت، همچنان نسبت به اعتراض مسالمتآمیز و پرهیز از خشونت و درگیری متعهد بمانند. از سوی دیگر معترضان با تأکید بر التزام به قانون، از دیوان عالی بلاروس خواستهاند تا نتیجه انتخابات جنجالی اخیر که لوکاشنکو مدعی پیروزی در آن است را باطل کند.هفته گذشته و زمانی که لوکاشنکو برای کارگران کارخانه تراکتورسازی سخنرانی میکرد، آنها فریاد زدند: «ما نمیخواهیم انقلاب کنیم، ما خواهان انتخابات عادلانه هستیم».این حرفها شاید برای ناظران خارجی در بلاروس سادهلوحانه به نظر برسد چراکه با شناختی که از حکومت بلاروس و دیکتاتوری مانند لوکاشنکو وجود دارد، برگزاری انتخابات عادلانه و آزاد دقیقا یک انقلاب به شمار میآید چراکه تغییری اساسی در سیستم حکومت بلاروس ایجاد خواهد کرد.سؤال این است که وقتی لوکاشنکو تضمینهای قانون اساسی بلاروس برای احترام به حقوق بشر را جدی نمیگیرد چرا معترضان همچنان خود را متعهد به قانون نشان میدهند؟لوکاشنکو پیش از این بارها تأکید کرده بود تا زمانی که زنده است رئیسجمهور بلاروس باقی میماند و هیچ «رقابت» انتخاباتی در این کشور وجود نخواهد داشت.با این وجود مخالفان لوکاشنکو سادهلوح نیستند که از چنین رئیسجمهوری میخواهند تا انتخابات آزاد برگزار کند. اصرار مخالفان بر این خواسته با هدف گرفتن هرگونه بهانهای از حکومت برای سرکوب و اعمال خشونت علیه مخالفان است. معترضان بلاروسی با تأکید بر پایبندی به قانون و انجام اعتراضهای صلحآمیز موفق شدهاند تعداد زیادی از مردمی را که با انقلاب و خشونت مخالف هستند، با خود همراه کنند. صلح و پایبندی به قانون، دو خواسته اصلی معترضان است.براساس قانون، در صورت انجام تقلب در انتخابات، فرد پیروز (لوکاشنکو) باید از ریاستجمهوری کنارهگیری کند و طی 30 تا 70 روز انتخابات مجدد برگزار شود. خواسته معترضان این است که انتخابات جدید بدون رد صلاحیت هیچ نامزدی و با حضور و نظارت نهادهای بینالمللی برگزار شود.اما آنچه در این میان کار را پیچیده میکند این است که دیوان عالی بلاروس که اختیار ابطال انتخابات را دارد کاملا تحت کنترل لوکاشنکو فعالیت میکند. از طرف دیگر پارلمان بلاروس هم با وجود اکثریت مطیع رئیسجمهور این کشور بسیار بعید است که رأی به برکناری لوکاشنکو بدهد.اگر معترضان از هیچ کدام از این دو مسیر نتوانند به خواسته خود برسند و راه برای میانجیگری بینالمللی هم بسته باشد، خیابان مسیر نهایی آنها خواهد بود و بدون تردید در این مسیر شاهد خشونت و درگیری میان مردم و نیروهای امنیتی وفادار به لوکاشنکو خواهیم بود.در این میان موضع ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه به عنوان مهمترین حامی لوکاشنکو هم اهمیتی حیاتی در سرنوشت بلاروس دارد. حدود دو ماه قبل تغییراتی اساسی در قانون اساسی روسیه اعمال شد و براساس آن پوتین میتواند برای سالها همچنان در سمت ریاستجمهوری باقی بماند. طبیعی است که کنارهگیری رئیسجمهور مادامالعمر یکی از کشورهای اقمار روسیه، پیام مثبتی برای مسکو ندارد. اما اگر اعتراضها همچنان در بلاروس ادامه یابد کرملین نگاه خود به بلاروس را تغییر خواهد داد. مردم بلاروس به طور تاریخی نزدیکی زیادی به روسیه دارند و تردیدی نیست که پوتین حفظ رابطه نزدیک روسیه و بلاروس را به رابطه سمبلیک با یک فرد ترجیح میدهد.