راسین و شفافیت کلاسیک
ژان راسین از مهمترین چهرههای کلاسیک ادبیات فرانسه است و در کنار کورنی و مولیر، از چهرههای شاخص درامنویسی قرن هفدهم فرانسه به شمار میرود. از راسین بهتازگی دو نمایشنامه در قالب یک کتاب با ترجمه حسام نقرهچی در نشر نیلوفر منتشر شده که عبارتاند از: «بریتانیکوس» و «برنیس». این دو به ترتیب پنجمین و ششمین نمایشنامههای راسین هستند. آنطورکه مترجم در مقدمهاش اشاره کرده، راسین پس از موفقیت «آندرو ماک» یک بار در ژانر کمدی طبعآزمایی کرد و دوباره سراغ تراژدی رفت که «بریتانیکوس» حاصل این بازگشت است. این نمایشنامه در دسامبر 1669 برای اولینبار روی صحنه رفت که البته این اجرا چندان موفقیتآمیز نبود. البته بعدتر «بریتانیکوس» مقابل لویی چهاردهم اجرا شد و مورد اقبال شاه قرار گرفت و بعد از آن مورد توجه قرار گرفت.
راسین و کورنی همعصر بودند و مترجم در بخشی از مقدمهاش درباره رقابت میان آنها نوشته: «رقابت بین راسین و کورنی داشت کمکم تبدیل به یکی از موضوعات مورد علاقه اهل ادب در آن دوران میشد. کورنی 33 سال از راسین بزرگتر بود و زمانی که راسین وارد صحنه تئاتر شد، مشهورترین تراژدینویس فرانسه بود. راسین با انتخاب موضوعی برگرفته از تاریخ رم و با ورود به عرصه تراژدی سیاسی، عملا کورنی را به رقابت میطلبد. حملات تندی که در پیشگفتار اول نمایشنامهاش به کورنی کرده است، نشان میدهد که نزاع بین دو نویسنده بسیار جدی است».
مترجم در ادامه اشاره کرده این صرفا رقابتی بین دو نسل نبود بلکه مهمتر از آن تقابل دو نگاه به تراژدی بوده است: «کورنی که نمایشنامه باروک را به اوج رسانده، آثار قدرتمندی خلق کرده است که در آنها تعدد وقایع، پرداخت ظریف صحنهها و شعری پر از صنایع ادبی، مخاطب را از ابتدا تا انتهای نمایش درگیر میکند. راسین در عوض پرچمدار کلاسیسیم و به دنبال نهایت سادگی در پرداخت اثر است. نمایشنامههایش ساختی بسیار محکم دارند و زبانش نمونه اعلای سهل ممتنع در ادبیات فرانسه است».
راسین زندگی پرتناقضی داشت که همین موضوع دستمایه بررسیهای متعددی قرار گرفته است. او در مکتب گوشهگیران در صومعهای پرورش یافت که اولیای آن راه سعادت را در تنهایی و انزوا میجستند و تئاتر را حرام میدانستند؛ اما راسین راهی خلاف این باور را در پیش گرفت و به دنبال تئاتر رفت و البته این جدایی باعث نشد که او علاقهاش به استادان صومعه را از دست بدهد.
از نمایشنامههای راسین تصحیحات زیادی در دست است. پل منار در سال 1865 چاپ منقحی از مجموعه آثار راسین به دست داد که برای مدتی طولانی یگانه مرجع معتبر به شمار میرفت. در سال 1952 ریمون پیکار تصحیحی انتقادی از آثار راسین در انتشارات گالیمار به چاپ رساند. گالیمار در سال 1982 بار دیگر چاپ تازهای از آثار راسین و اینبار با تصحیح ژان روئو منتشر کرد و پس از آن در سال 1999 باز هم چاپ جدیدی به تصحیح ژرژ فورستیه منتشر کرد. این چاپ از زمان انتشارش تا امروز مرجعی مهم در مطالعات درباره راسین بوده است. آثار راسین در زمان حیات خود او سه بار تجدید چاپ شده و هر بار خود او تجدیدنظرهایی در نمایشنامههایش کرده است. مصححان غالبا چاپ سال 1697 را که آخرین چاپ آثار در زمان حیات راسین است، به عنوان مرجع مدنظر قرار دادهاند. البته ژرژ فورستیه نظری دیگر دارد چراکه معتقد است راسین در سالهای پایانی عمرش تئاتر را رها کرده بود و ازاینرو چاپ اول آثارش به حقیقت نمایشی متن نزدیکتر است.
