قاضي عاشق اپرا
مرگ «روث بیدر گینزبرگ» قاضی زن دیوان عالی آمریکا سبب شده تا بسیاری، از تأثیرات او در عرصه حقوق و قانون اساسی و رفع تبعیض جنسیتی بگویند. زنی كه در روزهای سخت بیعدالتی بعد از مادرشدن وارد دانشكده حقوق شد و برای بهترشدن زندگی دختران و زنان تلاش كرد. زنی كه با صفتهایی مانند قوی، پرتلاش، قهرمانی خستگیناپذیر و راسخ برای احقاق عدالت، تلاشگر رهاییبخش زنان، فمینیست و... شناخته میشود. زنی كه در سال 93 از سوی بیل كلینتون بهعنوان یكی از 9 عضو دیوان عدالت آمریكا توانست از مجلس سنا رأی اعتماد بگیرد و در این مدت در عرصههای مهم تصمیمگیری كه مورد اختلاف بود، مقتدرانه ظاهر شد و و در تعیین خطمشی و سیاستگذاریهای موضوعاتی بنیادین مانند سقط جدید، حق حمل اسلحه، برابری حقوق و همچنین مهاجرت نقشی تعیینکننده ایفا کرد. او در انتخاب پروندههایش هم سعی میكرد تا سمت زنان باشد یا افرادی كه دچار تبعیض جنسیتی شدهاند. او هم وكالت معلمان زنی را كه به خاطر بارداری از كار اخراج شده بودند برعهده میگرفت و هم وکالت مردی را كه همسر سربازش مرده بود و بیمه حق فرزندش را پرداخت نمیكرد. او را یكی از تلاشگران اجرای قانون میدانند و او در یكی از مشهورترین سخنانش گفت من نمیگویم كه قانونی برای برابری زن و مرد، من میگویم فقط اجرای همین قانون اساسی. او همچنین در جای دیگر گفته بود «نیازی نیست هیچ لطفی برای زنان انجام دهید، فقط برادرانمان پاهایشان را از شانههای ما بردارند». روث كه بیش از 27 سال بر مسند قضاوت دیوان عالی حضور داشت، بارها علیه قوانین ترامپ اعلام موضع كرده بود و دوست داشت تا پایان این دوره ریاستجمهوری زنده باشد تا با مرگش دیوان عدالت كاملا محافظهكار نشود. هنگامی كه خبر فوت او منتشر شد، بسیاری بر پلههای ساختمان دیوان عدالت شمع برافروختند؛ البته او آنچنان مشهور بود كه نامش را به اختصار آر.بی.جی مینامند و طرفداران فمینیست بسیاری دارد و عكسش روی لیوان و تیشرت قرار میگیرد و دربارهاش فیلم مستندی ساختهاند -و فیلم سینمایی نیز درباره مسیر پیشرفتش با عنوان «براساس جنسیت» ساخته شده است. استیپلمن - فیلمنامهنویس این اثر -که برادرزاده قاضی گینزبرگ است، در این فیلم تنها به اولین گامهای موفقیت این قاضی اشاره میكند. فیلمی كه با رژه 500 دانشجوی حقوق كه در میانشان 9 زن نیز حضور دارد، آغاز میشود و درباره اولین پروندههای روث در موضوع تبعیض جنسیتی و تلاش برای توسعه و بهبود حل قانونی این مسئله میپردازد. در فیلم به نقش همسر حامیاش نیز اشاره میكند. به نوشته منتقد نیویوركتایمز «این اثر فیلمی منسجم برای نشاندادن اهمیت كار گینزبرگ است و به دو بُعد شخصیتی او یعنی علاقه شخصیاش به فعالیتهای قانونی فمینیستی و انضباط فکری پرداخته است. روث و همسرش مارتین كه هر دو وكیل و از دانشجویان هاروارد بودهاند، هنگامی كه به واشنگتن نقل مكان میكنند، خانهشان كنار اپراست. همین سبب میشود تا بهعنوان یكی از سرگرمیهای ثابت، شبهای زیادی به