مرتضی مبلغ:
تشکیل دولت ائتلافی به نفع هیچکس نیست
مرتضی مبلغ، فعال سیاسی اصلاحطلب، درباره علت حمایت اصلاحطلبان از حسن روحانی در سال 92 به «نامهنیوز» گفت: «متأسفانه این روزها ثباتی در سیاستورزی وجود ندارد و بسیاری از زیرساختهایی که برای یک حاکمیت مقتدر باید وجود داشته باشد، مشاهده نمیشود. ما در سیاستورزی نمیتوانیم پیشبینی آینده را انجام دهیم، زیرا معیارها ثابت نیست. در چنین شرایطی کنشگران سیاسی و بهویژه اصلاحطلبان شرایط بسیار سختی را میگذرانند. اصلاحطلبان در سال 92 با وضعیتی روبهرو بودند که عرصه سیاسی مسدود شده بود. بعد از رخدادهای سال 88 عملا اصلاحطلبان کنار گذاشته شدند و آنها در سال 92 برای برونرفت از این بحران میخواستند کنشی انجام دهند. وقتی در انتخابات ریاستجمهوری سال 92 آقای هاشمی که اصلاحطلبان سراسر بر او اتفاق نظر داشتند، ردصلاحیت شد، نیروهای اصلاحطلب به سمت آقای روحانی رفتند و از او حمایت کردند. انصافا هم آقای روحانی در دوره اول عملکرد خوبی داشت و با تکیه بر همان عملکرد توانست در دوره دومش رأی بالایی اخذ کند اما او در دور دوم روند معکوسی را طی کرد و عملا بهجای تکیه بر سرمایه اجتماعی رأیدهندهاش چیدمان دولت و مسیرش را تغییر
داد». به گزارش «نامهنیوز» او ادامه داد: «اصلاحطلبان در سال 92 بر اساس منافع ملی و خواست مردم عمل کردند و به تعبیری دولتی استثنائی تشکیل دادند؛ یعنی گرچه آقای روحانی اصلاحطلب نبود اما اصلاحطلبان برای جلوگیری از استمرار تندرویها، سرمایه اجتماعی خود را به حمایت از روحانی دعوت کردند. اکنون هم باید دید شرایط به چه نحوی رقم میخورد. اگر به منوال انتخابات مجلس که بخش اعظم اصلاحطلبان ردصلاحیت شدند، در انتخابات ریاستجمهوری عمل شود، عملا اصلاحطلبان نمیتوانند تأثیر ویژهای در انتخابات بگذارند اما اگر نوع نگاه حاکم تغییر کند و فضا برای ورود نامزد یا نامزدهای اصلاحطلبان باز شود، طبیعی است که شرایط فرق خواهد کرد». این فعال سیاسی درباره ضرورت این روزهای عالم سیاسی اظهار کرد: «نگاه رسمی باید طوری باشد که با مشارکت حداکثری یک دولت واقعی تشکیل شود و حقیقتا نیاز این روزهای سیاست ایران این است که نوع نگاه رسمی در انتخابات تغییر کند. تجربه نشان داده است که اگر نیروهای کارآمد و بدون گذشته مبهم روی کار بیایند، منافع حاکمیت و مردم تأمین میشود».
او در پاسخ به این پرسش که اگر نامزدهای اصلاحطلب ردصلاحیت شوند آیا اصلاحطلبان به سمت ادامه سیاست ائتلافی و تشکیل دولت استثنائی میروند یا ترجیح میدهند از عرصه انتخابات کنار بکشند، تصریح کرد: «اکنون جامعه با یک پرسش مهم روبهرو است که هنوز هم انتخاب بین بد و بدتر پاسخ میدهد یا نه؟ و چنین سیاستی منجر به گشایش میشود یا خیر؟ به تبع آن نیروهای اصلاحطلب هم باید تکلیف خود را روشن کنند که آیا هنوز میخواهند با نامزد اصولگرا وارد میدان شوند یا آنکه بر هویت اصلاحطلبانه خود تأکید میکنند؟ من باور دارم که وقتی در شرایط کنونی یک دولت حداقلی شکل بگیرد، آن دولت مجبور است از سیاستهای تحمیلی پیروی کند و چنین شرایطی نتیجه مثبتی نخواهد داشت و به نفع هیچکس نیست».
مبلغ در پایان گفت: «اکنون لازم است که همه تلاش کنند تغییر نوع نگاه در بررسی صلاحیتها را بهعنوان یک مطالبه مطرح کنند تا همه نیروهای سیاسی بتوانند در انتخابات نقشآفرینی کنند».