مترجم نوشته که اگرچه این اقدام فورستیه جسورانه است اما با توجه به اینکه در زبان فارسی هیچ ترجمهای از مجموعه آثار نمایشی راسین وجود ندارد، او استناد به آخرین نسخه را مناسبتر دانسته است. او درباره ویژگیهای سبکی آثار راسین و ترجمهاش از این دو نمایشنامه نیز نوشته: «نمایشنامههای راسین مثل همه تراژدیهای آن دوران به شعر دوازدههجایی سروده شده است و ترجمه راسین به فارسی همانقدر دشوار است که ترجمه سعدی به فرانسه. ترجمه متن به شعر منظوم فارسی به نظرم تلاش بیهودهای بود، از آنجا که شکل وزن در زبانهای اروپایی و زبان فارسی بسیار متفاوت است و بازگرداندن نمایشنامه به شعر تداعیهای بیهودهای ایجاد میکرد که از متن اصلی بسیار دور است. اما سعی کردم تا حد امکان استعارات و کنایات راسین را در ترجمه وارد کنم و ابهام و گاه ایجازی را که ذاتی زبان شعر است،
بیهوده از متن نزدایم».
«بریتانیکوس» سالها پیش توسط شجاعالدین شفا به فارسی ترجمه شده بود که البته امروز این ترجمه در دست نیست. نمایشنامه دیگر راسین یعنی «برنیس» در نوامبر سال 1670 روی صحنه رفت و با همان اجرای اول موفقیت زیادی به دست آورد.
ژان راسین از مهمترین چهرههای کلاسیک ادبیات فرانسه است و در کنار کورنی و مولیر، از چهرههای شاخص درامنویسی قرن هفدهم فرانسه به شمار میرود. از راسین بهتازگی دو نمایشنامه در قالب یک کتاب با ترجمه حسام نقرهچی در نشر نیلوفر منتشر شده که عبارتاند از: «بریتانیکوس» و «برنیس». این دو به ترتیب پنجمین و ششمین نمایشنامههای راسین هستند. آنطورکه مترجم در مقدمهاش اشاره کرده، راسین پس از موفقیت «آندرو ماک» یک بار در ژانر کمدی طبعآزمایی کرد و دوباره سراغ تراژدی رفت که «بریتانیکوس» حاصل این بازگشت است. این نمایشنامه در دسامبر 1669 برای اولینبار روی صحنه رفت که البته این اجرا چندان موفقیتآمیز نبود. البته بعدتر «بریتانیکوس» مقابل لویی چهاردهم اجرا شد و مورد اقبال شاه قرار گرفت و بعد از آن مورد توجه قرار گرفت.
راسین و کورنی همعصر بودند و مترجم در بخشی از مقدمهاش درباره رقابت میان آنها نوشته: «رقابت بین راسین و کورنی داشت کمکم تبدیل به یکی از موضوعات مورد علاقه اهل ادب در آن دوران میشد. کورنی 33 سال از راسین بزرگتر بود و زمانی که راسین وارد صحنه تئاتر شد، مشهورترین تراژدینویس فرانسه بود. راسین با انتخاب موضوعی برگرفته از تاریخ رم و با ورود به عرصه تراژدی سیاسی، عملا کورنی را به رقابت میطلبد. حملات تندی که در پیشگفتار اول نمایشنامهاش به کورنی کرده است، نشان میدهد که نزاع بین دو نویسنده بسیار جدی است».
مترجم در ادامه اشاره کرده این صرفا رقابتی بین دو نسل نبود بلکه مهمتر از آن تقابل دو نگاه به تراژدی بوده است: «کورنی که نمایشنامه باروک را به اوج رسانده، آثار قدرتمندی خلق کرده است که در آنها تعدد وقایع، پرداخت ظریف صحنهها و شعری پر از صنایع ادبی، مخاطب را از ابتدا تا انتهای نمایش درگیر میکند. راسین در عوض پرچمدار کلاسیسیم و به دنبال نهایت سادگی در پرداخت اثر است. نمایشنامههایش ساختی بسیار محکم دارند و زبانش نمونه اعلای سهل ممتنع در ادبیات فرانسه است».
راسین زندگی پرتناقضی داشت که همین موضوع دستمایه بررسیهای متعددی قرار گرفته است. او در مکتب گوشهگیران در صومعهای پرورش یافت که اولیای آن راه سعادت را در تنهایی و انزوا میجستند و تئاتر را حرام میدانستند؛ اما راسین راهی خلاف این باور را در پیش گرفت و به دنبال تئاتر رفت و البته این جدایی باعث نشد که او علاقهاش به استادان صومعه را از دست بدهد.
از نمایشنامههای راسین تصحیحات زیادی در دست است. پل منار در سال 1865 چاپ منقحی از مجموعه آثار راسین به دست داد که برای مدتی طولانی یگانه مرجع معتبر به شمار میرفت. در سال 1952 ریمون پیکار تصحیحی انتقادی از آثار راسین در انتشارات گالیمار به چاپ رساند. گالیمار در سال 1982 بار دیگر چاپ تازهای از آثار راسین و اینبار با تصحیح ژان روئو منتشر کرد و پس از آن در سال 1999 باز هم چاپ جدیدی به تصحیح ژرژ فورستیه منتشر کرد. این چاپ از زمان انتشارش تا امروز مرجعی مهم در مطالعات درباره راسین بوده است. آثار راسین در زمان حیات خود او سه بار تجدید چاپ شده و هر بار خود او تجدیدنظرهایی در نمایشنامههایش کرده است. مصححان غالبا چاپ سال 1697 را که آخرین چاپ آثار در زمان حیات راسین است، به عنوان مرجع مدنظر قرار دادهاند. البته ژرژ فورستیه نظری دیگر دارد چراکه معتقد است راسین در سالهای پایانی عمرش تئاتر را رها کرده بود و ازاینرو چاپ اول آثارش به حقیقت نمایشی متن نزدیکتر است.
مترجم نوشته که اگرچه این اقدام فورستیه جسورانه است اما با توجه به اینکه در زبان فارسی هیچ ترجمهای از مجموعه آثار نمایشی راسین وجود ندارد، او استناد به آخرین نسخه را مناسبتر دانسته است. او درباره ویژگیهای سبکی آثار راسین و ترجمهاش از این دو نمایشنامه نیز نوشته: «نمایشنامههای راسین مثل همه تراژدیهای آن دوران به شعر دوازدههجایی سروده شده است و ترجمه راسین به فارسی همانقدر دشوار است که ترجمه سعدی به فرانسه. ترجمه متن به شعر منظوم فارسی به نظرم تلاش بیهودهای بود، از آنجا که شکل وزن در زبانهای اروپایی و زبان فارسی بسیار متفاوت است و بازگرداندن نمایشنامه به شعر تداعیهای بیهودهای ایجاد میکرد که از متن اصلی بسیار دور است. اما سعی کردم تا حد امکان استعارات و کنایات راسین را در ترجمه وارد کنم و ابهام و گاه ایجازی را که ذاتی زبان شعر است،
بیهوده از متن نزدایم».
«بریتانیکوس» سالها پیش توسط شجاعالدین شفا به فارسی ترجمه شده بود که البته امروز این ترجمه در دست نیست. نمایشنامه دیگر راسین یعنی «برنیس» در نوامبر سال 1670 روی صحنه رفت و با همان اجرای اول موفقیت زیادی به دست آورد.