اپرا بروند. او حتی یك بار در سال 2016 نقشی را در اپرای ملی واشنگتن ایفا كرد، در نقش یك دوشس. نیویوركتایمز با كارگردان این اپرا- فرانچسکا زامبلو-درباره این علاقهمندی گینزبرگ صحبت کرده است. زنی كه به گفته خودش تمام شبانهروز درگیر حل مسائل حقوقی است؛ اما وقتی به تماشای اپرا میرفت، در آن گم میشد. او از 11سالگی كه برای اولین بار اپرایی را دیده بود، عاشق این هنر شد. گینزبرگ عاشق یكی از اپراهای واگنر بود و همیشه عاشق قطعاتی بود که زن شخصیت اصلی آن بود و معتقد بود: «فقط یک زن میتواند مسیر تاریخ را تغییر دهد». او عاشق آیدا، كارمن و تمام اپراهایی بود كه زنان نقش اصلی را داشتند. اغلب حتی برای تمرین با لباس، اولین اجرا و آخرین اجرا میرفت. حتی بعد از مرگ همسرش بهعنوان شریك و همراهی كه سالها با او به تماشای اپرا میرفت، باز هم دیدن اپرا را رها نكرد. اپرا برای او راه فرار بود. او گاهی روی صحنه هم ظاهر میشد و البته مورد تشویق بسیاری قرار میگرفت. او درباره قراردادهای اپرا كه كدام بندشان قانونی است یا غیرقانونی، هم خیلی صحبت میكرد. تا پیش از مرگ آنتونی اسكالیا، دیگر عضو دیوان عدالت، او با گینزبرگ بارها در یك اپرا حضور داشتند، آنها از تماشاگران ثابت اپرا بودند؛ اما صبحها عقایدی متفاوت داشتند. از این ارتباط آنها نیز اپرای «اسكالیا-گینزبرگ» ساخته شده بود. حالا مرگ گینزبرگ قرار است در عرصه انتخابات تأثیر بسزایی بگذارد و در این 45 روز باید دید چه اتفاقی میافتد.
مرگ «روث بیدر گینزبرگ» قاضی زن دیوان عالی آمریکا سبب شده تا بسیاری، از تأثیرات او در عرصه حقوق و قانون اساسی و رفع تبعیض جنسیتی بگویند. زنی كه در روزهای سخت بیعدالتی بعد از مادرشدن وارد دانشكده حقوق شد و برای بهترشدن زندگی دختران و زنان تلاش كرد. زنی كه با صفتهایی مانند قوی، پرتلاش، قهرمانی خستگیناپذیر و راسخ برای احقاق عدالت، تلاشگر رهاییبخش زنان، فمینیست و... شناخته میشود. زنی كه در سال 93 از سوی بیل كلینتون بهعنوان یكی از 9 عضو دیوان عدالت آمریكا توانست از مجلس سنا رأی اعتماد بگیرد و در این مدت در عرصههای مهم تصمیمگیری كه مورد اختلاف بود، مقتدرانه ظاهر شد و و در تعیین خطمشی و سیاستگذاریهای موضوعاتی بنیادین مانند سقط جدید، حق حمل اسلحه، برابری حقوق و همچنین مهاجرت نقشی تعیینکننده ایفا کرد. او در انتخاب پروندههایش هم سعی میكرد تا سمت زنان باشد یا افرادی كه دچار تبعیض جنسیتی شدهاند. او هم وكالت معلمان زنی را كه به خاطر بارداری از كار اخراج شده بودند برعهده میگرفت و هم وکالت مردی را كه همسر سربازش مرده بود و بیمه حق فرزندش را پرداخت نمیكرد. او را یكی از تلاشگران اجرای قانون میدانند و او در یكی از مشهورترین سخنانش گفت من نمیگویم كه قانونی برای برابری زن و مرد، من میگویم فقط اجرای همین قانون اساسی. او همچنین در جای دیگر گفته بود «نیازی نیست هیچ لطفی برای زنان انجام دهید، فقط برادرانمان پاهایشان را از شانههای ما بردارند». روث كه بیش از 27 سال بر مسند قضاوت دیوان عالی حضور داشت، بارها علیه قوانین ترامپ اعلام موضع كرده بود و دوست داشت تا پایان این دوره ریاستجمهوری زنده باشد تا با مرگش دیوان عدالت كاملا محافظهكار نشود. هنگامی كه خبر فوت او منتشر شد، بسیاری بر پلههای ساختمان دیوان عدالت شمع برافروختند؛ البته او آنچنان مشهور بود كه نامش را به اختصار آر.