|

کدام بازار برای کدام سرمایه‌ها؟

مهدی تقوی-استاد بازنشسته اقتصاد علامه

معضل سرمایه‌های سرگردان در اقتصاد ایران همچنان پابرجاست و این نقدینگی هرجا برود آن بازار را زیر و رو می‌کند، همان‌طور‌که در این مدت بازار ارز کشور را تحت تأثیر قرار داد. در واقع سرمایه‌های سرگردانی که در اقتصاد ایران وجود دارد، راه را بر اجرای هر سیاست اصلاحی بسته‌اند. البته تقصیر متوجه شهروندان نیست. وقتی یک کشور بیش از چهار دهه نرخ تورم افزایشی چشمگیر را تجربه می‌کند، بدیهی است مردم ترجیح دهند نگهداری پول به‌عنوان پس‌انداز را کنار بگذارند و آن را تبدیل کنند؛ این یعنی پول مردم در قالب پس‌انداز لازم است دائم به اقلامی تبدیل شود که اگر سودی هم دارد باعث تضعیف دارایی آنان نشود. گاهی این محصول یا دارایی، خودروی تولید داخل است، زمانی خودروی وارداتی، گاهی سیم‌کارت تلفن همراه است و گاهی مسکن، می‌بینیم که سرمایه‌های سرگردان همه بازارها را نشانه می‌روند؛ از بازار کالای مصرفی تا بادوام و سرمایه‌ای. این امر به‌ویژه در سال‌های اخیر سبب افزایش تجربه سرمایه‌گذاران خرد شده است. آنان دریافته‌اند در بزنگاه‌ها، ارز و به‌ویژه دلار، بازار کم‌ریسکی برای سرمایه‌گذاری است و بسیاری از سرمایه‌گذاران، بی‌هدف وارد بازار ارز می‌شوند و در نتیجه این بازار هر ماه نرخ‌های تازه‌ای را ثبت می‌کند. می‌دانیم کشور از یک سو در مضیقه ارزی است و از سوی دیگر با تقاضایی غیرواقعی روبه‌رو می‌شود و در نتیجه قیمت ارز رو به افزایش می‌گذارد. راه‌حل ایجاد ثبات در بازار ارز، برخورد اقتصادی با این مسئله است. اگر سیاست ارزی بلند‌مدتی مد نظر قرار گیرد و طبق اصول اقتصادی اداره بازار در دستور کار قرار گیرد، می‌توان با اجرای مداوم سیاست انضباط پولی و همچنین پیشگیری از اجرای سیاست‌های تورم‌زا در یک دهه، اقتصاد را از بحرانی که به آن مبتلاست رها کرد. در غیر این صورت نمی‌توان به مردمی که برای پیشگیری از کاهش قدرت خرید و ارزش پولشان وارد میدان می‌شوند توصیه‌هایی اخلاقی و نه اقتصادی کرد. توصیه به مردم برای واردنشدن به بازار ارز در شرایط مضیقه ارزی، ابتدا یک توصیه اخلاقی است، اما وقتی مردم می‌بینند پولی که در جیب دارند روز‌به‌روز کمتر می‌شود و ثروتشان به‌دلیل حرکت موج تورمی در حال از‌دست‌رفتن است، حتی به اشتباه وارد بازارهایی مانند ارز و سکه می‌شوند.

بنابراین باید با ایجاد ثبات، مانع از ضربه سرمایه‌های سرگردان به اقتصاد کشور شد. هیچ نسخه فوری‌ای برای درمان درد عمیق و کهنه اقتصاد وجود ندارد و بهتر است سیاست‌گذاران ایرانی با پذیرش این نکته درمانی بلند‌مدت برای اقتصاد ایران طرح‌ریزی کنند. از سوی دیگر نخبگان و کارشناسان بهتر است با مردم سخن بگویند و درخواست کنند در دوره‌های بحرانی نباید مردم هیجان‌زده اقدام به ورود به بازارها کنند، چراکه بیش از آنکه قادر باشند قدرت پول خود را حفظ کنند، در دام دلالان و سودجویان می‌افتند. برای اینکه هدفی محقق شود، دولت باید دست به اعتمادسازی بزند و با پیگیری سیاست‌های اصلاحی و ایجاد اطمینان نسبت به بهبود وضعیت، آرامشی را در میان مردم ایجاد کند. اقتصاد ایران امروز بیش از هر زمان نیازمند اعتمادسازی است.