مرتضی مبلغ، فعال سیاسی اصلاحطلب، درباره علت حمایت اصلاحطلبان از حسن روحانی در سال 92 به «نامهنیوز» گفت: «متأسفانه این روزها ثباتی در سیاستورزی وجود ندارد و بسیاری از زیرساختهایی که برای یک حاکمیت مقتدر باید وجود داشته باشد، مشاهده نمیشود. ما در سیاستورزی نمیتوانیم پیشبینی آینده را انجام دهیم، زیرا معیارها ثابت نیست. در چنین شرایطی کنشگران سیاسی و بهویژه اصلاحطلبان شرایط بسیار سختی را میگذرانند. اصلاحطلبان در سال 92 با وضعیتی روبهرو بودند که عرصه سیاسی مسدود شده بود. بعد از رخدادهای سال 88 عملا اصلاحطلبان کنار گذاشته شدند و آنها در سال 92 برای برونرفت از این بحران میخواستند کنشی انجام دهند. وقتی در انتخابات ریاستجمهوری سال 92 آقای هاشمی که اصلاحطلبان سراسر بر او اتفاق نظر داشتند، ردصلاحیت شد، نیروهای اصلاحطلب به سمت آقای روحانی رفتند و از او حمایت کردند. انصافا هم آقای روحانی در دوره اول عملکرد خوبی داشت و با تکیه بر همان عملکرد توانست در دوره دومش رأی بالایی اخذ کند اما او در دور دوم روند معکوسی را طی کرد و عملا بهجای تکیه بر سرمایه اجتماعی رأیدهندهاش چیدمان دولت و مسیرش را تغییر
داد». به گزارش «نامهنیوز» او ادامه داد: «اصلاحطلبان در سال 92 بر اساس منافع ملی و خواست مردم عمل کردند و به تعبیری دولتی استثنائی تشکیل دادند؛ یعنی گرچه آقای روحانی اصلاحطلب نبود اما اصلاحطلبان برای جلوگیری از استمرار تندرویها، سرمایه اجتماعی خود را به حمایت از روحانی دعوت کردند. اکنون هم باید دید شرایط به چه نحوی رقم میخورد. اگر به منوال انتخابات مجلس که بخش اعظم اصلاحطلبان ردصلاحیت شدند، در انتخابات ریاستجمهوری عمل شود، عملا اصلاحطلبان نمیتوانند تأثیر ویژهای در انتخابات بگذارند اما اگر نوع نگاه حاکم تغییر کند و فضا برای ورود نامزد یا نامزدهای اصلاحطلبان باز شود، طبیعی است که شرایط فرق خواهد کرد». این فعال سیاسی درباره ضرورت این روزهای عالم سیاسی اظهار کرد: «نگاه رسمی باید طوری باشد که با مشارکت حداکثری یک دولت واقعی تشکیل شود و حقیقتا نیاز این روزهای سیاست ایران این است که نوع نگاه رسمی در انتخابات تغییر کند. تجربه نشان داده است که اگر نیروهای کارآمد و بدون گذشته مبهم روی کار بیایند، منافع حاکمیت و مردم تأمین میشود».
او در پاسخ به این پرسش که اگر نامزدهای اصلاحطلب ردصلاحیت شوند آیا اصلاحطلبان به سمت ادامه سیاست ائتلافی و تشکیل دولت استثنائی میروند یا ترجیح میدهند از عرصه انتخابات کنار بکشند، تصریح کرد: «اکنون جامعه با یک پرسش مهم روبهرو است که هنوز هم انتخاب بین بد و بدتر پاسخ میدهد یا نه؟ و چنین سیاستی منجر به گشایش میشود یا خیر؟ به تبع آن نیروهای اصلاحطلب هم باید تکلیف خود را روشن کنند که آیا هنوز میخواهند با نامزد اصولگرا وارد میدان شوند یا آنکه بر هویت اصلاحطلبانه خود تأکید میکنند؟ من باور دارم که وقتی در شرایط کنونی یک دولت حداقلی شکل بگیرد، آن دولت مجبور است از سیاستهای تحمیلی پیروی کند و چنین شرایطی نتیجه مثبتی نخواهد داشت و به نفع هیچکس نیست».
مبلغ در پایان گفت: «اکنون لازم است که همه تلاش کنند تغییر نوع نگاه در بررسی صلاحیتها را بهعنوان یک مطالبه مطرح کنند تا همه نیروهای سیاسی بتوانند در انتخابات نقشآفرینی کنند».