بی.جی مینامند و طرفداران فمینیست بسیاری دارد و عكسش روی لیوان و تیشرت قرار میگیرد و دربارهاش فیلم مستندی ساختهاند -و فیلم سینمایی نیز درباره مسیر پیشرفتش با عنوان «براساس جنسیت» ساخته شده است. استیپلمن - فیلمنامهنویس این اثر -که برادرزاده قاضی گینزبرگ است، در این فیلم تنها به اولین گامهای موفقیت این قاضی اشاره میكند. فیلمی كه با رژه 500 دانشجوی حقوق كه در میانشان 9 زن نیز حضور دارد، آغاز میشود و درباره اولین پروندههای روث در موضوع تبعیض جنسیتی و تلاش برای توسعه و بهبود حل قانونی این مسئله میپردازد. در فیلم به نقش همسر حامیاش نیز اشاره میكند. به نوشته منتقد نیویوركتایمز «این اثر فیلمی منسجم برای نشاندادن اهمیت كار گینزبرگ است و به دو بُعد شخصیتی او یعنی علاقه شخصیاش به فعالیتهای قانونی فمینیستی و انضباط فکری پرداخته است. روث و همسرش مارتین كه هر دو وكیل و از دانشجویان هاروارد بودهاند، هنگامی كه به واشنگتن نقل مكان میكنند، خانهشان كنار اپراست. همین سبب میشود تا بهعنوان یكی از سرگرمیهای ثابت، شبهای زیادی به اپرا بروند. او حتی یك بار در سال 2016 نقشی را در اپرای ملی واشنگتن ایفا كرد، در نقش یك دوشس. نیویوركتایمز با كارگردان این اپرا- فرانچسکا زامبلو-درباره این علاقهمندی گینزبرگ صحبت کرده است. زنی كه به گفته خودش تمام شبانهروز درگیر حل مسائل حقوقی است؛ اما وقتی به تماشای اپرا میرفت، در آن گم میشد. او از 11سالگی كه برای اولین بار اپرایی را دیده بود، عاشق این هنر شد. گینزبرگ عاشق یكی از اپراهای واگنر بود و همیشه عاشق قطعاتی بود که زن شخصیت اصلی آن بود و معتقد بود: «فقط یک زن میتواند مسیر تاریخ را تغییر دهد». او عاشق آیدا، كارمن و تمام اپراهایی بود كه زنان نقش اصلی را داشتند. اغلب حتی برای تمرین با لباس، اولین اجرا و آخرین اجرا میرفت. حتی بعد از مرگ همسرش بهعنوان شریك و همراهی كه سالها با او به تماشای اپرا میرفت، باز هم دیدن اپرا را رها نكرد. اپرا برای او راه فرار بود. او گاهی روی صحنه هم ظاهر میشد و البته مورد تشویق بسیاری قرار میگرفت. او درباره قراردادهای اپرا كه كدام بندشان قانونی است یا غیرقانونی، هم خیلی صحبت میكرد. تا پیش از مرگ آنتونی اسكالیا، دیگر عضو دیوان عدالت، او با گینزبرگ بارها در یك اپرا حضور داشتند، آنها از تماشاگران ثابت اپرا بودند؛ اما صبحها عقایدی متفاوت داشتند. از این ارتباط آنها نیز اپرای «اسكالیا-گینزبرگ» ساخته شده بود. حالا مرگ گینزبرگ قرار است در عرصه انتخابات تأثیر بسزایی بگذارد و در این 45 روز باید دید چه اتفاقی میافتد.