معضل سرمایه‌های سرگردان در اقتصاد ایران همچنان پابرجاست و این نقدینگی هرجا برود آن بازار را زیر و رو می‌کند، همان‌طور‌که در این مدت بازار ارز کشور را تحت تأثیر قرار داد. در واقع سرمایه‌های سرگردانی که در اقتصاد ایران وجود دارد، راه را بر اجرای هر سیاست اصلاحی بسته‌اند. البته تقصیر متوجه شهروندان نیست. وقتی یک کشور بیش از چهار دهه نرخ تورم افزایشی چشمگیر را تجربه می‌کند، بدیهی است مردم ترجیح دهند نگهداری پول به‌عنوان پس‌انداز را کنار بگذارند و آن را تبدیل کنند؛ این یعنی پول مردم در قالب پس‌انداز لازم است دائم به اقلامی تبدیل شود که اگر سودی هم دارد باعث تضعیف دارایی آنان نشود. گاهی این محصول یا دارایی، خودروی تولید داخل است، زمانی خودروی وارداتی، گاهی سیم‌کارت تلفن همراه است و گاهی مسکن، می‌بینیم که سرمایه‌های سرگردان همه بازارها را نشانه می‌روند؛ از بازار کالای مصرفی تا بادوام و سرمایه‌ای. این امر به‌ویژه در سال‌های اخیر سبب افزایش تجربه سرمایه‌گذاران خرد شده است. آنان دریافته‌اند در بزنگاه‌ها، ارز و به‌ویژه دلار، بازار کم‌ریسکی برای سرمایه‌گذاری است و بسیاری از سرمایه‌گذاران، بی‌هدف وارد بازار ارز می‌شوند و در نتیجه این بازار هر ماه نرخ‌های تازه‌ای را ثبت می‌کند. می‌دانیم کشور از یک سو در مضیقه ارزی است و از سوی دیگر با تقاضایی غیرواقعی روبه‌رو می‌شود و در نتیجه قیمت ارز رو به افزایش می‌گذارد. راه‌حل ایجاد ثبات در بازار ارز، برخورد اقتصادی با این مسئله است. اگر سیاست ارزی بلند‌مدتی مد نظر قرار گیرد و طبق اصول اقتصادی اداره بازار در دستور کار قرار گیرد، می‌توان با اجرای مداوم سیاست انضباط پولی و همچنین پیشگیری از اجرای سیاست‌های تورم‌زا در یک دهه، اقتصاد را از بحرانی که به آن مبتلاست رها کرد. در غیر این صورت نمی‌توان به مردمی که برای پیشگیری از کاهش قدرت خرید و ارزش پولشان وارد میدان می‌شوند توصیه‌هایی اخلاقی و نه اقتصادی کرد. توصیه به مردم برای واردنشدن به بازار ارز در شرایط مضیقه ارزی، ابتدا یک توصیه اخلاقی است، اما وقتی مردم می‌بینند پولی که در جیب دارند روز‌به‌روز کمتر می‌شود و ثروتشان به‌دلیل حرکت موج تورمی در حال از‌دست‌رفتن است، حتی به اشتباه وارد بازارهایی مانند ارز و سکه می‌شوند.

بنابراین باید با ایجاد ثبات، مانع از ضربه سرمایه‌های سرگردان به اقتصاد کشور شد. هیچ نسخه فوری‌ای برای درمان درد عمیق و کهنه اقتصاد وجود ندارد و بهتر است سیاست‌گذاران ایرانی با پذیرش این نکته درمانی بلند‌مدت برای اقتصاد ایران طرح‌ریزی کنند. از سوی دیگر نخبگان و کارشناسان بهتر است با مردم سخن بگویند و درخواست کنند در دوره‌های بحرانی نباید مردم هیجان‌زده اقدام به ورود به بازارها کنند، چراکه بیش از آنکه قادر باشند قدرت پول خود را حفظ کنند، در دام دلالان و سودجویان می‌افتند. برای اینکه هدفی محقق شود، دولت باید دست به اعتمادسازی بزند و با پیگیری سیاست‌های اصلاحی و ایجاد اطمینان نسبت به بهبود وضعیت، آرامشی را در میان مردم ایجاد کند. اقتصاد ایران امروز بیش از هر زمان نیازمند اعتمادسازی است.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها